حقی که به تالابها نمیرسد
درحالی از سال آبی خشکی وارد پاییز شدهایم که هنوز خبری از بارش گسترده باران در کشور نیست و وضعیت تالابهایی که حقآبه آنها بهصورت کامل پرداخت و رهاسازی نشده از هر زمان دیگر شکنندهتر است. یک کارشناس محیط زیست معتقد است که وضعیت امروز تالابها بیشتر مربوط به دخالتهای انسانی و حقآبههای پرداخت نشده است.
ایران کشوری است که بنا به موقعیت جغرافیایی، دارای اقلیمی خشک و نیمه خشک است اما حاکمیت خشکسالی طی یک سال اخیر نیز این سرزمین را تشنهتر از پیش کرده است. با کاهش بارندگیها طی سال آبی گذشته بسیاری از شهرها و روستاهای کشور با تنش آبی مواجه شدهاند که بهنظر میرسد با وجود فرارسیدن فصل پاییز این وضعیت همچنان در بسیاری از شهرها و روستاها تداوم دارد.
در حالی خشکسالی تامین آب شرب را برای شهرها و روستاها با مشکل روبهرو کرده است که تالابهای کشور نیز در این میان خشک و خشکتر شدهاند. تالابهایی که براساس ماده ۴ «آییننامه جلوگیری از تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابها» وزارت نیرو باید میزان سهم آنها از ظرفیت آبی حوضه آبریز را با کمیت و کیفیت مناسب و متناسب با شرایط اقلیمی مختلف، با توزیع زمانی معین و در اولویت دوم پس از آب شرب و با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست تامین کند.
حال در شرایطی که حقآبه تالابها بهطور کامل پرداخت نشده که بنابر پیشبینیهای سازمان هواشناسی کشور، مقدار بارندگی در فصل پاییز امسال به احتمال زیاد کمتر از حد نرمال خواهد بود. کاهش بارندگی و مدیریت نامناسب بهرهبرداری و توزیع آب نه تنها طی یک سال اخیر بلکه سالهای متمادی باعث ایجاد بحرانهایی از جمله فرونشست زمین و خشک شدن تالابها شده است.
به گزارش ایسنا، محمد حسین بازگیر – کارشناس محیط زیست – میگوید: ایران دارای بیش از ۲۵۰ تالاب است که از این تعداد حدود ۱۴۵ تالاب بهطور رسمی در آئیننامه مصوب دولت و زیرمجموعه قانون حفاظت و احیا و مدیریت تالابها ثبت شده است و مابقی نیز مشمول تعریف تالاب میشوند. ۲۶ تالاب نیز عضو «کنوانسیون رامسر» (قرارداد بین دولتی که بهمنظور حفاظت از تالابها در شهر رامسر استان مازندران منعقد شد) هستند اما تعدادی از تالابهای کشورمان هم در معرض خطر از بین رفتن هستند. تالابهای هامون، شادگان، بختگان، پریشان و خیلی تالابهای دیگر با کمبود آب و عدم تأمین نیاز آبی محیط زیستی خود مواجهند و همین وضعیت باعث شده است که کارکردهای تالاب از جمله خدمات اکوسیستمی از بین برود.
این کارشناس محیط زیست کمبود آب و عدم تأمین حقآبهها را ناشی از خشکسالی و بهرهبرداریهای بیرویه از منابع آبی و عدم رعایت حقابه تالابها میداند و میافزاید: منابعی هم که وارد تالابها میشوند، آلودگیهایی به همراه دارند و تالابها را آلوده میکنند.
او همچنین نسبت به تغییر وضعیت وسعت و حجم آب دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته ابراز نگرانی میکند و میگوید: حجم آب دریاچه ارومیه به نصف کاهش یافته است.
بازگیر که با رادیو گفت و گو صحبت میکرد، همچنین معتقد است که بیشتر اتفاقاتی که درمورد تالابها افتاده عمدی و ناشی از دخالت و دستکاریهای انسانی بهویژه نحوه بهرهبرداری از منابع مانند آب است و عامل این مشکلات نیز نوع نگاهمان است.
این کارشناس محیط زیست با تذکر این نکته که زیستگاه فقط یک محل برای گذراندن چند روز نیست، میگوید: زیستگاه، نوعی پشتیبان برای نسلهای متوالی و ادامه حیات آنها است که اگر از بین برود، شاهد کوچ دائمی یا انقراض گونهها خواهیم بود. ما در برابر تالابها، تعهدات قانونی خارجی و داخلی داریم بنابراین حکمرانی محیط زیستی ما باید کاملتر شود و خانواده بزرگ دغدغهمند محیط زیست نیز بیشتر یکدیگر را یاری کنند؛ به این معنا که بازدارندگی در این حوزه باید فراتر از سازمان حفاظت محیط زیست باشد.
بر اساس این گزارش وضعیت نابسامان تالابها و حقی که براساس قانون از آب دارند، در حالی نادیده گرفته شده است که بیش از ۸۵ درصد منابع آب کشور در صنعت کشاورزی مصرف میشود. از این رو بسیاری از کارشناسان یکی از راهکارهای نجات تالابها را در کاهش مصارف آب در بخش کشاورزی از طریق اصلاح الگوی کشت همچنین روشهای آبیاری میدانند.
محسن موسوی خوانساری- کارشناس آب – نیز با اشاره به قوانینی که بر پرداخت حقآبه تالابها تاکید میکنند، به ایسنا گفته بود: تصویب چنین قوانینی نشان از اهمیت بالای حیات رودخانهها و تالابها فارغ از شرایط خشکسالی یا ترسالی دارد بنابراین لازم است با توجه به سقف آب موجود در یک سال آبی، حقآبه محیط زیست، صنعت، کشاورزی و شرب از یکدیگر جدا شود و هرکدام بنا بر اهمیتی که دارند، پرداخت شود اما متاسفانه هیچ نظارتی بر اجرای این قوانین وجود ندارد.
این کارشناس آب ضمن اینکه سازمان حفاظت محیط زیست را مقصر اصلی پرداخت نشدن حقآبه زیست محیطی تالابها توسط وزارت نیرو میدانست، تاکید کرده بود: سازمان حفاظت محیط زیست باید از ظرفیتهایی که قانون در اختیار آن قرار داده استفاده کند و از دستگاههای مسئول تامین آب به دلیل نپرداختن حقآبه زیست محیطی شکایت کند. این سازمان متولی باید از دادستانی و مدعیالعموم درخواست احقاق حق کند اما متاسفانه ضعف از سازمان حفاظت محیط زیست است که چنین اقدامی نمیکند و در نتیجه وزارت نیرو و شرکتهای آب منطقهای حقآبه تالابها را پرداخت نمیکنند.
حال که چشمها به آسمان برای فرود آمدن باران دوخته شده تا سرزمین ایران و تالابهای ارزشمند آن بار دیگر جان بگیرند و گلویی تازه کنند، تعیین و پرداخت حقآبه تالابها و دریاچههای با ارزش کشور از جمله هورالعظیم، هامون، بختگان و ارومیه بیش از پیش به یک امر ضروری تبدیل شده است چراکه آب حق اکوسیستمهای تالابی است و سلب این حق تبعات جبرانناپذیری را هم برای طبیعت و هم برای جوامع انسانی درپی دارد؛ بحرانهایی مثل ریزگرد که راه نفس را برای همه میبندد.
منبع: ايسنا
در حالی خشکسالی تامین آب شرب را برای شهرها و روستاها با مشکل روبهرو کرده است که تالابهای کشور نیز در این میان خشک و خشکتر شدهاند. تالابهایی که براساس ماده ۴ «آییننامه جلوگیری از تخریب و آلودگی غیرقابل جبران تالابها» وزارت نیرو باید میزان سهم آنها از ظرفیت آبی حوضه آبریز را با کمیت و کیفیت مناسب و متناسب با شرایط اقلیمی مختلف، با توزیع زمانی معین و در اولویت دوم پس از آب شرب و با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست تامین کند.
حال در شرایطی که حقآبه تالابها بهطور کامل پرداخت نشده که بنابر پیشبینیهای سازمان هواشناسی کشور، مقدار بارندگی در فصل پاییز امسال به احتمال زیاد کمتر از حد نرمال خواهد بود. کاهش بارندگی و مدیریت نامناسب بهرهبرداری و توزیع آب نه تنها طی یک سال اخیر بلکه سالهای متمادی باعث ایجاد بحرانهایی از جمله فرونشست زمین و خشک شدن تالابها شده است.
به گزارش ایسنا، محمد حسین بازگیر – کارشناس محیط زیست – میگوید: ایران دارای بیش از ۲۵۰ تالاب است که از این تعداد حدود ۱۴۵ تالاب بهطور رسمی در آئیننامه مصوب دولت و زیرمجموعه قانون حفاظت و احیا و مدیریت تالابها ثبت شده است و مابقی نیز مشمول تعریف تالاب میشوند. ۲۶ تالاب نیز عضو «کنوانسیون رامسر» (قرارداد بین دولتی که بهمنظور حفاظت از تالابها در شهر رامسر استان مازندران منعقد شد) هستند اما تعدادی از تالابهای کشورمان هم در معرض خطر از بین رفتن هستند. تالابهای هامون، شادگان، بختگان، پریشان و خیلی تالابهای دیگر با کمبود آب و عدم تأمین نیاز آبی محیط زیستی خود مواجهند و همین وضعیت باعث شده است که کارکردهای تالاب از جمله خدمات اکوسیستمی از بین برود.
این کارشناس محیط زیست کمبود آب و عدم تأمین حقآبهها را ناشی از خشکسالی و بهرهبرداریهای بیرویه از منابع آبی و عدم رعایت حقابه تالابها میداند و میافزاید: منابعی هم که وارد تالابها میشوند، آلودگیهایی به همراه دارند و تالابها را آلوده میکنند.
او همچنین نسبت به تغییر وضعیت وسعت و حجم آب دریاچه ارومیه نسبت به سال گذشته ابراز نگرانی میکند و میگوید: حجم آب دریاچه ارومیه به نصف کاهش یافته است.
بازگیر که با رادیو گفت و گو صحبت میکرد، همچنین معتقد است که بیشتر اتفاقاتی که درمورد تالابها افتاده عمدی و ناشی از دخالت و دستکاریهای انسانی بهویژه نحوه بهرهبرداری از منابع مانند آب است و عامل این مشکلات نیز نوع نگاهمان است.
این کارشناس محیط زیست با تذکر این نکته که زیستگاه فقط یک محل برای گذراندن چند روز نیست، میگوید: زیستگاه، نوعی پشتیبان برای نسلهای متوالی و ادامه حیات آنها است که اگر از بین برود، شاهد کوچ دائمی یا انقراض گونهها خواهیم بود. ما در برابر تالابها، تعهدات قانونی خارجی و داخلی داریم بنابراین حکمرانی محیط زیستی ما باید کاملتر شود و خانواده بزرگ دغدغهمند محیط زیست نیز بیشتر یکدیگر را یاری کنند؛ به این معنا که بازدارندگی در این حوزه باید فراتر از سازمان حفاظت محیط زیست باشد.
بر اساس این گزارش وضعیت نابسامان تالابها و حقی که براساس قانون از آب دارند، در حالی نادیده گرفته شده است که بیش از ۸۵ درصد منابع آب کشور در صنعت کشاورزی مصرف میشود. از این رو بسیاری از کارشناسان یکی از راهکارهای نجات تالابها را در کاهش مصارف آب در بخش کشاورزی از طریق اصلاح الگوی کشت همچنین روشهای آبیاری میدانند.
محسن موسوی خوانساری- کارشناس آب – نیز با اشاره به قوانینی که بر پرداخت حقآبه تالابها تاکید میکنند، به ایسنا گفته بود: تصویب چنین قوانینی نشان از اهمیت بالای حیات رودخانهها و تالابها فارغ از شرایط خشکسالی یا ترسالی دارد بنابراین لازم است با توجه به سقف آب موجود در یک سال آبی، حقآبه محیط زیست، صنعت، کشاورزی و شرب از یکدیگر جدا شود و هرکدام بنا بر اهمیتی که دارند، پرداخت شود اما متاسفانه هیچ نظارتی بر اجرای این قوانین وجود ندارد.
این کارشناس آب ضمن اینکه سازمان حفاظت محیط زیست را مقصر اصلی پرداخت نشدن حقآبه زیست محیطی تالابها توسط وزارت نیرو میدانست، تاکید کرده بود: سازمان حفاظت محیط زیست باید از ظرفیتهایی که قانون در اختیار آن قرار داده استفاده کند و از دستگاههای مسئول تامین آب به دلیل نپرداختن حقآبه زیست محیطی شکایت کند. این سازمان متولی باید از دادستانی و مدعیالعموم درخواست احقاق حق کند اما متاسفانه ضعف از سازمان حفاظت محیط زیست است که چنین اقدامی نمیکند و در نتیجه وزارت نیرو و شرکتهای آب منطقهای حقآبه تالابها را پرداخت نمیکنند.
حال که چشمها به آسمان برای فرود آمدن باران دوخته شده تا سرزمین ایران و تالابهای ارزشمند آن بار دیگر جان بگیرند و گلویی تازه کنند، تعیین و پرداخت حقآبه تالابها و دریاچههای با ارزش کشور از جمله هورالعظیم، هامون، بختگان و ارومیه بیش از پیش به یک امر ضروری تبدیل شده است چراکه آب حق اکوسیستمهای تالابی است و سلب این حق تبعات جبرانناپذیری را هم برای طبیعت و هم برای جوامع انسانی درپی دارد؛ بحرانهایی مثل ریزگرد که راه نفس را برای همه میبندد.
منبع: ايسنا