در محاصره دلتا
رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ میگوید: همکاری بین بخشی، سیاستهای یکپارچه و ضمانت اجرایی برای کنترل پاندمی کرونا در ایران ضعیف است. زمانی که همراهی تمام سازمانها وجود نداشته باشد و دولت، کنترل اپیدمی را به عنوان اولویت نشناسد، اوضاع بدتر میشود.
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «روز گذشته با یک جهش ۴۵ نفری در فوت بیماران مبتلا به کرونا تعداد جانباختگان در یک شبانهروز از ۳۶۶ نفر به ۴۱۱ نفر رسید. همچنین با افزایش ۵ هزار نفری بیماران نسبت به روز قبل، تعداد مبتلایان ۳۷ هزار و ۱۸۹ نفر شد. تنها یک قدم مانده تا رکورد جدیدی در تعداد فوتیهای کرونا ثبت شود. در ۱۶ ماه گذشته، بالاترین میزان قربانیان این ویروس با ۴۹۶ نفر در ۶ اردیبهشت امسال (۱۴۰۰) ثبت شد. از اوایل مرداد هم روند ابتلای روزانه به این بیماری با جهش دلتا به بیش از ۳۰ هزار نفر رسید. این اما تمام ماجرا نیست. معاون کل وزارت بهداشت با استناد به بررسی دانشگاه واشنگتن اعلام کرد: پیشبینی شده در صورت رعایتنکردن پروتکلها، مرگهای روزانه تا یک ماه و نیم آینده به ۶۰۰ نفر برسد. حالا در این وضعیت، آمار ابتلا هم جهشی است و میزان مراجعه روزانه به بیمارستانهای تهران بیش از هزار نفر اعلام میشود. معاون درمان ستاد مقابله با کرونای استان تهران میگوید، وضعیت بحرانی و تهران در محاصره دلتاست؛ این وضعیت در ۱۶ ماه گذشته بیسابقه بوده است. ۲۵ درصد از کسانی که به مراکز درمانی مراجعه میکنند، نیاز به بستری دارند. این در حالی است که ۶۰ درصد از تختها در اختیار بیماران کرونایی است. سخنگوی وزارت بهداشت هم از افزایش ۳۲ درصدی بیماران بستری کرونا و ۳۸ درصدی تعداد فوتیها نسبت به هفته قبلتر خبر میدهد. بر اساس اعلام سیما لاری، استانهای مازندران، ایلام، گلستان و سمنان در هفته گذشته دارای بیشترین میزان بستری کرونا بودند و استانهای البرز، هرمزگان، یزد و بوشهر، بالاترین میزان مرگهای کرونا را بهخود اختصاص دادند.
ضمانت اجرایی وجود ندارد
بحران کرونا در پیک پنجم وارد مرحله تازهای شده، روند شیوع صعودی است و هر روز به آمارها افزوده میشود. حالا در این شرایط، صحبت از قرنطینه دوهفتهای مناطق پرخطر میشود. روز یکشنبه، وزیر بهداشت در نامهای به رهبری این درخواست را مطرح کرد. با این حال هنوز خیلیها معتقدند که چاره کار قرنطینه و تعطیلی نیست. تناقض در سیاستگذاریها در مدیریت بحران کرونا، مورد انتقاد حمید سوری، رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ است؛ تناقضی که همزمان با تغییر دولت، وضعیت مبهمی از سیاستهای جدید نظام سلامت را تداعی میکند.
