پسازآنکه خلبانها از آموزشگاه خلبانی فارغالتحصیل میشدند، از میان آنها بهترینها برای پرواز با هواپیماهای میراژ انتخاب میشدند. اما همه خلبانهای بمبافکنهای توپولف صرفا برای پرواز با بمبافکنها در نظر گرفته میشدند؛ زیرا خلبانهای اولیه بمبافکنها خلبانهای خوبی نبودند و حتی در آغاز جنگ یکی از آنها به علت امتناع از اجرای مأموریت اعدام شد.
به گزارش ایسنا،کتاب « جنگ ایران و عراق از دیدگاه فرماندهان صدام»، توسط پنج نفر از پژوهشگران آمریکایی تالیف و توسط عبدالمجید حیدری در ایران ترجمه شده است. نویسندگان کتاب طی مصاحبههای مفصلی با تعدادی از فرماندهان بلند پایه ارتش عراق تلاش کردهاند تا زوایای پنهان و مختلفی از جنبههای سیاسی و نظامی تجاوز نظامی رژیم بعث عراق به ایران را روشن کنند.
ویلیامسون مورای استاد دانشگاه مارین کورپس و مشاور دفاعی در امور تاریخی و نظامی با طرح اینکه «بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۸م توسعه وسیعی ازنظر تعداد نیروها و پیشرفتهای فناورانه در نیروی هوایی عراق صورت گرفت. در این میان، روند دورههای آموزشی درزمینه آموزش خلبانها و دیگر زمینههای صورت گرفت. اگر زمینهها مانند آموزش کارکنان بخشهای مختلف تعمیر و نگهداری، تجهیزات الکترونیک، اقدامات ضد الکترونیک، سامانههای راداری و هدایت زمینی چگونه بود؟ کارکنان در عراق آموزش میدیدند، یا در کشورهای خارجی و یا هر دو حالت را داشتید؟» از عبوسی ازفرماندهان صدام می خواهد تا به پرسش او پاسخ دهد.
عبوسی: اسکادرانهای نیروی هوایی از ۳۰ به ۵۰ اسکادران افزایش یافت روشهای استفاده از اسکادرانها ازنظر تاکتیکی تغییر کرد و در طول جنگ بهسازی شد. آموزشگاه فرماندهی پرواز نیز تأسیس گردید تا خلبانها بتوانند در دورههای آموزشی آن شرکت کنند. در سطح رزمی هم پرواز به داخل خاک ایران را آغاز کردیم و با تجهیزات الکترونیکی بسیار پیشرفتهای که پس از سال ۱۹۸۵م در اختیارمان قرار داده شد به برتری هوایی بر ایرانیان دستیافتیم. همچنین هواپیماهایمان به سامانههای کشف و هشدار و نیز موشکهای ضدرادار مجهز شدند.
مورای: موشکهای ضدرادارتان ساخت فرانسه بودند؟
عبوسی: بله، موشکهایی که هواپیماها با خود حمل میکردند از نوع موشکهای پرتوافشان بازال و ایکس ۲۸ (۲۸-X) بودند. این موشکها هر دو از موشکهای گرانقیمت به شمار میآمدند. البته موشکهای ایکس ۲۸ قیمت کمتری داشتند و موشکهای مناسبی بودند. برد موشکهای بازال و ایکس ۲۸ به ترتیب حدود ۱۰۰ و ۵۰ کیلومتر بود. هواپیماهای میراژ هدف موردنظر را با پرتوافشانی مشخص میکردند و هواپیماهای سوخو آن را موردحمله قرار میدادند. ما هم با ایجاد هماهنگی میان هواپیماهای میراژ و سوخو اقدام به حمله میکردیم. در آغاز جنگ، هواپیماهای میگ-۲ ۲۵ کار تصویربرداری از اهداف موردحمله را انجام میدادند. در سال ۱۹۸۱م معمولا با دو فروند هواپیمای سوخو ۲۲ پرواز میکردیم که در هر مأموریت یکی از این هواپیماها به موشک ایکس۲۸ مسلح بود.
اگر هر دو هواپیما علامت راداری واحدی را کشف میکردند، معلوم میشد هدف کاذبی است؛ زیرا علائم دریافتی باید تفکیکشده باشند. اما اگر تنها یکی از هواپیماها علامت راداری را دریافت میکرد، هدف موردنظر واقعی بود و هواپیماها با استفاده از موشکهای ایکس -۲۸ به آن حمله میکردند. بعدها با دریافت هواپیماهای میراژ، استفاده از موشکهای بازال را هم آغاز کردیم.
مورای: برای گذار خلبانهایتان از پرواز با هواپیماهای ساده روسی به پرواز با هواپیماهای میراژ که دارای تجهیزات الکترونیکی پیچیدهتری بودند مشکلات زیادی داشتید؟
عبوسی: خلبانهای هواپیماهای سوخو همگی خلبانهای خوبی بودند ولی هواپیماهای میراژ به چیزی بیش از خلبان خوب و در واقع به خلبانهای باهوشتر نیاز داشتند.
مورای: از خلبانها هم کسی بود که با این تغییر و تحول مخالفت کند؟
عبوسی: پسازآنکه خلبانها از آموزشگاه خلبانی فارغالتحصیل میشدند، از میان آنها بهترینها برای پرواز با هواپیماهای میراژ انتخاب میشدند. اما همه خلبانهای بمبافکنهای توپولف صرفا برای پرواز با بمبافکنها در نظر گرفته میشدند؛ زیرا خلبانهای اولیه بمبافکنها خلبانهای خوبی نبودند و حتی در آغاز جنگ یکی از آنها به علت امتناع از اجرای مأموریت اعدام شد.
وودز: فرصتی هم برایتان فراهم شد تا با استفاده از اطلاعات نظامی یا از طریق گوش دادن به اعترافات خلبانان اسیر ایرانی بتوانید به ماهیت آموزشهای نیروی هوایی ایران پی ببرید؟
عبوسی: سطح آموزش نیروی هوایی ایران در زمان شاه بسیار بالابود. خلبانهای ایرانی دورههای آموزشیشان را در پاکستان و آمریکا میگذراندند. ما در روزهای آغازین جنگ شاهد عملکرد خوب نیروی هوایی ایران بودیم.
آنها در ۱۳ سپتامبر که هنوز جنگ آغاز نشده بود یکی از هواپیماهای شناسایی ما را سرنگون کردند.
مورای: هواپیمای سرنگونشده از چه نوعی بود؟
عبوسی: آنها یک هواپیمای سوخو۲۲ را سرنگون کردند. در طول بازجویی از اسیران جنگی ایرانی به این نکته پی بردیم که تعدادی از خلبانان باتجربه ایران پس از سقوط شاه فرار کردهاند و خلبانهای تازهکار در کشور باقیماندهاند. همچنین نیروی هوایی ایران به دو قسمت تقسیم میشد: نیروی هوایی ارتش و نیروی هوایی سپاه. تجهیزات اساسی نیروی هوایی ایران همانند عراق بود؛ ما هواپیماهای سوخو ۲۴ و میراژ AQ۶ داشتیم، در حالی که ایرانیان عدنان-۱ و ایلوشن ۷۶ داشتند.
منبع:ایسنا