اخبار 39

آیا دختر یزدگرد را عمر به عقد امام حسین (ع) درآورد؟

آیا دختر یزدگرد را عمر به عقد امام حسین (ع) درآورد؟

پژوهشگر حوزه تاریخ اسلام می‌گوید: قرار نیست که فِرق مختلف اسلام و شیعه و سنی هر آنچه را که دیگر فرقه‌ها قبول دارند را بپذیرند. تفرقه در اسلام باطل است و قابل قبول نیست. از نظر شیعه هر کس که شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان و پاک است و جان و مال و ناموس و آبروی او احترام دارد.

به گزارش ایسنا، تبیان نوشت: ۱۹ آذر ۱۴۰۰ امام جمعه آزادشهر در خطبه‌های نماز جمعه مطالبی اظهار کرد که موجبات جریحه‌دار شدن شیعیان را فراهم کرد. از آنجایی که سخنان او تاریخی است تبیان برای بررسی این اظهارات، از محمدحسین رجبی دوانی تحلیل‌گر و پژوهشگر در حوزه تاریخ اسلام دعوت کرد تا به سوالات پاسخ دهد.

آیا قرآن و اصحاب دو معجزه رسول اکرم(ص) بوده است؟

او برای این که باورها و اعتقادات خود را تثبیت کند متاسفانه متوسل به تحریف کلام پیامبر اکرم(ص) می‌شود. او می‌گوید قرآن و اصحاب پیامبر دو معجزه پیامبر هستند. پس اگر هر کسی با هر یک از اصحاب پیامبر مخالف بود، ایمان ندارد. این بحث که قرآن و اصحاب معجزه پیامبرند در واقع تحریف و نادیده گرفتن حدیث متواتر و مسلم ثقلین است که سنی و شیعه از پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل کردند. پیامبر قرآن و عترت را به عنوان راه نجات و سعادت، به مردم بعد از خود معرفی می‌کنند. “انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً” اما ایشان بجای عترت، اصحاب پیامبر را آورده در حالی که کلام پیامبر هرگز اینگونه نیست. درست است که در قرآن کریم در چند آیه از اصحاب پیامبر(ص) تجلیل به عمل آمده بخصوص آیه ۱۰۰ سوره توبه که مستمسک این آقایان است برای این که بگویند تمام اصحاب پیامبر صالح و مجتهد و بهشتی هستند. در این سوره خدا از مهاجر و انصار ابراز رضایت می‌کند که البته این آیه ملاک کلی نیست بلکه تا اون زمان خدا ابراز رضایت از اصحاب پیامبر کرده است.

حال آنکه ما آیات متعدد دیگری داریم که در بین اصحاب پیامبر افراد ناصالح و مستوجب عذاب هستند مثل منافقان که خود را جزو اصحاب پیغمبر می‌دانستند و یک سوره کامل راجع به آنهاست و آیات متعدد دیگری که در رد منافقین خدا نازل کرده و آنها را به عذابی بدتر از عذاب مشرکان وعده داده است.

آیا ما می‌توانیم منافقون را جزو اصحاب پیامبر ندانیم در حالی که حتی عبدالله بن ابی رییس منافقان وقتی که مُرد پیامبر برای حفظ ظاهر هم که شده بود در تشییع شرکت کردند و بر او نماز هم خواند. یا اصحاب عقبه که نقل متواتر در منابع سنی و شیعه است که گروهی از اصحاب پیامبر در رکاب آن حضرت در غزوه تبوک شرکت کرده بودند، هنگام بازگشت از تبوک قصد جان پیغمبر را کرده بودند و قصد کشتن پیامبر را داشتند. خب مسلم است کسی که قصد جان پیامبر را کند حتی در پوشش مسلمانی در اصحاب پیامبر، مستوجب لعن و نفرین ابدی است بنابراین یک چنین تحریفی نسبت به مسلمات قرآنی و سخنان پیغمبر برای اثبات باورهای خود واقعا جای تاسف دارد.

یک نکته دیگر که نشان می‌دهد نمی‌توان حکم کلی صادر کرد که اصحاب پیامبر بی استثناء صالح و بهشتی‌اند و قابل نقد نیستند، سوره مبارکه تحریم است که خداوند در این سوره می‌فرماید: پیامبر یک رازی را به برخی از همسرانش بیان فرمود اما با این که راز بود یکی از آن زنان آن را افشا کرد و خداوند با نازل کردن آیه‌ای پیغمبر را از کار خطای آن زن آگاه کرده و آنها را تهدید می‌کند که اگر از کار خلاف خود دست برندارد پیامبر آنها را طلاق می‌دهد و زنان بهتری را که خصوصیاتش در آیه ۵ ذکر می‌کند نصیب ایشان بکند. یعنی خدا می‌خواهد بفرماید که این ویژگی‌هایی که در آیه ۵ آمده در آن دو زن وجود نداشته است.

لذا آیه ۴ سوره مبارکه تحریم می‌فرماید اگر شما دو همسر پیامبر از کار خود توبه کنید به نفع شماست چرا که دلهای شما از حق منحرف شده و اگر بر ضد پیامبر دست به دست هم بدهید کاری از پیش نخواهید برد چرا که خدا، جبرییل و مومنان صالح یاور اویند.

این نشان می‌دهد که در بین همسران پیامبر هم افرادی بودند که خطا داشتند و خدا آنها را اینگونه مورد سرزنش شدید قرار می‌دهد و عجیب نیست که اصحاب پیامبر نیز همگی صالح نبوده و کسانی در بین آنها هم وجود داشته که قصد جان پیامبر را کرده که البته آنها مستوجب لعن و عذاب ابدی هستند.

آیا دختر یزدگرد را عمر به عقد امام حسین(علیه‌السلام) درآورده است؟

نکته مهمتر که این فرد برای اثبات خلیفه محبوبش عمر بن خطاب مطرح کرده می‌گوید که امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) در لشگر عمر در فتح ایران شرکت داشتند و روی این قضیه می‌خواهد تاکید کند که نشان بدهد امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) با عمر بن خطاب روابط نزدیکی داشتند.

این نقل از پایه دروغ و غیر قابل قبول است. اگر کسی اندکی اشراف به تاریخ و حدیث داشته باشد می‌داند که اگر حدیثی یا روایت تاریخی با فعل مجهول آورده شود هیچ اعتباری ندارد. یک حرف بی پایه‌ای با فعل مجهول گفته شده که امام حسن و امام حسین(علیهماالسلام) در فتح ایران حضور داشتند. که البته فتح گرگان را هم ذکر کردند که اولا وقتی با فعل مجهول مطلبی در تاریخ یا حدیث بیاید فاقد اعتبار است چون گوینده‌اش معلوم نیست تازه اگر هم گوینده مشخص باشد باید از نظر متن و سند بررسی شود. وقتی گوینده‌اش مشخص نیست کاملا فاقد اعتبار است.

ثانیا گرگان در زمان عثمان فتح شده نه عمر بن خطاب. اساسا بنده بر این باورم که اهل بیت(علیهم‌السلام) اینگونه برای نشر اسلام با لشگرکشی و حمله به ممالک دیگر موافق نبودند. کما این که امیرالمومنین(ع) وقتی خود به خلافت رسید این فتوحات را متوقف کرد و فقط به حفظ مرزها پرداخت.

آیا خلافت عمر با اعتبار ائمه(علیهم‌السلام) ارتباطی دارد؟

این سخن که اگر خلافت عمر را نپذیریم اعتبار امامان و نسب آنها نعوذبالله زیر سوال می‌رود چرا که عمر دختر یزدگرد را به ازدواج امام حسین(علیه‌السلام) درآورده است از نقل‌های کاملا بی اعتبار است که ظاهر متن دلالت بر باطل بودن می‌کند. چرا که یزدگرد در زمان عثمان به طرف خراسان فراری شده بود و آنجا در عصر عثمان مُرد. اگر هم قرار بوده که از خراسان دختران او آورده شوند این مطلب در زمان عثمان اتفاق افتاده نه عمر بن خطاب.

مرحوم دکتر شهیدی در کتاب ارزشمند زندگانی امام سجاد(علیه‌السلام) با ادله‌ی محکمی این نقل را که امام حسین (علیه‌السلام) دختر یزدگرد را به عقد خود در آورده است را مردود اعلام کرده و آن را بی پایه می‌داند.

نکته دیگر که باید دقت داشت او برای اثبات خلیفه خود که طبق منابع معتبر خودشان سابقه شرک داشته و جزء استهزاء کنندگان بوده و نامسلمان‌ها را شکنجه می‌کرده و سر خواهر خود را که قصد هجرت به حبشه داشت را شکست. این فرد توسط پیامبر از شرک و ضلالت بیرون آمد. آنوقت برای اثبات ایشان با توهین به اهل بیت(ع) که طبق آیه تطهیر از هر گونه رجس و پلیدی منزه هستن مایه می‌گذارد.

قرار نیست که فِرق مختلف اسلام و شیعه و سنی هر آنچه را که دیگر فرقه‌ها قبول دارند را بپذیرند. تفرقه در اسلام باطل است و قابل قبول نیست. از نظر شیعه هر کس که شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان و پاک است و جان و مال و ناموس و آبروی او احترام دارد.

خدا لعنت کند کسانی را که با زیر پا گذاشتن تعالیم و دستورات پیامبر اکرم(ص) زمینه تفرقه‌سازی بین مسلمانان را پدید آورده‌اند و یک گروهی کسانی را که اعتقاداتشان مثل آنها نیست را تکفیر می‌کنند.

آیا صحیح است که شیعیان اهل بیت(ع) بگویند کسی که ولایت بلافصل علی(علیه‌السلام) را که آیه ۵۵ سوره مائده تصریح به آن دارد و حدیث متواتر منزلت و یوم الدار را که در منابع خود اهل تسنن مثل تاریخ طبری به صراحت آمده است را قبول ندارد، ایمان ندارد و در طهارت نسل و نطفه او شک است.

ما از اولیای دین خود آموختیم که باید به دیگر مسلمانان حتی اگر اعتقاد شما را ندارند حرمت گذاشت. وقتی در سوریه و لبنان به کشتار وحشتناک شیعیان پرداختند علمای شیعه با فتواهای خود مانع شدند که شیعیان با غیر شیعیان مقابله به مثل کنند. بنابراین چنین منطقی پوچ و غیر قابل قبول هست.

امیدوارم که این چنین حرکات نابخرادنه‌ای که می‌تواند باعث جریحه‌دار شدن احساسات شیعیان بشود و خدای نکرده با آتش افروزی دشمنان به فتنه‌ای مبدل شود دیگر سر نزند و عاشقان اهل بیت(علیهم‌السلام) هم بدانند که حساب افرادی که این چنین افکار جاهلانه‌ای را دارند از حساب اهل تسنن جداست.

انتهای پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *