آیا می توان به روایت هایی که از تجربه پس از مرگ تعریف می کنند اعتماد کرد؟!
ایسنا/قم علمای ما بسیاری از این حقایق را دیده اند، ولی بیان نمی کردند. یکی از اساتید ما که حالات خاصی داشت از بیان آن امتناع می کرد، زیرا این کار را خطرناک می دانست، چون ممکن است انسان به جای خدا، انسان ها را دور خود جمع کند.
دومین نشست تخصصی نقد و بررسی برنامه «زندگی پس از زندگی» با حضور حجت الاسلام والمسلمین غلامرضا فیاضی، رئیس مرکز تخصصی فلسفه اسلامی و حجت الاسلام والمسلمین برنجکار، قائم مقام پژوهشگاه قرآن و حدیث برگزار شد.
در این نشست علمی تخصصی که به همت خبرگزاری حوزه و در محل این رسانه رسمی حوزه های علمیه برگزار شد، در ابتدا رسول صفری، کارشناس مجری نشست، با اشاره به بازتاب های مثبت و منفی در خصوص پخش برنامه زندگی پس از زندگی که در ماه مبارک رمضان از شبکه چهارم پخش شد گفت: هفته گذشته نشست بررسی این برنامه با حضور تهیه کننده و مجری و یکی از کارشناسان این برنامه برگزار شد و بررسی کاملی در خصوص ساخت این برنامه صورت گرفت.
در ادامه کارشناسان این برنامه به ارایه مباحث خود پیرامون این برنامه پرداختند که در زیر مشروح این مباحث آمده است.
استاد الله فیاضی:
بنده این برنامه را ندیدم، ولی در گذشته برنامه ای در همین راستا پخش می شد که برنامه بسیار خوبی بود. به طورکلی این برنامه ها مزایای بسیاری دارد. این برنامه خوبی است و اگر کسانی از آن سوء استفاده کنن، خودشان را بدبخت می کنند و مومنین این استفاده را می برند.
تمام انسان روح انسان است
تا جایی که بنده از مباحث مطلع شدم ، همه این افراد بر اثر یک حادثه ای این جریانات را دیده و گزارش کرده اند و نشان می دهند که روح از بدن آنها رفته است. البته رفتن روح از بدن یک مساله عادی است. قرآن کریم، مساله تَوَفی در زندگی یعنی توفی انسان در خواب را بیان می کند. تمام حقیقت انسان در خواب از دست او می رود. تمام انسان نیز روح انسان است. قبل از اینکه عالم ماده ای خلق شود، روح انسان بوده است.
تجربه های قبل از مرگ نه خواب است و نه انتقال عالم به عالم
در روایات ما بیان شده است که اولین چیزهایی که خلق شده اند، روح بود است که اولین روح، نیز روح پیامبر اکرم(ص)بود. وقتی این روح از این عالم خارج می شود، به هیچ وجه به زندگی باز نمی گردد. در خواب و مرگ، دریافت کامل روح صورت می گیرد. در مرگی که انتقال قطعی روح صورت گیرد، انسان هیچ اختیاری ندارد و انسان هیچ اراده ای برای بازگشت ندارد. تجربه های قبل از مرگ نیز نه خواب است و نه انتقال عالم به عالم است. خداوند متعال روح را از این بدن می گیرد و چنانچه عرض شد، صحنه هایی را از عالم غیب یا برزخ به این شخص نشان داده می شود.
کسی که به عالم دیگر می رود، باز نمی گردد، پیامبر اکرم و معصومین(ع) را می بینند، ولی در این گزارشات چنینی امری نبوده است. این افراد برای همیشه نمی روند، بلکه او را می برند تا عنایت و هشداری به وی داده شود. این مساله سبک خاصی از گرفتن روح از بدن و بردن برای عالمی است که همه در آنجا پس از مرگ می روند و بدن هم ندارند. این بدن مادی را همه رها می کنند و اگر این بدن وجود جدیدی مثل بدن قبلی بیابد برای جهان باقی است.
در خصوص اینکه چرا مردم از مرگ می ترسند باید به حدیثی از امام علی(ع) توجه کنیم. ایشان می فرمایند: اگر کسی به دلیل تقوایی که دارند آن عالم را ببیند، عاشق مرگ است. اگر کسی ولیّ خدا باشد عاشق مرگ است. ما از مرگ می ترسیم زیرا از عواقب اعمال خود می ترسیم. اگر انسان از حقیقت مرگ نترسد حقایقی از عالم قیامت دریافت می کند که برای دیگران قابل وصف نیست.
تنها راهی که انسان از مرگ نترسد آن است که از اعمال خود بترسد و سعی کند که در زندگی به سان روایت امام علی(ع)رفتار کند، صبح که از خواب بر می خیزد به دنبال عملی باشد که رضای خداوند در آن باشد. کسی که هستی و عمر خود را با خدا معامله کند از مرگ نمی ترسد مگر کسی که عقل خود را به قول قرآن کریم دفن کرده. این گروه چون فکر می کنند که هیچ حیاتی پس از دنیا وجود ندارد و مرگ را تمام شدن می دانند در این ورطه غوطه ور شده اند.
یقینا نیازی به این مسایل و گزارشات نداریم، زیرا خداوند متعال دو راهنمای بزرگ برای ما گذاشته که هر دوی ما حجت هستند. عقل، بسیاری از مسایل را می فهمد و درک می کند و به همین دلیل بسیاری از مسایل به شکل استفهام انکاری بیان شده است. یعنی ای بشر تو با فکر خود نمی توانی گناه کنی. این مساله یک حجت بزرگ است و یکی از بزرگترین آنها نیکی به والدین است. کسانی که این حجت را مورد استفاده قرار می دهند و عقل شان را به کار می گیرند افرادی هستند که کلاس اول انسانیت را گذارنده است. قرآن کریم افرادی که تقوا دارند را هدایت می کنند. این افراد، افرادی هستند که طبق عقل خود آنچه را که می فهمیده عمل می کرده است. در دوران جاهلیت شراب خوردن مثل آب خوردن جاری بوده است و برخی بر اساس عقل خود، شراب خواری نمی کردند. عقل انسان نیز همه چیز را نمی فهمد و بسیاری از مسایل است که عقل انسان به آن نمی رسد. عقل انسان نیز حکیم بودن خداوند را درک می کند و به همین دلیل هدف خود از خلقت را جستجو می کند. در ادامه، خدای حکیم باید کسی را بفرستد که آنچه که عقل انسان از درک آن عاجز است را از کسی مثل پیامبر بگیرد. پیامبر اموری به ما می آموزد که تا قبل از آن کشش دریافت این مسایل را ندارند.
همه آنچه بشر به آن نیاز دارد در قرآن کریم آمده است
اگر این مسایل از مجرای غیر الهی باشد شیطان وارد می شود و ممکن است واقعیاتی با تحریک شیطانی جلوه داده شود که ممکن است انسان را بفریبد و به سمتی برود که مراد شیطان است. خداوند متعال خود را ولیّ متقین و ایمان آورندگان معرفی می کند. از این طریق می توان مسایلی را به مردم بیاموزد که شامل وحی نظری و عملی است. وحی عملی، ولایت تکوینی است که خداوند متعال آن را روی کسی که دوستش می دارد اعمال می دارد. یعنی خداوند جلوی گناه افراد را می گیرد.
تولید این برنامه کار بسیار خوبی بود. بنده نیز از سازندگان این برنامه تشکر کردم و علاقه دارم که این برنامه را ادامه دهند. به همین دلیل کسی که بخواهد راه را پیدا کند از این مسیر پیدا می کند و کسی هم که قرار باشد بدبخت شود از این مسیر بدبخت می شود. این برنامه جنبه های مثبت بسیاری دارد و کسانی که این کار را می کنند اگر قصد شان خدمت به جامعه اسلامی و ایمان مردم باشد عبادت است و ماجور خواهند بود و این برنامه نیز باید ادامه پیدا کند.
حجت الاسلام والمسلمین برنجکار:
یاد مرگ یکی از مستحبات است که در روایات ما نیز به آن تاکید شده است که انسان باید به یاد مرگ باشد. یکی از حکمت های یاد مرگ، جنبه تربیتی است. اگر انسان به این امر توجه داشته باشد که این جهان، جهان موقت و آزمایشی است و جهان باقی، جهان دیگری است باعث توجه بیشتر انسان به خدا و ترک گناهان و آمادگی هرچه بیشتر است.
از این نگاه که به هر حال این برنامه ها انسان را متوجه مساله مرگ و پایان این دنیا و حساب و کتاب آخرت می کنند امری مستحب است. انسان باید به یاد مرگ باشد و از این زاویه برنامه هایی که در این راستا ساخته می شوند، البته سوای جزییات منفی و مثبت آن، مناسب است.
ای کاش این برنامه را همان تجربه های نزدیک به مرگ می گذاشتند تا زندگی پس از زندگی. ما معتقدیم که انسان مرکب از نفس و بدن است. بلکه حقیقت انسان، همان نفس است ولی با بدن همراه است. حقیقت اصلی انسان همان روح است. این روح می تواند روح را از بدن خود جدا کند و بدون این بدن این وقایع را ببیند. خیلی ها هم اینکار را می کنند. برای برخی نیز به شکل اتفاقی این مساله رخ می دهد.
یک حالت آن در خواب است. در مرگ نیز این جدایی شکل می گیرد، ولی این جداشدن ها به یک صورت واحد نیست. یعنی در غیر از مرگ، ارتباط روح با بدن به نحوی وجود دارد. در برخی از روایات آمده است که این جدایی در دوبخش صورت می گیرد.
در مسایلی غیر از مرگ این روح از بدن به شکل کامل قطع نمی شود. به هر حال اینکه نفس از بدن جدا شود، شکل های مختلفی دارد. ولی هر لحظه ای که اراده کنیم بر می گردد. این مساله به شکل غیر ارادی نیز شکل می گیرد. در این موارد این مسایل مرگ نیست بلکه تجربه ای شبیه مرگ است. زیرا مرگ آداب و تشریفاتی دارد و در این تجربیات رخ نمیدهد.
برخی در خصوص تجسم اعمال آورده اند، اصل این معاد است و برخی نیز می گویند، معاد در تجسم اعمال خلاصه نمی شود. در این دنیا نیز افرادی هستند که عمل آنها به نوعی برای آنها مجسم می شود که این مساله جنبه معنوی گناه و ثواب است. افرادی که چشم برزخی باز دارند این مسایل را ببینند.
نمی توانیم قضاوت کلی در خصوص تجربیات همه افرادی که در این برنامه صحبت کرده اند مطرح کرد زیرا برخی از گزاره های مطرح شده ممکن است دارای مشکل باشند و ممکن است درست باشند.
برخی از تجربیات انسان به دلیل حسی بودن ممکن است دچار اشتباه شود. دست انسان در وسوسه و اشتباه انسان باز است و ممکن است شیطان در این تجربه دخل و تصور کند. گاهی اوقات نیز ممکن است این گزارشات بر اساس اعتقادات و سویه فکری ارایه شود. به همین دلیل هر تجربه ای باید به کتاب و سنت و امور عقلی بدیهی مراجعه شود.
این تجربیات نیز این گونه است که افرادی تجربیاتی داشته باشند و افرادی نیز این گزارشات را دقیق بیان کنند. ممکن است که این مساله خواب و خیال باشند. گاهی نیز ممکن است به دلیل اعتقادات غلط تفسیر غلطی نیز از طرف مقابل ارایه شود. هر ده گزارش باید به کتاب و سنت ارایه شود. اجمالا این تجربه هایی که روح از بدن جدا شده و نقل می کنند که کارهای خوب خود را به شکل خوبی دیده است با روایات ما تطبیق دارد. مثلا اینکه کسی بگوید من خدا را به شکل نور دیدم کاملا اشتباه است.
علمای ما بسیاری از این حقایق را دیده اند
ما می توانیم کلیات مساله را بپذیریم که منطبق بر کتاب و سنت است؛ ولی این راه و مسیر، مسیر خطرناکی است و نباید جلوی آن را باز گذاشت. زیرا خطر دکان داری برخی از افراد نیز وجود دارد و هر کسی ممکن است بر این اساس افرادی را دور خود جمع کنند.
علمای ما بسیاری از این حقایق را دیده اند، ولی بیان نمی کردند. یکی از اساتید ما که حالات خاصی داشت از بیان آن امتناع می کرد زیرا این کار را خطرناک می دانست زیرا ممکن است انسان به جای خدا انسان ها را دور خود جمع کند.
همه این گزارشات باید تک به تک بحث شود. در هر برنامه کارشناسان برنامه باید کاملا مسایل را آنالیز کنند. ولی اجمالا روح از بدن جدا می شود و تجرید اختیاری و اختیاری وجود دارد، ولی چیزایی که مشاهده می کند مثل دیدن حقایق اعمال با روایات ما تطابق دارد.
ممکن است در یک زمان کوتاه عنایاتی به انسان صورت گیرد. امکانی وجود دارد که انسانی در یک زمان کوتاه حقایقی را به امر خدا ببیند ولی وقوع آن را نمی دانیم که این مسایل تخلیات یا ذهنیات طرف بود ولی امکان این امر وجود دارد.
به صورت قطعی نمی توانیم بگوییم که چه مسایلی رخ می دهد. تایید یا رد این گزارشات زمانی است که با معیار عقل و سنت و قرآن تطبیق داده شود. وقتی دلیلی برای تایید و ردی برای گزارش نداریم از امکان سخن می گوییم.
وقایع بهشت و جهنم مثل این دنیا نیست
برزخ و نفخ صور اول دوم یک عوامل و وقایعی برای خود دارند که در قرآن و روایات نیز به آن اشاره شده است. در بهشت و جهنم نیز برنامه هایی دیده شده است.
وقایع بهشت و جهنم مثل این دنیا نیست. مثلا سیستم گوارش انسان مثل این دنیا کار نمی کند. بدن ما همین بدن است، ولی سیستم آن با این دنیا فرق دارد. رنج و نغمت ها در آن دنیا برای بهشتیان وجود ندارد. این ترتیبات در برزخ نیز وجود دارد. سوختن انسان در جهنم نیز با این سوختن فرق دارد. پس این مساله مشخص می شود که وضعیتی که در این عالم است در برزخ و قیامت و بهشت و جهنم فرق می کند و اشتراکاتی نیز وجود دارد.
در تجربیاتی که برای برخی رخ می دهند اثری را از واقعیات می بینند. برای برخی از افرادی که چشم برزخی آنها باز است توانایی وجود دارد که این مسایل و حقایق را ببینند و حتی بدانند که چه شخصی نماز خوانده و نخوانده است.
در برزخ عده ای عذاب می بینند و عده ای نیز در حال راحتی و عده ای نیز در حالت بینابین هستند.
انتهای پیام
منبع:ایسنا