استادی که فرمول درآمیختن آمار با جبر زندگی را به دانشجویانش آموخت
دکتر غلامرضا محتشمی برزادران، پیشکسوت آمار دانشگاه بیرجند بوده که مدیریت کلاس و سمینارهای علمی را با اشتیاق دانشجویان درآمیخت؛ تنبیه و تشویق هایش همیشه پدرانه و دلسوزانه بود. از دیگر ویژگیهای بارز استاد به روایت دانشجویان و همکارانش، آینده گری وی در تمام زمینهها از جمله پژوهشی، اجرایی و مسائل زندگی است.
غلامرضا محتشمی برزادران دراسفند ماه سال ۱۳۳۴ در روستای برزادران متولد شد. پدرش مرحوم میر حسینعلی از بزرگان منطقه (نوه مرحوم آخوند ملا محمد حسن هردنگی) و مرد با سواد و بسیار با تدبیری بود و مادرش مرحومه خانم ربابه شیروانی زنی پرتلاش و نیت به خیر بود.اینانخانواده متدین و خبره در امور کشاورزی و دامپروری بوده و از این طریق معیشت میکردند.
در روستای برزادران انواع و اقسام میوههای مناطق معتدل وجود داشت و این روستا، روستای کار و تلاش بود. از ملاکین و برزگر و نوکر و بقیه اقشار همواره همگی مشغول فعالیت و کار بودند. نتیجه مدیریت کشاورزی پدر (مرحوم میر حسینعلی) انتقال اطلاعات فنی به کارگران و کشاورزان زیر دست بودکه در مزرعه ایشان کار میکردند. درباره این روستا میگفتند:” اگر در برزادران کاری برای انجام نباشد هاونی را پر ازآب میکنند و میگویند بکوب” که این نشان از پر تلاش بودن مردم آن منطقه بوده است.
مرحوم میر حسینعلی فرزندان بسیاری داشت که بعضی در کودکی و بعضی در بزرگی به رحمت خدا رفته بودند و غلامرضا آخرین فرزند و آخرین امید مادرش بود که با توسل به امام رضا(ع) خدا به آنها بخشیده بود. خواهر غلامرضا نیز که خیلی از او بزرگتر بود باز با توسل به امام رضا(ع) زنده مانده بود که نامش کنیز رضاست. غلامرضا از ۴ سالگی شروع به آموختن الفبای قرآن کرد و تقریبا در ۵ سالگی حروف الفبا را می شناخت.
تحصیلات مقدماتی
در شش سالگی در روستای چهکند ماهکان به دبستان رفت و تا کلاس دوم در این روستا به تحصیل اشتغال داشت. از کلاس سوم به روستاهای محل کار خانواده خواهرش منتقل شد و به شاگردی آقای مهدی غوث، پسرخاله، پسرعمو و داماد خانواده که معلم مدرسه بود نایل شد. کلاس سوم را در فنود و مختاران و کلاسهای چهارم و پنجم را در توتسک عربخانه گذراند و در سال ششم دبستان به همراه معلم خود به مدرسه ملی صائب بیرجند منتقل گردید و سال ششم را با معدل عالی در آنجا گذراند. سیکل اول (کلاس هفتم تا نهم) را در دبیرستان خزیمه علم گذرانده و دانش آموزی نمونه بود. سیکل دوم (کلاس دهم تا دوازده) به دبیرستان علم که در آن زمان مخصوص دانش آموزان ریاضی و فیزیک بود منتقل شد و پایه فهم ریاضیات در سایه تلاش ها و تعلیمات استاد گرانقدر جناب اقای پرویز حسن پور تقویت و تکامل یافت.
تحصیلات دانشگاهی
پس از پایان دوره تحصیل با موفقیت در کنکور دانشگاه قبول شد و در رشتههای دبیری فیزیک در دانشگاه مشهد و مهندسی آبیاری در دانشگاه شیراز پذیرفته شد و چون به کشاورزی علاقه داشت مهندسی آبیاری را برگزید و به دانشگاه شیراز رفت. پس از گذراندن چند ماهی در شیراز در فصل تابستان در کلاس (زبان) به علت دوری راه ومشکلات ناشی از آن از تحصیل در شیرازو اصرار خانواده انصراف حاصل کرد و به مشهد مراجعت کرد و در رشته فیزیک به تحصیل مشغول شد و یک ترم را گذراند که در نهایت به علت اعتصابات دانشجویی آن ترم منحل شد و از تحصیل در دانشگاه مشهد در ترم دوم انصراف حاصل کرد و در کنکور نیمسال دوم در دانشکده آمار و انفورماتیک پذیرفته شد.
در رشته آمار ادامه تحصیل داد و در خرداد سال ۵۸ دانشنامه لیسانس خود را در رشته آمار با رتبه عالی دریافت نمود و در همان رشته در دوره فوق لیسانس پذیرفته شد. در پایان ترم دوم دوره فوق لیسانس به دلیل انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاهها از تحصیل بازماند و در آموزش و پرورش تهران به عنوان دبیر استخدام گردید و پس از یکسال کاربه تقاضا و علاقه خودش به بیرجند منتقل شد و در آنجا در دبیرستانهای شهید چمران ،شهید رجایی و هنرستان ابوذر به تدریس پرداخت و در همین ایام موفق به تشکیل خانواده شد.
وی با خانم خدیجه محتشمی (نوه عمویش مرحوم آقا شیخ غلامرضا محتشمی) که دبیر آموزش و پرورش بود ازدواج کرد که حاصل این ازدواج چهار فرزند به نامهای فاطمه (کارشناس ارشد ریاضی و کارشناس ارشد علوم اعصاب از دانشگاه فرانکفورت المان و دانشجوی دکتری علوم اعصاب در کرمان)، حمیده (دانشجوی ترم اخردکتری اقتصاد رفتاری در دانشگاه بیرمنگام و نقاش)، حسینعلی (دکترای آمار) و وحیده (دانشجوی ترم آخر دکتری آماردانشگاه مشهد) می باشد. .بعد از بازگشایی دانشگاه ها در سال ۶۳ با داشتن ۲ فرزند دوباره تحصیلات خود را در دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد و با معدل (۱۹.۲) از این دانشگاه دانشنامه فوق لیسانس خود را در بهمن ۶۴ دریافت کرد.
شروع به کار در دانشگاه
پس از انتقال به مجتمع آموزش عالی بیرجند با همت و تلاش مرحوم دکتر درویش (ریاست وقت) در گروه ریاضی داشکده علوم شروع به کار نمود. بعد از یک سال مدیریت گروه ریاضی را به عهده گرفت و در مدت بیش از سه سال توانست تعدادی نیروی جوان و پرتوان علمی را جذب و بورسیه کند که نتیجه این اهتمام جایگاه ویژهای را برای گروه ریاضی در ایران به جای گذاشت. در سال ۱۳۷۱ برای مدت کوتاهی مدیریت طرح و برنامه دانشگاه به ایشان محول شد.
ادامه تحصیلات دانشگاهی در خارج از کشور
در طی این مدت از سال ۶۴ تا ۷۱، ایشان چندین بار در آزمون اعزام شرکت کرد و در همه آزمونها با رتبه خوب قبول میشد ولی به علت مخالفت مادر پیرش موفق به اعزام نمیشد. بالاخره در سال ۷۲ توانست رضایت مادرش را جلب کرده و جهت ادامه تحصیل به خارج از کشور اعزام شود. از سال ۷۲ تا ۷۶ وی در دانشگاه شفیلد انگلستان با تمام توان و تحمل مشکلات عدیده و داشتن ۴ فرزند با موفقیت دوره دکتری را به پایان رساند.
در سال ۷۶ به بیرجند مراجعت کرد. در سال ۷۷ به ریاست دانشگاه بیرجند انتخاب شد و در مدت بیش از ۳ سال مدیریت، برنامه ریزیهای کلان در جهت تحول شگرف در زیر ساخت فیزیکی و علمی دانشگاه به وجود آورد که اثرات آن همیشه در دانشگاه مشهود خواهد بود. علاوه بر راه اندازی گروه آمار در شرایط سخت مسیولیت دانشگاه فعالیتهای شاخص ایشان از جمله بورسیه ۵۵ نفر هیئت علمی در داخل و خارج از کشور جهت ادامه تحصیل در دوره دکتری، بورسیه بیش از ۸۰ نفر از جوانان باهوش و مستعد مشغول به تحصیل در دوره دکترا، انجام پروژههای عمرانی از جمله ساخت خوابگاه دانشجویان، مسجد، استخر، زمین بازی، سردخانه، بازارچه دانشجویی، خانههای مسکونی اساتید و … در پردیس شوکت آباد و مهمتر از همه دانشکده کشاورزی در پردیس امیرآباد (که بیش از ۷۰ درصد کار دانشکده کشاورزی توسط وی به انجام رسید)، جذب کارشناسان علمی مستعد و خلاق در رشتههای مختلف، ایجاد پل ارتباطی علمی و فرهنگی بین دانشگاههای بیرجند و همین طور دانشگاههای کشور، ایجاد زیر ساختهای مناسب در جهت توسعه و تحول دانشگاه در زمینههای فرهنگی، علمی، پژوهشی و اداری است. در دوره تصدی این مسئولیتها، فعالیتهای علمی و پژوهشی خود را نیز رها نکرده و با تمام توان در آن کوشا بوده و پس از رها کردن مسئولیت ریاست دانشگاه در این زمینه فعالتر شد.
