دیدار پاپ با آیتالله سیستانی نشاندهنده تغییر رویکرد کلیسا نسبت به اسلام است
ایسنا/خراسان رضوی عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به پیشینه روابط اسلام و مسیحیت، گفت: دیدار پاپ فرانسیس با آیتالله سیستانی نشاندهنده تغییر رویکرد کلیسا نسبت به اسلام است.
منصور معتمدی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به دیدار تاریخی پاپ فرانسیس با آیتالله سیدعلی سیستانی در عراق به بیان پیشینه و تاریخ روابط میان دین اسلام و مسیحیت پرداخت و اظهار کرد: اتفاقات امروزی حاصل فعل و انفعالات و تغییر و تحولات گذشته است. تاریخ روابط اسلام و مسیحیت از همه نوع پیشآمدها و اتفاقات برخوردار است. بدین صورت که در صدر اسلام و حتی پیش از اسلام میتوان حضور مسیحیان در بینالنهرین، ایران و سوریه را مشاهده کرد.
وی ادامه داد: «ترسا» واژهای است که برای اشاره به فرد مسیحی مورد استفاده قرار میگیرد. این کلمه بار تاریخی و معنایی بسیار قابل توجهی دارد و از کلمه «ترس» گرفته شده است. این واژه دقیقاً ترجمه کلمه «راهب» محسوب میشود. واژه ترسا، کلمهای فارسی کهن برای نامگذاری در یک مذهب و دین است و به کار بردن واژه ترسا در متون ادب فارسی و متون نشان میدهد نخستین یا مهمترین مواجهه ایرانیان با مسیحیان از طریق رهبانیت بوده است.
انواع روابط میان مسیحیان و مسلمانان در تاریخ وجود داشته است
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به ارتباطات میان اسلام و مسیحیت، بیان کرد: وجود صومعههای فراوان در منطقه شامات عراق و همچنین مشاهده واژه صومعه در اسامی برخی مناطق جغرافیایی ایران بیانگر این است که چنین مواجههها و همزیستیهایی وجود داشته است. به عنوان مثال در کتاب بسیار قطور «الدیارات» نوشته «شابشتی» که در قرن سه و چهار هجری میزیسته است اسامی دیرهایی که در منطقه وجود داشته است را آورده و معرفی کرد است. بنابراین با توجه به این موضوعات متوجه میشویم تعدادی دیر مسیحی در این مناطق وجود داشته است که این نیز بیانگر نوعی همزیستی است.
معتمدی خاطرنشان کرد: البته از ابتداء ظهور اسلام این مواجهه وجود داشته است و از جمله آن میتوان مواجهه پیامبر اکرم(ص) با مسیحیان نجران را نام برد. در آیات متعددی از قرآن نیز از رهبانیت و راهبان سخن به میان آمده است. به این ترتیب چنانچه سمت و سوی قرآن کریم را در مقایسه با دین دیگر ابراهیمی در نظر بگیریم، در اسلام سمت و سو و رویکردی مثبتتر و همدلانهتر با مسیحیت دیده میشود.
وی افزود: در دورههای تاریخی مختلف دیگری پس از رحلت حضرت محمد(ص) مانند دوره امویان، عباسیان نیز چنین مواجهاتی وجود داشته است. همچنین ائمه اطهار(ع) نیز گفتوگوهایی با مسیحیان و ارباب ادیان دیگر داشتهاند. بنابراین از نظر تاریخی انواع مواجهه مانند همزیستی، گفتوگو، غلبه طرفی بر طرف دیگر و جنگهایی مانند جنگهای صلیبی میان مسلمانان و مسیحیان وجود داشته است. به طوری که هشت یا ۹ جنگ صلیبی در اواخر قرن پنجم تا اواخر قرن هفتم هجری در مدت زمانی نزدیک به دو قرن اتفاق افتاده است. وقایع اتفاق افتاده در جنگهای صلیبی بسیار ناراحتکننده بوده است.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به اینکه «جنگهای صلیبی تنها مربوط به جهان اسلام و مسیحیت نبوده، بلکه برخی از جنگهای صلیبی میان مسیحیان رخ داده است»، تصریح کرد: با وجود اینکه وقایع ناگوار و خونباری در این جنگها روی داده است، اما در همین زمان نیز گفتوگوهایی میان مسیحیان و مسلمانان صورت گرفته است. به عنوان مثالی از آن میتوان به رفتار صلاحالدین ایوبی با مسیحیان اشاره کرد. به این ترتیب اوج عناد و جنگ میان مسیحیان و مسلمانان را در جنگهای صلیبی میبینیم.
معتمدی با تأکید بر اینکه «انواع روابط میان مسیحیان و مسلمانان وجود داشته است»، بیان کرد: قبل از جنگهای صلیبی ترجمه قرآن به زبانهای لاتین صورت میگرفته است و موضوع ترجمه به نوبه خود نوعی گفتوگو محسوب میشود، به شکلی که حتی اگر برای رد کردن یک دین متن مقدس آن را به زبان خود برگردانیم، این ترجمه حداقل در آینده پایهای برای گفتوگو خواهد شد.
