فرهنگی و هنری

آرزوها و افسوس‌های معتمدآریا در سینما + فیلم

آرزوها و افسوس‌های معتمدآریا در سینما + فیلم

فاطمه معتمدآریا با آرزوی سلامتی و صلح و آرامش و پرفروغ شدن سینما در سال ۱۴۰۰، رد کردن بازی در فیلم «مادر» علی حاتمی را تنها افسوس خود در سینما می‌داند.

 این بازیگر در گفت‌وگویی که برای بخش تاریخ شفاهی موزه سینما انجام شده و بخش‌هایی از آن برای اولین‌بار منتشر می‌شود، با تبریک سال ۱۴۰۰ می‌گوید: امیدوارم سال جدید برای همه اتفاق‌های خوبی بیافتد، همراه با سلامتی، آرامش و صلح برای همه مردم و به دور از بیماری‌ها باشد و سینمای ایران مانند سال‌های گذشته سینمای پرفروغی شود.
او در این مصاحبه به شروع کار خود اشاره و بیان می‌کند: کودکی درخشانی با پدر و مادری استثنایی داشتم. از ۱۳ سالگی به سمت تئاتر رفتم، اما از ۹ سالگی از صبح تا ظهر به شویق مادرم در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بودم و آموزش می دیدم. یام می‌آید تیرماه سال ۱۳۵۴ تصمیم گرفتم بازیگر شوم و به همان اندازه برایم مهم بود که امروز حرفه‌ام برایم مهم و جدی است.
این بازیگر با اشاره به حضور مستمرش در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خاطرنشان می‌کند: در آن دوره با زنده‌یاد علیرضا توپچیان، فرشته صدرعرفایی، ایرج طهماسب، حمید جبلی، محمدعلی طالبی، حسن حسندوست و همایون اسعدیان هم‌دوره بودیم اما دوره‌های قبل‌تر از ما افرادی از کانون برخاستند که امروز جزء اسطوره‌های فرهنگی جامعه هستند، همچون زنده‌یاد عباس کیارستمی، علی‌اکبر صادقی، فرشید مثقالی، بهرام بیضایی، امیر نادری، ناصر تقوایی و … .
معتمدآریا با بیان این‌که در سال ۱۳۶۰ ازدواج کرده است، می‌گوید: یادم می‌آید شب عروسی‌ام سر تمرین «یک جفت کفش برای زهرا» بودم و خجالت می‌کشیدم به کارگردان بگویم می‌خواهم عروسی کنم. سر تمرین به آقای شاه محمدلو گفتم می شود امروز زودتر بروم، از من سوال کردچرا و من گفتم می‌خواهم ازدواج کنم و ایشان گفت همین الان تعطیل می‌کنیم و همه با هم می‌آییم عروسی که جمعه تعطیل بود و من از شنبه دوباره برگشتم سرکار. در این سال‌ها تنها وقفه کاری‌ام دوران کرونا بود و حتی زمانی که بچه‌ام به دنیا آمد شب قبلش سر کار بودم که ۱۰ روز استراحت کردم و دوباره برگشتم.
او با بیان این‌که با فیلم «شهر موش‌ها» وارد سینما شده ولی اولین بازی‌اش در فیلم «جدال » بوده است، به این اشاره می‌کند که در «شهر موش‌ها» صداپیشه نارنجی و خواهر عینکی بوده و بازخورد خوب فیلم به‌خاطر حضور آدم‌های باتجربه‌ بوده است.
درباره فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما» نیز توضیح می‌دهد: یکی از مهمترین فیلم‌های تاریخ سینمای ما «ناصرالدین شاه آکتور سینما» است زیرا مروری است بر همه اتفاقاتی که در ۱۰۰ سال در سینمای ما افتاده است. خودم بسیاری از صحنه‌های فیلم را می‌دیدم شگفت‌زده می شدم زیرا چیزی درحدود دو ساعت گریم این نقش طول می‌کشید و فیلمبرداری شروع می‌شد تا من گریمم تمام شود و برای قسمت‌های مربوط به خودم جلو دوربین می‌رفتم. یادم می‌آید زمانی که درحال گریم بودم از صدای زنده‌یاد عزت الله انتظامی و هیجان آقای مخملباف به حیاط کاخ گلستان می‌آمدم تا ببینم چه کاری انجام می‌دهند. هرچه زمان از ساختن این فیلم می‌گذرد تازه نقش و نگارهای آن مشخص‌تر می‌شود.
او درباره ایفای نقش «دختر لر» نیز می‌گوید: «دختر لر» فیلم محبوب پدرم بود و این فیلم را در سینما دیده بود و دیالوگ‌هایش را می‌دانست و درباره این فیلم با ما خیلی صحبت کرده بود به همین دلیل وقتی به من گفتند می‌خواهیم این نقش را بازسازی کنی برای من مانند یک هدیه الهی بود. فیلم «مسافران» را تازه تمام کرده بودم که بلافاصله «دختر لر» را بازی کردم. هر دو فیلم در جشنواره فیلم فجر شرکت کرده بود. یادم می آید به من گفته بودند برای فیلم «مسافران» جایزه گرفته‌ام درحالی‌که انتظار داشتم برای فیلم «ناصرالدین شاه» جایزه بگیرم.
او خاطرنشان می‌کند: در آن سال‌ها فقط دو استاد وجود داشت؛ زنده‌یاد حمید سمندریان در تئاتر و بهرام بیضایی در سینما. وقتی بهرام بیضایی می‌خواست فیلم «مسافران» را بسازد طبیعی بود که همه بازیگران سینمای ایران دوست داشتند با ایشان کار کنند.
معتمدآریا درباره فیلم «یک‌بار برای همیشه» و همکاری‌اش با سیروس الوند نیز می‌گوید: چیزی درحدود یک ماه هر روز سیروس الوند فیلمنامه می‌نوشت و به من و زنده‌یاد خسرو شکیبایی می‌داد. تمرین می‌کردیم و روز بعد سه صفحه و روز بعدش ۱۰ صفحه برای تمرین می‌آورد. این‌قدر در نوشتن بخشنده بود و عالی می‌نوشت که ما نمی‌دانستیم بین این ۱۰ صفحه کدام بهتر است. خیلی مطالب زیبا و دیالوگ‌های بی‌نظیر داشت که نتیجه‌ آن شد فیلم «یک‌بار برای همیشه». زنده‌یاد خسرو شکیبایی موجودی خولی‌منش و عاشق بازیگری بود که موجب شد ترکیب خوبی با فیلمبرداری آقای صبا داشته باشیم و من برای این فیلم سیمرغ گرفتم.
او همچنین با اشاره به علاقه کودکان به «کلاه قرمزی» می‌گوید: «کلاه قرمزی» نسل به نسل می‌چرخد و ریتم و آوازهای عروسک‌ها در جذاب شدن «کلاه قرمزی» بسیار تاثیر داشت تا آن‌جا که حتی کودکان امروز هم این فیلم را دوست دارند.

معتمدآریا با اشاره به همکاری‌اش با رخشان بنی‌اعتماد در فیلم‌های «گیلانه» و «روسری آبی» اظهار می‌کند: ویژگی مهم رخشان بنی‌اعتماد این است که قبل از این‌که فیلمی را بسازد اغلب مستند آن را می‌سازد. تا حالا نشنیده‌ام که رخشان بنی‌اعتماد فیلمنامه‌ای را شش‌ماهه نوشته باشد؛ دو سال درباره موضوع تحقیق می‌کند که درباره فیلم‌های «گیلانه» و «روسری آبی» نیز به همین شکل بود. در فیلم «گیلانه» که به تبعات جنگ پرداخته شده است من نقشی ۴۰ سال بزرگ‌تر از خودم داشتم.
او در پاسخ به این سوال که آیا فیلمی بوده که ایفای نقش کرده باشد و بعد از حضورش پشیمان شده باشد؟ گفت: خیر، اما از یک کار که انجام ندادم، پشیمان هستم. در فیلم «مادر» زنده‌یاد علی حاتمی نقشی را که اکرم محمدی بازی می‌کرد به من پیشنهاد داده بود که نقش لطیف و قشنگی بود. برای این فیلم یک بچگی و غدی بدی کردم. زمانی‌که به دفتر زنده‌یاد علی حاتمی رفتم ایشان برایم درمورد نقش توضیح دادند و من گفتم حتما کار می‌کنم اما زمانی‌که داشتم بلند می‌شدم گفتم می‌شود فیلمنامه را به من بدهید آقای حاتمی در ابتدا سکوت کرد و گفتند می‌گویم فیلمنامه را بهت بدهند. آمدم بیرون و ایشان داشتند نماز می‌خواندند. به آقای یکتاپناه گفتم می‌شود فیلمنامه را به من بدهید در همان موقع زنده‌یاد حاتمی پرده را کنار زد و گفت برایتان می‌فرستیم. شب که به خانه برگشتم محمود کلاری، حمید جبلی، اکبر عبدی، عزیز ساعتی  و … به من زنگ زدند و گفتند آخه این چه حرفی بود که زدی؟ علی حاتمی فیلمنامه ندارد، می‌نویسد و صحنه به صحنه سناریو را درست می‌کند و من هم گفتم تا فیلمنامه نباشد کار نمی‌کنم و این تنها افسوسی است که در سینما دارم. البته قرار بود در فیلم «جهان‌پهلوان تختی» زنده‌یاد علی حاتمی نیز بازی کنم.
معتمدآریا با اشاره به تجربه همکاری‌اش یا زنده‌یاد عباس کیارستمی در فیلم «شیرین» می‌افزاید: با ایشان یک بحث طولانی از زمان کانون داشتیم. همیشه به او می‌گفتم باید با بازیگران حرفه‌ای کار کنید و او می‌گفت به دلیل تصنعی که وجود دارد این کار را انجام نمی‌دهد.
او درباره همکاری‌اش با سایر بازیگران در فیلم‌ها گفت: با همه بازیگران راحت بودم آن‌قدر که نمی‌توانم بگویم کدام یک از دیگری بهتر است. با زنده‌یاد خسرو شکیبایی در بازی‌ها بده بستان خوبی داشتیم . پرویز پرستویی بازیگر بی‌نظیری است زیرا برای هر نقشی که برعهده دارد انرژی زیادی می‌گذارد. آقایان جبلی، طهماسب و زنده‌یاد انتظامی همه عالی هستند.
معتمدآریا در پاسخ به این سوال که چه توصیه‌ای برای جوانان علاقه‌مند به بازیگری دارد؟ پاسخ می‌دهد: اولین چیزی که می‌گویم این‌که ابتدا درس بازیگری را بخوانند زیرا هرچه دانش‌شان را بیشتر کنند متوجه می‌شوند علاقه‌شان در این حرفه چقدر است. کلاس‌های بازیگری بروند آموزش ببینند و اگر بتوانند سختی این کار را تحمل کنند می‌توانند ادامه دهند. نسل جدید برای من مثل یک گوهر باارزش است به شرط این‌که بتوانیم با هم هماهنگ شویم.
او در پایان بیان می‌کند: امیدوارم سینما چرخه‌اش را خودش بچرخاند بدون این‌که بخواهند بار اضافه‌ای بر دوشش بیاندازند. من هر کاری از دستم برمی‌آمده برای حرفه‌ام انجام داده‌ام که هنوز هم ادامه دارد.
به گزارش روابط عمومی موزه سینما، این گفت‌وگو که بیش از سه ساعت به طول انجامیده توسط مسعود نجفی انجام شده و بخش اصلی آن برای ثبت در تاریخ  در موزه سینمای ایران آرشیو می‌شود.
منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *