روز بیرونقی برای برازجان
ایسنا/بوشهر در دنیای امروز گرامیداشت تاریخ و فرهنگ شهرها بهانهای برای معرفی ظرفیتهای مختلف گردشگری، فرهنگی و مردمی هر جغرافیایی است. صد البته که در نهایت هدف متعالی از این دست جشنوارههای مناسبتی در کنار انگیزه های معنوی، جذب سرمایهگذار و گردشگر و در یک کلام «برندسازی» از شهرها است.
در ایران شهرهای تاریخی پیشگام این دست جشنواره ها هستند. از دهه های پیش که جشنواره های تابستانی کیش و قشم رونق داشت تا روز شیراز و اردبیل و اصفهان و… که هدف برگزارکنندگان جلب گردشگر و در نتیجه بهرهبرداری از گردش مالی حاصل از آن است.
در سالیان اخیر و با تصویب شورای اسلامی شهر برازجان، روز ۱۲ اسفند به نام «روز برازجان» انتخاب شد و هر ساله با تعیین ردیف بودجه از سوی این نهاد، برنامه هایی توسط کمیسیون فرهنگی شورای شهر و سازمان فرهنگی هنری شهرداری برازجان برگزار می شود.
نکته حائز اهمیت امّا اینجاست که در همه این سالها هیچ هدف خاصی جز گذران این مناسبت و تکرار مکررات مشاهده نشده است.
برنامههایی که نه در سطح ملی بلکه در سطح استان نیز بدون بازخورد و نمود مشخصی از اهداف پیشتر گفته شده، هرساله تکرار میشود. از سالهای گذشته تا کنون که برنامه های این روزِ موسوم به «روز برازجان» را مرور می کنیم چیزی جز دورهمی و خلاصه کردن برنامه ها به علایق و سلایق اطرافیان شورا و شهرداری نمیبینیم.
هیچکدام از برنامه ها و اجراها حتی با سایر برنامههای مشابه شهرستان هم قابل رقابت نبوده و نیستند. برنامه های دِمُده ای همچون «استندآپ کمدی» با گویش محلی که صرفا طنزش با اتکا به همان گویش محلی است نه محتوای ویژه آن، یا پخت هر ساله ی «للک» تا کنون هیچ دستاوردی برای برازجان و مردمش نداشته است.
اینکه به هر مناسبتی نوای فایز سر دهیم بدون اینکه لااقل این نواها را به گوش مخاطب غیر بومی برسانیم و اصالت آواهای بومی را بشناسانیم فایده ای در خور نخواهد داشت.
آواها و نواهای بومی در کنار آئین های سنتی جشن و عزا در صورت اجرا به شکلی که بتواند معرفی کننده قابلیت های فرهنگی و پیشینه ی مردم منطقه باشد می تواند ایده ای جذاب برای جلب گردشگر و رونق اقتصادی در بخش گردشگری باشد، اما متاسفانه از همین نکات و ایدههای دم دستی نیز غفلت شده است.
سلایق و علایق نسل امروز ایجاب میکند گردانندگان و تصمیم گیران فرهنگ و هنر شهر نیز قدری بهروزتر و امروزیتر مسائل را دنبال کنند. آنچه برای مخاطب سه دهه پیش جذابیت داشته لزوما امروز جاذب و گیرا نیست.
در گذر از وضعیت کرونایی امسال، در ادوار گذشته نیز نوآوری و خلاقیتی که تکانی به صنعت گردشگری در برازجان بدهد مشاهده نشده است، ضمن اینکه برنامههای مجازی روز برازجان حتی پخش اینترنتی درست و حسابی هم نداشت.
از دکوراسیون گرفته تا محتوای برنامه ها شما را به جُنگ های دهه ی هفتاد و آن فضای سرد و خشک حاکم بر آن سالها میبرد. محدود کردن امورات فرهنگی و مدنی به حلقه های خاص از اطرافیان برخی مسئولین و نمایندگان شورا باعث شده است در موارد بسیاری نه تنها درجا بزنیم که عقب گرد هم کنیم.
ردپای سلایق و ایده های تاریخ مصرف گذشته را در تمام جشن ها و مناسبت های سالهای اخیر که اتفاقا همگی از بودجه بیت المال تغذیه میکنند قابل مشاهده است.
گذشته از تک ستارهها و محدود درخشش های شخصی برخی هنرمندان و اهالی فرهنگ و هنر برازجان، سالهاست حاکم شدن این فضای فکری دستاوردی در سطح ملی برای شهر و مردمانش نداشته است. روزگاری قوی ترین گروه های هنری از تئاتر تا موسیقی در این شهر فعالیت داشتند که به دلیل همین نوع نگاه و همکاریهای تمام نشدنی با گروههایی خاص، کنار رفته و فراموش شدند.
تغییر نگاه متولیان و برنامه ریزان فرهنگی برای سالیان بعد و برگزاری جشن های این روز و مناسبت های آن ضروری است. تغییر در افق دید و برداشت ما از سلیقهی مخاطب. مخاطبی که در بارش بی امان «مِدیا» سلیقه و ذائقهاش به ثانیهای بند است قطعا از ایده های دو سه دهه قبل لذت چندانی نمی برد. آن هم مخاطبی که قرار است در یک جنگ تمام عیار اقتصادی برای رونق بخشیدن به گردشگری منطقه جذب کنیم.
انتهای پیام
منبع:ایسنا