به علت عدم وجود دانشگاه جامع در دسترس برای تسهیل در ادامه تحصیلات فرزندان، علی رغم عدم تمایل ترک بیرجند ناگزیز به انتقال به دانشگاه فردوسی مشهد شد و در گروه آمار فعالیت علمی خود را ادامه داد و در داخل و خارج از کشور در صحنههای علمی فعالیتهای چشمگیری را داشت که این موارد میتواند گوشهای از این فعالیتها را نمایان میکند.
فعالیتهای آموزشی و پژوهشی
چاپ بیش از ۱۷۰ مقاله پژوهشی و ISI در مجلات معتبر دنیا که بیش از ۸۰ درصد آنها به زبان انگلیسی است، ارایه بیش از ۱۵۰ مقاله در مجامع بین المللی داخل و خارج، عضو هیئت تحریریه مجله فرهنگ و اندیشه ریاضی (انجمن ریاضی ایران) سال ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۰، عضو هیئت مدیره انجمن آمار ایران به مدت ۶ سال که همچنان ادامه دارد، سردبیر مجله ندا (انجمن آمار ایران سال ۱۳۸۴ تاحدود ۱۳۹۱) و همچنین سردبیر مجله تفکر و یادگیری آماری از ابتدای ۱۴۰۰، عضویت هیئت تحریریه مجله پژوهشی علوم آماری ایران سال ۱۳۸۵ تاکنون و عضویت هیات مدیره انجمن آمار ایرا ن ۶دوره وعضو پیوسته و دائم انجمن ریاضی ایران از جمله فعالیتهای شاخص وی است.
وی بسیاری از دروس پایه تخصصی رشته ریاضی را قبل از دوره دکتری (با مدرک فوق لیسانس) در دانشگاه بیرجند تدریس کرده است.
راهنمایی پایان نامههای بسیاری دردوره کارشناسی ارشد و دکترا مرتبط با مباحث نظریه اطلاع و قابلیت اعتماد ونابرابریهای اقتصادی در هردو دانشگاه، چاپ کتاب ریاضیات پیشرفته برای رشتههای علوم و مهندسی، عضویت در مجامع بین المللی از جمله انجمن برنولی و آر_اس_اس به مدت ۴ سال، عضو کمیته تخصصی هیئت ممیزه علوم پایه دانشگاه فردوسی مشهد، عضو اصلی هسته قطب علمی دادههای ترتیبی و فضایی دانشگاه فردوسی مشهد به مدت ۵ سال که هنوز ادامه دارد، داوری بیش از ۱۰۰ مقاله از مجلات معتبر علمی و پژوهشی بین المللی، عضو هیات امنای دانشگاه بیرجند، نماینده وزیر در هیات ممیزه دانشکاه بیرجند سه دوره و نماینده وزیر در هیات ممیزه دانشگاه زابل دو دوره، نماینده وزیر در هیات امنای موسسه اموزش عالی اقبال لاهوری ۲ دوره و عضو گروه تخصصی برنامه ریزی و گسترش آموزش عالی آمار ۲ دوره از فعالیتهای وی بوده است.
به روایت فرزند
فاطمه محتشمی برزادران، دانشجوی دکتری علوم اعصاب فرزند این استاد مینویسد:
در روزهای کودکی، پدرم با وجود مشغله فراوانش، همواره ما را با کتاب همراه و همگاه کرد و من در تمام روزهای زندگی همواره از آن بهره جستهام. به خاطر دارم که هر هفته دو کتاب برایم می خرید و من آن دو کتاب را میخواندم و بعد به زبان کودکانه آن را توضیح میدادم. شبها دیر وقت به خانه میآمد و بلافاصله از من میخواست که آنچه از آن کتاب را که فهمیدهام را توضیح دهم. بعد کتاب را در قفسه ای در اتاق، قرار می داد. یک روز برای تشویق من، شروع به شمارش کتابهای خوانده شده کرد و تعداد زیادی بودند. امروز علاقه به کتاب و مطالعه را که از پدرم دارم، مدیون دوراندیشی آن روزهاست. این عادت کوچک در من نهادینه شده و در روزهای سخت به یاریم آمده و من تمام آنرا از درایت پدرم میدانم. در سیستم آموزش متکی بر حفظیات، خلا موجود را با تشویق من به مطالعه پر کرد و حس کنجکاوی من را نسبت به مسائل مختلف بیدار کرد. پس از حیات، عشق به دانشتن بهترین هدیهای بود که از پدرم گرفتم.
منبع: ايسنا