آثار شکسپیر متعلق به تمام تاریخ است
“بودن یا نبودن، مسئله این است” این جمله معروف ویلیام شکسپیر شاعر و نمایشنامه نویس مشهور انگلیسی در نمایشنامه هملت است.
شکسپیر با خلق آثار ماندگار که چهارصد سال پس از مرگ او همچنان روی صحنه میروند و اهل هنر همچنان از آنها اقتباس میکنند، بودن را معنا کرد . حضور همیشگی شکسپیر در ادبیات جهان، حقیقتا کلمه “بودن” را به بهترین شکل تعریف میکند و برای معنا کردن “نبودن” نیز، تصور هنر نمایش و ادبیات جهان بدون شکسپیر کفایت میکند.
شکسپیر در 23 آوریل 1616، مصادف با 3 اردیبهشت 995 شمسی درگذشت.
در چهارصد و سومین سالگرد درگذشت ویلیام شکسپیر، دکتر مسعود کشاورز، عضو هیئت علمی گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه اراک در گفت و گو با خبرنگار ایسنا، منطقه مرکزی، درباره تاثیر ویلیام شکسپیر، این شاعر انگلیسی، بر ادبیات جهان گفت: تاثیر شکسپیر بر ادبیات بین الملل و دیگر ملل خیلی زیاد بود. بسیاری از مسائل و سوالات همچون مفهوم “بودن یا نبودن” که شکسپیر در نمایشنامه های خود مطرح می کند هنوز هم توسط ادبای کشورهای دیگر مورد استفاده قرار می گیرد.
وی ادامه داد: نظر ساموئل جانسون، منتقد ادبی قرن هجدهم درباره شکسپیر این است که شناختی که شکسپیر درباره طبیعت انسان دارد شناختی است که در اثر نبوغ خود به دست آورده است و بدون آموزش کلاسیک توانسته به درون ذات انسان نفوذ کند و با برداشتی که از ذات همه انسانها دارد، طبیعتی که در همه ما مشترک است را بشناسد و آن را به صورتی در بیاورد که برای تمامی انسانها در سراسر جهان قابل فهم باشد.
کشاورز گفت: هر کسی که آثار شکسپیر را بخواند با مفاهیمی مثل حسادت، خشم و انتقام و سوالات هستی شناسانه مواجه میشود. همه این موارد را شکسپیر توانسته در قالب آثار و نمایشنامه های خود به تصویر بکشد. بنابراین هر انسانی در هر جای جهان که آثار شکسپیر را مطالعه کند، می فهمد که دغدغه های شکسپیر، دغدغه های انسانی در سراسر تاریخ است.
وی اظهار کرد: در هیچ کدام از نمایشنامه های تاریخی شکسپیر فقط بحث یک شخص واحد در تاریخ مطرح نیست، بلکه در تمام آنها یک شخصیت خلق شده است که نکات مشترکی با شخصی تاریخی دارد، اما پردازش شخصیت متعلق به خود شکسپیر است.
استاد دانشگاه اراک درباره مقایسه سعدی شیرازی و شکسپیر پاسخ داد: مقایسه شکسپیر با سعدی یا هر شاعر ایرانی دیگری مستلزم یک بررسی تطبیقی دقیق است. ایده مقایسه ایده بسیار خوبی است ولی تا زمانی که این بررسی ها انجام نشده است نباید درباره آن اظهار نظر کرد، چون ممکن است خلاف حقایق باشد.
کشاورز با بیان اینکه نباید شکسپیر را یک نویسنده سیاسی دانست، گفت: اگر شکسپیر را یک آدم سیاسی نویس تعریف کنیم در حقیقت آثار شکسپیر را محدود کرده ایم، چون آثار سیاسی تاریخ انقضا دارند. یعنی اگر بگوییم شکسپیر فلان نمایشنامه را سیاسی نوشته است، یعنی اینکه من و شما دیگر دلیلی ندارد آن نمایشنامه را بخوانیم، چون کاراکتر اصلی نمایشنامه فوت کرده و زمان آن گذشته و تمامی شرایط سیاسی جامعه نیز دچار تغییر و تحول شده است. نمایشنامه های شکسپیر فقط متعلق به عصر خودش نبوده و متعلق به تمام تاریخ است و به موضوعات انسانی و فلسفی میپردازد.
کشاورز اظهار کرد: خواندن نمایشنامههای شکسپیر ما را با وجوهی از انسان قدرتمند آشنا می کند که ممکن است با تصورات عامه جامعه متفاوت باشد و فرصتی است که ما این آدم ها را از درون شان ببینیم و از دیدن درون بتوانیم به نتایجی برسیم که در عملکرد بیرونی تاثیرگذار است. نگاه کردن به نمایشنامه های شکسپیر به عنوان نظریه پردازی های سیاسی اشتباه است زیرا آنها را مشمول مرور زمان می کند. نکاتی که در نمایشنامه های شکسپیر ذکر میشود مربوط است به ذات تمام انسانها و مشمول مرور زمان نمی شود.
منبع: ايسنا