ثبت صحنههای انقلاب در صفحات تاریخ قزوین
ایسنا/قزوین اتفاقات مختلف بهواسطه عکس ماندگار و برای آیندگان ثبت میشوند؛ صحنههایی از انقلاب در صفحات تاریخ به یادگار مانده که با دیدن آنها متوجه مجاهدت انقلابیون میشویم؛ در استان قزوین نیز عکاسهایی حضور داشتند که با شجاعت اتفاقات انقلاب را ثبت میکردند، سید محمدرضا شهابزاده یکی از عکاسان انقلاب قزوین است.
امروز گوشیهای هوشمند عکاسی و فیلمبرداری را آسان کرده است ولی ۴۰ سال پیش چنین امکاناتی وجود نداشت و افراد انگشتشماری دوربین عکاسی داشتند. در این بین افرادی بودند که نسبت به ثبت وقایع اقدام میکردند و اکنون آن صحنههای انقلاب در صفحه تاریخ به ثبت رسیده است.
سید محمدرضا شهابزاده یکی از عکاسان انقلاب قزوین در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: پدرم هر سال مکه مشرف میشد، یک سال درخواست کردم برای من دوربین عکاسی بیاورد چون به عکس و جمعآوری آن خیلی علاقه داشتم و از سال ۵۲ در ۱۶ سالگی عکاسی میکردم، البته یک بار هم برای من دوربین فیلمبرداری آورد.
وی ادامه داد: عکس تظاهرات مردم قزوین را با دوربین یاشیکا میگرفتم و الان هم این دوربین را بهعنوان یادگاری دارم، چون دیگر عکاسی نگاتیوی و ظهور و چاپ نگاتیو کاربردی ندارد. در سالهای انقلاب دوست داشتم شور مردم را ثبت و ضبط کنم برای همین با هزینه شخصی فیلم گرفته و عکس را چاپ میکردم.
این عکاس بیان کرد: عکس تشییع جنینهای کفن شده در صحن امامزاده حسین(ع)، به آتش کشیدن تاج در میدان آزادی و آتش زدن پاساژ زاهدی چاپ شده در کتاب «قزوین ۵۷» متعلق به من است.
وی خاطرنشان کرد: در این عکس در صحن امامزاده حسین (ع) قزوین جمعیت زیادی است و جنینهایی کفنپوش روی دست مردم در حال تشییع هستند و آیتالله ناطق نوری سخنرانی دارند.
شهابزاده تصریح کرد: اگر تاریخ قزوین را مرور کرده باشید در دی ۵۷ ارتش شاهنشاهی به مردم حمله و آتش سوزی و خرابیهای بسیاری را ایجاد کرد؛ در یکی از این روزها مادران باردار زیادی جنینهای خود را از دست دادند و حادثه تأسفآوری صورت گرفت و حدود ۱۲ جنین سقط شدند.
وی یادآور شد: در یکی از روزهای دی ۵۷ ناطق نوری از تهران به نمایندگی از جامعه روحانیت مبارز به قزوین آمد و در حال سخنرانی بود که این جنینهای کفن پیچ شده را در بین جمعیت برای تشییع آوردند؛ صحنه دردناکی بود و اکنون با گذشت ۴۲ سال با یادآوری آن صحنه بسیا متأثر میشوم و هر بار که به عکس نگاه میکنم به یاد آن روز و مظلومیت آن بچهها میافتم. در آن روز مردم خشم و نفرت خود را فریاد کردند.
شهابزاده با اشاره به اینکه من در آن روز علاوه بر عکس، فیلمهای زیادی با دوربین سوپر ۸ گرفتم؛ بیان کرد: حجتالاسلام ناطق نوری از دوستان پدرم بود و سالها برای سخنرانی به قزوین میآمد؛ آن شب در قزوین و در منزل عموی من اقامت کرد، تلفن منزل عموی من قطع بود بنابراین حجتالاسلام ناطق برای تماس با تهران به منزل ما آمد و شب با شهید مطهری از روحانیت مبارز تهران صحبت و گزارش سفر خود به قزوین را ارائه کرد.
وی عنوان کرد: در میدان آزادی قزوین نمادی از تاج شاهنشاهی وجود داشت اواخر دی ماه جوانان حلقههای لاستیک را روی تاج انداختند و سعی کردند تاج را با آتش زدن از بین ببرند.
شهابزاده گفت: ۲ عکس از سه راه خیام دارم که پاساژ زاهدی را آتش زده بودند و از وقایعی بود که خود رژیم در دی ماه انجام داد و تلاش میکرد آن را بر گردن انقلابیون بیندازد.
