خاطره ای از حسین پناهی به روایت رسول نجفیان
رسول نجفیان می گوید: علی حاتمی آرزو داشت داستان های مختلفی را بسازد. هیچ وقت فرصت نشد با هم همکاری کنیم چندبار قرار بود با داوود رشیدی و علی حاتمی همکاری کنیم اما بیماری او شروع شد و فرصت این همکاری پیش نیامد.
به گزارش ایسنا، این هنرمند درباره مرحوم حسین پناهی نیز گفت: با حسین پناهی پیش از اینکه همکار باشیم دوست بودیم. او شاعر خوبی بود. رفتیم میدان ونک و بعد سوار تاکسی شدیم به مقصد سازمان صداوسیما؛ کرایه روی هم سه تومان بود تا جام جم. سوار شدیم دو نفر جلو سه نفر عقب. حسین دویست تومان داد؛ یعنی حقوقی که گرفته بود. راننده گفت از کجا خرد کنم پول را. حسین گفت برای خودتان اما راننده شک کرد که اسکناس تقلبی داده ایم و به مشاجره با ما پرداخت. حسین می گفت حالا هم که ما می خواهیم جوانمرد بازی دربیاوریم شما نمی گذارید.
نجفیان با یادآوری بازی در تله تئاترها عنوان کرد: هر دوشنبه تله تئاتر داشتیم از شبکه یک و حالا جای آن در هنر ایران خالی است. باید فارغ التحصیلان بازیگری بیایند و تئاتر آنقدر باید تکرار شود که مردم بیش از پیش به سراغ آن بیایند. تئاتر فرهنگ ساز است و مسئولان را به این موضوع فرا می خوانم که این رویکرد را مدنظر قرار دهند که استقبال از برنامه صرفا بازدید میلیونی نیست بلکه پارامترهای زیادی برای تاثیرگذاری برنامه های تولیدی وجود دارد.
رسول نجفیان که همراه با ساز سه تار خود در برنامه «شب نشینی» جام جم حاضر شده بود، با بیان سوابق اجراهایش در صدا وسیما گفت:در برنامه های مختلف شبکه جام جم کار کردم که بیشترین آن «چشم انداز» بود و سه دوره مجری برتر شدم. جمعه ها ۱۰ صبح تا ۲ بعدازظهر برنامه «رسم زمانه» را از رادیو پیام اجرا می کنم. اسم ساز من «شیدا» و اسم دیوان اشعارم «رسا» است. اوقات فراغتم را با رسا و شیدا می گذرانم.
او افزود: معمولا آثاری ماندگار شده است که یادآور خاطره هایی است که مردم با فرهنگ های مشترک را زنده می کند و همواره مردم آماده اند خاطرات خود را بشنوند، چه خاطرات شخصی و چه خاطرات جمعی و فرهنگی را.
نجفیان در ادامه صحبتهایش درباره نقش محبت در زندگیاش عنوان کرد: درباره اینکه محبت وجودم را از کجا آورده ام باید بگویم که بحث اول محبت در خانواده است. هر وقت درباره قدرشناسی حرف می زنم قصه شعر مولانا درباره (از محبت خارها گل می شود) را تعریف می کنم. مادر و پدرم همواره به من محبت می کردند و با همه خواهر و برادرهای من همین رفتار را داشتند. پدرم تاکید داشت که خواهرم درس بخواند. محبت کردن به دیگران قدرشناسی را به همراه دارد. نمی توانم بگویم محبت یک نفر در دلم جاری شده و در زندگی ام تاثیر گذار بوده است. از مادر و مادربزرگم گرفته تا استادهایم همگی حتی جدیت و اخمشان مهر و محبت بوده است.
او افزود: وقتی بچه بودم آلاسکا دو قران بود. یک روز دو قران از مادربزرگم گرفتم و آلاسکا خریدم. در مسیر که می آمدم کودکان با حسرت به آلاسکای من خیره شده بودند. به خودم که آمدم دیدم دستی به آلاسکای من زد و آن خوراکی در جوی آب افتاد. آن روز مادربزرگم به من گفت که هیچ وقت لقمه خود را در معرض دید افراد گرسنه نخور و این درس بزرگی برای من در زندگی بود.
رسول نجفیان سپس درادامه برنامه «شب نشینی» قطعه ای درباره میهن را با ستار خود به صورت زنده اجرا کرد و در پایان نیز به دنیایی که ویروس کرونا برای مردم ساخته اشاره کرد و گفت: کرونا تاسف بار است و همه دنیا را درگیر کرد. اما برای من فرصتی شد که دوباره دیوان مولانا و فردوسی را مرور کنم. پژوهشگران خارجی مثنوی به من می گفتند شما به راحتی می توانید فارسی را بخوانید و از آن مغفول مانده اید. به یاری خدا در آینده کتابی که درباره اشعار فردوسی نوشته ام چاپ می شود. دز اول واکسن کرونا را دریافت کرده ام. آینده را جوانان می سازند و به این موضوع امیدوار هستم از دیدن پیشرفت جوانان لذت می برم.
پخش برنامه «شب نشینی» به تهیه کنندگی کاوه امیری از دوشنبه ـ ۲۱ تیر ماه ـ آغاز شده و قرار است پنج شب در هفته روی آنتن برود. این برنامه هرشب از ساعت ۲۳:۳۰ به صورت زنده و با مجری گری محمد سلوکی از شبکه جام جم پخش خواهد شد.
انتهای پیام
منبع:ایسنا