دانلود زیرنویس سریال Lambs of God 2019 – بلو سابتايتل
دانلود زیرنویس سریال Lambs of God 2019 یک سریال درام تلویزیونی استرالیایی محصول سال ۲۰۱۹ در ویترین فاکستل است. این سریال از رمان مارل دی در سال 1997 با همین نام درباره سه راهبه عجیب و غریب که در جزیره ای منزوی و دورافتاده زندگی می کنند، اقتباس شده است. آنها توسط زمان و کلیسای کاتولیک فراموش شده اند و وقتی کشیشی به نام پدر ایگناتیوس ناخواسته آنها را پیدا می کند مجبور به دفاع از زندگی و اعتقادات خود می شوند.
زیرنویس سریال Lambs of God 2019 سه راهبه کاتولیک، خواهران ایفیگنیا، مارگاریتا و کارلا، آخرین اعضای باقیمانده از گروه بسته سنت اگنس هستند که در جزیرهای دورافتاده با گلهای گوسفند زندگی میکنند که به عقیده آنها تناسخ خواهران درگذشته آنهاست.
کشیش جوانی به نام پدر ایگناتیوس برای بررسی صومعه ظاهراً متروکه کلیسا وارد می شود، اما او مجروح می شود و زندانی آنها می شود. حضور او احساسات بسیار متفاوتی را در هر یک از راهبه ها برمی انگیزد که وقتی فرستاده دیگری از کلیسا، پدر باب، برای تحقیق فرستاده می شود و پس از افتادن در تله می میرد، به اوج خود می رسد. در حالی که ایفیگنیا به سرزمین اصلی سفر می کند تا میراث خود را برای نجات صومعه حفظ کند، مارگاریتا به طور تصادفی معجزه ای ایجاد می کند و پای ایگناتیوس را درمان می کند. سپس صومعه به عنوان جاذبه ای برای زائران به یک موفقیت تجاری تبدیل می شود.
پدر ایگناتیوس به مکانی می رسد که قرار بود یک کلیسای متروکه در جزیره ای دورافتاده باشد. او از اینکه سه راهبه عجیب و غریب را می یابد که زندگی خودکفایی دارند شگفت زده می شود. پس از اعلام تعطیلی این مرکز به او مواد مخدر می زنند و لباس هایش را می دزدند. او در طول شب برای جان خود فرار می کند، اما سقوط می کند و خود را مجروح می کند. بعداً او از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که اسیر آنهاست در حالی که آنها برای از بین بردن هر اثری از ورود او توطئه می کنند.
زیرنویس Lambs of God 2019 با توجه به اینکه ایگناتیوس اکنون زندانی سه راهبه است، تشویق می شود تا یکی از گروه های آنها شود و بافتنی را یاد می گیرد. با این حال، زمانی که خواهر کارلا سعی می کند با گذاشتن دستش زیر پتو، تنش او را از بین ببرد، او را به یک فاحشه بودن متهم می کند.
سپس ایگناتیوس از پوستهای استفاده میکند که خواهر کارلا به او داده بود تا گچگیری را که در اطراف پاهایش گذاشته شده بود بردارد. در همین حال، فرانکی، خواهر ایگناتیوس، وقتی از او خبری نمیگیرد، نگران میشود و پلیس را متقاعد میکند که یک هلیکوپتر برای جستجوی جزیره بفرستد. ایگناتیوس هلیکوپتر را می بیند و سعی می کند توجه آن را جلب کند، اما توسط کارلا که احساس می کند به او خیانت شده است از پنجره بیرون رانده می شود.
ایگناتیوس از سقوط از پنجره جان سالم به در میبرد، اما از ناحیه پایش آسیب جدی دید و در اتاقش محبوس شد. ایفیگنیا مخفیانه از تلفن ایگناتیوس برای تماس با وکیلش استفاده می کند تا به سرمایه او برای خرید صومعه دسترسی پیدا کند و ادعا می کند که وارث گمشده املاک استانفورد است. با این حال، وکیل به مدرک نیاز دارد و بنابراین او قصد دارد برای تایید هویت خود با او ملاقات کند. شیاطین تسخیر مارگاریتا باعث می شوند که او ایگناتیوس را به عنوان شیطان ببیند و او قصد دارد او را بکشد، اما سایه خود را به عنوان جانور می بیند و در عوض خود را زخمی می کند.
در همین حال، کارلا احساس می کند که به ایگناتیوس علاقه مند شده و تلفن همراه خود را به او می دهد تا با خواهرش تماس بگیرد. در عوض او با اسقف تماس می گیرد تا تایید کند که او زنده است و زندانی راهبه های جزیره است. اسقف پیام را دریافت می کند زیرا مراسم تشییع جنازه ایگناتیوس در حال انجام است، اما با این وجود به تشییع جنازه ادامه می دهد. در همین حال، کشیش پدر باب، به خواهر ایگناتیوس، فرانکی، نزدیک می شود و بدون اینکه انگیزه های برادرش را فاش کند، به دنبال اطلاعاتی در مورد برادرش می شود، اگرچه او شک گروهبان بارنابی را برانگیخته است. ایفیگنیا می رود و ایگناتیوس را تحت مراقبت مارگاریتا و کارلا می گذارد.
ایفیگنیا به سرزمین اصلی سفر می کند و هر کاری را که لازم است برای تضمین ارث خود انجام می دهد. مشخص شد که کارلا دختر ایفیگنیا است. در همین حال، یادبودی برای ایگناتیوس که گمان می رود مرده است، در سرزمین اصلی برگزار می شود. پدر باب به جزیره می رسد و قصد دارد خواهران سنت اگنس را از بین ببرد.
او را به داخل یک تله هدایت می کنند و پس از افتادن در یک گودال عمیق روی چوب های چوبی می کوبند. ایگناتیوس و کارلا در حالی که در یک اجاق پنهان شده اند، بر روی جذابیت خود نسبت به یکدیگر عمل می کنند، اما خواهر مارگاریتا آنها را قطع می کند. مارگاریتا حلقه ای از آتش را در اطراف ایگناتیوس قرار می دهد، اما به جای کشتن او، پای آسیب دیده او بهبود می یابد و او به عنوان یک معجزه گر به او احترام می گذارد. ایگناتیوس و کارلا با هم به سرزمین اصلی باز می گردند و او دوباره با خواهرش متحد می شود. یک سال بعد، کارلا نوزادی به دنیا آورد و جزیره به زیارتگاه معجزه خواهر مارگاریتا تبدیل شد و توسط انبوهی از زائران محاصره شد که اجازه دارند یک روز در سال از آن بازدید کنند.