ابعاد فرهنگ «مرگ»
روان پزشک و رئیس کنگره روانکاوی و رواندرمانی پویای ایران ضمن تشریح ابعاد فرهنگ مرگ و خشونت گفت: اگر خشونت بر جامعهای غالب است باید سطح رشد فرهنگی آن را مورد پرسش قرار داد.
به گزارش ایسنا دکتر محمد صنعتی در سومین کنگره روانکاوی و روان درمانی پویای ایران با بیان اینکه سالهای سال است که تمرکز بر روی خشونت، فقدان تساهل و ظرفیت گفت و گو باعث شده توجهم به این موضوعات جلب شود افزود: به طور طبیعی انسان شوق زندگی و آرزوی زندگی دارد، این شوق همزاد با ترس از مرگ و اضطرلب نابودی است. وقتی نوزاد در محیطی پر از خشونت و مرگ باشد، با ذهنیتی مرگ آگاه رشد می کند که مثال آن کودکان افغانستان، سوریه و … است. این غریزه مرگ در فرهنگی اثر میگذارد که خاستگاه آن بوده و در آن بازتولید میشود.
وی با بیان اینکه فرهنگ مرگ، فرهنگی است که در آن هرچیزی مربوط به مرگ باشد، ادامه داد: این فرهنگ، مرگ را والا و جذاب میکند تا جایی که گفته فروید که «هدف زندگی، مرگ است» را توجیه می کند.
این روانکاو افزود: در این فرهنگ، فرهنگ زندگی هم کم رنگتر در مدرنیته با تمام انتقادات به آن، در کنارش جریان دارد.
به گفته وی جامعه مرگ آگاه، مرگ را به عنوان بخشی از زندگی و طبیعی تلقی میکند و آن را سفری ساده از این جهان به جهان دیگر میداند و خود را برای مرگ عاجل که هر لحظه ممکن است سر برسد آماده میکند. برای مثال قبر و کفن می خرد و برای آخرت توشه جمع میکند. در فرهنگ مرگ نوعی باشکوه سازی مرگ و مراسم سوگواری و … دیده می شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه فرهنگ مرگ نوعی مرده پرستی است و در آن به مردگان بیشتر از زندگان توجه میشود گفت: در این فرهنگ احساس رمانتیک سوگواری و اندوه پدیدهای متفکرانه تلقی میشود به طوریکه در آن هرکس متفکرتر است، غمگینتر است و شادی و خنده امری سبک تلقی میشود.
صنعتی با اشاره به اینکه سیمای دیگر فرهنگ مرگ هیچ انگاری و نهیلیسم است، تصریح کرد: در اشعار زیادی تاکید میشود این دنیا هیچ است. پدیده دیگر فرهنگ مرگ نگاه آخرالزمانی و انتظار آمدن ناجی و پایان دادن به شر و فرمانروایی اهریمن است که نه تنها در فرهنگ ما بلکه در آیین زرتشت، یهودیت و مسیحیت نیز دیده میشود.این اندیشه پاردوکسیکال شامل انتظار پایان جهان و در عین حال لذت و هیجان از تجربه مشاهده مرگ و دعوای مرگ آور مثل علاقه به تماشای اعدام،تصادف و سیل و… است، به طوریکه مردم برایشان جذاب است و به هیجان میآیند.
این استاد دانشگاه با اشاره به جایگاه پرخاشگری و خشونت ارزش اجتماعی این دو، ادامه داد: پرخاشگری و خشونت از ابتدای خلقت مهمترین ابزار بقا بودند و حتی در موقعیتهایی مورد ستایش قرار میگرفتند. صلح خواهی پدیده متاخر قرن بیستمی است اما در فرهنگ مرگ، خشونت محتملترین گزینه برای حل اختلافات شناخته می شود. پرخاشگری و خشونت در ذهن انسان از دیرباز با مفهوم قدرت همراه بوده و افراد را در رسیدن به سلطه یاری رسانده و ارزشی اجتماعی پیدا کرده است.
انتهای پیام