بین المللسیاسی

ریسک بزرگ عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو برای آمریکا

ریسک بزرگ عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو برای آمریکا

لوید آستین، وزیر دفاع آمریکا گفته است، اوکراین و گرجستان برای ورود به ناتو “درهایی باز” در پیش رو دارند و “هیچ کشور ثالثی حق وتو در قبال تصمیم گیری‌ها در خصوص جذب عضو در ناتو” را ندارد.

 ساشا گلیزر،‌ تحلیلگر انستیتوی “اولویتهای دفاعی” در بیزینس اینسایدر نوشت: از آنجا که هر دو کشور از اهداف  تجاوزگری‌های روسیه بوده‌اند ، همبستگی آنها با اوکراین و گرجستان طبیعی است – اما پیشنهاد دادن عضویت در ناتو به آنها یک سیاست فوق العاده خطرناک و زیانبار است که منافع ملی آمریکا را تامین نمی‌کند.

سیاست دفاعی آمریکا در قبال گسترش دادن ناتو به جای آنکه توقع تقویت امنیت مردم آمریکا را تامین کند، خطر کشاندن آمریکا به جنگ با روسیه را افزایش می‌دهد. پیشنهاد کردن عضویت در ناتو به اوکراین یا گرجستان خطر شروع یک جنگ بزرگ بین  ناتو و روسیه را افزایش می‌دهد.

در صورت وقوع حمله پس از پذیرش رسمی اوکراین یا گرجستان در ناتو، بند پنجم منشور این ائتلاف از نظر قانونی آمریکا را ملزم به مداخله نظامی در قبال وضعیت می‌کند. چنین سناریویی می‌تواند به سرعت به سطح درگیری هسته‌ای برسد و ضروری است که پیامدهای مخرب احتمالی گسترش ناتو صادقانه ارزیابی شوند.

متأسفانه ، اظهارات آستین صرفا جدیدترین نمونه از کوتاهی سیاستگذاران آمریکا در پذیرش واقعیت ژئوپلیتیک اروپای شرقی است.

اجلاس ناتو در سال ۲۰۰۸ در بخارست نقطه عطف مهمی برای امنیت اروپا بود. در آنجا به طور رسمی اعلام شد که اوکراین و گرجستان سرانجام عضو این ائتلاف خواهند شد.

سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه در پاسخ به این تحول به خبرنگاران گفت: ما تمام تلاش خود را می‌کنیم تا از پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو جلوگیری کرده و اجازه به تشدید جدی تنش در روابطمان با ائتلاف و همسایگان خود به شکلی اجتناب ناپذیر ندهیم.

سایر مقامات عالی رتبه روسیه حتی فراتر رفتند و یک ژنرال روس گفت: روسیه در راستای تضمین منافع خود در مرزهایش به روشنی اقدام می‌کند. این اقدامات تنها شامل گام‌های نظامی نخواهند بود، بلکه گام‌هایی مشخصا متفاوت هم اتخاذ خواهد شد.

به عبارت دیگر، مسکو صراحتا اعلام کرد که ورود هر کدام از این کشورها به ائتلاف عبور از «خط قرمز» محسوب می‌شود و آماده است تا از همه جنبه‌های قدرتش، از جمله مداخله نظامی در راستای حفظ این خط قرمز استفاده کند.

روسیه به وعده خود عمل کرد. در سال ۲۰۰۸ این کشور با گرجستان جنگی پنج روزه داشت و در نتیجه آن عملاً مناطق جدایی طلب آبخازیا و اوستیای جنوبی را در کنترل گرفت. در سال ۲۰۱۴ نیز روسیه کریمه را ضمیمه و از جدایی طلبان طرفدار روسیه در شرق اوکراین حمایت نظامی کرد.

مسکو عملا در هر دو کشور مناطقی حائل ایجاد کرد که مرزهای روسیه را از مرزهای قلمرو دولت‌های تحت حمایت غرب در این کشورها جدا می‌کنند. همچنین مسکو با حیله گری تضمین کرده است که هر دو درگیری منجمد باقی بمانند و به این ترتیب از تهدید تشدید بیشتر درگیری به عنوان مانعی بالقوه و جلوگیری کننده از پیوستن به ناتو استفاده می‌کند.

آمریکایی‌ها تنها لازم است به تاریخ خود نگاه کنند تا بفهمند چرا روسیه اینگونه رفتار کرده است. آمریکا دکترین موسوم به «دکترین مونرو» را در اوایل دهه ۱۸۰۰ برقرار و ادعا کرد هرگونه مداخله قدرت‌های اروپایی در نیمکره غربی به عنوان اقدامی خصمانه علیه آمریکا تلقی می‌شود.

در پایان قرن نوزدهم ، آمریکا با موفقیت تمام قدرت‌های بزرگ دیگر را کنار زده و خودش را به عنوان هژمون منطقه‌ای دنیای جدید معرفی کرد. هنگامی که اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال ۱۹۶۲ با استقرار تجهیزات نظامی در فاصله ۹۰ مایلی ساحل فلوریدا جایگاه آمریکا را به چالش کشید ، جهان به آستانه آخرالزمان هسته‌ای رسید.

اگر آمریکا چنین رفتاری را تحمل نمی‌کند، چرا دولت بایدن معتقد است که گسترش ناتو – و در نتیجه حضور نیروهای آمریکایی – در نزدیکی مرزهای روسیه از نظر مسکو خوشایند است؟

امید دادن به کی‌یف و تفلیس مبنی بر اینکه ناتو از آنها دفاع خواهد کرد نیز در بردارنده خطری اخلاقی است. به این ترتیب رهبران اوکراین و گرجستان به جای اعمال سازش‌های سیاسی دشواری که برای پایان دادن به درگیری‌هایشان لازم هستند، انگیزه پیدا می‌کنند تا با اتخاذ موضع سرسختانه علیه مسکو، بار امنیتی خود را بر دوش آمریکا بیندازند.

این امر تنش‌های میان آمریکا و روسیه را تشدید می‌کند و به نفع مردم عادی اوکراین و گرجستان که احتمالاً بیشترین فشار را از بابت درگیری مجدد متحمل می‌شوند، نیست.

واقعیت این است که مسکو جلوگیری از پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو را جزو منافع استراتژیک اصلی‌اش می‌داند. بنابراین روسیه برای رسیدن به این هدف تلاش زیادی خواهد کرد. دولت بایدن باید به این نتیجه برسد که دو کشوری که اهمیت ژئوپلیتیک چندانی ندارند ارزش راه انداختن جنگ جهانی سوم را ندارند.

همچنان که آمریکا تمرکزش را روی تهدید استراتژیک بزرگ چین می‌گذارد ، عاقلانه است که سیاستگذاران آمریکایی به دنبال تنش‌زدایی با روسیه بروند. چنین تلاشی با کنار گذاشتن مساله عضویت اوکراین و گرجستان در ناتو آغاز می‌شود.

منبع: ايسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *