ازدواج موفق کدام است؟ مثل خودم یا کسی که من را تکمیل کند؟
مشاور خانواده گفت: زندگی مشترک شبیه یک الاکلنگ است که یک طرف آن احساس و عاطفه و طرف دیگر آن نیازهای منطقی و عقلانی است و اگر هر کدام از این پارامترها به حد تعادل برطرف نشود و یا به آن توجه نشود ناخواسته یک جای این رابطه با مشکل مواجه میشود و باعث به هم خوردن تعادل رابطه میشود.
آرزو شیروانیان، مشاور خانواده، در گفتوگو با ایسنا بابیان اینکه هر فردی با توجه به نیازهایش تعریف متفاوتی از موفقیت دارد، عنوان کرد: وقتی دو نفر در یک ارتباط قرار میگیرند تا زمانی که نیازهای اولویت دارشان برطرف شود، آن ارتباط یک ارتباط و زندگی مشترک موفق است.
وی ادامه داد: افرادی که وارد یک زندگی مشترک میشوند با حفظ حریم شخصی یک رابطهای را ایجاد میکنند که حریم مشترک دارد و در مقابل آن حریم مشترک نسبت به هم مسئول و متعهد هستند.
وی بیان کرد: زندگی مشترک شبیه یک الاکلنگ است که یک طرف آن احساس و عاطفه و طرف دیگر آن نیازهای منطقی و عقلانی است و اگر هر کدام از این پارامترها به حد تعادل برطرف نشود و یا به آن توجه نشود ناخواسته یک جای این رابطه با مشکل مواجه میشود و باعث به هم خوردن تعادل رابطه میشود.
وی اظهار کرد: برای اینکه به یک ارتباط مؤثر برسیم لازم است که خودمان را بشناسیم و به توانمندیها، محدودیتها و نیازهایمان تسلط داشته باشیم؛ زیرا اگر توانمندیها و نیازهای خود را بشناسیم فردی را انتخاب میکنم که در راستای توانمندیها، اهداف و نیازهایمان باشد تا بتوانیم در رفع نیازها و رسیدن به اهداف به یکدیگر کمک کنیم.
وی افزود: باید بدانیم که ازدواج شبیه یک اعلام شراکت و حساب با دو امضا است که اگر ۵۰ درصد من موجودیت دارم ۵۰ درصد هم طرف مقابل موجودیت دارد و من باید چیزی برای ارائه به فرد دیگر داشته باشم یعنی اگر میخواهم که طرف مقابل همه موجودیت خود را در میان بگذارد من هم باید تمام موجودیت زندگی خود را به اشتراک بگذارم.
این روانشناس با تأکید به اینکه زوجین باید شبیه به هم و بلد هم باشند، بیان کرد: عوامل موثر در ارتقای موفقیت؛ نحوه گفتوگو، برقراری ارتباط موثر و آموزش دیدن است.
وی ادامه داد: زمانی که میخواهیم یک رابطه را رشد بدهیم باید بدون هیچ ادعایی با انعطافپذیری و پذیرش شرایط و شخصیت طرف مقابل آموزش ببنیم، خودمان را توانمند کنیم و به هنر برقراری ارتباط مان را افزایش دهیم تا زندگی به صورت دو طرفه ادامه پیدا کند.
شیروانیان بیان کرد: اگر فردی در یک ارتباط دو نفره فقط نیازهای خودش را ببیند و روی افکار خودش تمرکز کند و تأکید داشته باشد که فقط آنچه خودش میگویند درست است باعث دوری طرف مقابل میشود و این امر در هر ارتباطی مؤثر است.
وی با تأکید بر اینکه پذیرش و انعطاف پذیری از عوامل موثر در یک رابطه است، تصریح کرد: افراد باید بپذیرند که دو انسان متفاوت با دو تربیت، تجربه و باور متفاوت هستند و قرار نیست طرف مقابل در مسیری که آنها تعیین میکند قدم بگذارد و فداکاری نیز یعنی بپذیرند که طرف مقابل متفاوت است و به عللی مانند دوست داشتن، تمایل به ادامه ارتباط، حفظ کیان زندگی و… تلاش میکنند که از برخی نیازهایشان بگذرند تا روند موفقیت ادامه داشته باشد.
این زوج درمانگر ادامه داد: این امر باید دو طرفه باشد؛ زیرا در صورت یک طرفه بودن روزی صدای اعتراض طرف مقابل بلند میشود و مجدد رابطه به مشکل میخورد.
وی یادآور شد: بخش عظیمی از زندگی هر انسان ارتباط عاطفی آن است و اگر در این ارتباط عاطفی رضایت وجود داشته باشد فرد آرامش بیشتری دارد و میتواند در زمینههای دیگر نیز موفقیتهای گوناگونی کسب میکند.
شیروانیان بیان کرد: بخش رابطه عاطفی و زندگی مشترک بخش احساس و عاطفه فرد را تأمین میکند و در توانمندی فرد در سایر رفتارهایش مثل شغلی، فرزند پروی و… تأثیر میگذارد؛ چون از یک بعد رضایت دارد و انرژی بیشتری روی رابطههای دیگر میگذارد؛ اما اگر رضایت نداشته باشد همه انرژی فرد صرف بهبود آن رابطه میکند و انرژی کافی برای بهبود رابطهها و موقعیتهای دیگر ندارد تا آن ها را نیز بهبود ببخشد و این گونه احساس خوشبختی فرد کاهش پیدا میکند.
منبع: ايسنا
وی ادامه داد: افرادی که وارد یک زندگی مشترک میشوند با حفظ حریم شخصی یک رابطهای را ایجاد میکنند که حریم مشترک دارد و در مقابل آن حریم مشترک نسبت به هم مسئول و متعهد هستند.
وی بیان کرد: زندگی مشترک شبیه یک الاکلنگ است که یک طرف آن احساس و عاطفه و طرف دیگر آن نیازهای منطقی و عقلانی است و اگر هر کدام از این پارامترها به حد تعادل برطرف نشود و یا به آن توجه نشود ناخواسته یک جای این رابطه با مشکل مواجه میشود و باعث به هم خوردن تعادل رابطه میشود.
وی اظهار کرد: برای اینکه به یک ارتباط مؤثر برسیم لازم است که خودمان را بشناسیم و به توانمندیها، محدودیتها و نیازهایمان تسلط داشته باشیم؛ زیرا اگر توانمندیها و نیازهای خود را بشناسیم فردی را انتخاب میکنم که در راستای توانمندیها، اهداف و نیازهایمان باشد تا بتوانیم در رفع نیازها و رسیدن به اهداف به یکدیگر کمک کنیم.
وی افزود: باید بدانیم که ازدواج شبیه یک اعلام شراکت و حساب با دو امضا است که اگر ۵۰ درصد من موجودیت دارم ۵۰ درصد هم طرف مقابل موجودیت دارد و من باید چیزی برای ارائه به فرد دیگر داشته باشم یعنی اگر میخواهم که طرف مقابل همه موجودیت خود را در میان بگذارد من هم باید تمام موجودیت زندگی خود را به اشتراک بگذارم.
این روانشناس با تأکید به اینکه زوجین باید شبیه به هم و بلد هم باشند، بیان کرد: عوامل موثر در ارتقای موفقیت؛ نحوه گفتوگو، برقراری ارتباط موثر و آموزش دیدن است.
وی ادامه داد: زمانی که میخواهیم یک رابطه را رشد بدهیم باید بدون هیچ ادعایی با انعطافپذیری و پذیرش شرایط و شخصیت طرف مقابل آموزش ببنیم، خودمان را توانمند کنیم و به هنر برقراری ارتباط مان را افزایش دهیم تا زندگی به صورت دو طرفه ادامه پیدا کند.
شیروانیان بیان کرد: اگر فردی در یک ارتباط دو نفره فقط نیازهای خودش را ببیند و روی افکار خودش تمرکز کند و تأکید داشته باشد که فقط آنچه خودش میگویند درست است باعث دوری طرف مقابل میشود و این امر در هر ارتباطی مؤثر است.
وی با تأکید بر اینکه پذیرش و انعطاف پذیری از عوامل موثر در یک رابطه است، تصریح کرد: افراد باید بپذیرند که دو انسان متفاوت با دو تربیت، تجربه و باور متفاوت هستند و قرار نیست طرف مقابل در مسیری که آنها تعیین میکند قدم بگذارد و فداکاری نیز یعنی بپذیرند که طرف مقابل متفاوت است و به عللی مانند دوست داشتن، تمایل به ادامه ارتباط، حفظ کیان زندگی و… تلاش میکنند که از برخی نیازهایشان بگذرند تا روند موفقیت ادامه داشته باشد.
این زوج درمانگر ادامه داد: این امر باید دو طرفه باشد؛ زیرا در صورت یک طرفه بودن روزی صدای اعتراض طرف مقابل بلند میشود و مجدد رابطه به مشکل میخورد.
وی یادآور شد: بخش عظیمی از زندگی هر انسان ارتباط عاطفی آن است و اگر در این ارتباط عاطفی رضایت وجود داشته باشد فرد آرامش بیشتری دارد و میتواند در زمینههای دیگر نیز موفقیتهای گوناگونی کسب میکند.
شیروانیان بیان کرد: بخش رابطه عاطفی و زندگی مشترک بخش احساس و عاطفه فرد را تأمین میکند و در توانمندی فرد در سایر رفتارهایش مثل شغلی، فرزند پروی و… تأثیر میگذارد؛ چون از یک بعد رضایت دارد و انرژی بیشتری روی رابطههای دیگر میگذارد؛ اما اگر رضایت نداشته باشد همه انرژی فرد صرف بهبود آن رابطه میکند و انرژی کافی برای بهبود رابطهها و موقعیتهای دیگر ندارد تا آن ها را نیز بهبود ببخشد و این گونه احساس خوشبختی فرد کاهش پیدا میکند.
منبع: ايسنا