وی با اشاره به عکس یک شهید نوجوان در غسالخانه یادآور شد: غسالخانه قزوین در امامزاده حسین(ع) بود که اموات را در آن میشستند؛ وقتی وارد خیابان سلامگاه میشدیم سمت چپ غسالخانه قزوین در جوار بارگاه امامزاده حسین(ع) بود؛ دوستان انقلابی که من را میشناختند اجازه میدادند وارد غسالخانه شوم و عکس بگیرم.
عکس شاخص…
این عکاس در اشاره به شاخصترین عکس خود گفت: در انقلاب حس کردم اگر عکس بگیریم این صحنهها برای آیندگان ماندگار خواهد شد. شاخصترین و اثرگذارترین عکس من مربوط به تشییع جنینهای مظلوم در صحن امامزاده حسین (ع) است.
آشنایی با امام توسط حاج رضا یزدانپناه
وی که از شاگردان حاج رضا یزدانپناه (معلم قرآن قزوینی) بوده است، تشریح کرد: در هیئت طفلان مسلم در خدمت وی بودم و هر چه آموختهام را مدیون حاج رضا هستم، پدرم و پدربزرگم روحانی بودند ولی حاج رضا یزدانپناه اثر زیادی روی من گذاشت و من از طریق هیئت طفلان مسلم و حاج آقا یزدانپناه با آموزههای حضرت امام آشنا شدم.
شهابزاده تصریح کرد: فکر نمیکردیم انقلاب به سرعت پیروز شود اما میدانستیم یک راه نجات و یک تغییر روش ایجاد خواهد شد، خیلیها هم مثل من باور نداشتند انقلاب به سرعت پیروز و رژیم تا دندان مسلح پهلوی سرنگون شود اما شهادت مصطفی خمینی، کشتار ۱۷ شهریور و اتفاقات ۱۹ دی ۵۷ قم موجب سرعت گرفتن انقلاب شد.
به رسالت خود فکر میکردم
این عکاس در خصوص دیگر فعالیتهای انقلابی خود اظهار کرد: از سال ۵۵ تا آبان ۵۷ سرباز بودم و اعلامیههای امام را در پادگان پخش میکردم. در سال ۵۶ یا ۵۷ در تظاهرات شرکت میکردم یکبار هم من را حین راهپیمایی گرفتند آن زمان سرباز پادگان قزوین بودم حتی نمیدانستم اگر یک سرباز را حین این عملیات بگیرند چه اتفاقی خواهد افتاد.
وی به خاطره دستگیری خود اشاره و عنوان کرد: ماجرا این طور بود که در خیابان پیغمبریه همراه چند تن از دوستان تظاهرات میکردیم و چون سرباز بودیم صبح باید پادگان میرفتم؛ اما همانجا ما را دستگیر کردند و برای بازجویی به شهربانی بردند؛ شوهرعمه من از درجهداران شهربانی بود وقتی میخواست به اتاق رئیس شهربانی برود من را دید و گفت اینجا چه میکنی؟ و بعد در یک فرصت مناسب من را آزاد کرد و گفت تو سرباز هستی و نباید در اینگونه مراسمها شرکت کنی.
شهابزاده با بیان اینکه اولین راهپیماییهای قزوین در سال ۵۶ انجام شد، ادامه داد: ماه رمضان سال ۵۶ در مراسم سخنرانی آقاسید عباس ابوترابی حضور پیدا میکردیم و با انقلابیون دور حوض مسجد النبی(ص) شعار میدادیم، اوایل راهپیمایی و عکاسی در آن ترسناک بود و چند بار حلقههای فیلم من را گرفتند ولی وقتی میدیدیم یکی از جانش میگذرد و خون خود را در این راه نثار میکند از دست دادن دوربین و فیلم مهم نبود.
وی گفت: من فکر میکردم رسالت من این است که این عکسها را بگیرم تا مردم حال و هوای آن روزها را درک کنند؛ هدف ما این بود که این صدا به گوش همه برسد و اصلاً نام مهم نبود.
این عکاس در پایان سخنانش تصریح کرد: اگر جامعه آن حال و هوا را داشته باشد موفقیتهای روزافزونی را شاهد خواهیم بود، در آن سالها مردم هر چه داشتند متعلق به همه میدانستند. ما به راه و روش آن روزها نیاز داریم و بازگشت به حال و هوای آن روزهای نخست انقلاب شاید آروزی خیلی از افراد باشد. من هم آرزو دارم آن منش و اخلاق در جامعه حکمفرما باشد چرا که همه ما نیازمند آن معنویت در جامعه هستیم.
به گزارش ایسنا، جوانان در دهه ۵۰ انقلاب اسلامی را به ثمر رساندند و ۴۰ سال آن را پرورش دادند؛ اکنون نوبت جوانان است که گام دوم انقلاب را طی کنند و برگهای زرینی را در صفحات تاریخ ایران به یادگار بگذارند.
انتهای پیام
منبع:ایسنا