اخبار 43

حادثه‌دیدگان اسلام‌قلعه از انفجار در مرز می‌گویند

حادثه‌دیدگان اسلام‌قلعه از انفجار در مرز می‌گویند

ایسنا/خراسان رضوی نشت گاز، ته‌کشی (جرقه در تانکر سوخت به دلیل کشیدنِ ته‌مانده‌های کانتینر) یا هرچه که بود، در پایان منجر به سوختن صدها خودرو شد و دود شدن سرمایه بسیاری از خانواده‌ها؛ حادثه‌ای غم‌بار در گمرک اسلام قلعه افغانستان و انفجاری که ۲۵ بهمن‌ماه زندگی افراد بسیاری را متاثر کرد؛ بعضی از زندگی‌ها کاملا از دست رفته احساس می‌شود. تریلی‌هایی که در بعضی موارد متعلق به سه تا هشت خانواده بوده‌اند و نداشتنِ بیمه معضل اصلی رانندگان حادثه دیده است که سرمایه و دارایی‌شان از کف رفته اگر چه با وعده‌هایی مواجه شده‌اند اما جبران خسارات نیازمند اقدام عملی است.

در گفت‌وگو با کسانی که شعله‌های زرد و دود سیاه، زندگی‌شان را به آتش کشیده است؛ لحظه به لحظه بغض گلوی‌مان را گرفت. آتشی که شاید فروکش کرده باشد، اما شراره‌هایش کماکان زندگی افراد بسیاری را متاثر می‌کند، حتی راننده‌ تاکسی‌هایی که در چهار کیلومتریِ گمرک دوغارون و کنار ایست و بازرسی‌ای که نامش ۱۷ شهریور است ایستگاه دارند. می‌گویند “در روزهای دیگر این میزان سخت‌گیری وجود ندارد اما پس از فاجعه‌ آتش‌سوزی، ترددها محدودتر شده است.”

۲۰۰۰ تومان می‌گیرند و افراد را به ورودی گمرک دوغارون که مرز ایران و افغانستان است می‌برند؛ ۵۰۰۰ تومان هم برای مسیرِ برگشت، یعنی تا شهرستان تایباد دریافت می‌کنند. مسافران در این پاسگاه جاده‌ای، بارهایشان بررسی می‌شود و سپس به مسیرشان ادامه می‌دهند.

از ورودی گمرک دوغارون، دود سیاهِ خودروهای سنگین میلیاردی که در حادثه روز شنبه گمرک اسلام قلعه افغانستان سوختند و از بین رفتند به چشم می‌خورد. از اینجا که ایستاده‌ایم، تا لب مرز حدود دو کیلومتر و تا محل حادثه حدود چهار کیلومتر است.

بار برانی که سمت راست ورودی گمرک ایستاده‌اند و بارهای مسافرانِ مقصد افغانستان را به سالن مسافری و لب مرز می‌برند درباره‌ آن روز حادثه می‌گویند که “غلغله بود، آدمی بود که فرار می‌کرد؛ ما اول فکر می‌کردیم گمرکِ خودِ ما (ایران) آتش گرفته است”.

به هر میزانی که به مرز نزدیک‌تر می‌شویم، پوشش‌ها به لباس‌های سنتی افغانستانی نزدیک‌تر می‌شود. در مسیرِ رسیدن به صفر مرزی و آخرین خط خاکیِ متعلق به ایران، ناگهان چشممان بر روی خودروهای بنز، لکسوس و… که زیر خاک فراوان مانده بودند، توقف کرد. خودروهایی که اگرچه از نظر ما لوکس بودند اما بنا به گفته‌ مدیرکل گمرک دوغارون در حوزه “تعریف خودروهای لوکس” قرار نمی‌گیرند.

در ادامه مسیر دو راه وجود دارد؛ سمت راست متعلق به مسافرانی‌ست که قرار است به افغانستان بروند و سمت چپ متعلق به نیروهای مرزبانی جمهوری اسلامی ایران. در آخرین محل خاک متعلق به ایران، دو کانکس وجود دارد که سمت چپی متعلق به سربازان ایرانی و سمت راستی برای سربازان افغانستانی است. شهروندان هر دو کشور در این خط مرزی اجازه عکس‌برداری و فیلم‌برداری از مرزِ دیگری را نداشتند.

باربران افغانستانی که بارها را به سمت سالن مسافری ایران، برای ورود به ایران می‌برند می‌گویند “انفجارهای وحشتناکی بود، از آن ورودی که چند قدم جلوتر قرار دارد و تریلی‌ها وارد و خارج می‌شوند، همه وارد خاک ایران می‌شدند تا از انفجارها در امان بمانند.”

بنا به گفته‌ رانندگان و حاضران، بیش از ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ خودرو در آتش سوخته‌اند

در حادثه‌ انفجار گمرک اسلام قلعه که بنا به گفته‌ رانندگان و حاضران، بیش از ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ خودرو در آتش سوخته‌اند و حدود ۲۰۰ خودرو متعلق به ایرانی‌ها بوده است، جمهوری اسلامی ایران مرزهای خودش را به روی افراد باز کرد تا با ورود به ایران بتوانند از آتش فرار کنند؛ موضوعی که باعث شده تا در هر صحبتی که با اهالی کشور افغانستان داشتیم، از این عملکرد ایران قدردانی کنند. ایران برخلاف قوانین و مقرراتش، باوجود اینکه برای تریلی‌ها و خودروها مجوز خروج صادر کرده بوده و دیگر امکان بازگشت نداشتند و همچنین به افراد مسافری که هنوز اقدامات قانونی برای ورود به ایران را انجام نداده بودند، اجازه ورود به کشور داد تا به محل‌های امن بروند و آتش، دامن‌گیرشان نشود.

حاضرانِ روز حادثه و لحظه انفجار می‌گویند حداقل ۱۰۰۰ کامیون و تریلی به ایران وارد شد. مدیرکل گمرک دوغارون هم ضمن تایید حدودی این عدد می‌گوید خودروها به پارکینگ‌های شهرستان تایباد و حومه آن منتقل شدند.

بین خروجی مرز افغانستان و سالنِ مسافریِ ورود به ایران، افغانستانی‌های بسیاری تردد می‌کنند. غوث‌الدین از شهروندان کشور افغانستان است که سه تریلی‌اش در آتش سوزی گمرک اسلام قلعه از بین رفته است. خودروهایی که کالاهایی را از تبریز، شیراز و ترکیه به افغانستان می‌بردند. ارزش دلاری بارهایش را ۱۵۴ هزار دلار عنوان می‌کند و می‌گوید هر ماشینش هم حدود ۳۰ هزار دلار قیمت داشته است. وقتی از او درباره بیمه خودرو در کشور افغانستان می‌پرسیم با تاملی عنوان می‌کند: کشوری که مدام گرفتار جنگ و بدبختی است، چنین چیزهایی ندارد؛ ما زمانی‌که از ایران به افغانستان می‌رویم، انگار از ۱۰۰ وارد صفر می‌شویم. غوث‌الدین با تاکید از نیروهای ایرانی تشکر می‌کند، می‌گوید این حق مردم و مسئولین ایرانی است که ما صمیمانه بخاطر کمکی که در این اتفاق کردند از آن‌ها تشکر کنیم.

جان محمد چهار ماشینش در آتش سوخته است؛ سه تریلی و یک چادری. در اصطلاح رانندگان افغانستانی به کامیون و کامیونت‌هایی که قسمت اطاق بارش به صورت چادر ساخته شده، چادری می‌گویند. خودروهایش را تنها دو ماه است که خریده و سه بار سیمان و یک بار پارچه داشته که همه‌اش در آتش از بین رفته است. نفسی عمیق، همراه با آه و افسوس می‌کشد و تنها با چند کلمه می‌گوید: چه کسی به فکر ما است.

حکیم‌خان اسلام قلعه را مانند یک روستا توصیف می‌کند. سه تریلی‌اش با بارهای بیسکوویت-کیک، موکت و لِنت در دل آتش از بین رفته و تنها به دنبال جمع کردن آهن‌پاره‌های خودروهای میلیارد تومانی‌اش است تا به قیمت آهن‌پاره بتواند آن‌ها را بفروشد و پولی بگیرد. می‌گوید تمام سرمایه‌اش الان ۱۵۰ هزار تومان است. از افغانستان و اسلام قلعه به سمت ایران-مشهد می‌رود تا مدارکش را بردارد و بتواند به قول خودش “لَش” خودروهایش را تحویل بگیرد؛ موضوعی که البته می‌گوید آسان نیست و نیروهای افغانستانی به این راحتی اجازه خروج نمی‌دهند. درباره «بیمه» هم مانند دیگران می‌گوید در افغانستان بیمه و این‌ها نداریم.

یکی دیگر از اهالی اسلام قلعه می‌گوید: “روز گذشته همراه با تعدادی از رانندگان و مال‌باختگان مقابل استانداری هرات تجمع کرده‌ایم اما کسی به زندگی و اموال از دست رفته ما پاسخی نمی‌دهد؛ شما همین پارکینگ کشور ایران را با آنجا مقایسه کنید، اصلا قابل قیاس نیست و در افغانستان امکاناتی نداریم.” او متذکر می‌شود که ۱۳ خودرو یکی از همکارانش طعمه آتش شده است و مدام در حال گریه کردن است.

یکی از مسافران افغانستانی که به ایران آمده است درباره اسلام قلعه می‌گوید: “الان که در مسیر می‌آمدیم، کانتینرهای حادثه آتش‌سوزی به چند متر و کیلومتر اطراف پرتاب شده بودند؛ خسارات جبران ناپذیری وارد شده و شاهرگ اقتصادی یک کشور مختل شده است.”

اگر چه اکثر مقام‌های ایرانی اظهارنظر درباره جزییات حادثه اسلام قلعه را به بررسی‌ها و ارزیابی‌های کشور افغانستان منوط می‌کنند اما جواد هدایتی، مدیرکل ترانزیت سازمان راهداری و حمل و نقل جاده‌ای که در مسئولان مرتبط با پایانه‌های مرزی کشور است، پیش‌تر در مصاحبه با رسانه‌ها عنوان کرده که در حادثه اسلام قلعه پنج میلیون دلار کالا کاملا در آتش سوخته است. عددی که البته شاید دقیق نباشد اما بیانگر حجم بزرگ خسارت اقتصادی در این اتفاق است.

از رب، موکت، خیارشور و ماکارونی تا گاز، نفت و بنزین در کالاهای صادراتی به افغانستان بوده است. حجم انبوهی از انواع کالا که تنها در طی حدود یک ساعت، به خاکستر تبدیل شدند. از شهروندان افغانستانی درباره اثرات اقتصادی این حادثه سوال کردیم.

خالد در این باره بیان می‌کند: ۱۰۰ درصد این فاجعه، منجر به افزایش قیمت‌ها در افغانستان خواهد شد؛ همین الان هم شده است. در همین چند روز بنزین از ۳۲ به ۳۵ افغانی رسیده است. سرمایه‌های ما دود شد و به هوا رفت؛ تاجری که ریال ریال، افغانی افغانی و سنت به سنت پول جمع کرده، آیا دوباره با این ضرری که به او وارد شد می‌تواند کمرش را صاف کند.

دیگری هم از افزایش قیمت بنزین و گاز در افغانستان می‌گوید، کسی‌ است که در آن اتفاق توانسته ماشینش را از آن مخصمه خارج کند. اگر چه در ابتدا ماشین‌ها تنها باید از مسیر ورود و خروج مشخص شده خارج می‌شدند اما پس از گسترده شدن آتش، تعدادی از خودروها دیوار گمرک را خراب کرده‌ و از آنجا خارج شده‌اند. رانندگان می‌گویند از کل آن همه خودرو، نهایتا ۱۲۰ تا ۱۵۰ خودرو توانسته‌اند از محل آتش‌سوزی جان سالم بیرون برند.

بخشی از بارمان در آتش سوخته و هرچه هم از آن مانده، سرقت شده است

تخریب دیواری که البته فقط باعث خیر نشده و دزدی هم اتفاق افتاده است. یکی از رانندگان افغانستانی بیان می‌کند که بخشی از بار در آتش سوخته و هرچه هم از آن مانده، سرقت شده است؛ می‌گوید خودروی یکی از همکارنشان را از جلوی چشمش در روز آتش سوزی سرقت کرده‌اند و سپس طی تماسی با مالک خودرو گفته‌اند که “ماشین‌ات ۲۰ هزار دلار می‌ارزد، ۱۰ هزار دلار به فلان آدرس بیاور و ماشینت را تحویل بگیر.”

یکی از رانندگان هم سرش را گرفته بود و با حالتی ناخوش به سمت گمرک اسلام قلعه می‌رفت. توان صحبت کردن نداشت و از صحبت‌های کوتاهش این طور بر می‌آمد که تریلی‌اش با بار سیمان، سرمایه و زندگی‌اش بوده که از بین رفته است.

اما ماجرا فقط به رانندگان کشور افغانستان خلاصه نمی‌شود. رضا می‌گوید تریلی‌های خیلی از بچه‌های شهرهای تایباد و تربت جام که از مناطق مرزی خراسان رضوی هستند در این اتفاق سوخته است. تریلیِ رضا را نگهبان پارکینگ نجات داده؛ نگهبان شیشه‌ خودرو را شکسته و آن را به مکانی امن منتقل کرده است. اکنون هم از اسلام قلعه و سرکشی از خودرو و بارش می‌آمد. رضا درباره وضعیت فعلی اسلام قلعه می‌گوید: “گمرک مانند شهری سوخته شده است؛ خیلی‌ها حتی جنازه ماشین‌شان را پیدا نمی‌کنند، معلوم نیست چطور منفجر شده و به کجا پرتاب شده است.” محسن هم از دیگر رانندگان ایرانی است که تنها تریلی‌اش سوخته و می‌گوید: “تعداد خودروهای ایرانی شاید از ۲۰۰ مورد هم بیشتر شود.” او متذکر می‌شود: “هیچکس در این روزها پاسخگوی‌شان نیست و بیمه هم به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد.”

با ۱۵ راننده ایرانی که خودروهای‌شان در آتش سوزی اسلام قلعه افغانستان نابود شده است گفت‌وگو کردیم. بار اکثرشان گاز مایع، بنزین و سوخت بوده است. از این تعداد تنها به دو نفر بیمه تعلق می‌گرفت. اگرچه تمام خودروها دارای بیمه بدنه هستند اما رانندگان می‌گویند بیمه گفته “این بیمه بدنه فقط متعلق به داخل خاک ایران است و برای آسیب‌هایی مثل اسلام قلعه باید بیمه ترانزیتی داشته باشید”. موضوعی که گویا در هنگام بیمه بدنه کردن اتومبیل‌ها، کسی به رانندگان یادآور نشده و بسیاری از رانندگان درباره این که چرا خودروشان را بیمه ترانزیتی و بین‌الملل نکرده‌اند می‌گویند اصلا از چنین موضوعی اطلاع نداشتیم.

یکی از رانندگان ایرانی عنوان می‌کند: “اگر ما می‌دانستیم باید چنین بیمه‌ای داشته باشیم، یقینا آن را انجام می‌دادیم اما نه من و نه بسیاری از همکاران دیگر اصلا چنین موضوعی را نمی‌دانستیم؛ ماشین‌ ما به پنج خانواده تعلق داشت و تصور کنید حداقل ۲۰ نفر از نان خوردن افتاده اند.”

ماشین ما ۳۶۵ روز بیمه بدنه دارد، در کجای این بیمه گفته شده که فقط در خاک ایران کاربرد دارد؟

اکبر هم می‌گوید: “در بیمه بدنه ما نوشته‌اند این ماشین ۳۶۵ روز بیمه بدنه می‌باشد، کجای این بیمه گفته شده که این بیمه در خاک ایران کاربرد دارد؛ ۲ میلیارد تومان ماشین‌مان در آتش سوخته و هنوز اقساط خریدش هم تمام نشده بود؛ هفت تریلی از راننده‌های روستای ما از بین رفت.”

سینا جزء معدود رانندگان ایرانی‌ست که بیمه ترانزیتی داشته است که البته از دوندگی‌های کارهای اداری بیمه‌اش راضی نیست. می‌گوید: “بیمه در این چندروز گفته باید او به هرات و کنسولگری برود و تازه پس از همه این‌ها باید اُفت قیمت ماشین و کهنگی‌اش توسط کارشناس مورد بررسی قرار بگیرد.”

علیرضا درباره روز حادثه با بغض و اشک این طور صحبت می‌کند: “قسم‌تان می‌دهم فکری به حال ما بکنید، به خاک سیاه نشستیم؛ ما چند خانواده بودیم که تمام سرمایه‌های زندگی‌مان را فروختیم و این ماشین را خریدیم.”

محمد از سکته و افسردگی بعضی همکارانش می‌گوید. ۱۶ سال راننده بوده و به تازگی با شراکت با دیگران این تریلی را خریداری کرده بودند که روز شنبه در آتش گمرک اسلام قلعه ذوب شد. او بیان می‌کند که برخی همکارانش از شدت افسردگی از خانه خارج نمی‌شوند و به شب و روزهای غمبار خودش هم اشاره می‌کند که سه شب است، خوابش نمی‌برد.

چهار خودرو هم از مصطفی نابود شده است؛ سه خودرو در آتش سوخته و از خودروی چهارم هم خبری نیست. خودروی مصطفی در شراکت با پسرخاله و پسردایی‌ها بوده است که در مجموع هشت خانواده را شامل می‌شود. می‌گوید «فلج شدیم». درباره‌ روز حادثه هم می‌گوید که در ابتدا یک آتش کوچک از یک تریلی روشن شده بود اما کسی به آن توجهی نمی‌کرد تا این‌که ناگهان آن منفجر شد و سپس به‌ترتیب تمام تریلی‌ها منفجر شدند.

تردد روزانه حدود ۱۰۰۰ دستگاه خودرو از مرز دوغارون/ حدود یک سوم از این ترددها متعلق به ترانزیت هستند

گمرک دوغارون یکی از قدیمی‌ترین گمرک‌های کشور و جزء سه گمرک ایران و افغانستان است. دوغارون ۱۰۰ سال قدمت دارد و مدیرکل گمرک دوغارون معتقد است چنین حوادثی مثل اسلام قلعه شاید در کوتاه مدت اثرات اقتصادی داشته باشد اما در بلند مدت ضرر هنگفتی متوجه این مرز نخواهد شد؛ چراکه یک مرز ۱۰۰ ساله به این راحتی‌ها با مرزهای دیگر جایگزین نمی‌شود و همچنین نزدیک بودن دوغارون به هرات که قطب اقتصادی کشور افغانستان است، باعث می‌شود تا این گمرک رونق بیشتری نسبت به دو مرز دیگر ایران با کشور افغانستان که در خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان قرار دارد، داشته باشد.

محمد کوهگرد در گفت‌وگو با ایسنا ضمن بیان این مطلب که روزانه حدود ۱۰۰۰ دستگاه خودرو به صورت ورود و خروج از این مرز تردد می‌کنند، ادامه می‌دهد: حدود یک سوم از این ترددها متعلق به ترانزیت هستند. این گمرک در ایام کرونا هم فعال بود و هست؛ اگرچه در حوزه‌ مسافری، پیش از کرونا در روز بین ۳۵۰۰ تا ۴۰۰۰ نفر به صورت ورود و خروج تردد می‌کردند و در ایام کرونا این عدد تا ۱۵۰۰ الی ۱۰۰۰ کاهش پیدا کرد، اما گمرک تعطیل نشد. بازارچه، منطقه ویژه و گمرک سه حوزه اقتصادی فعال در مرز دوغارون است.

وی بیشترین صادرات ایران به افغانستان را مصالح ساختمانی، مواد غذایی و سوخت نام می‌برد و اظهار می‌کند: مقداری هم واردات داریم که شامل محصولات کشاورزی و سنگ‌های ساختمانی است.

