اخبار 14

خوان نوروزی

خوان نوروزی

در سفره هفت‌سین باستانی میوه‌هایی مثل انار یا سیب را هم در ظرف آب می‌انداختند؛ شاید از این جهت که آب نماد پاکی و روشنایی و روح‌افزاست. سنبل جزء دیگری از این سفره است که عطر دلپذیرش هوا را می‌آکند و آمدن بهار را نوید می‌داد. سبزه‌ای که از گندم و عدس پرورش می‌یافت، تا روز سیزده نگهداری می‌شد و در آن روز از خانه بیرون می‌بردند و در آب روان رها می‌کردند. ماهی قرمز را که ظاهرا سابقه حضور آن بر سر سفره هفت‌سین چندان قدیمی نیست، در همان روز در حوض یا استخری بزرگ به دست آب می‌سپاردند تا بماند. در موقع تحویل سال گاهی به تنگ آب چشم می‌دوختند تا ببینند ماهی دٌم زد یا نه؟ یعنی سال را تحویل کرد یا نه؟

به گزارش ایسنا، احمد مسجدجامعی، عضو شورای شهر تهران، در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «در سفره‌های هفت‌سین، هر دوره به اقتضای فرهنگ و امکانات موجود، تغییراتی پیش می‌آمد. در دوران کودکی ما، در نسبت با قبل، تهیه لوازم و اجناس مخصوص این سفره بسیار آسان‌تر بود. خوردنی کمیاب و ارزشمند و پرطرفدار این سفره، سمنو بود که با کلی زحمت تهیه می‌شد‌. خیساندن گندم، جوانه‌زدن، مراقبت پیوسته، چرخ‌کردن،‌ صاف‌کردن شیرابه، آمیختن با آرد، هم‌زدن پیوسته با شعله ملایم بسیار طاقت‌فرسا بود و گاه از شب تا صبح طول می‌کشید، بعد نزدیک طلوع آفتاب روی ظرف پارچه سفید ململ می‌کشیدند. به قولی، سمنو به دست همه‌ کس به عمل نمی‌آمد. بعضی‌ها که فقط قصد فروش داشتند، با سَنبل‌کردن مراحل، سمنوی بدمزه‌ای می‌پختند که فقط جنبه تزئینی داشت. سمنوی اصیل تهرانی آن بود که در قالب نذری می‌پختند و می‌گفتند سمنویی درست است که نشانه انگشت حضرت زهرا بر آن باشد و چشم ناپاک به آن نرسد.

عبدالله مستوفی روایت جالبی از این قضیه به دست می‌دهد: طعم، ظاهر، بو و قوت این سمنو به‌ قدری بود که علاوه بر مصرف شخصی و سفره نوروز، برای درمان برخی بیماری‌ها نیز تجویز می‌شد. معمولا اطبا سمنو را برای زنان شیرده، ترمیم شکستگی‌ها و تقویت بدن تجویز می‌کردند. سمنو را از چند طریق تهیه می‌شد: نخست در آیین سمنوپزان که قداست داشت و در بیشتر موارد آنهایی که نذر داشتند در کار تهیه و تدارک سمنو بودند اما اگر برای سفره هفت‌سین سمنوی نذری در دست نبود، از بازارچه شاپور یا عودلاجان یا تجریش یا ری تهیه می‌کردیم که گاهی هم با بی‌سلیقگی درست شده بود. سمنویی هم در کوچه و خیابان می‌فروختند و جار می‌زدند: سمنو آی سمنو / مال پای هفت‌سین سمنو… که به قول تهرانی‌ها بپز و بنداز بود! زمانی هم، عرضه سفره هفت‌سین به صورت قابی رایج شده بود، به‌ویژه در آجیل‌فروشی‌ها: قاب سینی نسبتا بزرگی بود که وسط آن هفت‌سین چیده بودند؛ روی هر یک از ظرف‌ها، قوطی شفافی نمی‌گذاشت اجزای داخل ظرف برگردد. این قاب را به دیوار می‌آویختند یا روی میز می‌گذاشتند.

البته این سفره هفت‌سین جنبه تزئینی داشت. سنت ویژه‌ای هم در خانه تهرانی‌ها رایج بود و آن، آماده‌کردن خوردنی‌هایی با طبع سرد و گرم پیش از نوروز برای رسیدن به «تعادل بهاری» بود؛ به این معنا که اگر کسی طبع سرد داشت، با خوردن شیره یا خرما و کسی که طبعش گرم بود، با نوشیدن شیر یا صرف دیگر لبنیات، خود را به تعادل بهاری می‌رساند. در گزارش‌های قدیمی چندان به این وجوه نپرداخته‌اند. غالبا در گزارش‌های موجود، سفره هفت‌سین را بیشتر به صورت شکلی دیده‌اند، در حالی که اجزای این سفره معنا داشته است. بر اساس طب گیاهی، از خوراکی‌های سفره سه تا طبع گرم و سه تا طبع سرد دارند: طبع خوارکی‌هایی مانند سمنو، سیب و سیر گرم است و طبع سنجد، سماق و سرکه سرد.  جلوه و شکوه سفره هفت‌سین فقط به سین‌های چیده‌شده بستگی نداشت و در اجزای دیگر آن هم، نشانه و نمادهای فرهنگی و آیینی ما جلوه تمام یافته است: آینه و قرآن بر فراز سفره، نماد پیدایش، روشنایی و توسل به خداوند متعال است و سکه نماد برکت، فراوانی سرمایه و معمولا آن را در ظرفی پر از آب می‌انداختند. سکه در آب‌ انداختن را در جاهای دیگر مثل رودها و حوض‌های بزرگ و کوچک هم بارها دیده‌ام و سبب آن هنوز بر من روشن نیست.

در سفره هفت‌سین باستانی میوه‌هایی مثل انار یا سیب را هم در ظرف آب می‌انداختند؛ شاید از این جهت که آب نماد پاکی و روشنایی و روح‌افزاست. سنبل جزء دیگری از این سفره است که عطر دلپذیرش هوا را می‌آکند و آمدن بهار را نوید می‌داد. سبزه‌ای که از گندم و عدس پرورش می‌یافت، تا روز سیزده نگهداری می‌شد و در آن روز از خانه بیرون می‌بردند و در آب روان رها می‌کردند. ماهی قرمز را که ظاهرا سابقه حضور آن بر سر سفره هفت‌سین چندان قدیمی نیست، در همان روز در حوض یا استخری بزرگ به دست آب می‌سپاردند تا بماند. در موقع تحویل سال گاهی به تنگ آب چشم می‌دوختند تا ببینند ماهی دٌم زد یا نه؟ یعنی سال را تحویل کرد یا نه؟

از اجزای مهم سفره هفت‌سین در آن سال‌ها، به‌خصوص خانواده‌های مذهبی، شمایلی از حضرت علی (ع) بود و عبارت «کل یومنا نی‌روز». در آستانه تحویل سال، بزرگ خانواده حتی اگر سواد خواندن نداشت، قرآن را می‌گشود و به صفحه‌ای خیره می‌شد. بعضی کنار قرآن‌ کریم، دیوان حافظ نیز می‌گشودند. در ایام نوروز عیدی هم جای مخصوص خود را در دل‌ها و سفره هفت‌سین داشت: اسکناس‌ها لابه‌لای اوراق قرآن جلب توجه می‌کرد و هر کس که عیدی‌ خود را برمی‌داشت، بزرگ خانواده او را می‌بوسید و دعا می‌کرد. سفره هفت‌سین آیین دعا هم داشت: موقع تحویل سال آیه «انا فتحنا لک فتحا مبینا» نشانه و نویدی از فتح و گشایش در زندگی داشت، یا دعای مشهوری که یک بار هم استاد شجریان در یکی از برنامه‌های نوروزی تلویزیون پس از یادآوری غزل بهاری مشهور حافظ  به دلنشینی تمام خواند:

یا مُقلّبَ القلوبِ و الأبصار

یا مُدبّرَ اللّیلِ و النَّهار

یا مُحوّل الحولِ و الأحوال

حَوّل حالَنا الی احسنِ الحال.»

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *