یک کارشناس حوزه سیاستگذاری علم و فناوری گفت: نقش علم و فناوری را نمیتوان فارغ از دوره سیاسی و اجتماعی و بدون توجه به وضعیت کنونی کشور که وارد مطلع دوم از حیات خود شده است، موردبررسی قرار داد.
پیمان محمدی کارشناس حوزه سیاستگذاری علم و فناوری در گفتوگو با خبرنگار ایسنا منطقه قزوین، درخصوص نقش علم و فناوری و تأکید بر مقام معظم رهبری در گام دوم انقلاب اظهار کرد: اهمیت این حوزه در بیانیه موسوم به «گام دوم» تا جایی است که مقام معظم رهبری، «علم و فناوری» یا «علم و پژوهش» را در بخش دستاوردهای انقلاب اسلامی جزء دستاوردهای برتر انقلاب اسلامی (دستاورد دوم در بین هفت دستاورد) و هم در بین مطالبات خود در صدر گنجاندهاند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: هنگامیکه یک حوزه در صدر مطالبات قرار گیرد باید همّ و غم سیاستگذاران، کارگزاران، نخبگان، لایههای اجتماعی مخاطب این حوزه و انواع تشکلها و سازمانهای اجتماعی خصوصی و غیردولتی معطوف به آن باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا این توجه فقط ویژه افراد فعال در عرصه علم و فناوری است یا شامل لایههای دیگری از کشور نیز است، عنوان کرد: باید به این نکته توجه داشت که علاوه بر نقش کلی یا عمومی که حوزه «علم و فناوری» در سند گام دوم دارد، بایستی به بازتعریف نقش آن در راستای کلیدواژه اصلی بیانیه یعنی «خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی» پرداخت.
این استاد دانشگاه: تشریح کرد: بهنظر میرسد این هدف آنقدر حائز اهمیت است که منجر به جانمایی و قرار گرفتن این غایت در صدر مطالبات مقام معظم رهبری شده است، ضمناً آن چه که از محتوای این بند میشود درک کرد این است که علاوه بر جنبه آفندی و تمدنسازی، دارای جنبه پدافندی نیز است آنجایی که مقام معظم رهبری استیلای فرهنگ غربی بر فرهنگهای جوامع را ناشی از عقبماندگی علمی و فناورانه معرفی میکنند.
وی تشریح کرد: نقش علم و فناوری را نمیتوان فارغ از دوره سیاسی و اجتماعی و بدون توجه به وضعیت کنونی کشور مورد تحلیل قرار داد؛ این یک واقعیت است که به قول برخی از مراکز رصد علم و فناوری اسرائیل، ما درگیر یک «جنگ فناورانه» هستیم که بیشتر از آن که معطوف به محیطهای نظامی و تسلیحاتی باشد؛ متوجه برخی از علوم پایه سنتی و علوم کاربردی مدرن است.
این کارشناس حوزه سیاستگذاری علم و فناوری بابیان اینکه البته رقابت علمی همواره وجود داشته است، توضیح داد: در یک دوران، تعدادی از علوم در برخی کشورها پیشروتر بودهاند، اما چرا این موضوع برای لایه حاکمیتی غرب قابلهضم نیست جای سؤال دارد مگر نه این است که نظریهپردازان همین کشورها هستند که نظریه «نوآوری باز» را مطرح کردند، مگر نه این است که همین نظریهپردازان، انواع مفاهیم و نظریههای «همکاری فناورانه» را مدل کردند پس چرا اینکه ایران هم یکی از این کشورها باشد و اینکه ایران در حال کاهش شکاف فناورانه خود از سایر کشورهای رقیب باشد؛ تصورش اینقدر برای این کشورها سخت است.
وی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد که با تبیین جایگاه دانشمندان ایرانی در تمدن اسلامی و تعمیم این موضوع بتوان دلیل این موضعگیری غرب را درک کرد. این موضوعی است که میتوان تحلیل آن را حتی در سخنان دهه هشتاد میلادی افرادی مثل آیزنهاور آمریکایی مشاهده کرد.
محمدی تصریح کرد: ممکن است ما در داخل کشور این مشکل را بهدرستی تبیین نکرده باشیم و خیلی از افراد مؤثر و درگیر عرصه علم و فناوری ناخودآگاه مطلع نباشند که در چه فضایی فعالیت میکنند و برونداد بلندمدت و تمدنساز آنها چیست.
وی ابراز کرد: بهنظر میرسد بهلحاظ فضای جهانی توأم با افزایش قوت تولید علم و فناوری و توسعه دانشمندان علوم پایه و فنی و مهندسی ایران، که غالباً جوان هم هستند، برخی از کشورهای رقیب ما دچار فرسایش منابع انسانی این حوزه شدهاند و دانشمندان میانسال حوزه علمی و فناورانه آنها دارای لایه اجتماعی جوان در دنباله خود نیست. درگیری در بحرانهای مالی سینوسیِ شبهافزایشی و جهشهای میزان بدهیهای خارجی آنان، سیگنالهایی است که نشان از فرصتهای مناسب برای کشورهای مستقل سیاسی در آینده دارد.
این کارشناس حوزه سیاستگذاری علم و فناوری اضافه کرد: نکته بعد این است که به نظر میرسد با توجه به ثبات ژئوپلیتیکی، امنیت و توسعه روزافزون آموزشعالی و زیرساختهای قوامیافته کشور در طی چهل سال گذشته؛ عرصه علم و فناوری یکی از عرصههایی است که امکان تبلور داشته و شرایط کاهش آسیبپذیری کشور در برابر انواع تلاطمها اعم از اقتصادی و غیراقتصادی را بیشازپیش فراهم میکند.
محمدی در پایان عنوان کرد: پیشرفتهای اخیر کشور در حوزههای مختلف هوا و فضا، نانو، سلولهای بنیادی، هستهای، علوم شناختی و سایر رشتهها حاکی از پتانسیل و توان بالفعل شده عرصه علم و فناوری کشور است؛ چیزی که با توجه به زیرساختهای شکلگرفته کشور در چهل سال گذشته میتوانیم شاهد افزایش سرعت و کیفیت آن نیز باشیم.