درددل و پیشبینی شاعری که پزشک کرونا است
مژگان عباسلو از روزهای شیوع ویروس کرونا روایت میکند، از مردمی که در خانه ماندن را رعایت نمیکنند گله دارد و معتقد است که شعر گفتن برای کرونا لطفی ندارد.
این دستیار تخصص داخلی( دانشجوی تخصص) و شاعر در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت کاری خود و همکارانش از زمان شیوع ویروس کرونا در بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی قزوین اظهار کرد: تقریبا از اول اسفندماه بحث شروع ویروس کرونا بوجود آمد که در آغاز تعداد بیماران کم بود و مسئله جدی گرفته نشد. شهر قزوین از حدود دهم اسفندماه با شدت یافتن بیماران کرونایی مواجه شد. از همان زمان بخش داخلیمان را تقریبا تعطیل کردیم، رزیدنتهای داخلی و قلب که باید در سال اول داخلی بگذرانند، به جای این که داخلی ویزیت کنند، کرونا درمان کردند. و به همین دلیل بخش داخلی را خالی کردیم و به بیماران کرونایی اختصاص دادیم.
او افزود: حالا تعداد بیمارها به حدی رسیده که کسانی که تخصص جراحی، اطفال و زنان هم میخوانند به کمک ما آمدهاند، کشیک هستند و مریض میبینند. من تقریبا پنج روز است که از بیمارستان خارج نشدهام. ما اینجا مقیم هستیم تا شیفت کاریمان تمام شود و جایمان را به افراد دیگر بدهیم.
عباسلو از اینکه چطور میتواند با روحیه شاعری در موقعیتهای دشوار کار پزشکی استوار بماند گفت: ما که شاعر هستیم و احساسات قویتری داریم و در بروز آن هم قویتر از افراد دیگر هستیم، این شرایط برایمان مثل خراشیدگی روح است. من پیش از این هم وقتی با مریضهای بدحال یا آنها که بیماریهای صعبالعلاج دارند، مواجه میشدم واقعا روحم به درد میآمد و تا مدتها با آن درگیر بودم، گرچه بروز نمیدهم چون رسم جامعه پزشکی این است که پزشک باید قوی باشد تا بتواند به بیمارش روحیه بدهد اما متاسفانه از درون واقعا نابود میشوم. الان که وضعیت واقعا خیلی بدتر است.
این شاعر ادامه داد: جوان ۳۰ سالهای دیدم که بدون هیچ بیماری زمینهای، فقط به علت کرونا فوت کرد. من در بین بیماران، پسر بچه حدودا ۱۵ سالهای داشتم که با پای خودش و با حال خوب به اورژانس آمد و حتی میگفت که «اصلا چرا میخواهید مرا بستری کنید». درد شکم و تورم بدن داشت، در بچگی بیماری قلبی داشت و عمل کرده بود ولی حالش خوب بود اما متاسفانه این ویروس میگردد و دقیقا کسانی را که بیماری زمینهای دارند، پیدا میکند و وقتی آنها مبتلا میشوند ممکن است که واقعا هیچ وقت خوب نشوند. برای همین است که میگوییم پیشگیری بهترین درمان است چون ممکن است برای افراد عادی مثل یک سرماخوردگی ساده باشد اما به قدری مسری است که ممکن است این را به بقیه منتقل کنیم و آن بقیه ممکن است این قدر خوششانس نباشند، یکی دیابت، دیگری فشار خون و ممکن است بیماری داشته باشد و تمام است، این ویروس این افراد را از پا در میآورد و این بچه دقیقا سه صبح قلبش ناآرام شد و اکسیژن خونش پایین آمد و تا پنج صبح که او را CPR میکردیم، دیگر برنگشت. من در این مواقع شعر میخوانم، آهنگ گوش میدهم و گریه میکنم، گریه خودش یک نعمت است و ناشکر نیستم که این حسها را دارم، داشتن همین حسها خودش نعمت است وگرنه سنگ شدن که کاری ندارد به خصوص در این روزگار پر از دروغ و دریغ.
مژگان عباسلو همچنین از تاثیر ادبیات، هنر و نقش هنرمندان، شاعران و نویسندگان در شرایط فعلی جامعه گفت: جدا از این که ما شاعر و هنرمند هستیم و ممکن است به خاطر این هنر تاثیری بر جامعه داشته باشیم، عضوی از جامعه هستیم، به عنوان عضوی از جامعه انتظار دارم که حرفهای ما جدی گرفته شود و افراد در خانه بمانند. آنهایی که هنرمند هستند و جایگاه ویژهای دارند یا اینکه شاعر یا نویسندهاند و قلم قویای دارند چند کار میتوانند انجام دهند، در حوزه فعالیت خودشان فیلم، داستان، شعر و یا کتاب خوب به مردم معرفی کنند و به اشتراک بگذارند.
سراینده مجموعه «مثل آوازهای عاشق تو» با بیان اینکه هنرمندان از مردم بخواهند موارد بهداشتی و ضروری برای مقابله با کرونا را رعایت کنند اظهار کرد: هنرمندان و اهل قلم مردم را ترغیب کنند که به قول دوستی بدون سفر رفتن، سفر بروند. و با معرفی فیلم و کتاب به پر کردن اوقات فراغت مردم در خانه کمک کنند. و اگر این کار را انجام دهند، کمک بزرگی است. در عین حال با قلم قویای که دارند حالا شاید در حوزه شعر جز شعر طنز نتوان چیزی نوشت یا اصلا درست هم نباشد که یک شاعر عاشقانهسرا یک شعر اجتماعی بگوید و برایش امکانپذیر نباشد اما با میزان خواننده، بیننده یا شنوندهای که دارند یا در محافلی که حالا مجازی برگزار میشود از مردم بخواهند که رعایت کنند و در منزل بمانند و پیشنهادات خود را برای روزهای ماندن در خانه با آنها مطرح کنند تا این اوقات بهتر بگذرد و افراد را به اینکه با ما همکاری کنند، ترغیب کنند.
او با تاکید بر اینکه تنها راه نجات ما همکاری همه مردم است بیان کرد: از افرادی که سواد بیشتری نسبت به دیگر افراد جامعه دارند انتظار میرود برای ترغیب مردم به رعایت کردن بیشتر کمک کنند و البته خودشان هم بیشتر رعایت کنند. ادبیات به طور عام میتواند این خدمترسانی را داشته باشد که با کتاب، داستان و شعر خوب مردم را سرگرم کند و در عین حال هم بتواند در آموزش هم سهیم باشد البته شاید سهم شعر در این آموزش کمتر باشد و کمتر از آن انتظار داشته باشیم.
این دستیار تخصص داخلی گفت که از مردم گلایه فراوان دارد و دراینباره اظهار کرد: شبی که آن پسر بچه ۱۵ساله فوت کرد، میخواستم پست تندی بگذارم اما حقیقتا به خودم قول داده بودم دیگر چیزی در اینستاگرامم ننویسم چون آن زمان که کرونا یک دفعه شیوع پیدا کرد و ما با هجوم بیماران مواجه شدیم، من درددلی در اینستاگرامم نوشتم مبنی بر این که چارهای نداریم و باید قرنطینه شویم و در منزل بمانیم. اما یک سری که حقیقی و حضوری من را میشناختند به محل کارم و جاهای دیگر گله کرده بودند که من آنها را ترساندهام. درحالی که پزشکها برهه و مسائلی را میبینند که افراد دیگر نمیبینند. بعد که وضعیت وخیمتر شد افراد فهمیدند که حرف من بیراه نبوده اما من مجبور شدم پستم را تعدیل کنم و یک سری چیزها را بردارم. من واقعا ناامید شدم چون به ایران بازگشتم که به همین مردم خدمت کنم.
او افزود: وقتی همین مردم متوجه نیستند و حرف آدم را طوری دیگر تعبیر میکنند، آدم میگوید که چرا خودم را به آب و آتش بزنم، برای همین دست برداشتم و با خودم گفتم که من همه توصیههایم را کردهام. خصوصا که میدیدم خیلی از دوستانم مبتلا میشوند، اکنون خیلی از دوستانم مبتلا شدهاند و در منزل قرنطینه هستند. و ما هر روز در معرض خطر هستیم و جانمان را کف دستمان گرفتهایم. البته من و امثال من که کاری نمیکنیم، ما رشتهمان داخلی بوده و بالاخره درگیر چنین بیماریهایی بودهایم اما متخصصان زنان که اصلا وظیفهای ندارند اما داوطلبانه به ما کمک میکنند، کارشان بیشتر ارزش دارد. اما مردم از این که ما به آنها توصیه میکردیم ناراحت میشدند.
عباسلو با اشاره به رنجی که بر اثر مشاهده مردمی که توصیههای پزشکان را جدی نمیگیرند تحمل میکند گفت: روز اول عید بود که در جاده از کرج به قزوین در واقع از منزل به بیمارستان میرفتم که چند خانواده را در کنار جاده مشغول صبحانه خوردن دیدم و آن لحظه بود که به خودم گفتم من دارم به چه کسانی خدمت میکنم و برای چه اینقدر جانمان را به خطر میاندازیم، این جدی نگرفتن حرفهای ما خودش بزرگترین معضل است چون این ویروس مثل یک زنجیره انسانی و سرعتش سرایتش زیاد است. ما وقتی میگوییم قرنطینه مثل این میماند که زنجیره را بشکنیم.
او همچنین بیان کرد: ایران آمار درگذشتگان ویروس کرونا را بالاتر برده، آخرین آماری که من دارم چیزی حدود پنج درصد است که اگر بیشتر شده خبر ندارم. روزانه حدود هزار نفر جدید مبتلا میشوند و از کل مبتلاها حدود هزار نفر فوت میکنند، این آمار سازمان بهداشت جهانی است. وقتی مردم به حرف ما گوش نمیدهد، دلشکننده است. این زنجیره فقط در صورتی میشکند که افراد در خانه بمانند. افرادی که مبتلا میشدند قریب به اتفاق خوب میشوند و عده کمی متاسفانه فوت میکنند اما دیگر سرایت به افراد دیگر پیدا نمیکند و تمام میشود اما وقتی رعایت نمیکنیم این را به افراد دیگر میدهیم و هیچ وقت شکسته نمیشود.
این شاعر درباره اینکه ممکن است درباره کرونا شعری بگوید بیان کرد: نه، من شاعر اجتماعی نیستم و شعرهای عاشقانه برای دل خودم میگویم. فکر هم نمیکنم که شعر گفتن درباره کرونا لطفی داشته باشد. اما خواندن شعرهای طنز درباره این موضوع را از افرادی که در زمینه شعر طنز قوی هستند دوست دارم. این که در این شرایط لبخند بر لب مردم میآورند خودش لطف و خدمتی بزرگ است.
مژگان عباسلو همچنین از ابتلای شاعران به ویروس کرونا گفت: از میان شاعران، آقای عباس حسینینژاد پستی گذاشته بودند که گویا مبتلا شده و خوب شدهاند اما خدا را شکر کسی دیگر را نشنیدم.
او در پاسخ به سوالی درباره زمان احتمالی پایان شیوع ویروس کرونا بیان کرد: من از جایی آمدهام که به من یاد دادهاند دروغ نگویم حتی اگر به ضررم باشد اما متاسفانه دیدهام که خیلی وقتها مردم ما شنیدن دروغ خوشبینانه را به واقعیت بدبینانه ترجیح میدهند در حالی که این هیچ کمکی به آنها نمیکند. با توجه به رعایت نکردن بیشتر مردم که نمیدانم از آگاهی نداشتن یا نداشتن سواد کافی یا نداشتن اعتماد به جامعه پزشکی و افراد متخصص است، ما بعد از ایام نوروز پیک وحشتناکی خواهیم داشت.
عباسلو بار دیگر بر سرایت سریع این ویروس تاکید کرد و گفت: اگر به همین شکل پیش برود ما حداقل تا دو سه ماه دیگر با آن درگیر هستیم. این که میگویند هوا گرم شود، ویروس از بین میرود، در واقع دما خیلی باید بالا برود. اگر با رعایت نکردن مردم شکسته نشود ممکن است به این راحتی دست از سرمان بر ندارد اما اگر مردم رعایت میکردند و در خانه میماندند و همه دست به دست هم میدادیم، نهایتا تا اردیبهشت ماه میتوانستیم شاهد پاکسازی آن باشیم.
مژگان عباسلو چند روز قبل عکسی را از خود در صفحه اینستاگرامیاش به اشتراک گذاشته و نوشته بود: این منم. این خونمردگیها و زخم روی بینی که میبینید به خاطر ساعتهای مداوم ماسک و کلاه ایمنی پوشیدن در اورژانس و بخش کروناست. نمیدانم با دیدن این عکس و قیافه خندهدار و گریهآور من به گریه میافتید یا میخندید فقط این را میدانم که من در تمام ۲۴ ساعت تنها سه ساعت خوابیدم و با سیل بیماران مراجعهکننده به اورژانس بیمارستان مواجه بودم. این را هم میدانم که ما از شما خواستیم در خانه بمانید و استراحت کنید، جای ما کتاب بخوانید، جای ما فیلم ببینید و… جای من که برای اولین بار مدتهاست نتوانستهام از عشق و با عشق یک غزل بنویسم… ما اینگونه شدهایم تا شما سالم بمانید. خواهشمان خواهش سختیست؟ سختتر از تحمل این زخمها و خونمردگیها؟
منبع:ایسنا