تعزیهخوانی از گذشته تاکنون
یک پژوهشگر موسیقی و هنرهای اسلامی با اشاره به پیشینه تعزیهخوانی گفت: موسیقی مقامی، دستگاهی و تعزیهخوانی در طول تاریخ کمکهای بسیاری به یکدیگر کردهاند؛ اینکه موسیقی یک گوشه حسینی به تعزیه ایران تقدیم کرده و تعزیه عاشورایی باعث شده که گوشهای به نام گوشه حسینی تقدیم به هفت دستگاه موسیقی ایران شود، خیلی ارزشمند است.
مجتبی قیطاقی در گفتوگو با ایسنا در رابطه با پیشینه تعزیهخوانی در ایران اظهار کرد: در پیشینه تاریخ کشور تعزیه و تعزیهخوانی نقش بهسزایی داشته و مجالس مخلتف تعزیه از جمله «سوگ سیاوش»، «بهرام و گور» و… برگزار میشده و تعزیهخوانها در دل تاریخ ایران این تعزیهها را اجرا میکردند. از میان نمونههای اسنادی تعزیه نیز میتوان به «یادگار زرایران» که یکی از نمونههای مکتوب و تاریخی ماست و قدمت آن به پیش از اسلام بازمیگردد، اشاره کرد.
وی افزود: تعزیه در دل خود برخی هنرهای دیگر را هم پوشش میدهد؛ یعنی تعزیهخوانی مجموعهای از هنرهای مختلف را در برمیگیرد تا کامل و ارائه شود. از جمله هنرهایی که از قدیمالایام در تعزیه بسیار تاثیرگذار بوده و جایگاه فاخری داشته، موسیقی بوده است. در موسیقی ایرانی نمونههایی از این موضوع دیده میشود؛چنانکه از هفت دستگاه موسیقی یا برخی از مقامهای نواحی ایران بر میآید، مشخص میشود در دل تعزیه این مقامها و گوشهها به تناسب مناسبت مربوطه ارائه و خوانده میشده است. بر همین اساس در موسیقی ایرانی گوشههایی به نام گوشه رضوی و گوشه حسینی وجود دارد که این گوشهها یقینا پس از اسلام و به بهانه عاشورا و مراسمات عزاداری امام حسین(ع) امام رضا(ع) به وجود آمده تا تلاشی برای حرمتگذاری به مقام آن شخصیتها باشد.
این محقق تعزیه و هنرهای اسلامی تصریح کرد: تعزیه در سال ۲۰۱۰ میلادی در فهرست نمونه آثار معنوی بشریت در سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسید. در واقع یک قوت، ارزش و اعتبار علمی در پیشینه تعزیه در ایران وجود دارد و تمام جهان پذیرفت که این میراث، میراث کل بشریت است. با توجه به پیشینه این میراث فرهنگی اینطور میتوان گفت که از عاشورا به بعد نیز این اعتبار و باور فرهنگی در خدمت فرهنگ عاشورا قرار گرفت و یکی از مهمترین مجالسی که تعزیهخوانان همیشه در طول تاریخ اجرا میکردند، همین مجالس تعزیه امام حسین(ع) و بزرگداشت فرهنگ عاشورا بوده است.
پیشینه تعزیهخوانی در خراسان
قیطاقی با اشاره به پیشینه تعزیهخوانی در خراسان بیان کرد: از جمله هنرهایی که بخشهایی ازخراسان به آن توجه داشت، مهارت شبیهخوانی، تعزیهخوانی و معینالبکاء بوده که حاج حسین یگانه، خانمحمد بخشی و حاج قربان سلیمانی و در منطقه شمال خراسان سلطانرضا ولینژاد آن را شکل میدادند. حاج قربان سلیمانی مجلسگردان تعزیه در روستای علیآباد قوچان به عنوان یک مرکز تعزیه بود که در روز عاشورا پایگاهی برای اجرای تعزیه بهشمار میآید.
این پژوهشگر موسیقی خراسان با اشاره به اهمیت همراهی موسیقی در تعزیهخوانی عنوان کرد: در طول تاریخ، هم همکاری هنرمندان موسیقی با تعزیه وجود داشته و هم حضور موسیقی در دل تعزیه تعیینکننده بوده است. شبیهخوانان و تعزیهخوانان حرفهای از سر سواد موسیقایی و دانش هنری خود، انتخاب میکردند که وقتی موافقخوان یا سیدخوان هستند باید در چه گوشهای بخوانند و زمانی که مخالفخوان هستند در چه دستگاهی اجرا کنند. همه اینها ریشه در دانش هنری هنرمندان تعزیه داشته است. البته شاید اکنون به این موارد توجه نشود اما در ذات و اصالت این هنر این موارد اهمیت داشته و در آن زمانها این ریزهکاریها باید به صورت دقیق رعایت میشده است.
