اخبار 36

تمرکز پُررنگ بر زندگی در یک مستند بی‌واسطه

تمرکز پُررنگ بر زندگی در یک مستند بی‌واسطه

نشست «خانه‌ای برای تو» در سالن سینماحقیقت در حالی برگزار شد که در این نشست مطرح شد که «وقتی از مستند بی‌واسطه حرف می‌زنیم، منظور، ثبت لحظات نابی است که دوربین بدون هیچ‌گونه دخالتی یا در مقایسه با نمونه‌های اصیل این سبک، با کم‌ترین دخالتی آن‌ها را ثبت می‌کند.»

به گزارش ایسنا و به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بعدازظهر روز گذشته (دوشنبه دوم اردیبهشت‌ماه) سالن سینما حقیقت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی شاهد نمایش و سپس جلسه نقد و بررسی فیلم «خانه‌ای برای تو» ساخته‌ی مهدی بخشی‌مقدم بود.

در ابتدای این جلسه که همایون امامی به عنوان منتقد مهمان در آن حضور داشت، مهدی بخشی‌مقدم در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان (مجری برنامه و مسئول جلسه‌های نمایش فیلم) درباره‌ی نحوه‌ی طرح ایده‌ی اولیه و شروع ساخت این فیلم گفت: «اولین‌بار ایده‌ی کلی این فیلم را که درباره‌ی آخرین روزهای زندگی چند نفر بود با محسن یزدی، مدیر مرکز مستند سوره مطرح کردم. او از این طرح استقبال کرد و گفت بهتر است در این‌باره با مهدی شامحمدی که طرحی درباره‌ی سوژه‌ی مرگ‌آگاهی دارد همفکری و صحبت کنی. دیدارهایی که البته چند جلسه ادامه یافت و در نهایت به شکل‌گیری طرح «خانه‌ای برای تو» منجر شد.»

وی هم‌چنین درباره‌ی نکته‌ی مطرح شده از سوی مجری برنامه درباره‌ی نقش تأثیرگذار تهیه‌کننده در تولید این فیلم خاطرنشان کرد: «مهدی شامحمدی یک تهیه‌کننده به مفهوم واقعی کلمه بود و در همه‌ی بخش‌های فیلم حضور مؤثر داشت. پیش‌تولید این فیلم حدود پنج ماه طول کشید. در حقیقت ما برای ساخت این فیلم بعد از پرورش و تکمیل طرح به دنبال شخصیت اصلی آن گشتیم و این برخلاف روند ساخت مستندهایی بود که برای تولید آن‌ها ابتدا سوژه یا شخصیت محوری را پیدا کرده و سپس فیلم را می‌سازند.»

بخشی‌مقدم که در «خانه‌ای برای تو» به روزها و ماه‌های پایانی یک بیمار مبتلا به سرطان پرداخته هم‌چنین درباره‌ی نحوه‌ی پیدا کردن شخصیت محوری فیلم خود گفت: «من پدرم را که به سرطان مبتلا بود، در بیمارستان مسیح دانشوری و کنار تختی که در فیلم، شخصیت محوری فیلم (داود) روی آن دیده می‌شود از دست دادم. یکی از آخرین روزهایی که پدرم در این بیمارستان بستری بود برای او یک نارنگی پوست کندم و متوجه شدم عطر و طعم این نارنگی، حس خاص و ویژه‌ای در او ایجاد کرده است. بعداً متوجه شدم دیدگاه انسان‌هایی که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند و مواجهه‌ی آن‌ها با مفهوم زندگی، نسبت با سایر آدم‌ها فرق دارد؛ و این نکته، سرآغاز شکل‌گیری ساخت این فیلم بود.»

وی در ادامه‌ی صحبت‌های خود با اشاره به مراحل دشواری که آدم‌های نزدیک به مرگ سپری می‌کنند گفت: «در تحقیقاتم متوجه شدم برخی از آن‌ها به کتمان خدا و حتی کفر رو می‌آورند و نگاه برخی دیگر، شکل ماورایی و روحانی پیدا می‌کند. به همین دلیل به سوپروایزرهای بیمارستان‌های مختلف سپرده بودیم که اگر با بیمارانی از این نوع روبه‌رو شدند ما را نیز باخبر کنند.»

بخشی‌مقدم افزود: «تعداد افرادی که در این‌باره با آن‌ها ملاقات کردیم خیلی زیاد بود و در سه چهار مورد حتی تا شروع فیلم‌برداری هم پیش رفتیم اما هرکدام به بنا دلایلی از فهرست اولویت‌های ما خارج شدند.»

وی سپس درباره‌ی نحوه‌ی پیش‌تولید فیلم خود گفت: «روزهای متمادی به بیمارستان‌های مختلف می‌رفتم و با بیماران رو به مرگ دیدار می‌کردم تا ببینم کدام‌یک از آن‌ها مناسب حضور در چنین فیلمی هستند و اصلاً آمادگی حضور در مقابل دوربین یک فیلم مستند را دارند یا نه. تا اینکه به زنده‌یاد “داود” رسیدم و توجهم به او جلب شد.»

بخشی‌مقدم گفت: «”داود” را در بیمارستان مسیح دانشوری ملاقات کردم. او برخلاف اغلب بیماران سرطانی که معمولاً چند نفر همراه خود دارند، تنها بود و معلوم بود با غروری که دارد دلش می‌خواهد مسیر بیماری خود را به تنهایی طی کند. پزشکان معالج به او گفته بودند که شش ماه بیش‌تر زنده نخواهد ماند اما او حدود دو سال به زندگی ادامه داد و «خانه‌ای برای تو» حاصل آخرین روزهای حضور اوست.»

وی سپس در پاسخ به پرسش دیگری درباره‌ی مراحل ساخت فیلم خود گفت: «مرحله‌ی فیلم‌برداری این فیلم در طول این دو سال در جریان بود و با احتساب ماه‌هایی که در اتاق تدوین سپری شد، مرحله‌ی ساخت و آماده‌سازی آن بیش از سه سال زمان برد.»

بخش بعدی جلسه به صحبت‌های منتقد مهمان برنامه اختصاص داشت. همایون امامی در این بخش و در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی ویژگی‌ها و سبک فیلم «خانه‌ای برای تو» گفت: «این فیلم را در دو دسته‌بندی می‌توان جا داد. یکی سبک مستند داستانی با الگوی سه‌پرده‌ای سیدفیلد یا درام ارسطویی و دیگری شیوه‌ی سینمای بی‌واسطه که مبنای تاریخی آن به سینمای مستند آمریکا برمی‌گردد و بیش از هر چیز نشان‌دهنده‌ی علاقه‌ی سازنده‌ی فیلم به واقع‌گرایی است.»

وی گفت: «وقتی یک کارگردان، فیلم مستند می‌سازد قطعاً ابتدا به شیوه‌های ساخت آن فکر نمی‌کند. در حقیقت او در تعامل با واقعیت قرار می‌گیرد و در نهایت با خود فکر می‌کند که این پدیده یا رخداد در قالب کدام سبک سینمایی می‌تواند نمود بیش‌تری داشته باشد. به تعبیری دیگر اگر قرار باشد فیلم مورد بحث را از زاویه‌ی این دو سبک مورد بررسی قرار دهیم باید اشاره کرد «خانه‌ای برای تو» شامل جنبه‌هایی است که هم می‌توان جزو امتیازهای فیلم باشد و هم بخشی از کاستی‌های آن.»

امامی افزود: «وقتی از مستند بی‌واسطه حرف می‌زنیم، منظور، ثبت لحظات نابی است که دوربین بدون هیچ‌گونه دخالتی یا در مقایسه با نمونه‌های اصیل این سبک، با کم‌ترین دخالتی آن‌ها را ثبت می‌کند.»

وی سپس با اشاره به «رقابت تاریخی تلویزیون» و حریفی به گفته‌ی او «قدرتمند و رویاپرداز با ویژگی‌های سینما» گفت: «در چنین شرایطی تلویزیون با هوشمندی به عرصه‌ای فکر می‌کند که سینمای خیال‌انگیز و رویاپرداز قادر به ورود در آن نیست؛ عرصه‌ی ثبت واقعیت به همان شکلی که هست.»

امامی هم‌چنین با اشاره به «لحظات ناب این‌گونه فیلم‌ها» گفت: «در چنین شرایطی ابداع کنندگان سبک مورد بحث سراغ این زمینه می‌روند که هم‌زمان با افزایش حساسیت نگاتیوها به رشد تجهیزات فیلم‌برداری، صدابرداری و گسترش امکانات فنی می‌رسد.»

وی سپس با اشاره به “غیبت فیلم‌نامه، گفتار متن، گفت‌وگو، موسیقی و جنبه‌های زیباشناسانه تدوین به عنوان عوامل عدم دخالت فیلم‌ها در واقعیت” گفت: «به این ترتیب در تحلیل «خانه‌ای برای تو» می‌توان گفت با یک مستند بی‌واسطه یا مشاهده‌گر روبه‌رو هستیم که ما را به یاد نمونه‌های کلاسیکِ سینمای بی‌واسطه‌ی آمریکا می‌اندازد. فیلم‌هایی که نکته‌ی مشترک آن‌ها توجه به آدم‌هایی است که در حال عبور از بحران هستند. نکته‌ای که در فیلم «خانه‌ای برای تو» هم تکرار شده است.»

امامی افزود: «فیلم «خانه‌ای برای تو» را می‌توان در حد فاصل مستندهای داستانی و هم‌چنین مستندهای بی‌واسطه دانست اما نکته‌ی قابل ذکر این‌جاست که در فیلم مورد بحث، عدم دخالت به دخالت کامل تبدیل شده و این تعارضی است که در کاربرد این نوع سبک دیده می‌شود. در حقیقت شناور بودن این فیلم در بین دو سبک یاد شده با اینکه به جذاب‌تر شدن آن بسیار کمک کرده اما به عنوان کاستی‌های آن نیز قابل بررسی است.»

در ادامه‌ی جلسه، مهدی‌بخشی‌مقدم در پاسخ به نکته‌ی مطرح شده از سوی ناصر صفاریان درباره‌ی «اشاره‌ی تلویحی فیلم به پایان محتوم شخصیت اصلی» و «پرهیز از نمایش پر سوز و گداز مرگ یک انسان» که به گفته‌ی او «از نزدیک نشدن به شخصیت محوری ماجرا و طرح نکردن دیالوگ‌های احساسی» ناشی شده گفت: «اشاره به این جزئیات در طرح اولیه نبود و ما نمی‌دانستیم که پایان فیلم در نهایت چه خواهد شد. تصمیم به آغاز فیلم با اشاره‌ی تلویحی به مرگ شخصیت اصلی، تصمیمی بود که در مرحله‌ی تدوین گرفته شد. با انجام این کار می‌خواستیم تعلیق احساس‌برانگیزِ زنده ماندن یا مرگ داود را از فیلم بگیریم و به کارهایی که او در این مسیر انجام می‌دهد بپردازیم.»

وی گفت: «برای ما مهم بود که موضوع خانه ساختن او را پررنگ‌تر کنیم و نشان دهیم که او چگونه با کار به جنگ سرنوشت می‌رود. به نظرم مخاطب در پایان فیلم به این شکل احساس بهتری پیدا می‌کند. در حالی که نمایش مرگ او در پایان فیلم می‌توانست به سرخوردگی مخاطب منجر شود. در حقیقت بر اساس طرحی که نوشته بودیم نمی‌خواستیم فیلم با ناامیدی به پایان برسد و می‌خواستیم تا انتهای ماجرا از امید و زندگی صحبت کنیم. به همین دلیل با فاصله به استقبال موضوع فیلم رفتیم. چه در کارگردانی و چه در فیلم‌برداری و تدوین.»

بخشی‌مقدم سپس با تاکید بر”نمایشِ مرگِ شخصیت محوری فیلم به صورت مینی‌مال و تلویحی” گفت: «این ایده‌ها از «اتاق فکر» فیلم ناشی می‌شد و ما یک نمودار دراماتورژی داشتیم که بر اساس آن قسمت به قسمت فیلم‌برداری بخش‌های مختلف فیلم را انجام می‌دادیم. در حقیقت به صورت دقیق می‌دانستیم که بخش تشییع جنازه‌ی داود به درد ما نخواهد خورد و به همین دلیل از همان ابتدا از ثبت آن بخش صرف‌نظر کردیم.»

وی هم‌چنین در پاسخ به پرسش دیگری از ناصر صفاریان درباره‌ی دلیل استفاده از موسیقی گفت: «ابتدا قرار بود از موسیقی به عنوان آمبیانس باند صوتی و به صورت خیلی مینی‌مال استفاده کنیم اما وقتی تدوین فیلم در جریان بود به این نتیجه رسیدیم که بهتر است تماشاگر در بخش‌هایی از فیلم، دچار درگیری احساسی با آن شود و احساس کردیم با موسیقی می‌توان این مشکل را برطرف کرد.»

از حاشیه‌های  این جلسه‌ی نقد و بررسی می‌توان به صحبت‌های عطا مهراد (تدوین‌گر) و محمد حدادی (فیلم‌بردار فیلم) اشاره کرد. عطا مهراد در این بخش با اشاره به «تعداد محدود سکانس‌های حذف شده و بیرون مانده از فیلم» گفت: «در تدوین از تمام آن‌چه که برای فیلم‌برداری طراحی شده بود استفاده شد. فقط در بخش‌هایی، تغییراتی در شکل روایت فیلم داده و بخش‌هایی از آن جابه‌جا شده است.»

وی هم‌چنین درباره‌ی نحوه‌ی تدوین بخش‌های آغاز فیلم گفت: «از آن‌جا که نمی‌خواستیم دغدغه‌ی مخاطب، مرگ باشد و بیش‌تر قصدمان این بود که به زندگی فکر کند، تکلیف مرگ را در همان ابتدای فیلم مشخص کردیم؛ و این تعلیق چنان بزرگ بود که باعث می‌شد توجه مخاطب از همه‌ی اتفاق‌های پیرامون شخصیت اصلی فیلم گرفته شود. ما در حقیقت به این روش، به جای نمایش جدل یک انسان برای زنده‌ماندن، دو سال پایانی زندگی او را به نمایش گذاشتیم که شاید کمی تلخ آغاز شود اما در پایان، احساس بهتری در مخاطب ایجاد خواهد کرد.»

محمد حدادی فیلم‌بردار «خانه‌ای برای تو» نیز در پاسخ به پرسش ناصر صفاریان درباره‌ی تمهید گروه فیلم‌برداری از ثبت آخرین روزهای زندگی یک بیمار مبتلا به سرطان گفت: «در هنگام ساخت این فیلم یک گروه چهارنفره بودیم که من، مهدی بخشی‌مقدم (کارگردان)، حسن شبانکاره (صدابردار) و در بسیاری از سفرها مهدی شامحمدی (تهیه‌کننده) در آن حضور داشتیم. دلیل‌اش هم این بود که باید وارد زندگی خصوصی آدم‌هایی می‌شدیم که به دلیل بیماری شخصیت اصلی، وضعیت عادی ندارند و به همین دلیل سعی می‌کردیم به خلوت آن‌ها بخزیم؛ بی آنکه برایشان مزاحمت ایجاد کنیم.»

وی افزود: «ما با شخصیت اصلی فیلم و اطرافیان او خیلی دوست شده بودیم و او دیگر فکر نمی‌کرد جلوی دوربین ثبت زندگی‌اش حضور دارد اما تمهید دیگر ما برای انجام این کار استفاده از دوربین 5D و ابزار خیلی ساده‌ای بود که در فیلم نمود پیدا کرده است.»

در ادامه‌ی جلسه، منتقد مهمان برنامه با اشاره به «نقش تأثیرگذار اتاق فکر در ساخت و پرداخت نهایی فیلم مورد بحث» گفت: «در «خانه‌ای برای تو» اگرچه با فاصله گرفتن فیلم از سبک مشاهده‌گر روبه‌رو هستیم اما نکته این‌جاست که تمرکز فیلم بیش‌تر بر زندگی است و نه مرگ.»

وی سپس فیلم مورد بحث را «یک بیان کاملاً زیبا و سینمایی، و سرشار از نمادها و نشانه‌ها» دانست و افزود: «به عنوان مثال در سراسر فیلم، حضور جاده مورد تاکید قرار گرفته اما همواره از نمایش انتهای آن پرهیز شده؛ و این چیزی به غیر از همراهی با تم فیلم نیست. تمی که به روشن نبودن فرجام بیماری سرطان اشاره دارد.»

امامی هم‌چنین با اشاره به «نمایش جاده به عنوان یک افق روشن» که در فیلم و در زمان «بیان امیدواری از سوی پزشک معالج» نمایش داده می‌شود گفت: «این یک انتخاب کاملاً هوشمندانه است که در کنارِ از سر برداشتنِ کلاه بافتنی سیاه‌رنگ (نماد ناامیدی و تیرگی) سبب می‌شود شادی، حتی اگر شده به صورت موقت به فیلم تزریق شود.»

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به «زندگی شهری» به عنوان «یکی از عوامل دخیل در بروز و تشدید بیماری شخصیت محوری فیلم» گفت: «در حقیقت شاید اگر این فرد به شهر نمی‌آمد مسیر دیگری برای او و بیماری‌اش رقم می‌خورد.»

در ادامه‌ی جلسه، مهدی بخشی‌مقدم در پاسخ به پرسش یکی از تماشاگران حاضر در سالن درباره‌ی نحوه‌ی دخالت فیلم‌ساز در برخی جزئیات فیلم گفت: «تمام آن‌چه که در «خانه‌ای برای تو» دیده می‌شود انتخاب‌های داود بود و ما هیچ دخالت یا دخل و تصرفی در آن‌ها نداشتیم.»

وی گفت: «او فقط به تمام کردن خانه‌ای که در حال ساخت آن بود فکر می‌کرد و گویی هیچ رسالت دیگری در این دنیا نداشت. به همین دلیل در لحظه‌ای که یک فقره چک مدت‌دار را امضا می‌کرد فقط به فکر گرفتن مصالح و ادامه‌ی تکمیل خانه‌ی نیمه‌کاره بود.»

بخشی‌مقدم سپس با اشاره به «تصمیم‌های غریزی شخصیت اصلی فیلم» و «غیر قابل کنترل شدن او در روزهای پایانی زندگی‌اش» گفت: «برخورد ما با او به گونه‌ای بود که تصور نکند فقط به قصد ساخت فیلم به او نزدیک شده‌ایم. به همین دلیل گاهی در بیمارستان و صف‌های طولانی داروخانه همراه او می‌رفتیم و همراهی‌اش می‌کردیم.»

وی هم‌چنین به نقش گروه تولید در ساختار نهایی فیلم هم اشاره کرد و افزود: «فیلم‌برداری صحنه‌های این فیلم نیازمند سفرهایی طولانی بود که باعث می‌شد در طول آن گفت‌وگوهای مفیدی داشته باشیم. همین باعث شده بود به زبان مشترکی برسیم. خوش‌بختانه محمد حدادی (فیلم‌بردار فیلم) از هوش سرشاری برخوردار است و خوش‌بختانه واکنش‌های سریع و فوری او (در انعکاس لحظه‌های متفاوت) در بخش‌های مختلف فیلم به ثبت رسیده است.»

بخش پایانی این جلسه‌ی نقد و بررسی به جمع‌بندی صحبت‌های منتقد مهمان اختصاص داشت. همایون امامی در این بخش با اشاره به «روایت بسیار جذاب» مستند مورد بحث گفت: «فیلم «خانه‌ای برای تو» از یک روایت پیوسته و پیرنگ فوق‌العاده قوی برخوردار است که باعث شده زنجیره‌ی روایی سنجیده‌ای داشته باشد.»

وی با اشاره به نقش حیاتی فیلم‌بردار در تولید چنین فیلمی گفت: «در حقیقت باید گفت فیلم‌بردار فیلم، کارگردان دوم آن نیز بوده و مبنای عملکرد او صحبت‌های طولانی کارگردان و فیلم‌بردار بوده است.»

امامی در پایان افزود: «تدوین فیلم نیز چه به لحاظ ریتم و چه تداوم جنبه‌های بصری، یک عامل تماتیک را رقم زده که باعث شده این صحنه‌ها به زیبایی به هم پیوند داشته باشد.»

 

 

منبع: ايسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *