اخبار 11

آمریکا به دنبال تشتت در افغانستان است

آمریکا به دنبال تشتت در افغانستان است

یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس معتقد است که تحلیل آمریکا این است که اگر اوضاع در افغانستان به سمت تشتت و بی نظمی و پیدایش گروه های افراط گرا مثل داعش و طالبان رود می توانند چالشی برای حوزه های مسلمان نشین آسیای مرکزی به عنوان حیات خلوت روسیه ها ایجاد کنند.

جلیل رحیمی جهان آبادی در گفت و گو با ایسنا در تحلیلی از شرایط منطقه به ویژه افغانستان گفت: سیاست آمریکا در حال چرخش اساسی از محوریت آسیا به محوریت اروپا است. به نظرم آمریکا در دور جدید سیاست خارجی اش سود و زیان خود را محاسبه می کند. آمریکایی ها مشکلات عظیم اقتصادی داشته و فاصله اقتصادی با چین پیدا کردند. همچنین شاهد نفوذ رو به گسترش روسیه در منطقه بالکان، دریای سیاه و کشورهای اروپای شرقی هستند لذا آمریکا اولویت را برای آن مناطق مشخصا مربوط به نفوذ روسیه قرار داده و می خواهند با ایجاد بستری توان نظامی، مالی و اقتصادی خود را برای رقابت با چینی ها تقویت کنند. لذا آن ها حوزه عراق و افغانستان را در اولویت های پایین تری قرار دادند.

وی افزود: با توجه به این موارد آمریکایی ها نیروهای خود را کاهش داده و بر روی حوزه نفوذ روسیه در بالکان و اوکراین و کشورهای پیرامونی اش تمرکز کردند. از طرف دیگر تحلیل آمریکا این است که اگر اوضاع در افغانستان به سمت تشتت و بی نظمی و پیدایش گروه های افراط گرا مثل داعش و طالبان رود می توانند چالشی برای حوزه های مسلمان نشین آسیای مرکزی به عنوان حیات خلوت روسیه ها ایجاد کنند که بخشی از توجه و نفوذ روس ها به این مناطق است. مضاف بر اینکه آنها برای ایران و چالش های مرزی ایران هم حساب ویژه ای باز کردند مبنی بر اینکه این تحولات می تواند ایران را نگران کند.

رحیمی جهان آبادی اضافه کرد: آمریکایی ها برای منطقه مسلمان نشین چین هم نقشه هایی دارد. نفوذ طالبان و گروه های افراطی مثل داعش در منطقه افغانستان و آسیای مرکزی می تواند چالش هایی را برای چین در منطقه مسلمان نشین خود ایجاد کند، لذا آمریکایی ها براساس این تحلیل ها حضورشان را در منطقه کمرنگ می کنند تا بستری برای چالش و رشد افراطی گری و باز کردن دروازه جهنم در افغانستان فراهم کنند.

این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت که با توجه به اوضاع و احوال در منطقه ترجیح این است که جمهوریت در افغانستان حاکم باشد.  به هر میزان ثبات در افغانستان و تبادلات اقتصادی حاکم باشد اوضاع به سمتی می رود که ایران می تواند با حکومت قوی مرکزی تعامل برقرار کند و این به عنوان یک کشور همسایه با مرز طولانی به نفع ما است اما نباید یک واقعیت را نادیده گرفت که آمریکایی ها، قطری ها، ترک ها، سعودی ها، پاکستانی ها و همه کشورهای اثرگذار در تحولات منطقه و خارج از منطقه با طالبان رایزنی می کنند و طالبان را به عنوان یکی از گروه های اثرگذار در افغانستان دیده و گفت وگو می کنند. حتی دولت افغانستان هم ظرف چند ماه گذشته در پذیرش این روند بیش از ۵۰۰۰ نفر از طالبان را از زندان آزاد کرد که خیلی از آن ها در مناطق مختلف علیه دولت مرکزی می جنگند.

وی معتقد است که براساس این نگرش تلاش می کنیم قدرت در افغانستان بر پایه جمهوریت خواهی و دیدگاه مردم افغانستان شکل گیرد و قصد دخالت در امور افغانستان را هم نداریم اما این تلاش هم می کنیم که از طریق میانجی گری و حکومت مرکزی، طالبان را به سمت مشارکت سیاسی در شریک شدن در قدرت و ختم قائله و داستان آمریکایی ها سوق دهیم. هدف آمریکا این است که دروازه جنگ داخلی و تشتت و ناآرامی ایجاد کند. ما در این فرصت باید بتوانیم بین طالبان و حکومت مرکزی میانجی گری کرده تا بتواند این روند را به سمت سازش سیاسی و خنثی کردن نقشه آمریکایی ها پیش ببرد چون آنها به دنبال ایجاد ناآرامی در آسیای مرکزی و افغانستان هستند.

رحیمی در پیش بینی آینده نزدیک گفت: همه چیز بستگی به وضعیت افغانستان دارد. یعنی اگر دولت مرکزی توان مقاومت در برابر طالبان و سد کردن رشد طالبان را داشته تا شهرهای بزرگ افغانستان به دست طالبان نیفتد، طالبان حاضر به گفت وگو و آمدن پای میز مذاکره و شریک شدن در قدرت خواهد بود. اما اگر طالبان احساس کند دولت مرکزی ضعیف است و بتواند به شهرهای بزرگی مثل قندهار، مزارشریف، جلال آباد، کابل، هرات و امثالهم دست پیدا کند قدر مسلم به راحتی کوتاه نیامده و تلاش می کند با تصرف و امتیاز بیشتر پای میز مذاکره آید.

وی خاطر نشان کرد: واقعیت آن است که نقشه اساسی و نهایی طالبان تصرف کل افغانستان و سرنگونی دولت است. یعنی نمی خواهد با کسی در قدرت شریک شود پس زمانی شریک خواهد شد که حکومت مرکزی توان مقاومت و تاب آوری را داشته و حرکت های مردمی بتوانند با مقاومت سدی در برابر رشد رو به گسترش طالبان داشته باشد. لذا میزان احتمال رسیدن به توافق دو طرف براساس صحنه جنگ است یعنی اگر تصرف سرزمینی طالبان متوقف شود طالبان تمایل به گفت وگو خواهد داشت اما اگر طالبان بتواند در میدان جنگ تصرف کند دلیلی ندارد که بخواهد پای میز مذاکره با دولت مرکزی گفت وگو نماید.

وی در پایان گفت: همه چیز بستگی به شرایط آینده و میزان مقاومت ارتش افغانستان و گروه های مردمی و توان مدیریت دولت مرکزی افغانستان دارد که بتواند صحنه جنگ را مدیریت کند. به نظرم مذاکرات تابعی از شرایط جنگ است.

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *