دانشگاه باید دانشجوآفرین باشد
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ضمن تاکید بر اینکه دانشگاه باید دانشجوآفرین باشد نه کارآفرین، گفت: غایت دانشگاهها، تربیت دانشجویان پرسشگر، شهروندان فرهنگی، انسانهای متفکر و انسانهای عاشقی است که شوق یادگیری و یاددهی، سراسر وجودشان را فرا گرفته است.
به گزارش ایسنا- منطقه خراسان، دکتر نعمت الله فاضلی، عصر امروز در جلسه آموزشی تحت عنوان « دانشجو دیروز، امروز و فردا» که در دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد برگزار شد، اظهار کرد: دانشجویان به لحاظ جمعیت، بدنه اجتماعی دانشگاه هستند و رسالت دانشگاه، پرورش دانشجویانی است که بتوانند در جامعه به عنوان شهروندانی خلاق، پرسشگر و کنجکاو حضور داشته باشند.
وی با بیان اینکه معنا و هویت دانشجویی در فرآیند تاریخی ایران معاصر چه گسستها و تغییرات رادیکالی ایجاد کرده است، افزود: عنوان دانشجو به عنوان پدیده مدرن، بخشی از فرآیند معاصر است.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با اشاره به اینکه واژه دانشجو، نوعی بودن و هویت انسانی است که در چهارچوب فرهنگ معاصر معنا پیدا میکند، اضافه کرد: دانشجو، دانشگاه و علم جدید یکی از ارکان فرهنگی دوره معاصر است؛ به این معنا که ما از طریق نهاد دانشگاه و مقولات آن مانند استاد، برنامه درسی، رشتههای دانشگاهی و علوم، شیوهای از بودن را شکل میدهیم.
وی تصریح کرد: لفظ دانشجو مفهومی است که به کمک آن بخش مهمی از کلیت فرهنگ معاصر تحقق پیدا میکند. دانشجو بودن، مجموعهای از ارزشها و باورهای مشترک ماست که آنها را به صورت خودآگاه و یا ناخودآگاه متوجه شده و حس میکنیم.
یادگیری و یاددهی برای دانشگاه و دانشجو بنیادیترین مقوله هستی است
فاضلی عنوان کرد: دانشجو نوعی هویت اجتماعی و فرهنگی است و یادگیری و یاددهی برای دانشگاه و دانشجو بنیادیترین مقوله هستی است، زیرا برای تمامی ادیان هم مقولهای اخلاقی، الهی و نوعی ارزش متعالی به شمار میرود
وی گفت: دانشگاه مکانی است که اصل وجودی آن دلیل و حجت آوردن است و میآموزیم برای افراد، دلایل را پیدا و صورتبندی کنیم تا انسانها برای تامین نیازهای خودشان نجنگند بلکه اخلاقی زیست کنند و در نهایت به یکدیگر مهر بورزند.
وی بیان کرد: دانشجو شیوه دلیل آوردن و استدلال کردن را تمرین میکند تا تعقل، خردورزی و … که شیوه زندگی اوست را پی گیرد و موضوعی که برای همه دانشجویان مشترک است؛ دلیل آوردن، خردورزی، یادگیری، یاددهی، بحث و گفتوگو کردن و … است.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی خاطرنشان کرد: دانشگاهیان با تمام وجود درگیر دانش میشوند و اندیشیدن همان عشق ورزیدن است. دانشجو در دنیای معاصر در شکل آرمانی و ایدهآل خود تمرین برای دلیل آوردن، یادگیری، ارزش انسانی، اخلاقی، الهی و … میکند که در وجود او شکل گرفته است.
وی اظهار کرد: به تدریج در دنیای جدید دانشجویی، دانشگاهها به موسسه و بنگاه تبدیل شدهاند و از آن مرکز پرورش انسان، شهروند مدنی بودن و فضیلتخواه تبدیل به مرکزی شدهاند که باید پول و یا قدرت تولید کنند و دیگر مُبلغ دانش نیستند، بلکه مصرفکننده دانش هستند؛ بدین منظور که بنگاهی به نام دانشگاه از دانشجو پول دریافت و کالایی به نام مدرک به او میدهد.
فاضلی گفت: در این فرآیند، دانشجو هیچ تجربهای از خواندن، نوشتن، گفتوگو، استدلال، یادگیری و یاددهی ندارد، بدون اینکه یک لحظه گرمای یادگیری و یاددهی را تجربه و یا اصالت یادگیری را در خلوت وجودی خود تمرین کرده باشد و طبیعتا چنین دانشجویی مدرک مورد نیاز را دریافت میکند، اما هیچوقت استاد، اسوه، متفکر و مولف نمیشود، چراکه نمیتواند با عالم وجود، درگیری نقادانه پیدا کند.
وی افزود: به اعتقاد من دانشجو شدن در جهان امروز و در آینده نزدیک امری ناممکن شده است، چراکه دانشگاه به سوی انسداد امر دانشجویی حرکت میکند و فضای دانشگاه به این سمت میرود که هویت دانشجویی به معنای اصیل خود، ناممکن شود.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی اظهار کرد: دانشگاه مکان زیستن دانشجو برای افرادی است که غم جامعه را دارند، اما امروز افراد غصه مسائل کم اهمیت دنیوی را در ذهن پرورش میدهند.
وی با اشاره به دلایلی که در آینده باعث ناممکن شدن دانشجو بودن میشود، گفت: اول اینکه تصورمان در مورد علم در حال تغییر است، دوم دانشگاهها به عنوان موسسات و نهادهای یادگیری و یاددهی آن ماموریت اصلی خود را انجام نمیدهند و دلیل سوم، موانع سیاسی است
فاضلی خاطرنشان کرد: در کشور به نسبت جمعیت، بیشترین دانشجویان و دانشگاهها را در جهان داریم، حتی بیشترین کتابها را مینویسیم، اما چه اندازه از این متنها میتوانند سند انسانی و صدای وجودی افراد باشند.
دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی عنوان کرد: آرزو دارم که در دانشگاهها بحث در مورد دانشجویی از بُعد فرهنگی رواج پیدا کند و سالهاست که این امر مهم به گوش نمیرسد و دانشگاه باید علم و جستوجوی علم را نوعی فعالیت مدنی حساب و این فضا را ایجاد کند. امیدوارم استادان و دانشجویان کشور نقدهایی که به تحولات دانشجویی و دانشگاه از سوی بزرگترین نظریهپردازان دانشگاههای جهان میشود را مطالعه کنند.