وی با بیان اینکه افرادی که در زمان قدیم نوحهخوان بودند با ردیفهای موسیقی ایرانی آشنایی داشتند، ادامه داد: استادی در قوچان به نام اسحاق مِیوانی زندگی. میکرد که قاری قرآن، نوحهخوان و مناجاتخوان بود. استاد محمدرضا شجریان نیز در مقطعی که در قوچان زندگی میکرد، شاگرد او بود. اسحاق میوانی ردیفدان آواز بود و گوشهها را بسیار خوب میشناخت و با اینکه در اواخر عمر خود مانند گذشته توان زیادی نداشت اما جوانان تا متوجه میشدند که او در مسجدی قرار است بخواند، همگی در آنجا جمع میشدند.
قیطاقی خاطرنشان کرد: موسیقی مقامی، دستگاهی و تعزیه در طول تاریخ کمکهای بسیاری به یکدیگر کرد؛ یعنی این ۲ دارای یک جریان همزیستی متقابل را شکل داد که همیشه باعث تقویت هم میشد.
برای حفظ تعزیه چه کردهایم؟
این محقق تعزیه و هنرهای اسلامی با انتقاد از بیتوجهی به حفظ و مراقبت از هنر تعزیهخوانی بیان کرد: هنگامی که یک اثر هنری در فهرست نمونه میراث بشری به ثبت میرسد، ملتی که صاحب آن اثر هستند باید تمام و کمال از آن هنری که به ثبت جهانی رسیده مراقبت کند و به یونسکو گزارش دهد اما من نشنیدم که گزارشی از روند مراقبت، حمایت و پاسداری از میراث عظیم این ملت که جزو اسناد هویتی این سرزمین است، تهیه و ارائه شود. در این زمینه افرادی که پژوهشگر هستند، باید کتاب و مقاله بنویسند، سخنرانی کنند، کارگاه برگزار کنند و نهادهایی که ادعا میکنند متولی فرهنگ و هنر هستند، لازم است آستین بالا بزنند و از چیزی که بخش عظیمی از هویت فرهنگی ما را نشان میدهد، مراقب کنند چراکه در همین موسیقی جایگاه اعتقاد، شرف، فرهنگمداری و آئینهای ما مشخص است. این موسیقی که از آن صحبت میکنم، یک موسیقی از سر تفنن نیست.
وی با اشاره به اینکه اکنون به موسیقی تعزیه به درستی پرداخته نمیشود، اظهار کرد: در حال حاضر بین اقوام و شهرستانهای مختلف تعزیهخوانی برگزار میشود اما کار خوبی به صورت رسمی انجام نمیشود و این هنر را به درستی معرفی نمیکنند و گفته نمیشود چه قابلیتهای خوبی در تعزیهخوانی وجود دارد. در این زمینه صداوسیما میتواند نقش ایفا کند و در معرفی این هنر کمککننده باشد. البته که معرفی آدابی دارد. صداوسیما اگر بخواهد این کار را انجام دهد باید با حضور پژوهشگران و کارشناسان این حوزه کارگروهی تشکیل دهد و بعد به معرفی آن بپردازد؛ نه اینکه به مکانهایی که در آن تعزیه برگزار میشود، بروند و آن را فیلمبرداری و پخش و به اصطلاح صرفا برنامهسازی کنند.
قیطاقی خاطرنشان کرد: در سریال «شب دهم» گاهی بخشهایی از تعزیهخوانی را اجرا میکردند و سعی میشد که آگاهانه این تعزیه اجرا شود. هرچند آن اجراها تمام و کمال نبود اما به اصل خود خیلی نزدیک بود. آوازی که علیرضا قربانی در آن سریال خوانده بود نیز فوقالعاده بود چراکه به تناسب انتخاب و اجرا شده بود و به همین دلیل بود که تاثیرگذار بود و مردم را با تم تعزیهای آن سریال همراه کرد. اکنون نیز ارکسترهای سمفونیک بومی و آکادمیک میتوانند برنامههای خوب و قاعدهمند اصیلی را اجرا کنند چون موسیقی اصیل ایرانی این قابلیت را دارد که در ذات خود شرایط را با ابزار و نگاه روز پیشنهاد و ارائه دهد.
این پژوهشگر موسیقی خراسان ادامه داد: رسم این مملکت نبوده که نوحه یکبار مصرف خوانده شود و اثری تولید شود که مخاطب بیش از یکمرتبه نتواند آن را گوش دهد یا اینکه نوحهها خیلی سطحی و بدون عمق فرهنگی باشد. اکنون برخی از افراد اینگونه نوحهها را میخوانند که بار فرهنگی در آن احساس نشده و عقبه فرهنگی تعزیه نیز در آن دیده نمیشود. هیچکدام از تعزیهخوانان و نوحهخوانان قدیم وارد قراردادهای مالی نمیشدند و از سر اعتقاد بود که میخواندند؛ نه از سر شغل و کسب درآمد. به همین دلیل بود که هنرشان سلامت مانده بود.
منبع: ايسنا