روزنامهنگار و دبیر انجمن پیشکسوتان مطبوعات با بیان این که “امشب آسمان کویر را نگاه کنید، ستارهای خاموش شده است”، گفت: دکتر پرویز کردوانی عاشق بیچون و چرای ایران بود. لحظهای را نمیتوانستی پیدا کنی که غُصه بیآبی ایران را نخورد، از فرسایش زمین وطن اندوهگین نشود. او از بیتوجهی به منابع آبی کشور و از بین بردن خاک به ستوه آمده بود. به اندازه موهای سرش سخنرانی کرد، کتاب نوشت، مقاله منتشر کرد تا از آب حفاظت شود، به زمین رحم شود و برای بیابانزدایی چارهای اندیشه شود.
“رضا قویفکر”، روزنامهنگار قدیمی و دبیر انجمن پیشکسوتان مطبوعات در یادداشتی که به بهانه فوت استاد فقید، پروفسور پرویز کردوانی در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است:
«بامدادانِ تابستانهای دهه هفتاد وقتی که زنگ در خانه به صدا در می آمد، تردید نداشتم که پروفسور پرویز کردوانی پدر کویر شناسی ایران، چند خربزه شیرین از مزرعه پدریاش در گرمسار برایم فرستاده است …
شیرینی خربزههای مزرعه پدری گرمسار تا سحرگاه امروز زیر زبانم مانده بود تا اینکه وقتی خبر اندوهبار سفر ابدی دکتر کردوانی ستاره درخشان آسمان کویر ایران را شنیدم، زبانم تلخ تلخ شد.
پروفسور پرویز کردوانی عاشقترین ایرانی وطن به روایتی پدر کویرشناسی ایران و به زبانی پدر جغرافیای ایران و به زعم خودم دلسوزترین ایرانی که برای تلاشهایش در زمینه کویر زدایی، حفاظت آب و جنگلها و مراتع حقش دریافت جایزه نوبل بود، در سال ۱۳۱۰ در گرمسار به دنیا آمد. پدرش از ملاکین نام آشنای گرمسار بود. پرویز کردوانیِ جوان دیپلمش را از دبیرستان فرانسوی رازی گرفت و بعد به عشق تحصیل در رشته کویرزدایی و با هدف آباد کردن بیابانهای ایران به آلمان رفت.
در آغازین سالهای دهه هفتاد ساعت ۵ صبح سر قرار حاضر میشد تا با هم به گرمسار برویم و از آنجا به حاشیه کویر تا برای من که آن زمان دبیر سرویس اقتصادی روزنامه کیهان بودم، از بیابان بگوید، از زمینهای تشنه، از غارت آب و هدر دادن آن از نشست زمین، از آبادانی ایران. همانجا بود که برایم گفت: چگونه حدود یک تن خاک ایران را برای گرفتن درجه دکترایش به آلمان برده است. گزارش سفرهای من و دکتر کردوانی در صفحه اقتصادی روزنامه کیهان در آن روز گار منتشر شده است.
دکتر پرویز کردوانی عاشق بی چون و چرای ایران بود. لحظهای را نمیتوانستی پیدا کنی که دکتر غصه بی آبی ایران را نخورد، از فرسایش زمین وطن اندوهگین نشود، آنقدر به توصیههایش برای حفاظت آب و زمین و توسعه جنگل و مرتع توجه نکردند که این آخریها هشدار داد که دیگر حاضر نیست در هیچ کنفرانسی سخنرانی کند. از بی توجهی به منابع آبی کشور و ازبین بردن خاک به ستوه آمده بود. به اندازه موهای سرش سخنرانی کرد، کتاب نوشت، مقاله منتشر کرد تا از آب حفاظت شود، به زمین رحم شود و برای بیابان زدایی چارهای اندیشه شود.
استاد پروفسور پرویز کردوانی، پدر طبیعت و محیط زیست ایران دُر گرانبهایی بود که عمرش را برای حفظ آب وخاک ایران گذراند. در نود سالگی در حالیکه همچنان دلواپس بی آبی ایران در آیندهای نزدیک بود، چشمهای تیزبین نگرانش را در شامگاه چهارشنبه، بیست وهفتم مرداد هزار و چهارصد برای همیشه بست. با اندوه فراوان پرواز بی بازگشت او را که عاشق واقعی ایران زمین بود، بیش و پیش از همه به همسر و همراه همیشگیاش فریده گلبو، روزنامه نگار قدیمی و همکار کیهانی سالهای دور و نویسنده نام آشنای کشورمان تسلیت میگویم.
دکتر کردوانی دلسوز و مهربان در حالیکه ایران همچنان از بی آبی، فرسایش زمین و نابودی مداوم جنگلها و مراتع رنج میبرد، به آسمانها رفت. امشب آسمان کویر را نگاه کنید، ستارهای خاموش شده است.
رضا قویفکر – بیست و هشتم مرداد هزار و چهارصد »
منبع: ايسنا