سوری درباره تغییر دولت و سیاستهایی که میتواند به بهبود وضعیت فعلی شیوع کرونا کمک کند، به همشهری توضیحهایی میدهد. به گفته او همکاری بین بخشی برای کنترل پاندمی کرونا در ایران ضعیف بوده است. اپیدمی موضوعی نیست که تنها از سوی وزارت بهداشت مدیریت شود، سایر بخشها و سازمانها باید وارد کار میشدند. این که ادارات تعطیل و کارمندان به خانهها فرستاده شوند، نمیتواند راه حلی برای مقابله با کرونا باشد. او در کنار ضعف هماهنگی بین بخشی به عنوان یکی از دلایل کنترلنشدن کرونا، نبود یکپارچگی در سیاستگذاریها را مطرح میکند: «در صورت وجود بهترین قوانین، اگر برای اجرای آنها ضمانت اجرایی وجود نداشته باشد، باز هم نمیتوان شاهد اثربخشیشان بود. مسدودکردن جادهها و تعطیلی ادارات از جمله اینهاست. باید نظارت و پایش درستی بر اجرای قوانین وجود داشته باشد. وزارت بهداشت، مأمور نیروی انتظامی ندارد که بتواند نظارت داشته باشد. گروههای دیگر باید به این ماجرا ورود کنند. زمانی که همراهی تمام سازمانها وجود نداشته باشد و دولت، کنترل اپیدمی را به عنوان اولویت نشناسد، همچنان مشکلات باقی خواهد ماند.»
اولویتبندی واکسیناسیون باید بر اساس مرگ باشد نه صنف!
این اپیدمیولوژیست در ادامه از رویکرد واکسیناسیون و اولویتبندی گروههای پرخطر برای تزریق واکسن، انتقاد میکند و معتقد است که همچنان باید گروههای پرخطر که میزان مرگ در آنها بالاست، در اولویت واکسیناسیون قرار گیرند: «با اضافهشدن گروههای جدید برای واکسیناسیون نباید گروههای قبلی مورد غفلت قرار گیرند. واکسیناسیون باید بر اساس میزان کشندگی در گروهها باشد نه صنفهای مختلف.»
او معتقد است باید برای سیاستگذاری و تصمیمگیریها از کارشناسان ویژه استفاده شود؛ افرادی که در میدان مقابله با کرونا فعالند اما این اتفاق نیفتاده است: «وزارت بهداشت برای مدیریت کرونا تلاش زیادی کرد اما بهتنهایی نمیتواند به نتیجه برسد. موفقیت در کنترل پاندمی نیاز به همدلی شاکله قوه مجریه دارد. تا زمانی که بین سیاستهای وزارت بهداشت و شاکله دولت تناقض وجود داشته باشد، وزارت بهداشت نمیتواند از عهده کار برآید. نمونه آن را در ممنوعیت سفرهای نوروزی شاهد بودیم که دولت بدون توجه به نظر تخصصی وزارت بهداشت، تصمیمات خودش را گرفت.»
او وجود ایرادات در وزارت بهداشت را رد نمیکند و تأکید میکند این مسائل تاریخی است و به یک وزیر محدود نمیشود. این وزارتخانه نیاز به تغییر و تحول اساسی دارد تا بتواند مدیریت پویایی بیماری داشته باشد: «رویکرد بیماری در وزارت بهداشت، سنتی است و بهروز کردن آن نیاز به همت و حمایت دولت دارد. در طرح شهید سلیمانی یا در کنترل شیوع کرونا در سیستان و بلوچستان، اقداماتی انجام شد، میتوانستیم موفقتر عمل کنیم اما افرادی وجود دارند که خودشان دلال اپیدمیاند و از ادامه آن سود میبرند. در طرح شهید سلیمانی، میزان بودجه اختصاص داده شده با هزینههای درمانی تناسبی نداشت و از این طرح حمایت نشد. این طرح عملا قربانی یکسری رفتارهای سیاسی غیر متعارف شد که بیشتر از این که مصلحت مردم را در نظر بگیرد، مسائل سیاسی و حزبی را مورد توجه قرار داد. به طور کلی عزم کافی وجود ندارد. امیدواریم در دولت جدید چنین اتفاقی بیفتد.»
به گفته او اگر ساختار و اراده خدمتدهی و سازماندهی مرتبط با اپیدمی تغییر نکند، قطعا وضعیت فعلی ادامه خواهد داشت. کشور، بضاعت کافی برای مدیریت اپیدمی و برنامههای مرتبط را دارد اما باید مسئولان از آن استقبال کنند: «مشاوران ما درصدد تأیید فرمایشات بالادستیهای خود هستند و جسارت تصمیمگیری کم است.»
کمبود دارو در پیک پنجم
وضعیت وخیم کرونا غیر قابل انکار است و آینده روشنی برای عبور از آن وجود ندارد. با استقرار دولت جدید و تغییرات احتمالی در وزارت بهداشت، حالا خیلیها نگران وضعیت مدیریت کرونا در کشورند. در شرایطی که پیک پنجم بیماران را سرگردان کرده، بیمارستان را پر و داروخانهها را مملو از جمعیت، محمود هادیپور، داروساز و کارشناس دارویی، از شرایط انتقاد میکند و به همشهری میگوید: «در پیک پنجم کمبود داروهای درمانی کرونا رخ داده اما کمبود دارو مشکل امروز و دیروز کشور نیست. ساختار نادرست در سیستم دارویی کشور همیشه وجود داشته و اکنون نقاط ضعف آن مشهودتر شده است. مردم در تامین سرم نمکی هم مشکل دارند اما مشکلات تامین سرم در کشور ریشهدار است. عامل بزرگ آن این است که سرم چیز بسیار ارزانی است اما خط تولید مخصوص میخواهد و به دلیل هزینههای حملونقل و انبارداری، کارخانهها تمایلی به تولید آن ندارند. بحران دارویی انکارنشدنی است. حالا کمبود و نبود داروهایی که ارتباطی به کرونا ندارند هم مشکلساز شده است.»
به گفته او برای حل مشکل داروی کشور باید تغییرات ریشهای رخ دهد: «در کشور ما اصل بر حمایت از تولیدکننده به جای حمایت از تامین داروست که در دوران کرونا کارساز نبوده و به همین دلیل چرخه پیکهای کرونایی در حال تکرارشدن است. چشمانداز سیاستهای دارویی در ایران حتی در آینده هم مثبت نیست؛ چراکه سیاستگذاری در این حوزه در مواجهه با کرونا در تمام دنیا تغییر کرده است. در کشوری مثل آمریکا به هیچ وجه به بخش خصوصی یارانه پرداخت نمیشود اما همین بخش در کرونا مورد حمایت واقع شد و بودجه گرفت. همه اینها در کشور ما هم باید اتفاق میافتاد که نیفتاد.»
به گفته هادیپور در روزهای آخر فعالیت وزارت بهداشت دولت دوازدهم، پیک پنجم رقم خورده که سختتر از پیکهای قبلی است. با این که باید فرایند انتقال نظام بهداشت و درمان به دولت سیزدهم با هماهنگی بیشتر انجام میگرفت تا کوچکترین اختلالی در روند مدیریت کرونا رخ ندهد اما چنین اتفاقی نیفتاده است. تأخیر هر روزه در واکسیناسیون و کنترل بیماری، بازی با جان آدمهاست.»
بازار سیاه سرمهای تزریقی
کمبود سرم تزریقی موضوعی است که از سوی سازمان غذا و دارو هم مورد تأیید است؛ هر چند که مدیر امور دارو و مواد تحت کنترل این سازمان تأکید میکند که تولید سرم در کشور به ۱۱ میلیون رسیده و تا اواخر شهریور به ۱۵.۵ میلیون خواهد رسید. حیدر محمدی به ایسنا گفته که مشکل کمبود سرم به دلیل اصلاح خط تولید یکی از کارخانهها ایجاد شده که تا پایان ماه به روال عادی برمیگردد. سرمهای تزریقی تنها برای مصرف عمومی نیست. بیماران مبتلا به کرونا که نیاز به داروی رمدسیویر دارند برای تزریق باید از این سرمها استفاده کنند و همین موضوع سبب شده تا کمبود سرم، مشکل بیماران را مضاعف کند. این در حالی است که گفته میشود، این سرمها هماکنون تنها در بیمارستانها در دسترس است و نبود آن، بازار سیاهی ایجاد کرده و قیمت آن را از ۲۰ هزار تومان به ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بالا برده است.
مجتبی بوربور، نایبرئیس اتحادیه واردکنندگان دارو، با تأیید این وضعیت به همشهری میگوید: «واردات سرم میتواند از هند و ترکیه با همین قیمت داخلی صورت بگیرد اما این اتفاق نمیافتد.»
او با ابراز نگرانی نسبت به روزهای آینده میگوید: «وزیری که قرار است تازه منصوب شود برای مسلطشدن بر اوضاع، به زمان نیاز دارد؛ در حالی که تا الان این زمان طلایی از دست رفته است. با این روند موجهای کرونا و واریانتهای جدید بلای جدیدی بر سر مردم خواهد آورد.»
تعداد فوتیها هفته آینده به ۵۰۰ نفر در روز میرسد
روزانه ۵۰۰ بیمار به بیمارستان مسیح دانشوری مراجعه میکنند که حداقل ۵۰ تا ۶۰ نفر از آنها نیازمند بستری هستند اما تنها ظرفیت پذیرش ۲۰ بیمار وجود دارد؛ چراکه تخت خالی برای بستری پیدا نمیشود. بیماران بستری در خانه، همانها هستند که هر روز به آمار فوتیها اضافه میشوند. اینها را داوود پیام طبرسی، رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری، در توصیف وضعیت وخیم مراکز درمانی در پیک بحرانی کرونا به همشهری میگوید: «آدرس نادرست به مردم میدهند و میگویند دارو تامین نیست. حتی اگر از تمام شرکتهای داروسازی دنیا دارو وارد کنیم، تا زمانی که کنترل بیماری صورت نگیرد، پاندمی در ایران کنترل نمیشود. چرخه شیوع قطع نشده، ما مشکل مدیریت بیماری داریم.»
به گفته این متخصص عفونی ۲ ماه است برای تعیین تکلیف تیم حوزه بهداشت و درمان دولت جدید برای مدیریت کرونا درخواست شده، اما تا همین امروز هیچ اتفاقی رخ نداده است. کرونا را نمیتوان از ابتدا مدیریت کرد، باید نقاط قوت مدیریت آن ادامه پیدا کند و نقاط ضعف آن حذف شود: «اگر انتظار دارید با تامین سرم و دارو مشکلات کرونا در پیک پنجم حل شود، بیهوده است؛ چراکه ما هیچ فضایی برای درمان بیماران نداریم که بخواهیم با تامین دارو آنها را درمان کنیم.»
او به تکمیل ظرفیت بستری بیمارستانها اشاره میکند و میگوید، حتی اگر دارو در اختیار قرار داده شود، دارو در کجا به بیماران تزریق شود: «تزریق دارو در خانه میتواند منجر به مرگ بیماران شود. همین حالا تزریق رمدسیویر باعث کندی ضربان قلب و مرگ میشود. بعد هم اعلام میکنند که بیمار بر اثر ایست قلبی جان باخته است. مردم باید بدانند که داروی درمان کرونا باید در بیمارستانها تزریق شود.»
به گفته طبرسی در صورت رعایتنکردن پروتکلها در هفته آینده تعداد فوتیها به ۵۰۰ نفر میرسد.
ضمانت اجرایی وجود ندارد
بحران کرونا در پیک پنجم وارد مرحله تازهای شده، روند شیوع صعودی است و هر روز به آمارها افزوده میشود. حالا در این شرایط، صحبت از قرنطینه دوهفتهای مناطق پرخطر میشود. روز یکشنبه، وزیر بهداشت در نامهای به رهبری این درخواست را مطرح کرد. با این حال هنوز خیلیها معتقدند که چاره کار قرنطینه و تعطیلی نیست. تناقض در سیاستگذاریها در مدیریت بحران کرونا، مورد انتقاد حمید سوری، رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ است؛ تناقضی که همزمان با تغییر دولت، وضعیت مبهمی از سیاستهای جدید نظام سلامت را تداعی میکند.
سوری درباره تغییر دولت و سیاستهایی که میتواند به بهبود وضعیت فعلی شیوع کرونا کمک کند، به همشهری توضیحهایی میدهد. به گفته او همکاری بین بخشی برای کنترل پاندمی کرونا در ایران ضعیف بوده است. اپیدمی موضوعی نیست که تنها از سوی وزارت بهداشت مدیریت شود، سایر بخشها و سازمانها باید وارد کار میشدند. این که ادارات تعطیل و کارمندان به خانهها فرستاده شوند، نمیتواند راه حلی برای مقابله با کرونا باشد. او در کنار ضعف هماهنگی بین بخشی به عنوان یکی از دلایل کنترلنشدن کرونا، نبود یکپارچگی در سیاستگذاریها را مطرح میکند: «در صورت وجود بهترین قوانین، اگر برای اجرای آنها ضمانت اجرایی وجود نداشته باشد، باز هم نمیتوان شاهد اثربخشیشان بود. مسدودکردن جادهها و تعطیلی ادارات از جمله اینهاست. باید نظارت و پایش درستی بر اجرای قوانین وجود داشته باشد. وزارت بهداشت، مأمور نیروی انتظامی ندارد که بتواند نظارت داشته باشد. گروههای دیگر باید به این ماجرا ورود کنند. زمانی که همراهی تمام سازمانها وجود نداشته باشد و دولت، کنترل اپیدمی را به عنوان اولویت نشناسد، همچنان مشکلات باقی خواهد ماند.»
اولویتبندی واکسیناسیون باید بر اساس مرگ باشد نه صنف!
این اپیدمیولوژیست در ادامه از رویکرد واکسیناسیون و اولویتبندی گروههای پرخطر برای تزریق واکسن، انتقاد میکند و معتقد است که همچنان باید گروههای پرخطر که میزان مرگ در آنها بالاست، در اولویت واکسیناسیون قرار گیرند: «با اضافهشدن گروههای جدید برای واکسیناسیون نباید گروههای قبلی مورد غفلت قرار گیرند. واکسیناسیون باید بر اساس میزان کشندگی در گروهها باشد نه صنفهای مختلف.»
او معتقد است باید برای سیاستگذاری و تصمیمگیریها از کارشناسان ویژه استفاده شود؛ افرادی که در میدان مقابله با کرونا فعالند اما این اتفاق نیفتاده است: «وزارت بهداشت برای مدیریت کرونا تلاش زیادی کرد اما بهتنهایی نمیتواند به نتیجه برسد. موفقیت در کنترل پاندمی نیاز به همدلی شاکله قوه مجریه دارد. تا زمانی که بین سیاستهای وزارت بهداشت و شاکله دولت تناقض وجود داشته باشد، وزارت بهداشت نمیتواند از عهده کار برآید. نمونه آن را در ممنوعیت سفرهای نوروزی شاهد بودیم که دولت بدون توجه به نظر تخصصی وزارت بهداشت، تصمیمات خودش را گرفت.»
او وجود ایرادات در وزارت بهداشت را رد نمیکند و تأکید میکند این مسائل تاریخی است و به یک وزیر محدود نمیشود. این وزارتخانه نیاز به تغییر و تحول اساسی دارد تا بتواند مدیریت پویایی بیماری داشته باشد: «رویکرد بیماری در وزارت بهداشت، سنتی است و بهروز کردن آن نیاز به همت و حمایت دولت دارد. در طرح شهید سلیمانی یا در کنترل شیوع کرونا در سیستان و بلوچستان، اقداماتی انجام شد، میتوانستیم موفقتر عمل کنیم اما افرادی وجود دارند که خودشان دلال اپیدمیاند و از ادامه آن سود میبرند. در طرح شهید سلیمانی، میزان بودجه اختصاص داده شده با هزینههای درمانی تناسبی نداشت و از این طرح حمایت نشد. این طرح عملا قربانی یکسری رفتارهای سیاسی غیر متعارف شد که بیشتر از این که مصلحت مردم را در نظر بگیرد، مسائل سیاسی و حزبی را مورد توجه قرار داد. به طور کلی عزم کافی وجود ندارد. امیدواریم در دولت جدید چنین اتفاقی بیفتد.»
به گفته او اگر ساختار و اراده خدمتدهی و سازماندهی مرتبط با اپیدمی تغییر نکند، قطعا وضعیت فعلی ادامه خواهد داشت. کشور، بضاعت کافی برای مدیریت اپیدمی و برنامههای مرتبط را دارد اما باید مسئولان از آن استقبال کنند: «مشاوران ما درصدد تأیید فرمایشات بالادستیهای خود هستند و جسارت تصمیمگیری کم است.»
کمبود دارو در پیک پنجم
وضعیت وخیم کرونا غیر قابل انکار است و آینده روشنی برای عبور از آن وجود ندارد. با استقرار دولت جدید و تغییرات احتمالی در وزارت بهداشت، حالا خیلیها نگران وضعیت مدیریت کرونا در کشورند. در شرایطی که پیک پنجم بیماران را سرگردان کرده، بیمارستان را پر و داروخانهها را مملو از جمعیت، محمود هادیپور، داروساز و کارشناس دارویی، از شرایط انتقاد میکند و به همشهری میگوید: «در پیک پنجم کمبود داروهای درمانی کرونا رخ داده اما کمبود دارو مشکل امروز و دیروز کشور نیست. ساختار نادرست در سیستم دارویی کشور همیشه وجود داشته و اکنون نقاط ضعف آن مشهودتر شده است. مردم در تامین سرم نمکی هم مشکل دارند اما مشکلات تامین سرم در کشور ریشهدار است. عامل بزرگ آن این است که سرم چیز بسیار ارزانی است اما خط تولید مخصوص میخواهد و به دلیل هزینههای حملونقل و انبارداری، کارخانهها تمایلی به تولید آن ندارند. بحران دارویی انکارنشدنی است. حالا کمبود و نبود داروهایی که ارتباطی به کرونا ندارند هم مشکلساز شده است.»
به گفته او برای حل مشکل داروی کشور باید تغییرات ریشهای رخ دهد: «در کشور ما اصل بر حمایت از تولیدکننده به جای حمایت از تامین داروست که در دوران کرونا کارساز نبوده و به همین دلیل چرخه پیکهای کرونایی در حال تکرارشدن است. چشمانداز سیاستهای دارویی در ایران حتی در آینده هم مثبت نیست؛ چراکه سیاستگذاری در این حوزه در مواجهه با کرونا در تمام دنیا تغییر کرده است. در کشوری مثل آمریکا به هیچ وجه به بخش خصوصی یارانه پرداخت نمیشود اما همین بخش در کرونا مورد حمایت واقع شد و بودجه گرفت. همه اینها در کشور ما هم باید اتفاق میافتاد که نیفتاد.»
به گفته هادیپور در روزهای آخر فعالیت وزارت بهداشت دولت دوازدهم، پیک پنجم رقم خورده که سختتر از پیکهای قبلی است. با این که باید فرایند انتقال نظام بهداشت و درمان به دولت سیزدهم با هماهنگی بیشتر انجام میگرفت تا کوچکترین اختلالی در روند مدیریت کرونا رخ ندهد اما چنین اتفاقی نیفتاده است. تأخیر هر روزه در واکسیناسیون و کنترل بیماری، بازی با جان آدمهاست.»
