ابراهیم دمشناس از این میگوید که چرا ادبیاتهای کلاسیکی چون فارسی با یک قرن ادبیات مدرن مورد توجه جایزه نوبل نیست.
این داستاننویس پس از معرفی «عبدالرزاق گورنا»، نویسنده ۷۳ساله اهل تانزانیا به عنوان برگزیده نوبل ادبیات ۲۰۲۱، نوشته است: از قرار معلوم باز هم نوبل دادند و به ادبیات فارسی ندادند. طرح این مساله خواه ناخواه ما را میکشد به اینکه ما کدام نویسنده را داریم که جهانی است یا در حد نوبل؟ سوالی که به نظر میرسد گمراهکننده است از اینرو که ما را از نقد ساز و کار نوبل، به دور باطل کدام نویسنده و دامنه متغیر تعریف جهانی بودن پرت میکند.
روی سخنم اینجا متوجه خود جایزه نوبل است که پرداختن در فضای آن، به مساله ارزشگذاری ادبی، به راه بادیه رفتن است. نوبل در مقام جایزه یک عمر زیست ادبی، نهادی است «به رسمیت شناس.» ساز و کاری شدیدا و صریحا سیاسی و مدیریتی. مبنای آن هم اروپاییدن است: اروپستن و اروپستانی. میتوان به ویژه از زمانی که به وول سوئینیکا، نمایشنامهنویس آفریقایی، جایزه دادند این کنش و منش را پررنگ دید: توجه به ادبیاتهایی که میتوانند ضمیمه ادبی اروپا شوند: ادبیاتهای پسااروپایی که طبعا طراحی اروپایی دارند بهطور عینی ادبیات پسااستعماری. در این میان ادبیاتهای کلاسیکی چون فارسی با یک قرن ادبیات مدرن، دیگر محل التفات آنان نیست؛ شاید به این دلیل که از منظری تاریخ ادبیاتی آن الگو را نقض میکند و به چالش میکشد: نفی فضل تقدم اروپایی و اروپامحوری.
منبع: ايسنا
روی سخنم اینجا متوجه خود جایزه نوبل است که پرداختن در فضای آن، به مساله ارزشگذاری ادبی، به راه بادیه رفتن است. نوبل در مقام جایزه یک عمر زیست ادبی، نهادی است «به رسمیت شناس.» ساز و کاری شدیدا و صریحا سیاسی و مدیریتی. مبنای آن هم اروپاییدن است: اروپستن و اروپستانی. میتوان به ویژه از زمانی که به وول سوئینیکا، نمایشنامهنویس آفریقایی، جایزه دادند این کنش و منش را پررنگ دید: توجه به ادبیاتهایی که میتوانند ضمیمه ادبی اروپا شوند: ادبیاتهای پسااروپایی که طبعا طراحی اروپایی دارند بهطور عینی ادبیات پسااستعماری. در این میان ادبیاتهای کلاسیکی چون فارسی با یک قرن ادبیات مدرن، دیگر محل التفات آنان نیست؛ شاید به این دلیل که از منظری تاریخ ادبیاتی آن الگو را نقض میکند و به چالش میکشد: نفی فضل تقدم اروپایی و اروپامحوری.
منبع: ايسنا