فاطمه نکولعل آزاد، کارشناس مسائل خاورمیانه معتقد است، جو بایدن به هیچ وجه سیاست فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را کنار نگذاشته و در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هستهای وین، همان رویه ترامپ شاید با عنوانی دیگر ادامه خواهد یافت. او میگوید: مقامات فعلی کاخ سفید برخلاف آنچه اعلام می دارند باور سیستماتیک به ابزار تحریم علیه کشوری مانند ایران دارند.
به گزارش ایسنا، فاطمه نکولعل آزاد، کارشناس مسائل خاورمیانه و پژوهشگر موسسه مطالعات و تحقیقات بینالمللی ابرار معاصر تهران در یادداشتی مینویسد: هرچند توافق هستهای ایران و آمریکا در سال 2015 تحریمهای هستهای آمریکا علیه ایران را رفع و در مواردی به حالت تعلیق درآورد اما باروی کار آمدن ترامپ شرایط کاملاً تغییر کرد. دولت ترامپ از ابتدای کار خود سیاست مواجهه و مقابله با جمهوری اسلامی ایران را در پیش گرفت. خروج آمریکا از برجام در 18 اردیبهشت 1397 و بازگرداندن تحریمها در مرداد و آبان 1397 از نقاط عطف مهم سیاست آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران بود. این سیاست که تحت عنوان فشار حداکثری یاد میشد در سالهای بعد با جدیت و شدت بیشتری توسط ترامپ پیگیری شد.
برگزاری کنفرانس ورشو در فوریه 2019(بهمن 1397)، گنجاندن سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی خارجی در فروردین 1398، عدم تمدید معافیتهای خرید نفت ایران در اردیبهشت 1398، تحریم بانک مرکزی به بهانه ارتباط با تروریسم، عدم تمدید معافیتهای هستهای ایران (صادرات مازاد اورانیوم غنیشده و آبسنگین ایران طبق برجام)، تحریم بیت رهبری و افراد منسوب به بیت رهبری در بخشهای مختلف، تحریم مقامات اصلی جمهوری اسلامی مانند رئیس قوه قضائیه، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، فرماندهان عالی سپاه و وزیر خارجه ایران، ایجاد محدودیت برای هیئت ایرانی در سازمان ملل، تحریمهای چندباره بخشهای اقتصادی ایران به بهانههای مختلف و… از مهمترین اقدامات صورت گرفته از طرف آمریکا علیه ایران بوده است.
تیم بایدن در ایام کمپینهای انتخاباتی خود خروج آمریکا از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری علیه ایران را مورد انتقاد قرارداد و بهگونهای اظهارنظر کردند که گویی در صورت راهیابی به کاخ سفید، احیای برجام و لغو سیاست فشار حداکثری در اولویتهای نخست آنها قرار دارد. بعد از راهیابی بایدن به کاخ سفید، مقامات مختلف دولت او مانند وزیر خارجه و نماینده ویژه امور ایران رابرت مالی به دفعات اعلام کردند که سیاست فشار حداکثری یک سیاست شکستخورده است. علیرغم موضعگیریهای اعلامی و کلامی آنها، آنچه در عرصه عمل در جریان است این است که باگذشت بیش از 6 ماه از عمر دولت بایدن، سیاست فشار حداکثری بهعنوان میراث ترامپ علیه ایران ادامه دارد.
درواقع مقامات آمریکایی اگرچه در زبان و کلام همچنان منتقد سیاست فشار حداکثری ترامپ هستند اما در عمل به میراث ترامپ تعهد نزدیک تقریباً کامل دارند. اینجاست که تضاد میان سخن و عمل مقامات کاخ سفید مشخص میگردد. حتی به نظر میرسد موضوع فراتر ازآنچه هست، برود زیرا اواخر تیرماه سال جاری رسانههای غربی مانند رویترز و والاستریت ژورنال گزارش دادند که دولت بایدن در حال بررسی چگونگی جلوگیری از خرید حداقلی نفت از جمهوری اسلامی ایران توسط چین در صورت شکست مذاکرات هستهای وین است.
این بدان معنا است که تیم بایدن این برنامه را دارد که در صورت نیاز نه تنها سیاست تحریم ترامپ را قدرتمندتر از قبل ادامه دهد بلکه برشدت و وسعت آن نیز افزوده شود. البته پیشتر مقامات ایرانی اعلام کرده اند که دولت بایدن برای لغو برخی تحریم های اعمالی در زمان ترامپ در مذاکرات وین مخالفت می کند. واقعیت این است که باور به ابزار تحریم در سیاست خارجی یک باور اصولی و اساسی در آمریکا است که در صورت نیاز، تردیدی در استفاده از آن ندارند. لذا در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ای وین، باید به این نکته واقف بود که تداوم سیاست فشار حداکثری ترامپ شاید با عنوانی دیگر قطعی است و مقامات فعلی کاخ سفید برخلاف آنچه اعلام می دارند باور سیستماتیک به ابزار تحریم علیه کشوری مانند ایران دارند.
برگزاری کنفرانس ورشو در فوریه 2019(بهمن 1397)، گنجاندن سپاه پاسداران در لیست سازمانهای تروریستی خارجی در فروردین 1398، عدم تمدید معافیتهای خرید نفت ایران در اردیبهشت 1398، تحریم بانک مرکزی به بهانه ارتباط با تروریسم، عدم تمدید معافیتهای هستهای ایران (صادرات مازاد اورانیوم غنیشده و آبسنگین ایران طبق برجام)، تحریم بیت رهبری و افراد منسوب به بیت رهبری در بخشهای مختلف، تحریم مقامات اصلی جمهوری اسلامی مانند رئیس قوه قضائیه، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، فرماندهان عالی سپاه و وزیر خارجه ایران، ایجاد محدودیت برای هیئت ایرانی در سازمان ملل، تحریمهای چندباره بخشهای اقتصادی ایران به بهانههای مختلف و… از مهمترین اقدامات صورت گرفته از طرف آمریکا علیه ایران بوده است.
تیم بایدن در ایام کمپینهای انتخاباتی خود خروج آمریکا از برجام و اتخاذ سیاست فشار حداکثری علیه ایران را مورد انتقاد قرارداد و بهگونهای اظهارنظر کردند که گویی در صورت راهیابی به کاخ سفید، احیای برجام و لغو سیاست فشار حداکثری در اولویتهای نخست آنها قرار دارد. بعد از راهیابی بایدن به کاخ سفید، مقامات مختلف دولت او مانند وزیر خارجه و نماینده ویژه امور ایران رابرت مالی به دفعات اعلام کردند که سیاست فشار حداکثری یک سیاست شکستخورده است. علیرغم موضعگیریهای اعلامی و کلامی آنها، آنچه در عرصه عمل در جریان است این است که باگذشت بیش از 6 ماه از عمر دولت بایدن، سیاست فشار حداکثری بهعنوان میراث ترامپ علیه ایران ادامه دارد.
درواقع مقامات آمریکایی اگرچه در زبان و کلام همچنان منتقد سیاست فشار حداکثری ترامپ هستند اما در عمل به میراث ترامپ تعهد نزدیک تقریباً کامل دارند. اینجاست که تضاد میان سخن و عمل مقامات کاخ سفید مشخص میگردد. حتی به نظر میرسد موضوع فراتر ازآنچه هست، برود زیرا اواخر تیرماه سال جاری رسانههای غربی مانند رویترز و والاستریت ژورنال گزارش دادند که دولت بایدن در حال بررسی چگونگی جلوگیری از خرید حداقلی نفت از جمهوری اسلامی ایران توسط چین در صورت شکست مذاکرات هستهای وین است.
این بدان معنا است که تیم بایدن این برنامه را دارد که در صورت نیاز نه تنها سیاست تحریم ترامپ را قدرتمندتر از قبل ادامه دهد بلکه برشدت و وسعت آن نیز افزوده شود. البته پیشتر مقامات ایرانی اعلام کرده اند که دولت بایدن برای لغو برخی تحریم های اعمالی در زمان ترامپ در مذاکرات وین مخالفت می کند. واقعیت این است که باور به ابزار تحریم در سیاست خارجی یک باور اصولی و اساسی در آمریکا است که در صورت نیاز، تردیدی در استفاده از آن ندارند. لذا در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات هسته ای وین، باید به این نکته واقف بود که تداوم سیاست فشار حداکثری ترامپ شاید با عنوانی دیگر قطعی است و مقامات فعلی کاخ سفید برخلاف آنچه اعلام می دارند باور سیستماتیک به ابزار تحریم علیه کشوری مانند ایران دارند.