وی اضافه کرد: به این ترتیب پس از جنگهای صلیبی در نیمه دوم قرون وسطی، در دورههای بعد مانند دوران رنسانس، انقلاب صنعتی و جهان مدرن جنگهایی به صورت مستقیم میان مسیحیان و مسلمانان صورت نگرفته است. به شکلی که در دوران رنسانس، روشنگری و انقلاب صنعتی تحولی در دیدگاههای دینی مسیحیت اتفاق افتاد که سبب شد نگاههای خاص و تعصبآلودی که در سنت مسیحیت و در قرون وسطی حاکم بود، کمرنگ شده و به تعبیری بازنگری در آنها صورت گیرد.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد عنوان کرد: بنابراین به تدریج جنگها و رویاروییهای مستقیم کمتر شده است. به این ترتیب در قرون هجدهم، نوزدهم و بیستم مبلغان مسیحی فعالیت کرده و با مذاهب گوناگون پروتستان و کاتولیک به جهان اسلام آمده و نوع دیگری از مواجهه صورت میگیرد.
رویکرد مسیحیت نسبت به ادیان در قرن بیستم تغییر کرد
معتمدی با اشاره به تغییر رویکرد مسیحیت در قرن بیستم میلادی، گفت: یکی از اتفاقات مهمی که در سالهای ۱۹۶۳ تا ۱۹۶۵ میلادی صورت گرفته است، بازنگری در برخی از رویکردها و به تعبیری به رسمیت شناختن ادیان دیگر و مسائل مذاهب دیگر توسط مسیحیت است. به طوری که قبل از این دوران، نگاه غالب کلیسای کاتولیک به این صورت بود که نجات فقط در زیر سقف کلیسا اتفاق میافتد و طبیعتاً در این نگرش تعصبآمیز دینهای دیگر نجاتدهنده نخواهند بود، اما در دوران بازنگری بیان شد که نجات در ادیان دیگری به جز دین مسیحیت نیز صورت میگیرد. بنابراین امروزه رویکرد پاپ فرانسیس با آنچه در تاریخ کلیسا مسیحیت وجود دارد، متفاوت است و این اتفاقات حاصل تحولاتی است که در گذشته و حتی در ۵۰ یا ۶۰ سال اخیر افتاده است که این تحولات را باید در پرتو این مسائل در نظر بگیریم.
وی در خصوص زمینههای برگزاری دیدارهایی مانند دیدار پاپ فرانسیس و آیتالله سیستانی، بیان کرد: بیگمان در چند قرن اخیر و مخصوصاً پس از قرون وسطی جریانهایی در جهان اتفاق افتاده است که قابل انکار نیستند. به عنوان مثال جریان فمینیسم در ۵۰ یا ۶۰ سال اخیر بسیار نیرومند ظاهر شده است؛ به طوری که نشانههای این جریان در جهان اسلام نیز مشاهده میشود و تعدادی از نویسندگان، سریالها، رمانها، پویانماییها و آثار دیگر مسلمان را تحت تاثیر قرار داده است که این امر به صورت طبیعی رخ میدهد. یکی از وجوه ممیز پاپ فرانسیس از پاپهای پیشین و حتی کاردینالهای سنتگرای کنونی در کلیسای کاتولیک، رویکرد ایشان نسبت به زنان است.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد اظهار کرد: به این ترتیب جریانهای بیرونی و شخصیت ایشان در برگزاری ملاقات اخیر تأثیرگذار بوده است. به این معنی که زمام زمانه و زمینه زندگی در رفتار، اندیشه و کردار ما اثرگذار است و به تبع پاپ فرانسیس نیز از این جریان مستثنی نیست، اما نمیتوان تأثیر شخصیت ایشان در این دیدار را نادیده گرفت. در طول تاریخ ۲۰۲۰ ساله مسیحیت ۲۶۶ پاپ وجود داشته است که برخی از این افراد انسانهای بسیار خوب و شریفی بودهاند.
معتمدی خاطرنشان کرد: با این حال اگر بخواهیم قضاوت و ارزش داوری داشته باشیم، به نظر میرسد در بسیاری از موارد پاپهای پیشین حتی بر اساس موازین و معیارهای مسیحیت نیز نمره قبولی کسب نمیکنند. در برخی از دورههای تاریخ مسیحیت سه پاپ به صورت همزمان حضور داشتهاند، زیرا همه این افراد ادعا میکردند که پاپ هستند و هر یک طرفدارانی نیز داشتهاند.
