استان ها

ثبت ازدواج منجر به کاهش بی نظمی و اختلافات می شود

ثبت ازدواج منجر به کاهش بی نظمی و اختلافات می شود

 یک وکیل پایه یک دادگستری تصریح کرد: ثبت ازدواج به عنوان یک الزام می تواند بی نظمی و اختلافات به وجود آمده بین اشخاص و شبهات حاصل از روابط بین  آنها را کاهش دهد و از بین ببرد.

سعید دانشخواه بیان کرد : ثبت ازدواج ، مبین تنظیم یک سند و مدرکی است و بین زوجین که حدود و مختصات و شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر آن محدود ، محصور و معین می شود.

وی با اشاره به اینکه در آموزه‌های دینی ما ازدواج امری مقدس محسوب می شود ، گفت:  نه تنها در دین اسلام که در تمامی ادیان مذاهب حقیقی کتب آسمانی ازدواج مقدس و دارای جایگاه ویژه است و برخی از پیروان این ادیان ، رویکردی متناقض با داده‌های پروردگار در پیش گرفته‌اند اما در یک جمع بندی کلی امر ازدواج همیشه دارای جایگاه بالایی در میان تمام ادیان و مذاهب بوده است.

دانشخواه با بیان اینکه در  قرآن و نیز در روایات و احادیث معتبر از پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم السلام، ازدواج رنگ و بوی متفاوتی به خود گرفت ، اظهار کرد :حدود و ثغور آن تعیین شده و الزامات و اختیارات طرفین ازدواج مشخص و تشریفاتی برای وقوع عقد ازدواج در نظر گرفته شده است.

وی یکی از الزامات مربوط به ازدواج را موضوع اجباری شدن ثبت این واقعه دانست و ازثبت این واقعه آثار و فواید آن گفت :با ثبت ازدواج، موضوع ازدواج یک حفاظ امنیتی روانی ،ذهنی و در جامعه هم یک حس امنیت خاطر برای مردم فراهم می‎سازد و با ثبت ازدواج این مسأله از محدوده الفاظ و اظهارات بدون مدرک و سند خارج نمی شود.

دانشخواه یکی دیگر از فواید ثبت ازدواج که شاید مهمترین آنها است آگاهی و علم طرفین ازدواج به حقوق، تکالیف و اختیارات و وظایف ناشی از وقوع عقد ازدواج دانست و گفت: توضیح اینکه طرفین با آگاهی از اینکه در مقابل یکدیگر چه حقوق و چه تالیفی دارند، ضمن اینکه می توانند با این موضوع، زندگی مشترک خود را آغاز کرده ادامه دهند و با این گزاره ها، آن را حفظ کنند، ثبت ازدواج مقتضای به رسمیت شناختن حقوق هر دو طرف عقد (زوجین)و لزوم رعایت این حقوق از سوی آنهاست.

وی خاطر نشان کرد: عدم ثبت ازدواج نمی‌تواند این حقوق و اختیارات را تبیین کرده و به رسمیت بشناسد هریک از زوجین با آگاهی از حقوق و تکالیف خود که در نتیجه ثبت ازدواج به دست می‌آید در مقابل سوء استفاده طرف دیگر مقاومت کرده و اجازه هرگونه رفتار ناشایست را که در زمان‌ها قبل از اسلام در میان اعراب رایج بود، از وی سلب کند .

دانشخواه به فایده دیگر ثبت ازدواج پرداخت و گفت: همان‌گونه که وقوع عقد ازدواج و شکل گیری زندگی مشترک، فرع بر رعایت تشریفات و طی مراحل متعددی است، بالتبع برهم زدن این عقد و پایان دادن زندگی مشترک هم تابع تشریفات ویژه و خاصی خواهد بود با ثبت ازدواج و درنظر گرفتن حق و حقوق برای طرفین، اجازه خاتمه دادن زندگی مشترک که سابقا در قبل از اسلام فقط در حوزه اختیارات زوج بود، را در مواردی هم برای زوجه درنظر گرفت.

وی افزود: ثبت ازدواج می‌تواند همراه با شرایطی تحت عنوان شرایط ضمن عقد همراه شود که این شرایط می‌تواند برای طرفین، به خصوص زوجه امتیازات و اهرم‌های مشخصی را به ارمغان آورد. از جمله این شرایط حق انتخاب مسکن ، نگهداری فرزندان برای زوجه و …. هستند که تمام این ارفاقات فرع بر ثبت واقعه ازدواج است .

این وکیل پایه یک دادگستری با بیان اینکه ملزم بودن طرفین به ویژه زوج به رعایت تشریفات و مراحل متعدد برای جدایی و طلاق، می‌تواند خود یک امتیاز محسوب شود، تبیین کرد: در این مدت و در فاصله طی این مراحل، چه بسا طرفین با وساطت و میانجی‌گری بزرگان خانواده و اقوام و آشنایان به ادامه زندگی مشترک راغب شده و از تصمیم خود برای جدایی صرف نظر کنند .

وی ادامه داد: به طور کلی با ثبت ازدواج حقوق و تکالیف زوجین به رسمیت شناخته می‌شود و برای عدم رعایت آنها ضمانت اجرایی تعیین کرده و به عنوان یک اهرم تعادل این شروط  می‌تواند در ثبات و حفظ زندگی مشترک، تعیین شود.

دانشخواه در مورد زن و شوهری که می‌توانند ثبت ازدواج خود را باطل کنند ، تصریح کرد: ثبت ازدواج از الزامات طرفین است به این معنا که واقعه ازدواج طبق مقررات حاکم بر کشور باید در دفاتر رسمی ثبت شود در مقابل همین زوجین که ازدواج خود را ثبت کرده‌اند با استفاده از همین امر و به عنوان یکی از آثار ثبت ازدواج می‌توانند در مواردی خاص این ثبت ازدواج را باطل و لغو کنند.

وی با بیان اینکه در مواردی خاص و محدود، زوجین می‌توانند این ازدواج را باطل کنند ، گفت : در صورتیکه ازدواج ثبت شده بدون رضایت احدی از طرفین باشد و یا زوجه بدون داشتن اذن از سوی پدر و ولی اقدام به ازدواج کرده است باطل محسوب می‌شود، رضایت یعنی هریک از طرفین بدون اکراه و اجبار با کمال خواست و اراده خود اقدام به ازدواج کرده است.

این وکیل دادگستری به این نکته‌ اشاره کرد که در بعضی موارد مشاهده می‌شود  برخی ازدواج‌های ثبت شده در نتیجه اکراه و یا اجبار صورت می‌گیرد یا در نتیجه اغفال و فریب طرفین البته در خصوص اغفال و فریب و رضایتی هم که در نتیجه اغفال و فریب حاصل می‌شود مقرره( قانونی در قانون مجازات اسلامی )تعزیرات داریم که طبق آن اگر هریک از زوجین طرف مقابل خود را داشتن شغل ، سمت ، منصب و …. فریب دهد و عقد هم بر مبنای این خصوصیات و اوصاف واقع شود، رفتار ارتکابی جرم و قابل مجازات است به علاوه نکاح هم فسخ خواهد شد.

وی به مورد دیگری که زوجین می توانند ثبت ازدواج را باطل کنند، اشاره کرد و گفت: تخلف هریک از زوجین به خصوص زوج از شرایط تعیین شده در مقام شروط ضمن عقد یکی از این موارد است، مورد دیگر اگر یک زن مسلمان با یک مرد غیر مسلمان ازدواج کند، باز این ازدواج باطل و البته حرام است.

وی با اشاره به اینکه چگونه مجنون و صغیر خودشان می‌توانند ازدواجشان را ثبت کنند ، اظهار کرد: کسی که از منظر عقل دچار مشکل است یعنی کسی که مجنون است ، شرایط عامه و اهلیت الزام برای ثبت ازدواج را ندارد به دلیل اینکه مجنون به شخصی گفته می شود که اختلال روانی داشته و قصد قوه تمیز ندارد یا متزلزل هستند لذا چنین شخصی نمی‌تواند هیچ نوع عقدی را منعقد کند و عقد نکاح و ازدواج هم یکی از عقود مهم و ویژه است .

دانشخواه  ادامه داد: بنابراین مجنون به سبب اینکه نمی‌تواند خوب و بد را تمیز دهد و یا اراده و قصد وی متزلزل بوده و یا کلا فاقد قصد و اراده است ، نمی تواند در امر ازدواج رأسا اقدام کند و شخصی که صغیر است  به مانند شخص مجنون فاقد شرایط عامه اهلیت هستند، اهلیت را الزام و قانونی را برای انعقاد عقد نکاح ندارد.

این وکیل پایه یک دادگستری خاطرنشان کرد : کسی که صغیر است از لحاظ جسمی و البته روحی و فکری، هنوز به مرحله‌ای نرسیده که بتواند ماهیت عقد ازدواج را درک کند و از نظر روانشناسان صغار به علت نداشتن درک درست و منطبق با وقایع، نمی‌توانند محل انتظار بوده و در امر مهم و سازنده‌ای مانند ازدواج درست و کامل عمل کنند و این نقایص و چالشهای محسوس و ملموس با مبنا و فلسفه ازدواج و تشکیل زندگی مشترک و خانواده، تناقض آشکار دارد.

دانشخواه اظهار کرد  به هرحال قوانین موضوعه کشور ما براساس آموزه‌های دین اسلام سن بلوغ را برای پسران و دختران البته بر مبنای سال قمری ، به ترتیب 15 و 9 سال تمام قمری تعیین کرده است و در کنار سن بلوغ سن رشد هم در حقوق موضوعه داریم که بر اساس و مبنای سال شمسی تعیین می‌شود و 18 سال در نظر گرفته شده است.

وی در پایان گفت: در حال حاضر در صورتیکه دختری به سن بلوغ رسیده و به ویژه به سن 18 سال شمسی هم رسیده است در صورتی که باکره بوده و برای بار اول قصد ازدواج دارد، باید مجدداً از پدر خود اجازه دریافت کند در صورتی که پدر اجازه ندهد جز در مواردی خاص که باید حکم دادگاه صادر شود، دختر باکره نمی‌تواند ازدواج کند.

منبع: ايسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *