دیگر مدارا پاسخگو نیست!
با رسیدن به اعداد تعیینشده برای واکسیناسیون حداکثری، دیگر مدارا پاسخگو نیست و باید سیاستهای تنبیهی جایگزین شود؛ چرا که کرونا بیماری فردی نیست، سختگیری و محرومیت درباره افرادی که درک درستی از ابتلا و انتقال بیماری در جامعه ندارند، در نهایت منجر به ایمنی بیشتر جامعه میشود.
اردشیر گراوند، جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی، در یادداشتی در روزنامه همشهری نوشت: «در قرون گذشته تاکنون هر اقدامی چه اجتماعی و فرهنگی و حتی بهداشتی، همواره موافقان و مخالفانی داشته است و حالا این تضادهای فکری درباره واکسیناسیون کرونا هم رقم خورده است.
نهتنها در ایران که شکلی متفاوت از این مسئله را در فرانسه، آلمان، سوئد و سایر کشورها هم میبینیم که با درگیریهایی بین موافقان و موافقان واکسن همراه شده است. البته واکسنهراسی و واکسنگریزی اتفاقی طبیعی است و اظهار نظرهای غیر کارشناسی در جامعه منجر به تقویت آن شده است. ارتباط مستقیمی هم به میزان سواد ندارد و در هر سطحی از جامعه، گروه یا افرادی نسبت به تزریق واکسن مقاومتهایی دارند. اما اتفاق خوبی که درباره واکسیناسیون کرونا افتاده این است که جمعیت موافقان نسبت به مخالفان بسیار بیشتر است و این مسئله میتواند منجر به درخواست اجرای سیاستهای تنبیهی برای مخالفان شود. یعنی جمعیت واکسنزده که در اکثریت هستند، میتوانند تقاضا کنند، افرادی که از واکسیناسیون سرباز میزنند، از دریافت خدمات اجتماعی محروم شوند.
البته در کشور ما بیشتر از مدل مدارا با این نوع تخلفات استفاده میشود؛ چرا که هنوز به درصد بالایی از واکسیناسیون در جامعه نرسیدهایم. مدت زمان کوتاهی است که عرضه واکسن به سطح مطلوبی رسیده اما در نهایت با رسیدن به اعداد تعیینشده برای واکسیناسیون حداکثری، دیگر مدارا پاسخگو نیست و باید سیاستهای تنبیهی جایگزین شود؛ چرا که کرونا بیماری فردی نیست، سختگیری و محرومیت درباره افرادی که درک درستی از ابتلا و انتقال بیماری در جامعه ندارند، در نهایت منجر به ایمنی بیشتر جامعه میشود.
بر این اساس باید برای فردی که واکسن نمیزند و بیماری را منتقل میکند، مجازات بیشتری در نظر گرفت. البته کسانی هم هستند که نقشی عامدانه در دریافتنکردن واکسن ندارند و باید عوامل تأثیرگذار در جاماندن آنها را هم در نظر گرفت و شرایط را تسهیل کرد. در جامعه سالمندی ما افرادی هستند که از شیوع پاندمی از خانه خارج نشدهاند و این ترس هنوز با آنهاست. این افراد عمدتا برای تزریق واکسن هم از منزل خارج نشدند و برای حل مشکل آنها باید طرح واکسیناسیون خانهبهخانه اجرایی شود. درباره جامعه جوان و میانسال هم نوعی بیمبالاتی رقم خورده که معتقدند یا به کرونا مبتلا نمیشوند یا اگر مبتلا شوند، خطر جدی آنها را تهدید نمیکند. برای رفع این مشکل هم باید اتفاقی مشابه دوران تحصیل رقم بخورد.
شرط ورود به مدرسه واکسنزدن بود و در غیر این صورت شاید بخشی قابل توجهی از افراد واکسنهای آن دوران را دریافت نمیکردند. بر این اساس باید کمی صبر کرد تا واکسیناسیون داوطلبانه انجام شود و در نهایت برای آن دسته از افرادی که قصد مراجعه برای تزریق واکسن ندارند، سیاست تنبیهی موضوعی و موضعی در نظر گرفت. البته هیچوقت پوشش ۱۰۰درصدی واکسیناسیون رخ نمیدهد؛ چرا که درصدی از جامعه تن به تزریق واکسن نخواهند داد. بعید است در تمام کشورها پوشش واکسیناسیون به بالای ۸۰ درصد رسیده باشد، در حالت کلی ۱۵ درصد افراد جامعه، هرگز واکسن نمیزنند.
البته جامعه ایرانی نشان داده که در این گونه مناسبتها، مشارکت بالایی دارد، بنابراین احتمالا ما به پوشش بیش از ۹۰ درصد واکسیناسیون خواهیم رسید؛ مشروط بر این که سیاستهای سختگیرانه برای مخالفان واکسن در نظر گرفته شود.»
منبع: ايسنا
نهتنها در ایران که شکلی متفاوت از این مسئله را در فرانسه، آلمان، سوئد و سایر کشورها هم میبینیم که با درگیریهایی بین موافقان و موافقان واکسن همراه شده است. البته واکسنهراسی و واکسنگریزی اتفاقی طبیعی است و اظهار نظرهای غیر کارشناسی در جامعه منجر به تقویت آن شده است. ارتباط مستقیمی هم به میزان سواد ندارد و در هر سطحی از جامعه، گروه یا افرادی نسبت به تزریق واکسن مقاومتهایی دارند. اما اتفاق خوبی که درباره واکسیناسیون کرونا افتاده این است که جمعیت موافقان نسبت به مخالفان بسیار بیشتر است و این مسئله میتواند منجر به درخواست اجرای سیاستهای تنبیهی برای مخالفان شود. یعنی جمعیت واکسنزده که در اکثریت هستند، میتوانند تقاضا کنند، افرادی که از واکسیناسیون سرباز میزنند، از دریافت خدمات اجتماعی محروم شوند.
البته در کشور ما بیشتر از مدل مدارا با این نوع تخلفات استفاده میشود؛ چرا که هنوز به درصد بالایی از واکسیناسیون در جامعه نرسیدهایم. مدت زمان کوتاهی است که عرضه واکسن به سطح مطلوبی رسیده اما در نهایت با رسیدن به اعداد تعیینشده برای واکسیناسیون حداکثری، دیگر مدارا پاسخگو نیست و باید سیاستهای تنبیهی جایگزین شود؛ چرا که کرونا بیماری فردی نیست، سختگیری و محرومیت درباره افرادی که درک درستی از ابتلا و انتقال بیماری در جامعه ندارند، در نهایت منجر به ایمنی بیشتر جامعه میشود.
بر این اساس باید برای فردی که واکسن نمیزند و بیماری را منتقل میکند، مجازات بیشتری در نظر گرفت. البته کسانی هم هستند که نقشی عامدانه در دریافتنکردن واکسن ندارند و باید عوامل تأثیرگذار در جاماندن آنها را هم در نظر گرفت و شرایط را تسهیل کرد. در جامعه سالمندی ما افرادی هستند که از شیوع پاندمی از خانه خارج نشدهاند و این ترس هنوز با آنهاست. این افراد عمدتا برای تزریق واکسن هم از منزل خارج نشدند و برای حل مشکل آنها باید طرح واکسیناسیون خانهبهخانه اجرایی شود. درباره جامعه جوان و میانسال هم نوعی بیمبالاتی رقم خورده که معتقدند یا به کرونا مبتلا نمیشوند یا اگر مبتلا شوند، خطر جدی آنها را تهدید نمیکند. برای رفع این مشکل هم باید اتفاقی مشابه دوران تحصیل رقم بخورد.
شرط ورود به مدرسه واکسنزدن بود و در غیر این صورت شاید بخشی قابل توجهی از افراد واکسنهای آن دوران را دریافت نمیکردند. بر این اساس باید کمی صبر کرد تا واکسیناسیون داوطلبانه انجام شود و در نهایت برای آن دسته از افرادی که قصد مراجعه برای تزریق واکسن ندارند، سیاست تنبیهی موضوعی و موضعی در نظر گرفت. البته هیچوقت پوشش ۱۰۰درصدی واکسیناسیون رخ نمیدهد؛ چرا که درصدی از جامعه تن به تزریق واکسن نخواهند داد. بعید است در تمام کشورها پوشش واکسیناسیون به بالای ۸۰ درصد رسیده باشد، در حالت کلی ۱۵ درصد افراد جامعه، هرگز واکسن نمیزنند.
البته جامعه ایرانی نشان داده که در این گونه مناسبتها، مشارکت بالایی دارد، بنابراین احتمالا ما به پوشش بیش از ۹۰ درصد واکسیناسیون خواهیم رسید؛ مشروط بر این که سیاستهای سختگیرانه برای مخالفان واکسن در نظر گرفته شود.»
منبع: ايسنا