مدیرکل گمرک دوغارون با اشاره به ۲۵ بهمن ماه و حادثه انفجار اسلام قلعه افغانستان می‌گوید: در مرز یک یا دو دستگاه فعالیت نمی‌کنند و مجموعه‌های بسیاری اینجا فعال هستند که در زمان حادثه تمامی مجموعه‌ها و نهادهای مرزی با تصمیمات آنی توانستند شرایط را مدیریت نمایند. خودروها در افغانستان در یک خط قرار دارند که آن خط تا سمت ایران امتداد دارد و با یک تصمیم جمعی خودروها و افراد افغانستانی را به داخل مرز ایران برگشت دادیم و سپس به محل‌های امن منتقل کردیم. تریلی‌ها در سه پارکینگ جا گرفتند. این تریلی‌ها می‌توانند یا به مبداء خود بازگردند و یا با درخواست سیستمی که نیاز به مراجعه حضوری هم ندارد، مرز خود را تغییر داده و یکی از دو مرز میلک در سیستان و بلوچستان یا ماهی رود در خراسان جنوبی را انتخاب نمایند. حدود ۱۰۰۰ دستگاه در روز حادثه وارد ایران شدند. شاید روز حادثه خیلی ناگوارتر می‌شد اگر تمهیدات و سرعت عملی که انجام شد صورت نمی‌پذیرفت و چه بسا اگر در افغانستان هم اقدامات سریعی روی می‌داد، چنین حادثه‌ای اتفاق نمی‌افتاد.

کوهگرد درباره خودروهای بنز و… که در پارکینگ گمرک قرار دارند، توضیح می‌دهد: بنا به تعریف این خودروها در رسته خودروهای لوکس قرار نمی‌گیرند و از مدل ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ در بین آن‌ها قرار دارد و همچنین این‌ها خودروی صفر نیستند. این ماشین‌ها توسط تجار یا افغانستانی‌ها که در حال سرمایه‌گذاری هستند وارد شده و در صورت تکمیل مدارک با پلاک گذر موقت می‌توانند مورد استفاده قرار بگیرند.

جبران خسارت از اولویت‌های ماست

مدیرکل مدیریت بحران استانداری خراسان رضوی نیز درباره خودروهای ایرانی‌ای که در آتش‌سوزی اسلام قلعه از بین رفتند، مطرح می‌کند: از آنجا که این اتفاق در خاک افغانستان رخ داده، اطلاعی از این موضوع نداریم و قرار شد کشور افغانستان و والی هرات تعداد مصدومان، آمار خسارت‌ها و … را به ما اعلام کنند تا منتشر کنیم.

محسن نجات درباره چگونگی جبران خسارت رانندگان ایرانی گفت: ما هنوز در شرایط بحران هستیم و باید اجازه دهیم تا جمع بندی این حادثه توسط مقامات محلی و کمیته‌های مرتبط انجام شود. بحث بیمه‌ای یکی از مواردی‌ است که می‌تواند دنبال شود. جبران خسارت و کمک به راننده‌ها از اولویت‌های ما است.

زندگی‌های بسیاری در ایران و افغانستان در معرض خطر و آسیب قرار گرفته است. «اقدامات سریع» نباید تنها به ‘هنگام بحران’ محدود شود و در مرحله امدادرسانی به آسیب دیدگان این حادثه هم باید سریع عمل کرد. رانندگان ایرانی می‌گویند یکی از حرف‌های مسئولان این است که برای آسیب دیدگان این حادثه، خودروهای سنگین وارد شود و بدون دریافت هزینه گمرکی به آن‌ها واگذار شود. والی هرات هم گفته است به رانندگان افغانستانی قول‌هایی داده است. این قول‌ها از ایران تا افغانستان، اگرچه باعث زنده نگه داشتن امید در خانواده‌ها می‌شود اما رانندگان با این «قول»‌ها نمی‌توانند اقساط خود را پرداخت کنند و نیاز به اقدام عملی دارند.

چهار روز از حادثه گذشته است و همچنان آمارهای تجمیعی ارائه نشده است…

انتهای پیام

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *