«ایران زمانی میتواند از خطر شیوع گسترده ویروس رها شود که روزانه یک تا یکونیم میلیون دوز واکسن تزریق کند و همچنین بهسرعت ۷۰ تا ۸۰درصد جامعه واکسینه شوند. به موازات سرعت در واکسیناسیون، باید قوانین قرنطینهای که در این یکسال و نیم اجرا نشد، عملی و بر اجرای آن نظارت شود.»
روزنامه همشهری نوشت: «بالاترین میزان مرگهای کرونا در ایران، در شبانهروز گذشته ثبت شد؛ ۵۴۲ نفر در ۲۴ ساعت. در ۱۷ ماه گذشته این اولین بار است که میزان فوتیهای روزانه کرونا که به طور رسمی از سوی وزارت بهداشت اعلام میشود، روی این عدد قرار میگیرد. پیش از این در ۶ اردیبهشت امسال رکورد بالاترین موارد مرگ با ۴۹۶ نفر ثبت شده بود. آن روز میزان ابتلای روزانه ۲۱ هزار و ۲۶ نفر بود. حالا به فاصله ۱۰۵ روز رکورد جدیدی ثبت شده است. همه اینها در شرایطی است که با گذشت نزدیک به ۶ ماه از ورود اولین محموله واکسن کرونا تاکنون تنها ۳ میلیون و ۷۲ هزارو ۳۷۱ نفر هر دو دوز واکسن را دریافت کردهاند. آمار دوز اولیها هم ۱۲ میلیون و ۵۸۹ هزار و ۵۸۷ نفر است که به گفته متخصصان عفونی، با شیوع ویروس دلتا این میزان واکسیناسیون بسیار ناچیز است. پژوهشگران تاکید میکنند که تنها تزریق هر دو دوز واکسن میتواند مصونیت قابل توجهی ایجاد کند؛ نه تنها یک دوز. حالا همه از وضعیت پیشآمده نگراناند و چشمانداز روشنی از شیوع کرونا در هفتههای آینده ندارند.
تنها راه، اعمال قرنطینه واقعی است
ثبت بالاترین میزان فوتیهای کرونا در روز گذشته، مینو محرز، متخصص عفونی را هم نگران کرده است. او درباره افزایش تعداد مبتلایان و فوتیهای کرونا میگوید: «هماکنون وضعیت شیوع کرونا بسیار بد است و مراجعهها به بیمارستانها اغلب بهصورت خانوادگی است. با این همه اما به نظر میرسد مردم هنوز متوجه خطر واقعی که پیش روی جامعه است، نشدهاند. گروهی همچنان در عروسیها و دورهمیها شرکت میکنند، حتی استفاده از ماسک هم کمتر شده و در خیابان مردم زیادی دیده میشوند که بدون ماسک در کنار هم جمع شدهاند.»
او به روند واکسیناسیون هم انتقاد دارد: «واکسیناسیون دیرهنگام مشکل دیگری است که تأثیر زیادی در رسیدن ما به جایگاه کنونی دارد. گاهی شاهد هستیم که هیچ تخت و امکاناتی برای پاسخگویی به بیماران بدحال یا مراجعهکنندگان وجود ندارد.»
به گفته محرز «مجموع این عوامل در کنار نداشتن قرنطینه واقعی، امکان مقابله با بیماری در کشور را بسیار کم کرده است. در کنار همه اینها، سرعت انتقال واریانت دلتا هم فوقالعاده بالاست و گرفتاری قلب و ریه هم در آن بسیار بیشتر گزارش شده است.»
افزایش آمار فوتیها در شرایطی است که پیش از این اعلام شده بود، ۸۸ درصد فوتیهای کرونا سالمندان و افراد با بیماریهای زمینهای هستند، در حالی که واکسیناسیون این افراد از ابتدای سال آغاز شده اما تأثیری در آمارها نداشته است. محرز میگوید، در میان فوتیها، تمام ردههای سنی دیده میشود اما بیشتر افرادی هستند که حتی دوز اول را دریافت نکردهاند یا بیماری زمینهای دارند و فوت کردهاند: «هماکنون تعداد مبتلایان جوان که واکسن دریافت نکردهاند، زیاد است. از سوی دیگر، ایمنی واکسنها در برابر واریانت دلتا هم کمتر شده است.»
بر اساس اعلام محرز، پروتکلهای بهداشتی هنوز بهدرستی رعایت نمیشود و نظارتی هم بر اجرای آن نیست. البته در ایران هیچ وقت، قرنطینه به معنای واقعی اعمال نشده است، در حالی که تنها فوریت و راهکار مقابله با بیماری در حال حاضر قرنطینه واقعی است. در قرنطینه واقعی نباید به هیچکس اجازه تردد بیجا داده شود و افراد متخلف هم باید جریمه شوند.
این متخصص عفونی به خطرات برگزاری مراسم محرم بدون رعایت پروتکلها اشاره کرده و میگوید: با توجه به گرما و عرقکردن و گریه، افراد ماسکهایشان خیس میشود و آنها و اطرافیانشان را در معرض ابتلا قرار میدهد: «تنها راهکار باقیمانده رعایت دقیق پروتکلهاست. جای تعجب دارد که هنوز مردم از ما میپرسند میشود با ماسک به مهمانی رفت یا در عروسی شرکت کرد؟»
او میگوید: «حتی واکسیناسیون هم نمیتواند دلیلی بر استفادهنکردن از ماسک باشد و منجر شود تا افراد بهراحتی تردد کنند.»
محرز به نکته دیگری اشاره میکند و آن هم ابتلای دوباره کادر درمان به کروناست: «این افراد با وجود واکسیناسیون، دوباره مبتلا شدهاند، چون هیچ واکسنی نمیتواند واریانت دلتا را به طور کامل پوشش دهد. از سوی دیگر هم مدت زمان زیادی از واکسیناسیون این افراد گذشته است.»
به گفته او هماکنون هر اقدامی که میتواند منجر به کاهش تعداد فوتیها و قطع زنجیره شیوع شود، باید صورت بگیرد.
چرخه معیوب مدیریت کرونا ادامه دارد
با گذشت ۱۷ ماه از پاندمی کرونا اما همچنان مدیریت این بیماری با چرخه معیوبی مواجه است و برخی تأکید میکنند، کاسبی از کرونا دلیل ادامه روند فعلی است. این موضوع را حمید سوری، رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ هم مورد تأکید قرار میدهد و میگوید: «مشکل و راهکار مدیریت کرونا دست خودمان است و سرنوشت محتومی هم برای هیچ کشوری نوشته نشده که باید تا این میزان مرگ داشته باشیم. مدیریت اپیدمی، باید از سوی دولت و مردم صورت گیرد اما شاهد اقدام جدی برای مقابله با کرونا در کشور نیستیم. از ابتدای شیوع کرونا هیچ خواست و تعهدی برای حل مسئله وجود نداشته است.»
نماینده ویژه وزیر بهداشت در استان سیستان و بلوچستان اتفاقات رخداده در این استان برای مدیریت بیماری را هم شامل همین وضعیت میداند: «در این استان امور داخلی سروسامان داده شد اما همکاریهای لازم برای کنترل مرزها و ترددها صورت نگرفت و اکنون استانهای مجاور و متعاقب آن سایر استانهای کشور گرفتار این بحران شدهاند. مشکل اینجاست که با کنترل ضعیف در مرزها، وضعیت استان میتواند دوباره به قبل برگردد.»
به گفته سوری، سیستان و بلوچستان و مدیریت کرونا در آن الگویی است برای کل کشور؛ چرا که الگوبرداری از آن میتواند به حل بحران کمک کند: «با اصلاح فرایندهای بهداشتی و درمانی سعی کردیم این التهاب را کاهش دهیم. سپس سراغ تعیین نیازها و اولویتها رفتیم و برای هر کدام برنامهای نوشتیم و حوزههای درمان از مدیریت ترخیص تا استفاده از داروها، تامین اکسیژن و حتی بخش خصوصی را وارد میدان کردیم. در حوزه بهداشت، بیماریابی فعال انجام دادیم و در بحث واکسیناسیون هم اقدام حداکثری شکل گرفت. هماکنون در این استان حدود ۶۵درصد افراد پرخطر واکسینه شدند و این اتفاق در ۳ تا ۴ هفته رخ داد که اقدام ارزشمندی است. در حالی که مقاومت برای واکسیناسیون در این منطقه بالا و در برخی مناطق زیر ۲۰ درصد بود اما مجموعهای از اقدامات آموزشی و فرهنگی، ایجاد تیمهای فعال و تیمهای سیار در سطح استان، تقویت مراکز واکسیناسیون در مراکز فقیرنشین این اتفاق را رقم زد.»
به گفته این مسئول، این اقدامات را میتوانستند در سایر استانها هم اعمال کنند، تا اپیدمی کنترل شود: «شاخص مرگ و بستری در این استان، بهسرعت پایین آمده و ۵۰ درصد تختهای بیمارستان خالی است. در چند روز اخیر به طور متوسط آمار ۱۰ تا ۱۲ فوتی روزانه ثبت شده که در مقایسه با آمار کل کشور دستاورد قابل توجهی است.»
سوری امیدوار است که دولت جدید از ظرفیتهای موجود بیشترین استفاده را داشته باشد و ساختارهای مدیریتی و سیاسی باعث نشود هزینههای تحمیلشده بحران کرونا را مردم با جان خودشان پرداخت کنند.
کادر درمان دیگر نمیتواند جوابگو باشد
او همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا بیماریابی در پیک پنجم کرونا کمتر شده و همین مسئله انتقال پرسرعت بیماری را تقویت کرده است، توضیح میدهد: «بیماریابی فعال الزاما از طریق تست انجام نمیشود و علائم و نشانههای بیماری باید در نظر گرفته شود. هر چند که در این باره هم عزم لازم وجود ندارد؛ چرا که وزارت بهداشت به تنهایی نمیتواند اقدامات جدی و وسیعی را انجام دهد. به این وزارتخانه نیروی انسانی، وسایل تردد، تجهیزات و امکانات هم داده نشد. تمام سازمانها باید کمک میکردند اما وارد میدان نشدند. تنها لطفشان به مدیریت کرونا نیمهفعالکردن ادارات و دورکاری کارمندانشان بود که نقش فعالی در مدیریت کرونا به شمار نمیرود. در مقابل اما بخش بهداشت و درمان بهویژه آنهایی که در خط مقدم مقابله با کرونا ماندهاند، جانشان را کف دستشان گذاشتهاند و ماههاست از جانشان برای نجات مردم گذشتهاند.»
به گفته او در سیستان و بلوچستان گروهی از نیروهای بخش درمان در نقاط دورافتاده شبانهروز فعالند اما تنها ۱۰ تا ۲۰ساعت اضافه حقوق میگیرند. از آن طرف در بسیاری از کلانشهرها کارمندانی که دورکار و دور از کرونا هستند، حقوقهایی با ساعتهای چندبرابری اضافهکار دریافت میکنند. او میگوید: «عدهای سود را بر تداوم پیکها و اپیدمی میبینند. ادامه اپیدمی یعنی آنها کمتر کار کنند و حقوق و مزایای بیشتری هم دریافت کنند. این مسئله بیعدالتی است و بخش بهداشت و درمان با نیروهای خسته و امکانات در حال استهلاک، دیگر نمیتواند جوابگو باشد.»
جابهجایی دولت، روند مدیریت کرونا را مختل کرده است
رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ وقفه در انتقال مسئولیتها و جابهجاییهای صورتگرفته در دولت را یکی دیگر از مشکلات فعلی مدیریت کرونا میداند: «در دوران انتقال دولت معمولا وقفهای در برنامهها صورت میگیرد و تا مدتها برخی از امور بلاتکلیف میماند. حالا در پیک پنجم کرونا ما دچار این وقفه شدهایم که شدت پیک را بیشتر کرده است؛ چراکه ویروس معطل انتخاب مسئولان نمیماند. ما از مدتها پیش باید این موضوع را در نظر میگرفتیم که برنامههای مدیریت کرونا نیاز به تداوم دارد. باید راهحلهایی برای مشکلی که اکنون گرفتارش هستیم، پیشنهاد میشد تا در فاصله انتخاب وزیر بهداشت دولت سیزدهم و زیرمجموعه وزارتخانه، حداقل انتقال مشکلات به رئیسجمهوری بهتر صورت میگرفت.»
سوری نگران سادهانگاری و رعایتنکردن پروتکلها، برقراری ترددها، تداوم همکارینکردن سازمانها و تکمیلنشدن واکسیناسیون عمومی است: «ما مقررات خوبی داریم اما اجرا نمیشود و ضمانت اجرایی هم ندارد. نظارت، پایش و ارزشیابی فعالیتها انجام نشده است؛ در حالی که پوشش واکسیناسیون حداکثری در تمام استانها باید آغاز شود. تصمیمگیری بدون در اختیار داشتن مستندات علمی خطاست. ما باید ضعفهای گذشته را شناسایی کنیم و برای آینده برنامهریزی داشته باشیم. ما نسخهای برای دولت سیزدهم با استفاده از تجاربی که در این مدت داشتیم، تهیه کردهایم، اما باید دید که در آینده تا چه میزان به این توصیهها عمل میشود.»
با اوجگیری دوباره کرونا، مطالبه برای اعمال محدودیتهای جدید و نجات جان مردم از این وضعیت، بالاتر رفته است. همایون سامهیح، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در پاسخ به این سؤال که چرا تاکنون مجلس ورود جدی به بیمدیریتی کرونا در کشور نداشته و با وجود بحران کنونی انتخاب هرچه زودتر وزیر بهداشت را خواستار نشده است، میگوید: «مجلس درگیر تأیید صلاحیت وزراست اما تأیید میکنم که باید زودتر درباره وضعیت مدیریتی بهداشت در کشور تصمیمگیری میشد. اما درباره آن چه گذشته است ما با مقام معظم رهبری و وزیر بهداشت نامهنگاری داشتیم. همچنین شکایت کمیسیون از رئیسجمهوری به دلیل عملکرد ضعیف ستاد مقابله با کرونا هم در حال پیگیری است. کمیسیون بهداشت مجلس، خواستار تعطیلی مدارس و جلوگیری از سفرها بود اما ما تنها نقش نظارتی داریم و اجرا بر عهده دولت است.»
او امیدوار است، سیاستهای دولت بعدی در تامین واکسن، قویتر و منسجمتر باشد: «وزیر بهداشت دولت قبل، آزادی عمل و استقلال کاملی نداشت. واردات واکسن نیز بهخوبی انجام نشد. البته نمیتوان تمام تقصیرها را به گردن دولت انداخت. تحریم و مشکلات خارجی هم تأثیرگذار بود. از سوی دیگر قرار بود واکسنهای داخلی زودتر به مرحله تولید برسد اما این اتفاق نیفتاد.»
این نماینده یکی از شرطهای بررسی صلاحیت وزیر بهداشت دولت سیزدهم را ارائه برنامه جدی و کارآمد در کنترل کرونا عنوان میکند: «اولویت اول ما از وزیر بهداشت، ارائه برنامه جدی برای کنترل بیماری است؛ هر چند که تمام این شرایط نیاز به جدیت و وجود انسجام در بدنه دولت دارد. اگر وزیر بهداشت استقلال عمل نداشته باشد، وضعیت به همین شکل ادامه خواهد داشت.»
او در ادامه تأکید میکند که کنترل کرونا بدتر از قبل شده است؛ هم عملکرد و مدیریت دولت ضعیف است و هم عملکرد مردم. در دوران اوج کرونا، نه تعطیلی اعمال شد و نه قرنطینهای. او میگوید که با تداوم سفرها حتی در دوره ممنوعیت تردد، بیشتر تمایل به گرفتن جریمه است تا جلوگیری از سفر رفتن مردم. مردم پول میدهند و سفرشان را ادامه میدهند. این نماینده، وضعیت ایران در مدیریت کرونا را ضعیفتر از سایر کشورها میداند: «بسیاری از کشورها با این که حدود ۴۰ درصد از جمعیتشان را واکسینه کردهاند اما تأکید شدیدی بر رعایت پروتکلها دارند. از سوی دیگر ورود هر شخص به اماکن عمومی با کد بهداشتی شخص که برایش ارسال شده صورت میگیرد. افراد باید یا تست منفی کرونا داشته باشند یا واکسینه شده باشند. اگر به هر دلیلی واکسن نزده باشند حق ورود به مراکز عمومی را ندارند. اما در ایران، مردم نه واکسن زدهاند و نه کنترل میشوند. بازار شلوغ و پرجمعیت است. واقعا عنان کرونا از دست همه خارج شده است و در رعایت پروتکلها سختگیری وجود ندارد.»
واکسیناسیون ضعیف؛ دلیل وضعیت کنونی
در این میان، مصطفی نوریزاده، عضو هیأت علمی دانشکده بیوتکنولوژی دارویی دانشگاه بولنت اجویت ترکیه، توضیحاتی درباره وضعیت کنونی شیوع کرونا در ایران میدهد. به گفته او «میزان فوتیهای یک شبانهروز اخیر در ایران حتی از فوتیهای هند هم بیشتر بود. در ایران ۵۴۲ نفر و در هند ۴۹۱ نفر جانباختند.»
او مهمترین دلیل برای رسیدن به چنین وضعیتی را ضعف در واکسیناسیون و عدم اعمال قرنطینه واقعی میداند: «تعداد زیادی از فوتیهای کرونا کسانی هستند که یا واکسن نزدهاند یا هر دو دوز را نزدهاند. اگر بخواهیم تأثیر واکسیناسیون را تا امروز بررسی کنیم باید به ۶ هفته قبل برگردیم و ببینیم آن زمان، چند نفر واکسینه شده بودند؟ با توجه به این که تأثیر ایمنی واکسن ۲ هفته بعد از دوز دوم خواهد بود، بنابراین اگر افرادی که این روزها جانشان را از دست میدهند، واکسن تزریق کرده بودند، الان تعداد فوتیهای ما کمتر بود. اما نکته اینجاست که چه کسی حاضر است، مسئولیت تأخیر در واکسیناسیون را بر عهده بگیرد؟»
نوریزاده میگوید: «تعداد بسیار اندکی از این افراد، ۲ هفته قبل دوز دوم واکسن را دریافت کردهاند و ۶ هفته قبلتر، دوز اول را. نکتهای که وجود دارد این است که در کشور ما فرهنگسازی در مورد واکسیناسیون و تأثیر زمانی ایمنی آن بسیار ضعیف بوده است. هنوز ۲۰ درصد افراد واجد شرایط، واکسینه نشدهاند؛ یعنی ۲۰درصد از پرریسکترین افراد. آنها یا از واکسن میترسند یا اعتمادی به آن ندارند.»
به گفته دانشیار دانشگاه سلامت و بیوتکنولوژیست، امروز تنها نزدیک به ۴ درصد از افراد جامعه، دوز دوم واکسن را دریافت کردهاند. این میزان واکسیناسیون بسیار کم است. بنابراین نمیتوان گفت که واکسیناسیون در کنترل پاندمی بیتأثیر بوده است؛ چرا که دیده میشود، کشورهایی که درصد بالایی از واکسیناسیون را انجام دادهاند، میزان فوتیهایشان بسیار کمتر از ایران است. روز گذشته در بریتانیا، ۱۰۳ نفر، در فرانسه ۳۲ نفر و در ایتالیا ۲۲ نفر جانباختند. این آمار در مقایسه با کشور ما بسیار کم است: «ایران زمانی میتواند از خطر شیوع گسترده ویروس رها شود که روزانه یک تا یکونیم میلیون دوز واکسن تزریق کند و همچنین بهسرعت ۷۰ تا ۸۰درصد جامعه واکسینه شوند. به موازات سرعت در واکسیناسیون، باید قوانین قرنطینهای که در این یکسال و نیم اجرا نشد، عملی و بر اجرای آن نظارت شود.»
او معتقد است که در این وضعیت تعطیلی کامل تأثیر زیادی بر کنترل بیماری ندارد: «در کشور ما تعطیلیها تنها بهانهای برای سفر رفتن و دورهمیهای بیشتر است. بنابراین تعطیلی تنها زمانی میتواند مؤثر باشد که قانون سختگیرانهای همراه با قاطعیت برای قرنطینه در نظر گرفته شود و افراد حتما در خانه بمانند.»
منبع: ايسنا
تنها راه، اعمال قرنطینه واقعی است
ثبت بالاترین میزان فوتیهای کرونا در روز گذشته، مینو محرز، متخصص عفونی را هم نگران کرده است. او درباره افزایش تعداد مبتلایان و فوتیهای کرونا میگوید: «هماکنون وضعیت شیوع کرونا بسیار بد است و مراجعهها به بیمارستانها اغلب بهصورت خانوادگی است. با این همه اما به نظر میرسد مردم هنوز متوجه خطر واقعی که پیش روی جامعه است، نشدهاند. گروهی همچنان در عروسیها و دورهمیها شرکت میکنند، حتی استفاده از ماسک هم کمتر شده و در خیابان مردم زیادی دیده میشوند که بدون ماسک در کنار هم جمع شدهاند.»
او به روند واکسیناسیون هم انتقاد دارد: «واکسیناسیون دیرهنگام مشکل دیگری است که تأثیر زیادی در رسیدن ما به جایگاه کنونی دارد. گاهی شاهد هستیم که هیچ تخت و امکاناتی برای پاسخگویی به بیماران بدحال یا مراجعهکنندگان وجود ندارد.»
به گفته محرز «مجموع این عوامل در کنار نداشتن قرنطینه واقعی، امکان مقابله با بیماری در کشور را بسیار کم کرده است. در کنار همه اینها، سرعت انتقال واریانت دلتا هم فوقالعاده بالاست و گرفتاری قلب و ریه هم در آن بسیار بیشتر گزارش شده است.»
افزایش آمار فوتیها در شرایطی است که پیش از این اعلام شده بود، ۸۸ درصد فوتیهای کرونا سالمندان و افراد با بیماریهای زمینهای هستند، در حالی که واکسیناسیون این افراد از ابتدای سال آغاز شده اما تأثیری در آمارها نداشته است. محرز میگوید، در میان فوتیها، تمام ردههای سنی دیده میشود اما بیشتر افرادی هستند که حتی دوز اول را دریافت نکردهاند یا بیماری زمینهای دارند و فوت کردهاند: «هماکنون تعداد مبتلایان جوان که واکسن دریافت نکردهاند، زیاد است. از سوی دیگر، ایمنی واکسنها در برابر واریانت دلتا هم کمتر شده است.»
بر اساس اعلام محرز، پروتکلهای بهداشتی هنوز بهدرستی رعایت نمیشود و نظارتی هم بر اجرای آن نیست. البته در ایران هیچ وقت، قرنطینه به معنای واقعی اعمال نشده است، در حالی که تنها فوریت و راهکار مقابله با بیماری در حال حاضر قرنطینه واقعی است. در قرنطینه واقعی نباید به هیچکس اجازه تردد بیجا داده شود و افراد متخلف هم باید جریمه شوند.
این متخصص عفونی به خطرات برگزاری مراسم محرم بدون رعایت پروتکلها اشاره کرده و میگوید: با توجه به گرما و عرقکردن و گریه، افراد ماسکهایشان خیس میشود و آنها و اطرافیانشان را در معرض ابتلا قرار میدهد: «تنها راهکار باقیمانده رعایت دقیق پروتکلهاست. جای تعجب دارد که هنوز مردم از ما میپرسند میشود با ماسک به مهمانی رفت یا در عروسی شرکت کرد؟»
او میگوید: «حتی واکسیناسیون هم نمیتواند دلیلی بر استفادهنکردن از ماسک باشد و منجر شود تا افراد بهراحتی تردد کنند.»
محرز به نکته دیگری اشاره میکند و آن هم ابتلای دوباره کادر درمان به کروناست: «این افراد با وجود واکسیناسیون، دوباره مبتلا شدهاند، چون هیچ واکسنی نمیتواند واریانت دلتا را به طور کامل پوشش دهد. از سوی دیگر هم مدت زمان زیادی از واکسیناسیون این افراد گذشته است.»
به گفته او هماکنون هر اقدامی که میتواند منجر به کاهش تعداد فوتیها و قطع زنجیره شیوع شود، باید صورت بگیرد.
چرخه معیوب مدیریت کرونا ادامه دارد
با گذشت ۱۷ ماه از پاندمی کرونا اما همچنان مدیریت این بیماری با چرخه معیوبی مواجه است و برخی تأکید میکنند، کاسبی از کرونا دلیل ادامه روند فعلی است. این موضوع را حمید سوری، رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ هم مورد تأکید قرار میدهد و میگوید: «مشکل و راهکار مدیریت کرونا دست خودمان است و سرنوشت محتومی هم برای هیچ کشوری نوشته نشده که باید تا این میزان مرگ داشته باشیم. مدیریت اپیدمی، باید از سوی دولت و مردم صورت گیرد اما شاهد اقدام جدی برای مقابله با کرونا در کشور نیستیم. از ابتدای شیوع کرونا هیچ خواست و تعهدی برای حل مسئله وجود نداشته است.»
نماینده ویژه وزیر بهداشت در استان سیستان و بلوچستان اتفاقات رخداده در این استان برای مدیریت بیماری را هم شامل همین وضعیت میداند: «در این استان امور داخلی سروسامان داده شد اما همکاریهای لازم برای کنترل مرزها و ترددها صورت نگرفت و اکنون استانهای مجاور و متعاقب آن سایر استانهای کشور گرفتار این بحران شدهاند. مشکل اینجاست که با کنترل ضعیف در مرزها، وضعیت استان میتواند دوباره به قبل برگردد.»
به گفته سوری، سیستان و بلوچستان و مدیریت کرونا در آن الگویی است برای کل کشور؛ چرا که الگوبرداری از آن میتواند به حل بحران کمک کند: «با اصلاح فرایندهای بهداشتی و درمانی سعی کردیم این التهاب را کاهش دهیم. سپس سراغ تعیین نیازها و اولویتها رفتیم و برای هر کدام برنامهای نوشتیم و حوزههای درمان از مدیریت ترخیص تا استفاده از داروها، تامین اکسیژن و حتی بخش خصوصی را وارد میدان کردیم. در حوزه بهداشت، بیماریابی فعال انجام دادیم و در بحث واکسیناسیون هم اقدام حداکثری شکل گرفت. هماکنون در این استان حدود ۶۵درصد افراد پرخطر واکسینه شدند و این اتفاق در ۳ تا ۴ هفته رخ داد که اقدام ارزشمندی است. در حالی که مقاومت برای واکسیناسیون در این منطقه بالا و در برخی مناطق زیر ۲۰ درصد بود اما مجموعهای از اقدامات آموزشی و فرهنگی، ایجاد تیمهای فعال و تیمهای سیار در سطح استان، تقویت مراکز واکسیناسیون در مراکز فقیرنشین این اتفاق را رقم زد.»
به گفته این مسئول، این اقدامات را میتوانستند در سایر استانها هم اعمال کنند، تا اپیدمی کنترل شود: «شاخص مرگ و بستری در این استان، بهسرعت پایین آمده و ۵۰ درصد تختهای بیمارستان خالی است. در چند روز اخیر به طور متوسط آمار ۱۰ تا ۱۲ فوتی روزانه ثبت شده که در مقایسه با آمار کل کشور دستاورد قابل توجهی است.»
سوری امیدوار است که دولت جدید از ظرفیتهای موجود بیشترین استفاده را داشته باشد و ساختارهای مدیریتی و سیاسی باعث نشود هزینههای تحمیلشده بحران کرونا را مردم با جان خودشان پرداخت کنند.
کادر درمان دیگر نمیتواند جوابگو باشد
او همچنین در پاسخ به این سؤال که چرا بیماریابی در پیک پنجم کرونا کمتر شده و همین مسئله انتقال پرسرعت بیماری را تقویت کرده است، توضیح میدهد: «بیماریابی فعال الزاما از طریق تست انجام نمیشود و علائم و نشانههای بیماری باید در نظر گرفته شود. هر چند که در این باره هم عزم لازم وجود ندارد؛ چرا که وزارت بهداشت به تنهایی نمیتواند اقدامات جدی و وسیعی را انجام دهد. به این وزارتخانه نیروی انسانی، وسایل تردد، تجهیزات و امکانات هم داده نشد. تمام سازمانها باید کمک میکردند اما وارد میدان نشدند. تنها لطفشان به مدیریت کرونا نیمهفعالکردن ادارات و دورکاری کارمندانشان بود که نقش فعالی در مدیریت کرونا به شمار نمیرود. در مقابل اما بخش بهداشت و درمان بهویژه آنهایی که در خط مقدم مقابله با کرونا ماندهاند، جانشان را کف دستشان گذاشتهاند و ماههاست از جانشان برای نجات مردم گذشتهاند.»
به گفته او در سیستان و بلوچستان گروهی از نیروهای بخش درمان در نقاط دورافتاده شبانهروز فعالند اما تنها ۱۰ تا ۲۰ساعت اضافه حقوق میگیرند. از آن طرف در بسیاری از کلانشهرها کارمندانی که دورکار و دور از کرونا هستند، حقوقهایی با ساعتهای چندبرابری اضافهکار دریافت میکنند. او میگوید: «عدهای سود را بر تداوم پیکها و اپیدمی میبینند. ادامه اپیدمی یعنی آنها کمتر کار کنند و حقوق و مزایای بیشتری هم دریافت کنند. این مسئله بیعدالتی است و بخش بهداشت و درمان با نیروهای خسته و امکانات در حال استهلاک، دیگر نمیتواند جوابگو باشد.»
جابهجایی دولت، روند مدیریت کرونا را مختل کرده است
رئیس کمیته کشوری اپیدمیولوژی کووید-۱۹ وقفه در انتقال مسئولیتها و جابهجاییهای صورتگرفته در دولت را یکی دیگر از مشکلات فعلی مدیریت کرونا میداند: «در دوران انتقال دولت معمولا وقفهای در برنامهها صورت میگیرد و تا مدتها برخی از امور بلاتکلیف میماند. حالا در پیک پنجم کرونا ما دچار این وقفه شدهایم که شدت پیک را بیشتر کرده است؛ چراکه ویروس معطل انتخاب مسئولان نمیماند. ما از مدتها پیش باید این موضوع را در نظر میگرفتیم که برنامههای مدیریت کرونا نیاز به تداوم دارد. باید راهحلهایی برای مشکلی که اکنون گرفتارش هستیم، پیشنهاد میشد تا در فاصله انتخاب وزیر بهداشت دولت سیزدهم و زیرمجموعه وزارتخانه، حداقل انتقال مشکلات به رئیسجمهوری بهتر صورت میگرفت.»
سوری نگران سادهانگاری و رعایتنکردن پروتکلها، برقراری ترددها، تداوم همکارینکردن سازمانها و تکمیلنشدن واکسیناسیون عمومی است: «ما مقررات خوبی داریم اما اجرا نمیشود و ضمانت اجرایی هم ندارد. نظارت، پایش و ارزشیابی فعالیتها انجام نشده است؛ در حالی که پوشش واکسیناسیون حداکثری در تمام استانها باید آغاز شود. تصمیمگیری بدون در اختیار داشتن مستندات علمی خطاست. ما باید ضعفهای گذشته را شناسایی کنیم و برای آینده برنامهریزی داشته باشیم. ما نسخهای برای دولت سیزدهم با استفاده از تجاربی که در این مدت داشتیم، تهیه کردهایم، اما باید دید که در آینده تا چه میزان به این توصیهها عمل میشود.»
با اوجگیری دوباره کرونا، مطالبه برای اعمال محدودیتهای جدید و نجات جان مردم از این وضعیت، بالاتر رفته است. همایون سامهیح، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس، در پاسخ به این سؤال که چرا تاکنون مجلس ورود جدی به بیمدیریتی کرونا در کشور نداشته و با وجود بحران کنونی انتخاب هرچه زودتر وزیر بهداشت را خواستار نشده است، میگوید: «مجلس درگیر تأیید صلاحیت وزراست اما تأیید میکنم که باید زودتر درباره وضعیت مدیریتی بهداشت در کشور تصمیمگیری میشد. اما درباره آن چه گذشته است ما با مقام معظم رهبری و وزیر بهداشت نامهنگاری داشتیم. همچنین شکایت کمیسیون از رئیسجمهوری به دلیل عملکرد ضعیف ستاد مقابله با کرونا هم در حال پیگیری است. کمیسیون بهداشت مجلس، خواستار تعطیلی مدارس و جلوگیری از سفرها بود اما ما تنها نقش نظارتی داریم و اجرا بر عهده دولت است.»
او امیدوار است، سیاستهای دولت بعدی در تامین واکسن، قویتر و منسجمتر باشد: «وزیر بهداشت دولت قبل، آزادی عمل و استقلال کاملی نداشت. واردات واکسن نیز بهخوبی انجام نشد. البته نمیتوان تمام تقصیرها را به گردن دولت انداخت. تحریم و مشکلات خارجی هم تأثیرگذار بود. از سوی دیگر قرار بود واکسنهای داخلی زودتر به مرحله تولید برسد اما این اتفاق نیفتاد.»
این نماینده یکی از شرطهای بررسی صلاحیت وزیر بهداشت دولت سیزدهم را ارائه برنامه جدی و کارآمد در کنترل کرونا عنوان میکند: «اولویت اول ما از وزیر بهداشت، ارائه برنامه جدی برای کنترل بیماری است؛ هر چند که تمام این شرایط نیاز به جدیت و وجود انسجام در بدنه دولت دارد. اگر وزیر بهداشت استقلال عمل نداشته باشد، وضعیت به همین شکل ادامه خواهد داشت.»
او در ادامه تأکید میکند که کنترل کرونا بدتر از قبل شده است؛ هم عملکرد و مدیریت دولت ضعیف است و هم عملکرد مردم. در دوران اوج کرونا، نه تعطیلی اعمال شد و نه قرنطینهای. او میگوید که با تداوم سفرها حتی در دوره ممنوعیت تردد، بیشتر تمایل به گرفتن جریمه است تا جلوگیری از سفر رفتن مردم. مردم پول میدهند و سفرشان را ادامه میدهند. این نماینده، وضعیت ایران در مدیریت کرونا را ضعیفتر از سایر کشورها میداند: «بسیاری از کشورها با این که حدود ۴۰ درصد از جمعیتشان را واکسینه کردهاند اما تأکید شدیدی بر رعایت پروتکلها دارند. از سوی دیگر ورود هر شخص به اماکن عمومی با کد بهداشتی شخص که برایش ارسال شده صورت میگیرد. افراد باید یا تست منفی کرونا داشته باشند یا واکسینه شده باشند. اگر به هر دلیلی واکسن نزده باشند حق ورود به مراکز عمومی را ندارند. اما در ایران، مردم نه واکسن زدهاند و نه کنترل میشوند. بازار شلوغ و پرجمعیت است. واقعا عنان کرونا از دست همه خارج شده است و در رعایت پروتکلها سختگیری وجود ندارد.»
واکسیناسیون ضعیف؛ دلیل وضعیت کنونی
در این میان، مصطفی نوریزاده، عضو هیأت علمی دانشکده بیوتکنولوژی دارویی دانشگاه بولنت اجویت ترکیه، توضیحاتی درباره وضعیت کنونی شیوع کرونا در ایران میدهد. به گفته او «میزان فوتیهای یک شبانهروز اخیر در ایران حتی از فوتیهای هند هم بیشتر بود. در ایران ۵۴۲ نفر و در هند ۴۹۱ نفر جانباختند.»
او مهمترین دلیل برای رسیدن به چنین وضعیتی را ضعف در واکسیناسیون و عدم اعمال قرنطینه واقعی میداند: «تعداد زیادی از فوتیهای کرونا کسانی هستند که یا واکسن نزدهاند یا هر دو دوز را نزدهاند. اگر بخواهیم تأثیر واکسیناسیون را تا امروز بررسی کنیم باید به ۶ هفته قبل برگردیم و ببینیم آن زمان، چند نفر واکسینه شده بودند؟ با توجه به این که تأثیر ایمنی واکسن ۲ هفته بعد از دوز دوم خواهد بود، بنابراین اگر افرادی که این روزها جانشان را از دست میدهند، واکسن تزریق کرده بودند، الان تعداد فوتیهای ما کمتر بود. اما نکته اینجاست که چه کسی حاضر است، مسئولیت تأخیر در واکسیناسیون را بر عهده بگیرد؟»
نوریزاده میگوید: «تعداد بسیار اندکی از این افراد، ۲ هفته قبل دوز دوم واکسن را دریافت کردهاند و ۶ هفته قبلتر، دوز اول را. نکتهای که وجود دارد این است که در کشور ما فرهنگسازی در مورد واکسیناسیون و تأثیر زمانی ایمنی آن بسیار ضعیف بوده است. هنوز ۲۰ درصد افراد واجد شرایط، واکسینه نشدهاند؛ یعنی ۲۰درصد از پرریسکترین افراد. آنها یا از واکسن میترسند یا اعتمادی به آن ندارند.»
به گفته دانشیار دانشگاه سلامت و بیوتکنولوژیست، امروز تنها نزدیک به ۴ درصد از افراد جامعه، دوز دوم واکسن را دریافت کردهاند. این میزان واکسیناسیون بسیار کم است. بنابراین نمیتوان گفت که واکسیناسیون در کنترل پاندمی بیتأثیر بوده است؛ چرا که دیده میشود، کشورهایی که درصد بالایی از واکسیناسیون را انجام دادهاند، میزان فوتیهایشان بسیار کمتر از ایران است. روز گذشته در بریتانیا، ۱۰۳ نفر، در فرانسه ۳۲ نفر و در ایتالیا ۲۲ نفر جانباختند. این آمار در مقایسه با کشور ما بسیار کم است: «ایران زمانی میتواند از خطر شیوع گسترده ویروس رها شود که روزانه یک تا یکونیم میلیون دوز واکسن تزریق کند و همچنین بهسرعت ۷۰ تا ۸۰درصد جامعه واکسینه شوند. به موازات سرعت در واکسیناسیون، باید قوانین قرنطینهای که در این یکسال و نیم اجرا نشد، عملی و بر اجرای آن نظارت شود.»
او معتقد است که در این وضعیت تعطیلی کامل تأثیر زیادی بر کنترل بیماری ندارد: «در کشور ما تعطیلیها تنها بهانهای برای سفر رفتن و دورهمیهای بیشتر است. بنابراین تعطیلی تنها زمانی میتواند مؤثر باشد که قانون سختگیرانهای همراه با قاطعیت برای قرنطینه در نظر گرفته شود و افراد حتما در خانه بمانند.»
منبع: ايسنا