وی ادامه داد: در طول سالهای ۱۴۷۰ تا ۱۵۳۰، ۶ پاپ حضور داشتهاند که مورخان، دوره این ۶ پاپ را دوره شرمندگی بشر میدانند. به طوری که در این دوران فساد، اختلاس، دزدی و… صورت میگرفته است و برخی از خاندانهای قدرتمند دسیسه میچیدند تا فردی از خاندان خود را به منصب پاپ منصوب کنند. از قرن چهارم میلادی و پس از سال ۳۱۳، مسیحیت به عنوان دین رسمی اروپا شناخته شده است که در طول این ۱۶۰۰ یا ۱۷۰۰ سال مسیحیت قدرت پیدا کرده است، اما در دوران سکولاریسم و پس از دوران روشنگری و تجدد مسیحیت از حکومتداری خارج شده است.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد افزود: بنابراین با توجه به تاریخ پاپها متوجه میشویم که نمیتوان خیلی از آنها دفاع کرد. البته از زمان پطرس قدیس که شخصیت والایی دارد و از یاران عیسی مسیح به حساب میآید، پاپهای خوبی وجود داشتهاند، اما در طول این دوران نمونههای فراوانی از پاپها کارنامه قابل قبولی نداشتهاند. یکی از مورخان کلیسایی به نام «هانس کونگ» که تاریخ کلیسای کاتولیک را نوشته و خود نیز مذهب کاتولیک را برگزیده است در کتاب و آثار خود به این قضایا اشاره میکند. علاوه بر این «باربارا تاکمن» در کتاب «تاریخ بیخردی» خود فصلی را به این بازه زمانی اختصاص داده است؛ چراکه از دوره این ۶ پاپ به عنوان دوره بیخردی نیز نام برده میشود.
معتمدی تصریح کرد: در سال ۲۰۱۳ فردی به نام «خورخه ماریو برگولیو» پاپ میشود. این فرد حتی پیش از آن که به منصب پاپ برسد انسان بیتکلف و متواضعی بودهاست و به عدالت اجتماعی و جایگاه زنان توجه داشته است در برخی گفتهها او به عنوان مجموعهای از اولینها نامیده میشود.
پاپ فرانسیس و آیتالله سیستانی اشتراکات زیادی دارند
وی با اشاره به اهمیت انتخاب نام پاپ کنونی به عنوان «فرانسیس»، عنوان کرد: فرانسیس آسیزی یا فرانچسکو، عارف شهیدی است که در تاریخ کلیسای مسیحیت و مسیحیان بسیار معروف است و با بانوی فقر ازدواج کرده است. ایشان خورشید را به عنوان برادر و ماه را به عنوان خواهر خطاب میکند و برای پرندگان و حیوانات موعظه میکردهاست و به همین دلیل روز طبیعت را به نام ایشان نامیدهاند. این فرد حدود ۸۰۰ سال پیش از دنیا رفته است و در طول این ۸۰۰ سال هیچ یک از پاپها نام فرانسیس را برای خود انتخاب نکردهاند.
عضو هیأت علمی دانشکده الهیات دانشگاه فردوسی مشهد ادامه داد: برگزیدن نام فرانسیس به این مفهوم است که من اهل تشریفات و تکلف نبوده، بلکه اهل فقر هستم. بنابراین اینکه پاپ فرانسیس نام فرانسیس را به عنوان نام خود در منصب پاپ برگزیده است، موضوعی قابل توجه است.
وی افزود: این موضوع در زندگی پاپ نیز مشاهده میشود به این صورت که واتیکان کشور کوچکی است، اما کاخهای بسیار مجلل در آن ساخته شده است و در طول تاریخ پاپها در این کشور یک کاخ مجلل برای پاپ در نظر گرفته شده است. با این حال پاپ فرانسیس زمانی که به عنوان پاپ انتخاب شد بیان کرد که در این کاخ زندگی نخواهد کرد و در مهمانسرایی در واتیکان اقامت میکند. همچنین در اولین روزی که به عنوان پاپ برگزیده شد سوار ماشین مجلل پاپ نشده و به همراه کاردینالهای دیگر از اتوبوس استفاده کرده است.
معتمدی با بیان اینکه «آنچه ما در خصوص آیتالله سیستانی شنیدهایم تأیید میکند که او نیز دارای چنین شخصیت بیتکلفی است»، اضافه کرد: به طوری که حتی من شنیدهام ایشان در خانهای استیجاری در نجف زندگی میکنند، لذا این دو شخصیت مشابهت و اشتراکات زیادی دارند. بنابراین پاپ فرانسیس در سلسله پاپها متفاوت بوده و در برخی از فیلمهای مستند و فیلمهای سینمایی نیز این تفاوتها به چشم میخورد.
وی بیان کرد: رویکرد پاپ فرانسیس نسبت به اسلام نیز بسیار متفاوت است، به طوری که پاپ بندیکت شانزدهم در برخی از سخنرانیهای خود به گونهای درخصوص اسلام صحبت میکرد که گویی اسلام را معادل خشونت در نظر میگرفت و برخی از مقامات رسمی و غیررسمی به او اعتراض میکردند.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: این رویکردها امروز تغییر یافته و نشانه آن در دیدار پاپ فرانسیس با آیتالله سیستانی کاملاً مشهود است.
منبع:ایسنا