تفاوت برخورد مسئولان یزد و اصفهان با سرمایهگذار خارجی
ایسنا/اصفهان شرکتی که سرمایهگذار آن یک اتریشی است، چندی پیش خانه صفوی «پرورش» را خریده تا آن را پس از مرمت، به یک اقامتگاه گردشگری در دل بافت تاریخی جوباره بدل کند، اما باید دید با تخریب خانه تاریخی مجاور و سکوت مسئولان در برابر بالا رفتن اجزای بتنی که در صورت تکمیل شدن، آفتاب را از خانه پرورش میدزدند، دیگر رغبتی برای سرمایهگذاری در حوزۀ میراث فرهنگی اصفهان باقی خواهد ماند؟
هنوز که هنوز است، هیچ منبعی برای معرفی تمام خانههای واجد ارزش تاریخی محله جوباره، که یکی از قدیمیترین سکونتگاههای شهر اصفهان است، وجود ندارد و هنوز که هنوز است، خانههای زیبای صفوی و قاجاری و پهلوی این محله، بیاینکه در فهرست میراث ملی ثبتشده باشند، در روز روشن با خاک یکسان میشوند تا جای خود را به بناهای بیریشه و قوارۀ امروزی بدهند.
ماجرای خانه صفوی پرورش از این هم تلختر است؛ بعد از مدتها مهجوری، شرکتی که سرمایهگذار آن، یک اتریشی است، نسبت به خرید و مرمت این خانه اقدام کرده، اما یکباره دیده که جای همسایههای تاریخی دور و برش را ستونهای بتنی گرفته؛ ساختوسازی که لرزه بر اندام خانه پرورش انداخته، باعث آسیب رسیدن به پی و دیوار آن شده و در صورت تکمیل، نور آفتاب را هم از محلی که قرار است اقامتگاه گردشگران داخلی و خارجی باشد دریغ میکند تا در عوض به آنها منظرهای نازیبا دهد.
نظر اداره کل میراث فرهنگی و شهرداری اصفهان در رابطه با مصیبت این خانه، ۲۹ دی و ۱۹ بهمن ماه در خبرگزاری ایرنا منتشر شده است؛ ناصر طاهری، معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان اصفهان گفته: «شهرداری در این رابطه از میراث فرهنگی اصفهان برای صدور پروانه استعلام نگرفته است. در این مورد به طور حتم با شهرداری مکاتبه و به دلیل عدم استعلام قبل از صدور پروانه، برخورد قانونی صورت خواهد گرفت.»
و حسین کارگر، شهردار منطقه سه نیز اظهار کرده: «اگر خانه ستارهدار باشد، طبق طرح تفصیلی ما موظفیم استعلام کنیم، ولی نمیتوانیم همه منطقه سه را از میراث فرهنگی استعلام کنیم، آنهایی که ستاره ندارد و کد طرح تفصیلی دارد، طبق طرح تفصیلی شهر اصفهان بر اساس ضوابط میتوانیم پروانه دهیم. برای این موردِ ساخت، با توجه به اینکه خانه پرورش ستارهدار نبوده و در حریم قرار نداشته، استعلام نگرفتیم.
خانه پرورش در مجاورت بافت تاریخی بوده و از میراث هم استعلام شده و گفتهاند که بلامانع است و ما هم پروانه دادیم. آن خانهای هم که ما مجوز و پروانه ساخت دادهایم، هیچگونه بحث میراثی ندارد، قسمتی از حریم این خانه تاریخی بود که مالک شروع به تخریب و تجمیع کرد. مالک در دیوان عدالت اداری شکایت کرد و رأی برائت گرفت و بر اساس رأی برائت پروانه صادر شده است، در واقع براساس حقوق مکتسبهای که مالک داشت، رأی صادر شد و میراث هم در جریان است.»
به قول فریماه هوشیار که کارشناس ارشد مرمت بناها و بافتهای تاریخی است: «میگویند و میگویند و درمییابید که تا چه اندازه ناهماهنگی بین این نهادها وجود دارد.»
مهدی پرورش، که حدود یک سال و نیم قبل خانۀ پرورش را به یک شرکت گردشگری فروخته و با اغلب خانههای تاریخی کوچه حمام جنت آشناست، به ایسنا میگوید: خانۀ ما (خانه پرورش) و خانه آقای مجیری و خانه همدم خانم که الان تخریب شده، همه یکی بودند. حدود دویست سال پیش برادران سلطانی آن را تقسیم کردند. اگر از اداره ثبت بپرسید به شما دقیقتر میگویند که کدام خانه دست چه کسی بوده و به چه کسی فروختهشده.»
از او میپرسم: شما خانۀ همدم خانم را قبل از تخریب دیده بودید؟ جواب میدهد: «بله هر وقت که توپمان میافتاد داخل خانهشان میرفتیم و برمیداشتیم و به خانه هم نگاه میکردیم. خیلی قشنگ بود. قشنگتر از خانه ما بود. مربوط به اواخر صفوی و اوایل قاجار. حیف که خرابش کردند. آنقدر قشنگ بود که درهایش را به خانۀ تاریخی سر کوچه که در حال مرمت است فروختند و آنها استفاده کردند.»
ادامه میدهد: «این خانۀ سر کوچه نسبت به خانه ما و همدم خانم قدمتی ندارد، اما الان آن را زیبا کردهاند به اسم خانه جمالیان پلاک شده.»
میگویم: خانه همدم خانم را چه سالی خراب کردند؟ توضیح میدهد: «این خانه حدود ۱۵ ورثه داشت. آنها پنج سال پیش خانه را فروختند و یک سال و نیم پیش هم مالک جدید آن را خراب کرد.»
«کسی به مالک جدید بابت تخریب خانهای به آن زیبایی ایرادی نگرفت؟» سؤالم را اینطور پاسخ میدهد: «مثلاینکه از میراث آمدند و جریمهاش کردند. شنیدم حتی حکم بازداشتی هم برایش در نظر گرفته بودند، اما اطلاع دقیقی ندارم. میدانید خانم، تا این خانه اینجا بود هیچکس نمیگفت هست و چطور است، وقتی خراب شد صد نفر پیدا شدند که آخ و وای.
من هزار خانه تاریخی در این جوباره سراغ دارم که خراب کردند و رویش خانه ساختند. سقف همین خانه آقای احمدی که همسایۀ خانه پرورش است دارد میآید پایین. پهلوی است اما ارزش دارد. قبلاً از خانه ما و آقای مجیری به حوضخانهای که روی آن یک بادگیر چوبی وجود دارد راه بوده و امروز حوضخانه به ملک آقای احمدی تعلق دارد. تابستانها زنها اینجا جمع میشدند و حرف میزدند و تخمه میشکستند. باد توی این بادگیر تنوره میکشید و میرسید به حوض و به اندازه یک اسپیلیت فضا را خنک میکرد. تا هست بروید ببینید در چه حالی است.»
میگویم: چرا مالکان میلی به ثبت این خانهها در فهرست میراث ملی ندارند؟ میگوید: «برای اینکه میترسند. میترسند میراث نگذارد خانه را بفروشند. تقصیر میراث هم هست که مردم اطلاع نمیدهند خانه تاریخی دارند.»
توضیح میدهم: خانه قاجاری جمالیان که سر کوچه شماست مرمتشده و چند روز دیگر هم در قالب یک اقامتگاه گردشگری شروع به کار میکند. این اقدامات مردم را ترغیب نمیکند که به فکر حفظ خانههای تاریخیشان باشند؟ جواب میدهد: «بله، طرف حاضر است از آن سر ایران بیاید این خانه را ببیند. اگر این کارها بیشتر شود محله رونق پیدا میکند، اهالی آسایش پیدا میکنند. اما همه که توان مرمت ندارند، میراث باید این خانه را بخرد و حفظ کند.»
میگویم: حرف میراث هم این است که بودجه کافی برای این کار ندارد. او یادآور میشود: «خب مردم هم شیلنگ آب را میگذارند پای خانه و وقتی میراث آمد میگویند خراب شد. حالا که یک سرمایهگذار آمده و خانه ما را خریده، چرا اجازه میدهند با ساختوساز در مجاورت آن به بنا آسیب بزنند و طرف را از کرده اش پشیمان می کنند؟ این خانه اگر تکمیل شود وزنش روی زمین سنگینی میکند و در دل این چند خانه تاریخی باقیمانده یکچیزی میشود مثل برج جهاننما.»
او ادامه میدهد: «من در خانه پرورش به دنیا آمدهام. حتی سنگهای دور حیاطش نقش و نگار دارد. من و خواهرها و برادرهایم دنبال درس بودیم و وقت پیگیری برای تبدیل خانه به اقامتگاه را نداشتیم وگرنه حتی زیرزمینش هم نقاشیهای قاجاری دارد و خیلی زیباست. تابستانها از سرما میلرزاند و زمستانها بیبخاری گرم میکند. میگویند قبلاً از این زیرزمینها تونلی بوده که میرسیده تا خود سبزهمیدان. حدود هفت یا هشت سال، این خانه پرورش دست اخوی ما بود که همراه با حدود ۱۵ نفر از دوستانش در آن درس میخواندند. همه هم به درجات عالی رسیدند. آن زمان خانه پرورش انجمن قرآنی هم شده بود و دعای کمیل و ندبه در آن برگزار میشد تا اینکه یک سال و نیم پیش شرکتی پیدا شد و آن را خرید. امیدوارم با این مسائلی که پیشآمده سرمایهگذارش از اصفهان فراری نشود.»
اردشیر قانعی، که این روزها در حال مرمت خانه صفوی پرورش است، دربارۀ ارزش و اهمیت این خانه در گفت وگو با ایسنا، اظهار میکند: قدمت کلی بنای خانه پرورش، به اواخر دورۀ صفوی و اوایل قاجار برمیگردد، اما در بخشهای مختلف آن میتوان تغییراتی که در طول زمان شکلگرفته را دید؛ برای نمونه بخشی از تزیینات شاهنشین مربوط به دورۀ صفوی و بخشی مربوط به دوره معاصر است.
او ادامه میدهد: نمای اصلی خانه پرورش از جداره جدا شده که با کشباف در حال مقاومسازی آن هستیم، اما به خاطر تخریبی که در مجاورت این بنا صورت گرفته، دیوار اتاق آخر آن ترک برداشته است.
این مرمتگر تصریح میکند: ازجمله شاخصههای معماری خانه پرورش، میتوان به نمای نورگیری اشاره کرد که مشابه آن را معمولاً بالای کنیسهها میبینیم. زیر این نورگیر نیز حوضخانهای قرار دارد که در قدیم به این خانه نیز راه داشته است.
قانعی با اشاره به اینکه خانههای مجاور خانه پرورش نیز تاریخی و واجد ارزش هستند، توضیح میدهد: زمانی همه به ارزش و اهمیت این خانهها واقف نبودند برای همین میتوان لکههایی را در بافت دید که تخریبشده و جای آن را ساختمانهای امروزی گرفته، اما امروز که ضرورت حفظ بافت تاریخی یک امر بدیهی است، نباید یکی پس از دیگری شاهد تخریب این بناها باشیم.
او یادآور میشود که هم به شهرداری، هم به اداره کل میراث فرهنگی و هم به وزارت میراث فرهنگی دربارۀ مشکلی که ساختمان مجاور این خانه تاریخی برای آن ایجاد کرده نامه نوشته، اما گویا هیچ تأثیری نداشته که مالک ساختمان مجاور، همچنان مشغول ساختوساز است.
این مرمتگر میگوید: وقتی به شهرداری مراجعه کردم گفتند که همه جای اصفهان دوطبقه روی پیلوت میتوان ساخت و من پرسیدم پس تکلیف بافت تاریخی چه میشود؟ هنوز منتظر پاسخنامه از سوی وزارتخانه میراث فرهنگی هستیم و از سوی دیگر اضطراب داریم که مالک ساختمان مجاور اقدام به سقف زنی نکند چون در این صورت کار از کار میگذرد.
قانعی خطاب به مسئولان میپرسد: وقتی یک سرمایهگذار تصمیم میگیرد خانهای که رو به تخریب رفته را احیا و به یک جاذبۀ گردشگری برای شهر تبدیل کند، آیا نباید از او حمایت کرد؟
مهسا محقق، نماینده شرکتی که اقدام به خرید خانۀ پرورش کرده نیز به ایسنا میگوید: شرکت گردشگری ما سال ۱۳۹۷ تأسیسشده و با خریداری و مرمت خانههای تاریخی آنها را احیا و به هتل، رستوران، اقامتگاه و … تبدیل میکند.
او میافزاید: سرمایهگذار این شرکت یک اتریشی است که اکنون هم در یزد مالک چندین خانه و هتل فعال است، اما ما، او را متقاعد کردیم که در اصفهان هم سرمایهگذاری کند.
محقق خاطرنشان میکند: در یزد همکاری خوبی از سوی اداره کل میراث فرهنگی این شهر با ما شد چه در بحث معرفی خانههای واجد ارزش تاریخی و چه در بحث خرید آنها، اما در اصفهان این اتفاق نیفتاد. ما با برخی از نهادها وارد گفت وگو شدیم تا املاکشان را بخریم، اما آنقدر پروسه قیمتگذاری و جلسه گذاشتن طول کشید که ترجیح دادیم به سمت املاک شخصی رو بیاوریم.
نماینده این شرکت گردشگری توضیح میدهد: از آنجاکه تعداد خانههای مربوط به دوره صفوی کم است، خانه تاریخی پرورش که در بافت تاریخی جوباره وجود داشت توجه ما را جلب کرد و سال ۱۳۹۸ اقدام به خریداری آن کردیم. آن زمان مالک خانه پرورش به ما گفت که ملک مجاور را با تخلف تخریب کردهاند اما میراث کارشان را متوقف کرده، ما هم به همین قول اکتفا کردیم، اما اوایل پاییز سال جاری یکباره مالک این ساختمان شروع به ساختوساز کرد و با این کار به خانه پرورش آسیب زد.
او تصریح میکند: خط آسمان خانه پرورش در حال حاضر مخدوش شده و اگر این ساختمان تکمیل شود، دیگر نمیتوانیم سرمایهگذاری که در حال حاضر همزمان ۱۱ خانه را در یزد خریده و مرمت میکند، به احیای املاک بیشتری در اصفهان ترغیب کنیم.
محقق میگوید: ظرفیت اصفهان کمتر از یزد نیست اما شیوۀ برخورد این دو شهر با سرمایهگذار از زمین تا آسمان فرق دارد و تفاوت این رویکرد را هم بهوضوح میتوان دید؛ بافت تاریخی یزد در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده و در وضعیت مناسبی قرار دارد، بافت تاریخی اصفهان هم که زمانی قرار بود در فهرست میراث جهانی ثبت شود، هر روز در حال از دست دادن داشتههای خود و دور شدن از این فرصت طلایی است.
انتهای پیام
منبع:ایسنا