اخبار 23

دشمن از طریق شبکه‌های مجازی به دنبال تحریف راه شهیدان است

دشمن از طریق شبکه‌های مجازی به دنبال تحریف راه شهیدان است

ایسنا/آذربایجان شرقی فرمانده سپاه ناحیه بناب گفت: دشمن با هدف مدیریت افکار عمومی جهان توسط شبکه‌های ماهواره‌ای و مجازی در تلاش برای تحریف راه شهیدان است.

سرهنگ پاسدار یحیی حیدری در مراسم سالروز شهادت شهید مهدی باکری که با حضور نماینده ولی فقیه در سپاه و جمعی از هم رزمان شهید برگزار شد، گفت: در وضعیت کنونی کشور، دشمن سعی می‌کند تا آدرس غلط به افکار عمومی دهد و با بیان موضوعاتی چون مذاکره و سازش در تلاش برای دلسردی مردم از آرمان‌ها و اهداف انقلابی اسلامی است.

به گزارش ایسنا، وی با اشاره به این‌که یکی از ویژگی‌های شاخص شهید سردار باکری روحیه ایثار و خستگی ناپذیری وی بوده است، گفت: او گاهی ساعت‌ها و روزها برای پیروزی و تحقق اهدافش نمی‌خوابید. اکنون نیز ما انتظار داریم تا نیروهای انقلابی همیشه با روحیه جوان و انقلابی در صحنه باشند.

وی ادامه داد: از نیروهای باتجربه بازنشسته انقلابی انتظار داریم تا با نگاه دفاع مقدسی و خستگی ناپذیر از تجربیات خود برای تربیت نسل جوانان انقلابی تلاش مضاعف کنند و در تمامی صحنه‌ها در کنار جوانان راهنما و مرشد آنان باشند.

حیدری گفت: نگاه دفاع مقدسی به مسائل و  شرایط کنونی کشور باعث حل مشکلات آن شده و در این راه خستگی ناپذیر خواهیم شد.

روایات همرزمان شهید باکری 

در ادامه این مراسم، دوستان و هم رزمان شهید سردار باکری به بیان خاطرات خود از زمان حضور خود در کنار سردار در دفاع مقدس پرداختند.

با خمپاره تانک نمی‌زنند

یکی از هم رزمان شهید در این راستا گفت: قبل از عملیات خیبر که دیدبانی می‌دادم، چندین روز بود که یک تانک عراقی را زیر نظر داشتیم که بخاطر مزاحمت این تانک در منطقه به فکر انهدام آن بودم.

وی افزود: بعد از تلاش‌های زیاد، با خمپاره در حال منهدم کردن این تانک بودیم که آقا مهدی باکری رسید و وقتی ما را در تلاش بسیار برای انجام این عمل دید، بیسیم را از دست من گرفت و گفت که مومن خدا با خمپاره که تانک را نمی‌زنند، این خمپاره‌ها بیت المال است و با هزاران سختی به دست ما می‌رسد و بیخودی نباید حیف و میل شود.

سفیدی ته مانده هندوانه

یکی دیگر از هم رزمان این شهید گرانقدر گفت: ساعت سه شب بود و بنده در سنگر خود مشغول انجام وظایف بودم که آقا مهدی وارد سنگر ما شد و به من گفت که غذا داری؟ گفتم که نه، مگر شام نخوردی؟ گفت که از صبح چیزی نخورده‌ام.

وی ادامه داد: من در سنگر چیزی نداشتم و فقط کمی نان خورده خشک و مقداری ته هندوانه‌ای که آن را با همسنگریان خورده و گذاشته بودیم کنار که چیزی از آن نمانده بود و فقط سفید ته هندوانه نمایان بود، گفتم نه هیچ غذایی ندارم و فقط نان خشک داریم.

وی گفت: که همان نان خشک را بیار کافی است. گفتم بروم از انباری یک تن ماهی بیاورم که آقا مهدی اجازه نداد و گفت، یک قاشق بیاور که با آوردن قاشق شروع به خوردن سفیدی داخل هندوانه با نان خشک کرد و شکرگزار خداوند شد.

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *