استان ها

دلاوری‌های غریبانه‌ی شهید علی غیوری‌زاده در مقابله با تیپ ۶۶ نیروهای مخصوص عراق

دلاوری‌های غریبانه‌ی شهید علی غیوری‌زاده در مقابله با تیپ ۶۶ نیروهای مخصوص عراق

 شهید «علی غیوری‌زاده» یکی از رزمندگان و فرماندهان دلاوری بود که در مقاطع بحرانی و حساس صحنه‌های عملیات نقش آفرین بود.

«محمدتقی قاسمی» از فرماندهان دوران دفاع مقدس تیپ امیرالمومنین (ع) استان ایلام در خصوص این شهید، اظهار کرد: در سال ۶۱ در محور هلاله به فصیل و دشت هلاله در منطقه عمومی میمک در محاصره قرار گرفت، علی همراه با نیروهای اطلاعات و عملیات در حال شناساسایی بودند به کمین دشمن خوردند و  این شهید گفت: وقتی من وقتی پشت گونی خاک‌های دشمن کمین کرده بودم و عراقی‌ها متوجه حضور ما شدند و نیرو آوردند. رفتم دروبین را از کوله پشتی بردارم و نگاه کنم، دیدم نوک تیربار عراقی‌ها پشت گردنم قرار گرفته است و این خیلی عجیب است، درگیری شروع می‌شود از ساعت ۹ صبح تا نزدیک ۹ شب، که توانستند در تاریکی شب از محاصره دشمن خارج شوند.
وی گفت: در این عملیات شناسایی آقای «یحیی شهبازی» شهید شد و شهیدی به نام «مصطفی» از خطه مشهد مقدس شهید شد که هر دو در عملیات عاشورا پیکرشان شناسایی و بازگردانده شد.
فرمانده اسبق سپاه امیرالمومنین (ع) استان ایلام خاطرنشان کرد: در این صحنه درگیری با بعثی‌ها، شهید غیوری‌زاده به دلیل کمبود جا در پشت یک صخره‌ی ‌بزرگ ساعت‌ها روی یک پا می‌ایستد و می جنگد وقتی ما به صحنه رسییم دیدیم کماندوهای عراقی آنقدر با آر پی جی صخره را زده بودند باریک شده بود.


وی با اشاره به صحنه دیگری از رشادت‌ها و دلاوری‌های این شهید عزیز ادامه داد: صحنه بعدی که در خصوص این شهیدمی‌خواهم بگویم ، عملیات نصر ۴ خرداد ماه ۶۶ در شمال عراق ما داشتیم که تیپ امیرالمومنین (ع) دو گردان خط شکن داشتیم با کمبود نیرو مواجه شدیم، لشکر امیرالمومین استان ایلام این افتخار را دارد که یک لشکر آفندی و پدافندی بود. هم در جبهه مهران پدافند می‌کردیم و هم در شمال عراق عملیات آفندی انجام می‌دادیم. در عملیات شمال عراق قرار بود پس آفند ما تیپ مسلم، جای ما در منطقه قرار گیرد که نتوانست بیاید و ما هر دو گردان را استفاده کردیم و با کمبود نیرو مواجه شدیم. ارتفاعات دوقلو در شمال عراق جناح عملیات بود در نصر ۴، عراقی‌ها سعی داشتند از تنگه‌ای به نام تنگ «قشن» عبور کند و ارتفاعات دوقلو را بگیرد و اگر این اتفاق می‌افتاد عقبه لشکرهایی که در شهر ماووت عراق می‌جنگیدند محاصره می‌شدند. سخت‌ترین منطقه به تیپ حضرت امیر (ع) ایلام سپرده شده بود صعب‌العبور بود و جاده نداشت هم جایی بود تأثیرش بر روی عملیات بسیار زیاد بود.
قاسمی تصریح کرد: نزدیک‌های غروب بود ارتفاعات دوقلو در حال سقوط بود، سردار نورالهی به من گفت علی غیوری‌زاده و هر چه نیرو هست باید برای جنگیدن بیایند و ما دیگر نیرویی نداشتیم. من مجبور شدم نیروهای فنی مثل پنچرگیر و گریس‌کار و برخی نیروهای خدماتی همراه مسلح کردم و به دنبال علی غیوری‌زاده می‌گشتم. دیدم دارد وضو می گیره گفتم علی بدو! گفت چیه؟ گفتم: باید برویم. گفت: اجازه میدی من وضو بگیرم؟ گفتم دوقلو داره سقوط می‌کند. گفت: چکار کنیم؟ گفتم: باید وارد عمل بشوی. گفت: نیرو کجاست؟ گفتم همین‌ها که می‌بینی. گفت: با نیروهای فنی و خدماتی می خواهی من با تیپ ۶۶ نیرو مخصوص عراق بجنگم؟ ایشان نیروها را برد و وارد عمل شد ساعت ۳ شب بود آقای کرمی فرمانده لشکر گفت: یک وضعیتی از خط بگیر. ما در قرارگاه تاکتیکی بودیم که مرکز هدایت عملیات من داشتم با آقای عبدالله موسی‌بیگی صحبت می‌کردم که وضعیت چگونه است. ایشان با استفاده از کد رمزی که باید در بیسیم‌ می‌گفتیم گفت: ما چهارده معصوم شدیم. خیلی صحنه غریبانه و عاشورایی بود. آقای کرمی دفترچه رمز را باز کرد و خیلی ناراحت شد. یعنی ما محاصره شدیم تعداد زیادی شهید و مجروح دادیم. با تعداد خیلی کمی داریم مقاومت می‌کنیم. روز بعد از این که محاصره شکسته شد علی غیوری‌زاده با همان نیروهای معدودش یگان عراقی را با شکست مواجه کرده بود. ساعت ۲ بعد ظهر روز بعد من رفتم، گفت: هنوز آن وضوی دیروز را دارم یعنی نماز مغرب و عشاء، صبح و ظهر را با همان وضو خوانده‌ام. یعنی این مرد یک ثانیه فرصت نداشت و یکسره در حال نبرد بود.

منبع: ايسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *