اخبار 31

بازخوانی درگیری‌های دانشگاه در ۱۴ اسفند ۵۹

شاید بتوان گفت وقایع ۳۰ خرداد ۶۰ نیز ادامه درگیری‌های ۱۴ اسفند دانشگاه بود؛ روزی که بنی‌صدر برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفت و ابتدا درگیری لفظی میان هواداران حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین و هواداران بنی‌صدر درگرفت.

به گزارش ایسنا، روزنامه شرق نوشت: «۱۴ اسفند در تقویم سیاسی ایران سه واقعه مهم را در دل خود دارد؛ اول درگذشت دکتر محمد مصدق، سپس سخنرانی آیت‌الله طالقانی در سال ۵۷ بر سر مزار دکتر مصدق و در آخر، میتینگ بنی‌صدر در دانشگاه تهران که با درگیری خاتمه یافت. سؤالی که پس از کنار هم قراردادن این وقایع به ذهن می‌رسد، این است که چگونه در طول دو سال، از فضای وحدت اسفند ۵۷ به فضای پرتنش اسفند ۵۹ رسیدیم. شاید بتوان سیر این حوادث را در کنار هم چنین تحلیل کرد که فضای سیاسی کشور پس از پیروزی انقلاب به‌خصوص از میانه سال ۵۸ روزبه‌روز به سمت تنش‌های بیشتر رفت و درگیری میان گروه‌ها به دلایل مختلف روزانه در سطح شهرها دیده می‌شد … شاید بتوان گفت وقایع ۳۰ خرداد ۶۰ نیز ادامه درگیری‌های ۱۴ اسفند دانشگاه بود؛ روزی که بنی‌صدر برای سخنرانی به دانشگاه تهران رفت و ابتدا درگیری لفظی میان هواداران حزب جمهوری اسلامی و مجاهدین و هواداران بنی‌صدر درگرفت. بنی‌صدر سخنرانی‌اش را در ساعت ۱۵:۴۰ شروع کرد و کمی بعد ناگهان فریاد زد: «آرام باشید! دارم صحبت می‌کنم! من یقین دارم در دل فردفرد شما اعتماد وجود دارد و کسی که در میدان‌ها هر لحظه با خطر مرگ روبه‌روست، برای آن می‌جنگد که استقلال میهن حفظ شود. شمایی که با این چماق‌دارها نیستید از آنها جدا بشوید تا من از مردم بخواهم به حساب آنها برسند.» پس از این سخنان بنی‌صدر، درگیری درون دانشگاه شدت گرفت و در آن روز چهار نفر کشته و ۱۵۰ نفر زخمی شدند.

‌مواضع آیت‌الله خامنه‌ای و آیت‌الله بهشتی پس از وقایع ۱۴ اسفند

یک روز پس از این جریان که مصادف با نماز جمعه بود، آیت‌الله خامنه‌ای در نماز جمعه تهران که در دانشگاه نیز برگزار می‌شد، حوادث روز پنجشنبه را به‌شدت محکوم کرد. این واقعه باعث شدت‌گیری دعواهای سیاسی میان آیت‌الله بهشتی و بنی‌صدر شد. شهید بهشتی نیز در ۲۲ اسفند ۱۳۵۹، در نامه‌ای خطاب به امام دوگانگی موجود میان مدیران کشور را ناشی از وجود دو بینش متفاوت میان آنها معرفی کرد و ضمن توضیحاتی درباره این دو بینش نوشت: «… شاید برای شنیدن، این خبر تلخ و دشوار باشد که بسیاری از کسانی که در طول این سال‌ها به مقتضیات طبیعت و ماهیت نظام اداری و رژیم شاهی، در همه سازمان‌های لشکری و کشوری همواره در اقلیت بوده و زیر فشار اکثریت غرب‌گرا یا شرق‌گرا بر این سازمان‌ها به سر می‌برده‌اند، هم‌اکنون در جمهوری اسلامی … دوباره تحت همان اکثریت قرار گرفته‌اند ولی این بار زیر حمایت همه‌جانبه رئیس‌جمهور و فرمانده نیروهای مسلح … امروز در جمهوری اسلامی با حمایت رئیس‌جمهور و همفکران ایشان در جبهه ملی و نهضت آزادی و با همدستی خلقی‌ها همه جا سرکوب می‌شوند که به سرنوشت مؤمنان در جنگ اصحاب اخدود دچار گردند.»