بازار سیاه سرمهای تزریقی
کمبود سرم تزریقی موضوعی است که از سوی سازمان غذا و دارو هم مورد تأیید است؛ هر چند که مدیر امور دارو و مواد تحت کنترل این سازمان تأکید میکند که تولید سرم در کشور به ۱۱ میلیون رسیده و تا اواخر شهریور به ۱۵.۵ میلیون خواهد رسید. حیدر محمدی به ایسنا گفته که مشکل کمبود سرم به دلیل اصلاح خط تولید یکی از کارخانهها ایجاد شده که تا پایان ماه به روال عادی برمیگردد. سرمهای تزریقی تنها برای مصرف عمومی نیست. بیماران مبتلا به کرونا که نیاز به داروی رمدسیویر دارند برای تزریق باید از این سرمها استفاده کنند و همین موضوع سبب شده تا کمبود سرم، مشکل بیماران را مضاعف کند. این در حالی است که گفته میشود، این سرمها هماکنون تنها در بیمارستانها در دسترس است و نبود آن، بازار سیاهی ایجاد کرده و قیمت آن را از ۲۰ هزار تومان به ۱۸۰ تا ۲۰۰ هزار تومان بالا برده است.
مجتبی بوربور، نایبرئیس اتحادیه واردکنندگان دارو، با تأیید این وضعیت به همشهری میگوید: «واردات سرم میتواند از هند و ترکیه با همین قیمت داخلی صورت بگیرد اما این اتفاق نمیافتد.»
او با ابراز نگرانی نسبت به روزهای آینده میگوید: «وزیری که قرار است تازه منصوب شود برای مسلطشدن بر اوضاع، به زمان نیاز دارد؛ در حالی که تا الان این زمان طلایی از دست رفته است. با این روند موجهای کرونا و واریانتهای جدید بلای جدیدی بر سر مردم خواهد آورد.»
تعداد فوتیها هفته آینده به ۵۰۰ نفر در روز میرسد
روزانه ۵۰۰ بیمار به بیمارستان مسیح دانشوری مراجعه میکنند که حداقل ۵۰ تا ۶۰ نفر از آنها نیازمند بستری هستند اما تنها ظرفیت پذیرش ۲۰ بیمار وجود دارد؛ چراکه تخت خالی برای بستری پیدا نمیشود. بیماران بستری در خانه، همانها هستند که هر روز به آمار فوتیها اضافه میشوند. اینها را داوود پیام طبرسی، رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری، در توصیف وضعیت وخیم مراکز درمانی در پیک بحرانی کرونا به همشهری میگوید: «آدرس نادرست به مردم میدهند و میگویند دارو تامین نیست. حتی اگر از تمام شرکتهای داروسازی دنیا دارو وارد کنیم، تا زمانی که کنترل بیماری صورت نگیرد، پاندمی در ایران کنترل نمیشود. چرخه شیوع قطع نشده، ما مشکل مدیریت بیماری داریم.»
به گفته این متخصص عفونی ۲ ماه است برای تعیین تکلیف تیم حوزه بهداشت و درمان دولت جدید برای مدیریت کرونا درخواست شده، اما تا همین امروز هیچ اتفاقی رخ نداده است. کرونا را نمیتوان از ابتدا مدیریت کرد، باید نقاط قوت مدیریت آن ادامه پیدا کند و نقاط ضعف آن حذف شود: «اگر انتظار دارید با تامین سرم و دارو مشکلات کرونا در پیک پنجم حل شود، بیهوده است؛ چراکه ما هیچ فضایی برای درمان بیماران نداریم که بخواهیم با تامین دارو آنها را درمان کنیم.»
او به تکمیل ظرفیت بستری بیمارستانها اشاره میکند و میگوید، حتی اگر دارو در اختیار قرار داده شود، دارو در کجا به بیماران تزریق شود: «تزریق دارو در خانه میتواند منجر به مرگ بیماران شود. همین حالا تزریق رمدسیویر باعث کندی ضربان قلب و مرگ میشود. بعد هم اعلام میکنند که بیمار بر اثر ایست قلبی جان باخته است. مردم باید بدانند که داروی درمان کرونا باید در بیمارستانها تزریق شود.»
به گفته طبرسی در صورت رعایتنکردن پروتکلها در هفته آینده تعداد فوتیها به ۵۰۰ نفر میرسد.