حدود ۲۰۳ هزار نفر از افراد دارای معلولیت بینایی تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند که این میزان حدود ۱۳ درصد کل معلولان این سازمان را شامل میشود؛ در این میان آمارها از وضعیت تحصیل نابینایان نشان میدهد که این گروه از تحصیلکردهترین گروه معلولان هستند، اما اظهارات انجمنهای فعال نابینایان حاکیست در حال حاضر یکی از مهمترین مشکلات جامعه نابینایان اشتغال بوده و متاسفانه سیاستگذاری، طرح یا برنامهای جدی برای ارتقاء سطح اشتغال این افراد در کشور وجود ندارد.
براساس آمارهای سازمان بهزیستی در سال ۱۳۹۹، ۲۸۰ میلیون نفر در جهان دارای آسیب بینایی هستند که یک پنجم این تعداد نابینا هستند.
در ایران نیز به ۲۰۳ هزار نفر دارای معلولیت بینایی در سازمان بهزیستی خدمترسانی میشود که این تعداد حدود ۱۳ درصد کل معلولان تحت پوشش سازمان بهزیستی را تشکیل میدهند و از این تعداد ۱۳۰ هزار نفر مرد و ۷۳ هزار نفر زن هستند. همچنین حدود ۸۸ هزار نفر از آنها را افرادی تشکیل می دهند که معلولیت بیناییشان شدید و بسیار شدید است.
تعداد نابینایان از آنچه شناسایی شده بیشتر است
هرچند که در این راستا سهیل معینی، مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان به ایسنا گفت که به طور قطع آمار این جامعه بیشتر از این رقم است، زیرا دو فاکتور عمده وجود دارد؛ تعدادی از افراد نابینا و کمبینا در سازمان بهزیستی به دلایلی پرونده ندارند و تعدادی هم به دلایلی اصولا توسط نهادهای حاکمیتی شناسایی نشده و آمارشان ثبت نشده است یا افرادی هستند که ممکن است تحت پوشش نهادهای حمایتی دیگر مانند کمیته امداد باشند اما در سازمان بهزیستی پرونده نداشته باشند و این موارد در روستاها و مناطق محروم بیشتر وجود دارد. این یکی از فاکتورهایی است که باعث میشود تعداد افراد نابینا با افراد تحت پوشش سازمان بهزیستی متفاوت باشد.
وی افزود: فاکتور دیگر این است که در همه جای دنیا تقریبا سه چهارم جامعه آسیبدیدگان دائمی افراد کمبینا هستند و این افراد به دلیل برخورداری از درصدهای مختلف بینایی، در بسیاری از مواقع به عنوان فرد دارای آسیب بینایی قانونی شناسایی نمیشوند زیرا یا خود را معرفی نمیکنند یا خود را فرد دارای محدودیت بینایی نمیدانند و برخی از افراد نیز اصولا از کمبینایی خود آگاهی ندارند و آن را عادی تلقی میکنند که تعداد این افراد در مناطق حاشیهای و محروم بیشتر است؛ در نتیجه به طور قطع تعداد افرادی که دارای محدودیت بینایی هستند بیشتر از رقم اعلام شده است.
مشکلات و چالشهای جامعه نابینایان و کمبینایان
با وجود این آمارها اما مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان در ادامه سخنان خود به بررسی مشکلات و چالشهای موجود جامعه نابینایان و کمبینایان پرداخت و یکی از مشکلات این قشر را موضوع اشتغال آنها عنوان کرد و با اشاره به ماده ۱۵ قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت مبنی بر اینکه دولت مکلف است حداقل سه درصد از مجوزهای استخدامی (رسمی، پیمانی، کارگری) دستگاههای دولتی و عمومی اعم از وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات، شرکتها و نهادهای عمومی و انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند به جز موارد ذکر شده در بندهای (ت) و (ث) ماده (۱۱) این قانون را به افراد دارای معلولیت واجد شرایط اختصاص دهد، اظهار کرد: موضوع اختصاص سهمیه سه درصد از مجوزهای استخدامی به معلولان در این سالها جدیتر گرفته شده است، چراکه هم دستگاهها با این الزام آشنایی پیدا کردهاند و هم دستگاههای نظارتی مانند سازمان امور استخدامی موکدا این سهمیه را کنترل میکند و سازمان بهزیستی، تشکلها و فعالین این جامعه نیز فعالتر شدهاند، در نتیجه اختصاص سهمیه سه درصد نسبت به گذشته جدیتر گرفته میشود.
دستگاهها سهمیه سه درصدی استخدام معلولان را رعایت میکنند؟
اما در این میان مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان به این نکته هم اشاره کرد که همچنان شاهد انحراف معیارهای مشخصی از اجرای این سهمیه هستیم؛ از جمله اینکه برخی دستگاهها با استناد به آئیننامههای استخدامی تخصصی خود مانع جذب برخی افراد معلول در پستهای مشخص میشوند و میگویند ما طبق ضوابط داخلی باید نیرو جذب کنیم و بعضا این ضوابط با سهمیه فاصله معینی پیدا میکند.
تلاش برای کاهش تفسیرهای محدودکننده معلولان در قوانین
معینی ادامه داد: مشکل دیگر این است که برخی دستگاهها هنوز از نظر فرهنگی نپذیرفتهاند که برخی معلولان میتوانند پستهایی را تصدی کنند؛ به طور مثال آموزش و پرورش در برخی شهرستانها مقاومتهایی برای جذب نابینایان در بخش آموزشی دارد. از سوی دیگر در گذشته در آموزش و پرورش برخی معتقد بودند که نابینایان نمیتوانند در بخشهای آموزشی فعالیت کنند و باید در پستهای اداری کار کنند، این درحالیست که این موضوع با هیچ منطقی قابل پذیرش نیست و ما اکنون در تلاش هستیم این تفسیرهای محدودکننده در قوانین کاهش پیدا کند.
مسئول شورای سیاستگذاری دبیرخانه کمیته نظارت بر قانون حقوق معلولان با اشاره به اینکه ما براساس قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، از ظرفیتهای مختلفی از جمله کمیته نظارت بر قانون و پیگیریهایی که از طریق این کمیته انجام میشود گزارشهایی دریافت میکنیم تا بحث نظارت در این زمینه جدیتر گرفته شود، گفت: قصد داریم قدرت نظارتی را افزایش دهیم، همچنین در سازمان بهزیستی و دفتر امور حمایتی معاونت توانبخشی نیز کارشناسانی حضور دارند که در زمینه ضعفهای استخدامی بحث استخدام معلولان را دنبال میکنند.
سهمیه های استخدامی که هدر می روند
وی معتقد است که در زمینه اشتغال معلولان مشکلات همچنان وجود دارد؛ اما برای حل این مشکلات مرحله به مرحله حرکت میشود. هرچند بعضا فارغ از تلاشهایی که برخی دستگاهها با استناد به آییننامههای استخدام خود برای جذب نکردن برخی گروهها دارند، اما در بخشهایی هم مشکلات فنی وجود دارد؛ به طور مثال سازمان برای جذب نیرو برای پستی اعلام آمادگی میکند اما بسیاری از افراد معلول برای آن پست کاندید نیستند و این باعث میشود بخشی از سهمیههای جذب استخدام معلولان هدر رود.
معینی گفت: البته یکی از نکات مثبت در قانون حمایت از حقوق معلولان این است که اگر سازمانی در سال نیروی از میان معلولان جذب نکرد، ظرفیت تعداد افرادی که جذب نشدهاند برای سالهای بعد ذخیره می شود که این موضوع پیشرفت بوده است. هرچند در عمل نتوانستیم از این ظرفیتها استفاده کنیم زیرا در سال بعد عملا نوع درخواست سازمان یا در آن ظرفیت وجود ندارد یا در شهرستانهای دیگر درخواست پست داده میشود، لذا در زمینه اختصاص سهمیه بحثهایی وجود دارد که سعی داریم این مسائل را برطرف کنیم و با راهحلهای کارشناسی ظرفیت را به سمت جذب سهمیه سه درصد ببریم.
هنوز در جذب نیروهای معلول در بخش خصوصی به استانداردهای لازم نرسیدهایم
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان ادامه داد: فراتر از این موضوعات اما، اکثریت استخدامها در سطح جهان در بخش خصوصی صورت میگیرد اما در ایران هنوز مشکلات جدی وجود دارد و نتوانستهایم در جذب نیروهای معلول در بخش خصوصی به استانداردهای لازم برسیم. باید بتوان از پتانسیل بخشهای خصوصی استفاده کرد؛ به طور مثال برای جذب نیروی افراد دارای معلولیت در بخش خصوصی، باید مشوقهایی را برای بخش خصوصی در نظر گرفت تا افراد معلول جذب شوند.
مشوقهای استخدام معلولان توسط بخش خصوصی، ترغیب کننده نیست
مسئول شورای سیاستگذاری دبیرخانه کمیته نظارت بر قانون حقوق معلولان با اشاره به اینکه در قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت تاحدودی این موضوع پیشبینی شده اما همواره در این زمینه مشکل بودجه وجود دارد، افزود: به طور مثال ممکن است بخش خصوصی فرد معلولی را جذب کرده باشد اما هنوز سازمان بهزیستی هزینه سهم بیمه کارفرمایی را پرداخت نکرده باشد و این موضوع باعث میشود انگیزه بخش خصوصی برای جذب نیرو از میان افراد دارای معلولیت کاهش یابد. بخش خصوصی مشکلاتی به دلیل تحریمها و مشکلات اقتصادی داشته و قطعا در این شرایط میل به جذب افراد معلول میان آنها کمتر است چراکه بخش خصوصی این نگرش را دارد که افراد دارای معلولیت کارآیی کافی ندارند اما به هر حال علیرغم پیشبینیهای برخی مشوقها برای بخش خصوصی، این مشوقها به میزانی که بخش خصوصی را وادار به جذب معلولان کند، نکرده است.
نبود حمایت کافی از کارآفرینی تخصصی در حوزه معلولان
با وجود این مشکلات اما معینی نسبت به نبود حمایت کافی از کارآفرینی تخصصی در حوزه معلولان کشور هم انتقاد کرد گفت: ممکن است بسیاری از معلولان و نابینایان علاقهای به تحصیل در دانشگاه نداشته باشند این درحالیست که این افراد باید بتوانند مهارتهای فنیو حرفهای را بیاموزند تا بتوانند دارای شغل شوند. درنتیجه باید به معلولان و نابینایان مهارت آموخت.
چرخه معیوب حرفهآموزی معلولان؛ چه کسی مسئول است؟
بنابر اظهارت معینی، علیرغم اینکه در قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت به مهارت آموزی معلولان اشاره شده است و مرکز حمایت از اشتغال سازمان بهزیستی نیز راهاندازی شده اما، هنوز در این زمینه ضعف جدی وجود دارد، به طوریکه نه سازمان آموزشهای فنی و حرفهای مسئولیت این کار را به طور کامل بر عهده میگیرد و نه مرکز حمایت از اشتغال سازمان بهزیستی توانایی این را دارد که این موضوع را دنبال کند. اصولا در دنیا کشورهایی در بحث اشتغال معلولان موفق بودهاند که به یک سیستم کامل آموزش، حمایت از یافتن شغل مناسب برای معلولان، حمایت در محیط کار و ورود مددکاران برای حمایت از معلولان استفاده کردهاند.
اما به گفته مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان متاسفانه در ایران این چرخه معیوب است و بالطبع در خصوص نابینایان این مشکل عمدهتر خواهد بود، زیرا نابینایان به علت ضعف بینایی یا باید به مهارتهایی بپردازند که مبتنی بر دانش تخصصی است یا به سمت کارهای غیرتخصصی (مانند بستهبندی، مراکز پشتیبانی خدماتی یا کال سنترها) بروند. لذا لازم است برای اشتغال نابینایان برنامهریزی شود.
بخش دولتی ظرفیت جذب همه نابینایان و معلولان را ندارد
مسئول شورای سیاستگذاری دبیرخانه کمیته نظارت بر قانون حقوق معلولان گفت: ما پیگیر موضوع سهمیه سه درصد استخدامی خواهیم بود، اما بخش دولتی با ظرفیتی که دارد نمیتواند همه نابینایان و معلولان را جذب کند و لذا باید در بخش خصوصی هم حمایتهایی صورت گیرد.
براساس آمارهای سال گذشته سازمان بهزیستی نابینایان به فرهیخته بودن و باسواد بودن شهرت دارند و ۳۱۶۳ نفر از دانشجویانی که تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند و کمک هزینه شهریه دریافت می کنند دارای مشکل نابینایی هستند. همچنین بیش از ۸۰۰ نفر از افراد دارای معلولیت نابینایی مدرک فوق لیسانس و دکترا دارند و ۴۷۰۰ نفر نیز لیسانسه هستند.
نابینایان تحصیل کرده ترین گروه معلولان
معینی در ادامه این گفتوگو، در پاسخ به این سوال که آیا آماری از وضعیت اشتغال نابینایان و کمبینایان وجود دارد، پاسخ داد: در برخی مواقع سازمانهای دولتی آمارهایی ارائه میدهند، اما واقعیت این است که این آمارها مبتنی بر نیازسنجی و سنجش دقیق نیست و نمیتوان چندان به آنها اکتفا کرد اما میتوان گفت خوشبختانه جامعه نابینایان از تحصیلکردهترین گروه دارای معلولیت کشور است و حدود ۴۰ درصد دانشجویان معلول کشور را نابینایان تشکیل میدهند. همچنین تعداد فارغالتحصیلان نابینا در مقاطع مختلف کارشناسی به بالا بسیار زیاد است و این نشان میدهد که در نابینایان پتانسیل زیادی از نظر دانشی وجود دارد و قطعا باتوجه به مشکلات شدیدی که نابینایان در بخشهای غیرتخصصی در اشتغال دارند تلاش عمده نابینایان این بوده که از طریق رفتن به دانشگاه و مراکز آموزش عالی راهی برای یافتن شغل پیدا کنند و عمده تلاشها هم جذب در بخشهای دولتی است.
سیاستی برای ارتقای سطح اشتغال معلولان وجود ندارد
بهزیستی تنها متولی اشتغال این قشر نیست
معینی با اشاره به اینکه در زمینه اشتغال جامعه نابینایان سیاستگذاری، طرح و برنامهای برای ارتقاء سطح اشتغال این افراد در کشور وجود ندارد، اظهار کرد: مشکل حل اشتغال معلولان از جمله نابینایان، برعهده سازمان بهزیستی نیست بلکه همه نهادهای متولی این امر باید به اشتغال افراد معلول توجه کنند. زمانی که معاونت اشتغال در وزارت تعاون وجود دارد و بودجه عظیمی در آن بخش صرف میشود، هیچ دلیلی ندارد همه معلولان برای اشتغال به سازمان بهزیستی مراجعه کنند. این سیاست کلان کشور است که باید جذب افراد معلول را در ظرفیتهای شغلی لحاظ کند و سیاست یکپارچهای از آموزش (شامل مهارتهای فنی تا آموزش عالی، سیستمهای بازاریابی برای اشتغال افراد معلول و شناسایی پتانسیلهای اشتغالی معلولان) داشته باشد.
با وام ۵۰ میلیون تومانی چه کسی میتواند صاحب شغل شود که معلولان صاحب آن شوند؟
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان گفت: همچنین باید به صورت دائم و براساس تحولات بازار کار، برای معلولان فرصت شغلی تعریف شود و باید مرکزهای حمایتهای شغلی از معلولان بر روی این موضوع کار کند؛ به این معنی که باید طرح مطالعاتی و نیازسنجیهای دقیق در این حوزه داشته باشیم. اکنون سوالی که مطرح میشود این است که تاکنون چند طرح مطالعاتی در زمینه اشتغال نابینایان و معلولان در کشور انجام شده است؟ نباید عمده کارها بر این موضوع متمرکز شود که با سیستم بانکی صحبت شود تا وام خوداشتغالی به معلولان ارائه شود و به طور مثال به افراد ۵۰ میلیون تومان وام پرداخت کنند؛ مگر با وام ۵۰ میلیون تومانی چه کسی میتواند صاحب شغل شود که یک فرد معلول بتواند این کار را انجام دهد؟ اینهای مشکلاتی است که در زمینه اشتغال افراد نابینا و معلول وجود دارد و ما در تلاش هستیم تا در کمیته نظارت بر قانون و بحثهای کلان این موارد را اصلاح کنیم.
تعطیلی و واگذاری مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی و توجیه بهزیستی برای اینکار
اما یکی دیگر از چالشهای نابینایان در زمینه وسایل و خدمات توانبخشی عنوان میشود، به طوریکه معینی در بخش خدمات توانبخشی به شدت از سیاستهای توانبخشی سازمان بهزیستی و سیاستهایی که در این سالها اجرا شده انتقاد دارد و با بیان اینکه با وجود تلاشها برای اصلاحات و پیشنهادهای کارشناسی در زمینه ارائه خدمات توانبخشی، اما کاری انجام نشده است، گفت: در دهه اخیر تعداد زیادی از مراکز توانبخشی دولتی که به نابینایان و کمبینایان آموزش میدادند تعطیل شدند یا در شرف تعطیلی هستند؛ توجیه سازمان بهزیستی نسبت به این موضوع این بوده که این خدمات را برونسپاری میکند تا انجمنهای فعال خدمات توانبخشی را به مددجویان ارائه دهند، این درحالیست که برونسپاری خدمات موجب کاهش شدید کیفیت و کمیت خدمات توانبخشی شده و از سوی دیگر فلسفه وجود انجمنها ارائه خدمات توانبخشی نیست، بلکه آنها وظیفه مطالبهگری، گردهمایی نابینایان، آموزش و ایجاد زمینه مشارکتهای اجتماعی را دارند.
وی با اشاره به اینکه باوجود 31 استان در کشور تعداد مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی به نابینایان ۳۱ مرکز نیست، به وظایف مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی اشاره کرد و گفت: مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی به نابینایان مجموعهای از خدمات توانبخشی از جمله آموزش، تحرک و جهتیابی، آموزش مهارتهای روزانه، بریلآموزی، آشپزی مبتنی بر نابینایی، کودکیاری، خدمات نرم افزارهای یارانهای و گوشیهای همراه، آموزشهای روانشناسی برای غلبه بر نابینایی، مشاورههای تخصصی در زمینه ازدواج، خانواده و اشتغال و… به نابینایان ارائه میدهد. کودکان نابینا باید آموزشهای توانبخشی خاص را دریافت کنند و افراد کمبینا باید بیاموزند که چگونه از وسایل کمکبینایی استفاده کنند؟ اینها گوشهای از فعالیتهایی است که باید توسط مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی به افراد نابینا و کمبینا ارائه شود.
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان ادامه داد: اما اتفاقی که در این سالها رخ داده این است که مراکز ارائهکننده خدمات این وظایف را به انجمنها واگذار کردهاند. اما مگر انجمنها دارای متخصصان تحرک و جهتیابی یا دارای متخصص مهارتهای روزانه هستند؟ مگر انجمنها امکان ارائه آموزشهای تخصصی به زنان نابینا را دارند؟.
معینی گفت: سالهای سال متخصصانی بودند که در مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی کار کردند و به دلیل اینکه این مراکز مورد بیتوجهی قرار گرفتند این متخصصان بازنشسته شدند و به دلیل اینکه استخدامهایی هم صورت نگرفته متخصصان دیگری هم جایگزین آنها نشدند، درنتیجه ارائه این خدمات به انجمنها واگذار شد و متاسفانه برخی انجمنها نیز از این موضوع استقبال میکنند. زیرا این موضوع برای برخی انجمنها به عنوان محل درآمد است، اما در این میان آن کسی که قربانی میشود مددجو است، زیرا آموزشهایی که به مددجویان ارائه میشود توسط کارشناسانی ارائه میشود که چندان متخصص نیستند.
به گفته وی، در حال حاضر بسیاری از مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی وظایف خود را به انجمنها واگذار کردهاند و در شهرهای مختلف این کار در حال انجام است؛ روند غلطی آغاز شده است و توان عمده سازمان بهزیستی هم برای نگهداری معلولان صرف میشود. در مجموع به شدت در بحث خدمات توانبخشی با ضعف جدی هم در سیاستگذاری و هم در زمینه حمایت روبرو هستیم و این یکی از بزرگترین انتقادات ما به سازمان بهزیستی و سازمانهای دولتی در این زمینه است.
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه چند سال گذشته در تهران طرح توانمندسازی نابینایان توسط انجمن باور اجرا شد، اظهار کرد: در این طرح مربیان زن به منازل بانوان نابینا رفته و به آنها آموزش آشپزی دادند. با نمونههای زیادی از بانوان تحصیل کرده نابینا مواجه شدیم که تاکنون سادهترین غذا را درست نکرده بودند، چراکه خانوادهشان اعتقاد نداشتند فرزندشان که دارای معلولیت نابینایی است توانایی آشپزی دارد. در مجموع بازخوردهای مثبتی از والدین و خانوادههای این افراد دریافت شد. اما اکنون این افراد باید چگونه آموزش ببینند و چه تعداد مرکز توانبخشی در کل کشور وجود دارد که به نابینایان آموزش دهد؟.
ضرورت تدوین شیوهنامه تامین و توزیع وسایل توانبخشی
معینی در ادامه نسبت به وضعیت ارائه وسایل توانبخشی به افراد نابینا و کمبینا اشاره کرد و گفت: سازمان بهزیستی باید شفافسازی و اعلام کند بودجهای که به وسایل توانبخشی اختصاص مییابد بر چه اساسی است و چرا همیشه در زمینه تامین وسایل توانبخشی با کمبود بودجه روبهروست؟ این کمبودها چه زمانی قرار است برطرف شود؟ بودجهای که برای تامین وسایل توانبخشی معلولان اختصاص مییابد باید دارای شاخص باشد. چندین سال است که درباره ضرورت تدوین شیوهنامه تامین و توزیع وسایل توانبخشی صحبت میشود اما هنوز این موضوع به مرحله تصمیم نهایی و ابلاغ نرسیده است.
انتقاد از نبود یک عصای استاندارد با شرایط بینالمللی در ایران
وی خاطرنشان کرد: فارغ از موضوع بودجه یکی از موضوعات دیگر این است که چه وسایل توانبخشی موردنیاز جامعه نابینایان است؟ بسیاری از کارشناسان سازمان بهزیستی درمورد وسایل توانبخشی نابینایان دانش بهروزی ندارند. درخصوص یکسری از اقلام موردنیاز جامعه نیز صحبت شده اما هنوز بعد از این همه سال یک عصای استاندارد با شرایط بینالمللی در کشور برای جامعه نابینایان وجود ندارد.
معینی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر به تامین بسیاری از وسایل توانبخشی توجه نمیشود؛ به طور مثال نابینایان به ویژه زنان به وسایل توانبخشی نیاز دارند و در دنیا برای خانهداری افراد نابینا وسایلی مانند لباسشویی ویژه نابینایان و مایکروفر و وسایل آشپزی خاص و… وجود دارد. در بحث فناوریها به دلیل اینکه وسایل فناوری نابینایان گران است هرسال به بهانه گرانی سازمان بهزیستی به طرق مختلف از خرید آنها شانه خالی میکند. چندین سال است که ماشین تایپ الکترونیکی برای نابینا وارد کشور نشده است و مشکلات زیادی در زمینه تامین وسایل توانبخشی وجود دارد. لذا تخصیص بودجه مشخص برای نابینایان و تدوین شیوهنامه علمی و شفاف تامین و توزیع وسایل توانبخشی و مشارکت مستقیم انجمنها و نهادهای انجیاویی نابینایان به عنوان ناظر در تامین و توزیع وسایل توانبخشی و حمایت از تولید داخل باید مورد توجه قرار گیرد.
بهزیستی زیر فشار تامین مستمری و معیشت معلولان؛ توانبخشی در حاشیه
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان معتقد است که متاسفانه به قدری سازمان بهزیستی تحت فشار تامین مستمری، پرداخت یارانه و حق معیشت قرار گرفته است که وظیفه اصلی خود یعنی توانبخشی و توانمندسازی جامعه معلولان به حاشیه رفته است.
احیای حقوق و ایجاد برابری نابینایان نیازمند امکانات و ابزارهای متفاوت
علیاکبر جمالی، مدیرعامل انجمن نابینایان نیز با بیان اینکه نابینایان هیچ تفاوتی با دیگر افراد جامعه از نظر حقوق شهروندی ندارند، به ایسنا میگوید: نابینایان هم مانند سایر افراد مالیات، بیمه و عوارض پرداخت میکنند اما به لحاظ نوع معلولیت نیازمند ابزار، قوانین و مقررات و امکاناتی هستند که در این راستا باید دولتها این امکانات ویژه را برای ایجاد برابری فرصتها، خدمات و امکانات یا احیای حقوق شهروندی این افراد بیشتر مدنظر قرار دهند.
وی معتقد است که برای احیای حقوق و ایجاد برابری و فرصتها در زمینههای مختلف نیازمند امکانات و ابزارهای متفاوتی هستیم؛ به طور مثال نابینایان برای حضور در سطح شهر نیازمند مناسبسازی و مبلمان شهری هستند تا بتوانند با امنیت در سطح شهر رفتوآمد کنند.
مدیرعامل انجمن نابینایان با اشاره به وضعیت مناسبسازی شهر تهران بیان میکند: شهر تهران به لحاظ موقعیت تاریخی، قدمت و محل اقلیمی و جغرافیایی به گونهای ساخته شده که نیازمند مناسبسازی فراوانی است زیرا در گذشته نسبت به این موضوع فکر نشده است، اما اخیرا شهرداری برنامههای مختلفی را برای مناسبسازی مانند مناسبسازی معابر در نظر دارد. در برخی موارد اقداماتی برای مناسبسازی انجام شده، اما اصل مسئله این است که به دلیل دیر اقدام کردن برای مناسبسازی، عدم اعتبارات و بودجه لازم و عدم آگاهی شهروندان و مسئولین شهری موضوع مناسبسازی شهر به کندی پیش میرود. در هر صورت شهرداریها در این زمینه در حال حرکت است و امیدواریم روزی برسد تا نابینایان به راحتی بتوانند در سطح شهر تردد کنند.
عدم مناسبسازی و دسترسپذیریها در سطح شهر؛ بزرگترین مشکل نابینایان
عضو ستاد مناسبسازی شهرداری تهران یکی از بزرگترین مسائل و مشکلات نابینایان را موضوع امنیت، تحرک و جهتیابی و تردد میداند و با اشاره به اینکه نابینایان به دلیل عدم مناسبسازی و دسترسپذیریها امنیت چندانی برای تردد در سطح شهر ندارند، اظهار میکند: نهضت برای مناسبسازی شروع شده و امید است بتوانیم با کمک مسئولین ذیربط در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهیم.
البته جمالی به این نکته هم اشاره میکند که اگرچه شهرداری درصدد رفع مشکلات شهری برآمده است، اما از سوی دیگر مشکلی که وجود دارد عدم آگاهی و نگرش سایر ارگانهاست؛ به طور مثال در معابر، خطوط ویژه نابینایان اجرا و کارشناسی شده است اما بعد از چند ماه میبینیم که سازمان آب، کف پیادهرو را کنده است و کار را به درستی انجام نمیدهد و نمیداند که این خطوط ویژه چه بوده است؟. از سوی دیگر زمانی که در حال اجرای خطوط ویژه نابینایان در پیادهرو هستیم ناگهان با تیر چراغ برق برخورد میکنیم و زمانی هم که از اداره برق میخواهیم برای جابجایی تیر چراغ برق اقدام کند با کمکاری مواجه میشویم.
وی یادآور میشود: البته ما عزم خود را جزم کردهایم تا مشکلات را در زمینه مناسبسازی شهری پیگیری کنیم و امید است مسئولین نیز ما را حمایت کنند.
در ادامه جمالی نسبت به وضعیت اشتغال و کارآفرینی جامعه نابینایان انتقاد میکند و میافزاید: متاسفانه در این زمینه خدمات و اقدامات بسیار ضعیف است و سازمان فنی و حرفهای که طبق قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت متولی این امر است که باید مهارتهای فنی و حرفه ای را به معلولان آموزش دهد در این زمینه اقدامی نکرده است.
مدیرعامل انجمن نابینایان یکی دیگر از مهمترین مشکلات نابینایان را موضوع اشتغال آنها میداند و میگوید: تا زمانی که نابینایان مهارت و حرفهای به دست نیاورند نمیتوانند شاغل شوند. افراد نابینا به دو گروه تقسیم میشوند؛ گروهی از آنها افراد تحصیلکردهای هستند که باید جذب سیستم دولتی و اداری شوند که ظرفیت در سیستم اداری کم است و بعضا سهمیه سه درصد شامل حال معلولان نمیشود و ادارات در جذب نابینایان مقاومت میکنند، گروه دیگری از معلولان هم هستند که تحصیلات پایینی دارند و تا زمانی که مهارت و حرفهای بلد نباشند نمیتوانند کار کنند. با این وجود هنوز بخش دولتی و خصوصی این همت را نداشته که مرکز اشتغال برای اشتغال نابینایان راهاندازی کند.
وی در ادامه به ارائه توضیحاتی در خصوص وضعیت تجهیزات توانبخشی نابینایان و کمبینایان میپردازد و میافزاید: باید تجهیزات توانبخشی ویژهای در اختیار معلولان قرار گیرد. نابینایان دچار معلولیت بینایی هستند و از آنجایی که برای ادامه تحصیل و حضور در جامعه نیازمند ابزارهای خاصی هستند نیازهای آنها برای نوشتن نیز متفاوت است و باید امکانات نوشتاری برای آنها تامین شود. همچنین باید کتابهای گویا در اختیارشان قرار گیرد یا در زمینه توانبخشی باید وسایل خاص توانبخشی مانند کامپیوترهای مخصوص داشته باشند، اما در این زمینه مشکل وجود دارد و آنطور که باید و شاید این امکانات در اختیار نابینایان قرار نمیگیرد و از سوی دیگر به دلیل گران بودن این وسایل افراد نابینا نمیتوانند این ابزارها را خودشان تهیه کنند لذا در این زمینه دولت باید اعتبار و سهمیه خاصی برای تامین این تجهیزات در نظر بگیرد.
وزارت فرهنگ برای تولید کتابهای گویا کملطفی میکند
جمالی در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به وضعیت چاپ کتابهای بریل برای نابینایان انتقاد میکند و میگوید: در حال حاضر در ایران تنها یک چاپخانه وجود دارد. حال سوالی که مطرح میشود این است که مگر یک چاپخانه روزانه چقدر میتواند تولید کند؟. در این راستا انتظار میرود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه و اعتبار خاصی برای تولید کتابهای گویا و بریل در نظر داشته باشد اما متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این رابطه کملطفی میکند.
منبع: ايسنا
در ایران نیز به ۲۰۳ هزار نفر دارای معلولیت بینایی در سازمان بهزیستی خدمترسانی میشود که این تعداد حدود ۱۳ درصد کل معلولان تحت پوشش سازمان بهزیستی را تشکیل میدهند و از این تعداد ۱۳۰ هزار نفر مرد و ۷۳ هزار نفر زن هستند. همچنین حدود ۸۸ هزار نفر از آنها را افرادی تشکیل می دهند که معلولیت بیناییشان شدید و بسیار شدید است.
تعداد نابینایان از آنچه شناسایی شده بیشتر است
هرچند که در این راستا سهیل معینی، مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان به ایسنا گفت که به طور قطع آمار این جامعه بیشتر از این رقم است، زیرا دو فاکتور عمده وجود دارد؛ تعدادی از افراد نابینا و کمبینا در سازمان بهزیستی به دلایلی پرونده ندارند و تعدادی هم به دلایلی اصولا توسط نهادهای حاکمیتی شناسایی نشده و آمارشان ثبت نشده است یا افرادی هستند که ممکن است تحت پوشش نهادهای حمایتی دیگر مانند کمیته امداد باشند اما در سازمان بهزیستی پرونده نداشته باشند و این موارد در روستاها و مناطق محروم بیشتر وجود دارد. این یکی از فاکتورهایی است که باعث میشود تعداد افراد نابینا با افراد تحت پوشش سازمان بهزیستی متفاوت باشد.
وی افزود: فاکتور دیگر این است که در همه جای دنیا تقریبا سه چهارم جامعه آسیبدیدگان دائمی افراد کمبینا هستند و این افراد به دلیل برخورداری از درصدهای مختلف بینایی، در بسیاری از مواقع به عنوان فرد دارای آسیب بینایی قانونی شناسایی نمیشوند زیرا یا خود را معرفی نمیکنند یا خود را فرد دارای محدودیت بینایی نمیدانند و برخی از افراد نیز اصولا از کمبینایی خود آگاهی ندارند و آن را عادی تلقی میکنند که تعداد این افراد در مناطق حاشیهای و محروم بیشتر است؛ در نتیجه به طور قطع تعداد افرادی که دارای محدودیت بینایی هستند بیشتر از رقم اعلام شده است.
مشکلات و چالشهای جامعه نابینایان و کمبینایان
با وجود این آمارها اما مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان در ادامه سخنان خود به بررسی مشکلات و چالشهای موجود جامعه نابینایان و کمبینایان پرداخت و یکی از مشکلات این قشر را موضوع اشتغال آنها عنوان کرد و با اشاره به ماده ۱۵ قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت مبنی بر اینکه دولت مکلف است حداقل سه درصد از مجوزهای استخدامی (رسمی، پیمانی، کارگری) دستگاههای دولتی و عمومی اعم از وزارتخانهها، سازمانها، مؤسسات، شرکتها و نهادهای عمومی و انقلابی و دیگر دستگاههایی که از بودجه عمومی کشور استفاده میکنند به جز موارد ذکر شده در بندهای (ت) و (ث) ماده (۱۱) این قانون را به افراد دارای معلولیت واجد شرایط اختصاص دهد، اظهار کرد: موضوع اختصاص سهمیه سه درصد از مجوزهای استخدامی به معلولان در این سالها جدیتر گرفته شده است، چراکه هم دستگاهها با این الزام آشنایی پیدا کردهاند و هم دستگاههای نظارتی مانند سازمان امور استخدامی موکدا این سهمیه را کنترل میکند و سازمان بهزیستی، تشکلها و فعالین این جامعه نیز فعالتر شدهاند، در نتیجه اختصاص سهمیه سه درصد نسبت به گذشته جدیتر گرفته میشود.
دستگاهها سهمیه سه درصدی استخدام معلولان را رعایت میکنند؟
اما در این میان مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان به این نکته هم اشاره کرد که همچنان شاهد انحراف معیارهای مشخصی از اجرای این سهمیه هستیم؛ از جمله اینکه برخی دستگاهها با استناد به آئیننامههای استخدامی تخصصی خود مانع جذب برخی افراد معلول در پستهای مشخص میشوند و میگویند ما طبق ضوابط داخلی باید نیرو جذب کنیم و بعضا این ضوابط با سهمیه فاصله معینی پیدا میکند.
تلاش برای کاهش تفسیرهای محدودکننده معلولان در قوانین
معینی ادامه داد: مشکل دیگر این است که برخی دستگاهها هنوز از نظر فرهنگی نپذیرفتهاند که برخی معلولان میتوانند پستهایی را تصدی کنند؛ به طور مثال آموزش و پرورش در برخی شهرستانها مقاومتهایی برای جذب نابینایان در بخش آموزشی دارد. از سوی دیگر در گذشته در آموزش و پرورش برخی معتقد بودند که نابینایان نمیتوانند در بخشهای آموزشی فعالیت کنند و باید در پستهای اداری کار کنند، این درحالیست که این موضوع با هیچ منطقی قابل پذیرش نیست و ما اکنون در تلاش هستیم این تفسیرهای محدودکننده در قوانین کاهش پیدا کند.
مسئول شورای سیاستگذاری دبیرخانه کمیته نظارت بر قانون حقوق معلولان با اشاره به اینکه ما براساس قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت، از ظرفیتهای مختلفی از جمله کمیته نظارت بر قانون و پیگیریهایی که از طریق این کمیته انجام میشود گزارشهایی دریافت میکنیم تا بحث نظارت در این زمینه جدیتر گرفته شود، گفت: قصد داریم قدرت نظارتی را افزایش دهیم، همچنین در سازمان بهزیستی و دفتر امور حمایتی معاونت توانبخشی نیز کارشناسانی حضور دارند که در زمینه ضعفهای استخدامی بحث استخدام معلولان را دنبال میکنند.
سهمیه های استخدامی که هدر می روند
وی معتقد است که در زمینه اشتغال معلولان مشکلات همچنان وجود دارد؛ اما برای حل این مشکلات مرحله به مرحله حرکت میشود. هرچند بعضا فارغ از تلاشهایی که برخی دستگاهها با استناد به آییننامههای استخدام خود برای جذب نکردن برخی گروهها دارند، اما در بخشهایی هم مشکلات فنی وجود دارد؛ به طور مثال سازمان برای جذب نیرو برای پستی اعلام آمادگی میکند اما بسیاری از افراد معلول برای آن پست کاندید نیستند و این باعث میشود بخشی از سهمیههای جذب استخدام معلولان هدر رود.
معینی گفت: البته یکی از نکات مثبت در قانون حمایت از حقوق معلولان این است که اگر سازمانی در سال نیروی از میان معلولان جذب نکرد، ظرفیت تعداد افرادی که جذب نشدهاند برای سالهای بعد ذخیره می شود که این موضوع پیشرفت بوده است. هرچند در عمل نتوانستیم از این ظرفیتها استفاده کنیم زیرا در سال بعد عملا نوع درخواست سازمان یا در آن ظرفیت وجود ندارد یا در شهرستانهای دیگر درخواست پست داده میشود، لذا در زمینه اختصاص سهمیه بحثهایی وجود دارد که سعی داریم این مسائل را برطرف کنیم و با راهحلهای کارشناسی ظرفیت را به سمت جذب سهمیه سه درصد ببریم.
هنوز در جذب نیروهای معلول در بخش خصوصی به استانداردهای لازم نرسیدهایم
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان ادامه داد: فراتر از این موضوعات اما، اکثریت استخدامها در سطح جهان در بخش خصوصی صورت میگیرد اما در ایران هنوز مشکلات جدی وجود دارد و نتوانستهایم در جذب نیروهای معلول در بخش خصوصی به استانداردهای لازم برسیم. باید بتوان از پتانسیل بخشهای خصوصی استفاده کرد؛ به طور مثال برای جذب نیروی افراد دارای معلولیت در بخش خصوصی، باید مشوقهایی را برای بخش خصوصی در نظر گرفت تا افراد معلول جذب شوند.
مشوقهای استخدام معلولان توسط بخش خصوصی، ترغیب کننده نیست
مسئول شورای سیاستگذاری دبیرخانه کمیته نظارت بر قانون حقوق معلولان با اشاره به اینکه در قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت تاحدودی این موضوع پیشبینی شده اما همواره در این زمینه مشکل بودجه وجود دارد، افزود: به طور مثال ممکن است بخش خصوصی فرد معلولی را جذب کرده باشد اما هنوز سازمان بهزیستی هزینه سهم بیمه کارفرمایی را پرداخت نکرده باشد و این موضوع باعث میشود انگیزه بخش خصوصی برای جذب نیرو از میان افراد دارای معلولیت کاهش یابد. بخش خصوصی مشکلاتی به دلیل تحریمها و مشکلات اقتصادی داشته و قطعا در این شرایط میل به جذب افراد معلول میان آنها کمتر است چراکه بخش خصوصی این نگرش را دارد که افراد دارای معلولیت کارآیی کافی ندارند اما به هر حال علیرغم پیشبینیهای برخی مشوقها برای بخش خصوصی، این مشوقها به میزانی که بخش خصوصی را وادار به جذب معلولان کند، نکرده است.
نبود حمایت کافی از کارآفرینی تخصصی در حوزه معلولان
با وجود این مشکلات اما معینی نسبت به نبود حمایت کافی از کارآفرینی تخصصی در حوزه معلولان کشور هم انتقاد کرد گفت: ممکن است بسیاری از معلولان و نابینایان علاقهای به تحصیل در دانشگاه نداشته باشند این درحالیست که این افراد باید بتوانند مهارتهای فنیو حرفهای را بیاموزند تا بتوانند دارای شغل شوند. درنتیجه باید به معلولان و نابینایان مهارت آموخت.
چرخه معیوب حرفهآموزی معلولان؛ چه کسی مسئول است؟
بنابر اظهارت معینی، علیرغم اینکه در قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت به مهارت آموزی معلولان اشاره شده است و مرکز حمایت از اشتغال سازمان بهزیستی نیز راهاندازی شده اما، هنوز در این زمینه ضعف جدی وجود دارد، به طوریکه نه سازمان آموزشهای فنی و حرفهای مسئولیت این کار را به طور کامل بر عهده میگیرد و نه مرکز حمایت از اشتغال سازمان بهزیستی توانایی این را دارد که این موضوع را دنبال کند. اصولا در دنیا کشورهایی در بحث اشتغال معلولان موفق بودهاند که به یک سیستم کامل آموزش، حمایت از یافتن شغل مناسب برای معلولان، حمایت در محیط کار و ورود مددکاران برای حمایت از معلولان استفاده کردهاند.
اما به گفته مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان متاسفانه در ایران این چرخه معیوب است و بالطبع در خصوص نابینایان این مشکل عمدهتر خواهد بود، زیرا نابینایان به علت ضعف بینایی یا باید به مهارتهایی بپردازند که مبتنی بر دانش تخصصی است یا به سمت کارهای غیرتخصصی (مانند بستهبندی، مراکز پشتیبانی خدماتی یا کال سنترها) بروند. لذا لازم است برای اشتغال نابینایان برنامهریزی شود.
بخش دولتی ظرفیت جذب همه نابینایان و معلولان را ندارد
مسئول شورای سیاستگذاری دبیرخانه کمیته نظارت بر قانون حقوق معلولان گفت: ما پیگیر موضوع سهمیه سه درصد استخدامی خواهیم بود، اما بخش دولتی با ظرفیتی که دارد نمیتواند همه نابینایان و معلولان را جذب کند و لذا باید در بخش خصوصی هم حمایتهایی صورت گیرد.
براساس آمارهای سال گذشته سازمان بهزیستی نابینایان به فرهیخته بودن و باسواد بودن شهرت دارند و ۳۱۶۳ نفر از دانشجویانی که تحت پوشش سازمان بهزیستی هستند و کمک هزینه شهریه دریافت می کنند دارای مشکل نابینایی هستند. همچنین بیش از ۸۰۰ نفر از افراد دارای معلولیت نابینایی مدرک فوق لیسانس و دکترا دارند و ۴۷۰۰ نفر نیز لیسانسه هستند.
نابینایان تحصیل کرده ترین گروه معلولان
معینی در ادامه این گفتوگو، در پاسخ به این سوال که آیا آماری از وضعیت اشتغال نابینایان و کمبینایان وجود دارد، پاسخ داد: در برخی مواقع سازمانهای دولتی آمارهایی ارائه میدهند، اما واقعیت این است که این آمارها مبتنی بر نیازسنجی و سنجش دقیق نیست و نمیتوان چندان به آنها اکتفا کرد اما میتوان گفت خوشبختانه جامعه نابینایان از تحصیلکردهترین گروه دارای معلولیت کشور است و حدود ۴۰ درصد دانشجویان معلول کشور را نابینایان تشکیل میدهند. همچنین تعداد فارغالتحصیلان نابینا در مقاطع مختلف کارشناسی به بالا بسیار زیاد است و این نشان میدهد که در نابینایان پتانسیل زیادی از نظر دانشی وجود دارد و قطعا باتوجه به مشکلات شدیدی که نابینایان در بخشهای غیرتخصصی در اشتغال دارند تلاش عمده نابینایان این بوده که از طریق رفتن به دانشگاه و مراکز آموزش عالی راهی برای یافتن شغل پیدا کنند و عمده تلاشها هم جذب در بخشهای دولتی است.
سیاستی برای ارتقای سطح اشتغال معلولان وجود ندارد
بهزیستی تنها متولی اشتغال این قشر نیست
معینی با اشاره به اینکه در زمینه اشتغال جامعه نابینایان سیاستگذاری، طرح و برنامهای برای ارتقاء سطح اشتغال این افراد در کشور وجود ندارد، اظهار کرد: مشکل حل اشتغال معلولان از جمله نابینایان، برعهده سازمان بهزیستی نیست بلکه همه نهادهای متولی این امر باید به اشتغال افراد معلول توجه کنند. زمانی که معاونت اشتغال در وزارت تعاون وجود دارد و بودجه عظیمی در آن بخش صرف میشود، هیچ دلیلی ندارد همه معلولان برای اشتغال به سازمان بهزیستی مراجعه کنند. این سیاست کلان کشور است که باید جذب افراد معلول را در ظرفیتهای شغلی لحاظ کند و سیاست یکپارچهای از آموزش (شامل مهارتهای فنی تا آموزش عالی، سیستمهای بازاریابی برای اشتغال افراد معلول و شناسایی پتانسیلهای اشتغالی معلولان) داشته باشد.
با وام ۵۰ میلیون تومانی چه کسی میتواند صاحب شغل شود که معلولان صاحب آن شوند؟
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان گفت: همچنین باید به صورت دائم و براساس تحولات بازار کار، برای معلولان فرصت شغلی تعریف شود و باید مرکزهای حمایتهای شغلی از معلولان بر روی این موضوع کار کند؛ به این معنی که باید طرح مطالعاتی و نیازسنجیهای دقیق در این حوزه داشته باشیم. اکنون سوالی که مطرح میشود این است که تاکنون چند طرح مطالعاتی در زمینه اشتغال نابینایان و معلولان در کشور انجام شده است؟ نباید عمده کارها بر این موضوع متمرکز شود که با سیستم بانکی صحبت شود تا وام خوداشتغالی به معلولان ارائه شود و به طور مثال به افراد ۵۰ میلیون تومان وام پرداخت کنند؛ مگر با وام ۵۰ میلیون تومانی چه کسی میتواند صاحب شغل شود که یک فرد معلول بتواند این کار را انجام دهد؟ اینهای مشکلاتی است که در زمینه اشتغال افراد نابینا و معلول وجود دارد و ما در تلاش هستیم تا در کمیته نظارت بر قانون و بحثهای کلان این موارد را اصلاح کنیم.
تعطیلی و واگذاری مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی و توجیه بهزیستی برای اینکار
اما یکی دیگر از چالشهای نابینایان در زمینه وسایل و خدمات توانبخشی عنوان میشود، به طوریکه معینی در بخش خدمات توانبخشی به شدت از سیاستهای توانبخشی سازمان بهزیستی و سیاستهایی که در این سالها اجرا شده انتقاد دارد و با بیان اینکه با وجود تلاشها برای اصلاحات و پیشنهادهای کارشناسی در زمینه ارائه خدمات توانبخشی، اما کاری انجام نشده است، گفت: در دهه اخیر تعداد زیادی از مراکز توانبخشی دولتی که به نابینایان و کمبینایان آموزش میدادند تعطیل شدند یا در شرف تعطیلی هستند؛ توجیه سازمان بهزیستی نسبت به این موضوع این بوده که این خدمات را برونسپاری میکند تا انجمنهای فعال خدمات توانبخشی را به مددجویان ارائه دهند، این درحالیست که برونسپاری خدمات موجب کاهش شدید کیفیت و کمیت خدمات توانبخشی شده و از سوی دیگر فلسفه وجود انجمنها ارائه خدمات توانبخشی نیست، بلکه آنها وظیفه مطالبهگری، گردهمایی نابینایان، آموزش و ایجاد زمینه مشارکتهای اجتماعی را دارند.
وی با اشاره به اینکه باوجود 31 استان در کشور تعداد مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی به نابینایان ۳۱ مرکز نیست، به وظایف مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی اشاره کرد و گفت: مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی به نابینایان مجموعهای از خدمات توانبخشی از جمله آموزش، تحرک و جهتیابی، آموزش مهارتهای روزانه، بریلآموزی، آشپزی مبتنی بر نابینایی، کودکیاری، خدمات نرم افزارهای یارانهای و گوشیهای همراه، آموزشهای روانشناسی برای غلبه بر نابینایی، مشاورههای تخصصی در زمینه ازدواج، خانواده و اشتغال و… به نابینایان ارائه میدهد. کودکان نابینا باید آموزشهای توانبخشی خاص را دریافت کنند و افراد کمبینا باید بیاموزند که چگونه از وسایل کمکبینایی استفاده کنند؟ اینها گوشهای از فعالیتهایی است که باید توسط مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی به افراد نابینا و کمبینا ارائه شود.
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان ادامه داد: اما اتفاقی که در این سالها رخ داده این است که مراکز ارائهکننده خدمات این وظایف را به انجمنها واگذار کردهاند. اما مگر انجمنها دارای متخصصان تحرک و جهتیابی یا دارای متخصص مهارتهای روزانه هستند؟ مگر انجمنها امکان ارائه آموزشهای تخصصی به زنان نابینا را دارند؟.
معینی گفت: سالهای سال متخصصانی بودند که در مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی کار کردند و به دلیل اینکه این مراکز مورد بیتوجهی قرار گرفتند این متخصصان بازنشسته شدند و به دلیل اینکه استخدامهایی هم صورت نگرفته متخصصان دیگری هم جایگزین آنها نشدند، درنتیجه ارائه این خدمات به انجمنها واگذار شد و متاسفانه برخی انجمنها نیز از این موضوع استقبال میکنند. زیرا این موضوع برای برخی انجمنها به عنوان محل درآمد است، اما در این میان آن کسی که قربانی میشود مددجو است، زیرا آموزشهایی که به مددجویان ارائه میشود توسط کارشناسانی ارائه میشود که چندان متخصص نیستند.
به گفته وی، در حال حاضر بسیاری از مراکز ارائهکننده خدمات توانبخشی وظایف خود را به انجمنها واگذار کردهاند و در شهرهای مختلف این کار در حال انجام است؛ روند غلطی آغاز شده است و توان عمده سازمان بهزیستی هم برای نگهداری معلولان صرف میشود. در مجموع به شدت در بحث خدمات توانبخشی با ضعف جدی هم در سیاستگذاری و هم در زمینه حمایت روبرو هستیم و این یکی از بزرگترین انتقادات ما به سازمان بهزیستی و سازمانهای دولتی در این زمینه است.
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه چند سال گذشته در تهران طرح توانمندسازی نابینایان توسط انجمن باور اجرا شد، اظهار کرد: در این طرح مربیان زن به منازل بانوان نابینا رفته و به آنها آموزش آشپزی دادند. با نمونههای زیادی از بانوان تحصیل کرده نابینا مواجه شدیم که تاکنون سادهترین غذا را درست نکرده بودند، چراکه خانوادهشان اعتقاد نداشتند فرزندشان که دارای معلولیت نابینایی است توانایی آشپزی دارد. در مجموع بازخوردهای مثبتی از والدین و خانوادههای این افراد دریافت شد. اما اکنون این افراد باید چگونه آموزش ببینند و چه تعداد مرکز توانبخشی در کل کشور وجود دارد که به نابینایان آموزش دهد؟.
ضرورت تدوین شیوهنامه تامین و توزیع وسایل توانبخشی
معینی در ادامه نسبت به وضعیت ارائه وسایل توانبخشی به افراد نابینا و کمبینا اشاره کرد و گفت: سازمان بهزیستی باید شفافسازی و اعلام کند بودجهای که به وسایل توانبخشی اختصاص مییابد بر چه اساسی است و چرا همیشه در زمینه تامین وسایل توانبخشی با کمبود بودجه روبهروست؟ این کمبودها چه زمانی قرار است برطرف شود؟ بودجهای که برای تامین وسایل توانبخشی معلولان اختصاص مییابد باید دارای شاخص باشد. چندین سال است که درباره ضرورت تدوین شیوهنامه تامین و توزیع وسایل توانبخشی صحبت میشود اما هنوز این موضوع به مرحله تصمیم نهایی و ابلاغ نرسیده است.
انتقاد از نبود یک عصای استاندارد با شرایط بینالمللی در ایران
وی خاطرنشان کرد: فارغ از موضوع بودجه یکی از موضوعات دیگر این است که چه وسایل توانبخشی موردنیاز جامعه نابینایان است؟ بسیاری از کارشناسان سازمان بهزیستی درمورد وسایل توانبخشی نابینایان دانش بهروزی ندارند. درخصوص یکسری از اقلام موردنیاز جامعه نیز صحبت شده اما هنوز بعد از این همه سال یک عصای استاندارد با شرایط بینالمللی در کشور برای جامعه نابینایان وجود ندارد.
معینی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر به تامین بسیاری از وسایل توانبخشی توجه نمیشود؛ به طور مثال نابینایان به ویژه زنان به وسایل توانبخشی نیاز دارند و در دنیا برای خانهداری افراد نابینا وسایلی مانند لباسشویی ویژه نابینایان و مایکروفر و وسایل آشپزی خاص و… وجود دارد. در بحث فناوریها به دلیل اینکه وسایل فناوری نابینایان گران است هرسال به بهانه گرانی سازمان بهزیستی به طرق مختلف از خرید آنها شانه خالی میکند. چندین سال است که ماشین تایپ الکترونیکی برای نابینا وارد کشور نشده است و مشکلات زیادی در زمینه تامین وسایل توانبخشی وجود دارد. لذا تخصیص بودجه مشخص برای نابینایان و تدوین شیوهنامه علمی و شفاف تامین و توزیع وسایل توانبخشی و مشارکت مستقیم انجمنها و نهادهای انجیاویی نابینایان به عنوان ناظر در تامین و توزیع وسایل توانبخشی و حمایت از تولید داخل باید مورد توجه قرار گیرد.
بهزیستی زیر فشار تامین مستمری و معیشت معلولان؛ توانبخشی در حاشیه
مدیرعامل شبکه تشکلهای نابینایان و کمبینایان معتقد است که متاسفانه به قدری سازمان بهزیستی تحت فشار تامین مستمری، پرداخت یارانه و حق معیشت قرار گرفته است که وظیفه اصلی خود یعنی توانبخشی و توانمندسازی جامعه معلولان به حاشیه رفته است.
احیای حقوق و ایجاد برابری نابینایان نیازمند امکانات و ابزارهای متفاوت
علیاکبر جمالی، مدیرعامل انجمن نابینایان نیز با بیان اینکه نابینایان هیچ تفاوتی با دیگر افراد جامعه از نظر حقوق شهروندی ندارند، به ایسنا میگوید: نابینایان هم مانند سایر افراد مالیات، بیمه و عوارض پرداخت میکنند اما به لحاظ نوع معلولیت نیازمند ابزار، قوانین و مقررات و امکاناتی هستند که در این راستا باید دولتها این امکانات ویژه را برای ایجاد برابری فرصتها، خدمات و امکانات یا احیای حقوق شهروندی این افراد بیشتر مدنظر قرار دهند.
وی معتقد است که برای احیای حقوق و ایجاد برابری و فرصتها در زمینههای مختلف نیازمند امکانات و ابزارهای متفاوتی هستیم؛ به طور مثال نابینایان برای حضور در سطح شهر نیازمند مناسبسازی و مبلمان شهری هستند تا بتوانند با امنیت در سطح شهر رفتوآمد کنند.
مدیرعامل انجمن نابینایان با اشاره به وضعیت مناسبسازی شهر تهران بیان میکند: شهر تهران به لحاظ موقعیت تاریخی، قدمت و محل اقلیمی و جغرافیایی به گونهای ساخته شده که نیازمند مناسبسازی فراوانی است زیرا در گذشته نسبت به این موضوع فکر نشده است، اما اخیرا شهرداری برنامههای مختلفی را برای مناسبسازی مانند مناسبسازی معابر در نظر دارد. در برخی موارد اقداماتی برای مناسبسازی انجام شده، اما اصل مسئله این است که به دلیل دیر اقدام کردن برای مناسبسازی، عدم اعتبارات و بودجه لازم و عدم آگاهی شهروندان و مسئولین شهری موضوع مناسبسازی شهر به کندی پیش میرود. در هر صورت شهرداریها در این زمینه در حال حرکت است و امیدواریم روزی برسد تا نابینایان به راحتی بتوانند در سطح شهر تردد کنند.
عدم مناسبسازی و دسترسپذیریها در سطح شهر؛ بزرگترین مشکل نابینایان
عضو ستاد مناسبسازی شهرداری تهران یکی از بزرگترین مسائل و مشکلات نابینایان را موضوع امنیت، تحرک و جهتیابی و تردد میداند و با اشاره به اینکه نابینایان به دلیل عدم مناسبسازی و دسترسپذیریها امنیت چندانی برای تردد در سطح شهر ندارند، اظهار میکند: نهضت برای مناسبسازی شروع شده و امید است بتوانیم با کمک مسئولین ذیربط در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهیم.
البته جمالی به این نکته هم اشاره میکند که اگرچه شهرداری درصدد رفع مشکلات شهری برآمده است، اما از سوی دیگر مشکلی که وجود دارد عدم آگاهی و نگرش سایر ارگانهاست؛ به طور مثال در معابر، خطوط ویژه نابینایان اجرا و کارشناسی شده است اما بعد از چند ماه میبینیم که سازمان آب، کف پیادهرو را کنده است و کار را به درستی انجام نمیدهد و نمیداند که این خطوط ویژه چه بوده است؟. از سوی دیگر زمانی که در حال اجرای خطوط ویژه نابینایان در پیادهرو هستیم ناگهان با تیر چراغ برق برخورد میکنیم و زمانی هم که از اداره برق میخواهیم برای جابجایی تیر چراغ برق اقدام کند با کمکاری مواجه میشویم.
وی یادآور میشود: البته ما عزم خود را جزم کردهایم تا مشکلات را در زمینه مناسبسازی شهری پیگیری کنیم و امید است مسئولین نیز ما را حمایت کنند.
در ادامه جمالی نسبت به وضعیت اشتغال و کارآفرینی جامعه نابینایان انتقاد میکند و میافزاید: متاسفانه در این زمینه خدمات و اقدامات بسیار ضعیف است و سازمان فنی و حرفهای که طبق قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت متولی این امر است که باید مهارتهای فنی و حرفه ای را به معلولان آموزش دهد در این زمینه اقدامی نکرده است.
مدیرعامل انجمن نابینایان یکی دیگر از مهمترین مشکلات نابینایان را موضوع اشتغال آنها میداند و میگوید: تا زمانی که نابینایان مهارت و حرفهای به دست نیاورند نمیتوانند شاغل شوند. افراد نابینا به دو گروه تقسیم میشوند؛ گروهی از آنها افراد تحصیلکردهای هستند که باید جذب سیستم دولتی و اداری شوند که ظرفیت در سیستم اداری کم است و بعضا سهمیه سه درصد شامل حال معلولان نمیشود و ادارات در جذب نابینایان مقاومت میکنند، گروه دیگری از معلولان هم هستند که تحصیلات پایینی دارند و تا زمانی که مهارت و حرفهای بلد نباشند نمیتوانند کار کنند. با این وجود هنوز بخش دولتی و خصوصی این همت را نداشته که مرکز اشتغال برای اشتغال نابینایان راهاندازی کند.
وی در ادامه به ارائه توضیحاتی در خصوص وضعیت تجهیزات توانبخشی نابینایان و کمبینایان میپردازد و میافزاید: باید تجهیزات توانبخشی ویژهای در اختیار معلولان قرار گیرد. نابینایان دچار معلولیت بینایی هستند و از آنجایی که برای ادامه تحصیل و حضور در جامعه نیازمند ابزارهای خاصی هستند نیازهای آنها برای نوشتن نیز متفاوت است و باید امکانات نوشتاری برای آنها تامین شود. همچنین باید کتابهای گویا در اختیارشان قرار گیرد یا در زمینه توانبخشی باید وسایل خاص توانبخشی مانند کامپیوترهای مخصوص داشته باشند، اما در این زمینه مشکل وجود دارد و آنطور که باید و شاید این امکانات در اختیار نابینایان قرار نمیگیرد و از سوی دیگر به دلیل گران بودن این وسایل افراد نابینا نمیتوانند این ابزارها را خودشان تهیه کنند لذا در این زمینه دولت باید اعتبار و سهمیه خاصی برای تامین این تجهیزات در نظر بگیرد.
وزارت فرهنگ برای تولید کتابهای گویا کملطفی میکند
جمالی در بخش دیگری از سخنان خود نسبت به وضعیت چاپ کتابهای بریل برای نابینایان انتقاد میکند و میگوید: در حال حاضر در ایران تنها یک چاپخانه وجود دارد. حال سوالی که مطرح میشود این است که مگر یک چاپخانه روزانه چقدر میتواند تولید کند؟. در این راستا انتظار میرود وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برنامه و اعتبار خاصی برای تولید کتابهای گویا و بریل در نظر داشته باشد اما متاسفانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم در این رابطه کملطفی میکند.
منبع: ايسنا