‌تعیین کارگروه شفاف‌سازی از سوی امام

امام پس از این اتفاق کارگروهی را برای شفاف‌سازی این واقعه متشکل از آقایان موسوی‌ اردبیلی، شهاب‌الدین اشراقی و مهدوی‌ کنی تعیین کرد. هیات حل اختلاف جلسات متعددی تشکیل داد و بنی‌صدر را متخلف دانست ولی او زیر بار نرفت و درگیری‌های خیابانی شدت یافت. بعد از واقعه دانشگاه تا ۳۰ خرداد طبق گزارش‌های شهربانی روزانه نزدیک هزار مورد درگیری در سطح کشور میان گروه‌های مختلف گزارش می‌شد که به سطح تنش در کشور دامن می‌زد. سرانجام به دنبال تحقیقاتی که پس از این واقعه انجام شد، دادگستری اعلام کرد واقعه ۱۴ اسفند دانشگاه تهران یک حرکت سازمان‌یافته و از پیش طراحی‌شده علیه انقلاب اسلامی و خط امام بوده است که از این حکم در ۳۰ خرداد علیه بنی‌صدر استفاده شد.

‌صداهای مخالف در  دولت بنی‌صدر

در دولت نیز صداهای مخالف بنی‌صدر بیشتر شدند؛ رجایی و بهزاد نبوی در صحبت‌های جداگانه‌ای بنی‌صدر را ضد انقلاب نامیدند. نبوی در گفت‌وگویی درباره این مسائل، در سال ۵۹ گفته است: «بنی‌صدر برای تضعیف و سرنگون‌کردن دولت گام برداشته و روز ۱۴ اسفند یک لحظه ضد انقلاب بر انقلاب غلبه کرد. آنها انقلاب را هدف قرار دادند نه‌فقط سرنگونی دولت رجایی را. الان ضروری می‌بینیم که به خاطر حفظ انقلاب، به خاطر بقای جمهوری اسلامی، دیگر سکوت نکنیم چون سکوت ما در اینجا کمکی به خود انقلاب نمی‌کند.»

این درگیری‌های لفظی میان بنی‌صدر و تیم رجایی تا خرداد ۶۰ ادامه یافت و سخنرانی‌های بعدی بنی‌صدر در مشهد، ساوه، همدان و دیگر شهرها عمدتا حملاتی به سوی رجایی بود اما پس از سال‌ها گویا طرفین دعوا هنوز بر سر نوع ادبیات این واقعه اختلاف‌ نظر دارند که ۱۴ اسفند غائله، درگیری یا چماق‌داری بود؟ این تنش‌ها تا جایی پیش رفت که روزنامه انقلاب اسلامی متعلق به بنی‌صدر و توپخانه حمله به حزب جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۳۶۰ به دستور آیت‌الله بهشتی توقیف شد و در روز ۳۰ خرداد ۱۳۶۰ بنی‌صدر از سوی مجلس با سخنرانی آقایان موسوی‌ خوئینی‌ها، حسن روحانی، آیت‌الله خامنه‌ای و تعدادی دیگر از مقام ریاست‌جمهوری عزل شد و دو ماه بعد به صورت مخفیانه از کشور گریخت و پس از عزل بنی‌صدر سازمان مجاهدین خلق با اعلام ورود به فاز نظامی دست به ترور و جنایت‌های بی‌شماری زد که بررسی آنها پرونده مفصل دیگری می‌طلبد.

‌مواضع نشریات وقت از حوادث ۱۴ اسفند

قابل ذکر است که تمام نشریاتی که در ادامه می‌آیند در آن زمان به صورت قانونی منتشر می‌شدند.

‌روایت هفته‌نامه کار

هفته‌نامه کار وابسته به سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران در شماره ۱۰۱ به تاریخ ۲۰ اسفند ۵۹ در این‌ باره نوشت: «آقای رئیس‌جمهور، این بازی‌ها درد مردم را درمان نمی‌کند… چماق‌داری و شیوه‌های ترور و تهدید مردم باید برای همیشه ریشه‌کن شود … مجاهدین سازمان سیاسی خود را در حد گارد ضربت رئیس‌جمهور تنزل دادند – امپریالیسم، صهیونیسم و رژیم صدام از وقایع دانشگاه شادمان شدند … رئیس‌جمهور هیچ صحبتی از امپریالیسم نکرد و از خواست‌های زحمتکشان سخنی به میان نیاورد.»

‌روایت روزنامه مردم

روزنامه مردم، ارگان مطبوعاتی حزب توده ایران، در شماره ۴۶۲ و ۴۶۴ به تاریخ ۱۷ و ۱۹ اسفند دراین‌باره نوشت: «توطئه هفتم آمریکا در حال اجراست … امپریالیسم آمریکا می‌کوشد تا جمهوری اسلامی ایران را به جنگ برادرکشی بکشاند … در پشت همه حوادث اخیر دست امپریالیسم آمریکا دیده می‌شود. تمام فعالیت حزب توده ایران در جهت تجهیز نیروی عظیم مردمی برای در هم‌ شکستن توطئه هفتم آمریکاست … حزب توده ایران آماده بحث و گفت‌وگو با رئیس‌جمهور است … آمریکا در ایران چگونه دولتی می‌خواهد؟»

‌روایت روزنامه انقلاب اسلامی

روزنامه انقلاب اسلامی وابسته به بنی‌صدر در تاریخ ۱۶ و ۱۷ اسفند ۵۹ در این‌ باره از قول بنی‌صدر نوشت: «ترجیح می‌دهم امروز به دست تبهکار چماق‌داران کشته بشوم بلکه رسم چماق‌داری در این کشور از میان برود … از خداوند متعال مسئلت می‌طلبم که قضات مأمور رسیدگی به این امر را توفیق و از این آزمایش روسفید به‌ در آورد … محافظان رئیس‌جمهور در دستگیری اخلالگران دخالتی نداشتند … اینک همه متوجه می‌شوند چماق‌داران چگونه سازمان یافته‌اند و دستگاه‌های تبلیغاتی چگونه به انحصار درآمده‌اند.»

‌روایت روزنامه اطلاعات

روزنامه اطلاعات هم در تاریخ ۱۶ اسفند درباره وقایع دانشگاه نوشت: «مراسم بزرگداشت دکتر مصدق به خشونت کشیده شد … اعلام خطر امام به ملت، روحانیت و دولتمردان … در حوادث دانشگاه ۴ نفر کشته و ۱۵۰ تن زخمی شدند.»

‌روایت روزنامه جمهوری اسلامی و کیهان
روزنامه جمهوری اسلامی ارگان مطبوعاتی حزب جمهوری اسلامی نیز در تاریخ ۱۶ اسفند نوشت: «گارد رئیس‌جمهور و میلیشیا به مردم بی‌دفاع حمله کردند … عکس‌العمل شدید مردم در مقابل جریانات پنجشنبه.»

روزنامه کیهان هم در روزهای ۱۶ و ۱۷ اسفند ۱۳۵۹ دراین‌باره نوشت: «آخرین خبرها و اظهار نظرها درباره حوادث خشونت‌آمیز دانشگاه … امام: عقل سیاسی اقتضا می‌کند دست از اختلاف برداریم … موسوی‌ اردبیلی: این‌گونه برخوردها را که روز پنجشنبه شاهد آن بودیم محکوم می‌کنیم.»

‌روایت نشریه مجاهد

نشریه مجاهد، ارگان مطبوعاتی سازمان مجاهدین خلق هم در تاریخ ۱۶ اسفند ۵۹ در این‌ باره نوشت: «تلاش جبهه ارتجاع برای رودررو قراردادن آیت‌الله خمینی و مجاهدین … شیخ علی تهرانی ضمن محکوم‌کردن چماق‌داران خواستار انحلال حزب جمهوری اسلامی شد … نامه مجاهدین به هاشمی‌ رفسنجانی … حزب جمهوری اسلامی عامل اصلی حمله به میتینگ‌ها و مراسم‌ها».

نشریه اتحاد مردم ارگان مطبوعات جبهه دموکراتیک مردم ایران نیز در روز ۱۸ اسفند ۵۹ دراین‌باره نوشت: «زورآزمایی رئیس‌جمهور راه بازگشت به آشتی و همکاری را به درازا می‌کشد.»

‌روایت روزنامه میزان
روزنامه میزان، وابسته به نهضت آزادی هم در تاریخ ۱۶ اسفند ۵۹ دراین‌باره صرفا به بازنشر سخنان رئیس‌جمهور پرداخت: «بر آن نیستیم که از مصدق بتی بسازیم … مگر از کار مغز چه زیان دیدید که آن را با چماق عوض کردید.»

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *