زینب؛ پیامرسان کربلا، دختری به غرایی کلام پدر
حضرت زینب (س) پس از واقعه عاشورا با سخنرانیهای خود، یزید و یزیدیان را رسوا کرد و زنجانیها در یازدهم محرم به پاسداشت این کار، آیین دسته عزاداری یومالزینب را برگزار میکنند.
آفتاب به میانه آسمان رسیده است. در سرزمین کربلا خون شهدا زمین و آسمان را به رنگ سرخ درآورده، جنایت و شقاوتهایی توسط برخی انسانها انجام شد که گویی خدا در قلب آنان کمترین عطوفت و رحمتی قرار نداده است. مگر میشود سر کسی را هنگام صحبت کردن از قفا برید، مگر میشود پاسخ آب برای نوزادی را با تیر سه شعبه جواب داد، چه شد که اشقیا کشتن علیاکبر را خونخواهی بدر دانسته و خوشحالی کردند؛ او که به لحاظ صورت و سیرت، شبیهترین انسانها به پیامبر رحمت بود.
حسینبنعلی (ع) بر زمین افتاد ولی هنوز جان در بدن داشت که به خیمهها برای غارت حمله شد؛ آنان برای به دست آوردن غنیمتی بیشتر از یکدیگر سبقت میگرفتند. حتی سرتاسری (نوعی لباس که بر روی دیگر لباسها پوشیده میشود) را از سرزنان برداشتند. غارت که تمام شد، خیمهها را آتش زدند و زنان را با سر و روی باز و برهنه و با ناله و گریه به اسارت گرفتند و چون زنان از قتلگاه عبور کردند، با دیدن پشته کشتهها، ناله و فریاد برآوردند و بر صورتشان زدند. (۱)
وقایع و روزها از پی هم گذشت؛ اسرا به دربار یزید رسیدند. یزید در این مجلس با خواندن اشعاری میگفت: «کاشکی پدران بدریام میدیدند که چهسان اصابت نیزهها خزرجیان را نابود ساخت تا از شادی هلهله میکردند و صورتشان چون ماه میشکافت و میگفتند یزید دست مریزاد و چون بزرگان آنان را کشتیم و با کشتههای بدر مقایسه کردیم، دیدیم که دیگر خون طلب نداریم». (۲) اینجا بود که زینب (س) برخاست و سخن گفت؛ گویی که زبان غرای علی (ع) در دهانش است.
سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر (ص) و همه خاندان او باد. راست گفت خدای سبحانه که فرمود: «سزای کسانی که مرتکب کار زشت شدند، زشتی است، آنان که آیات خدا را تکذیب کردند و به آنها استهزاء نمودند». ای یزید آیا گمان میبری اینکه اطراف زمین و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شدهای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو میچرخد، و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهستهتر. آیا فراموش کردهای قول خداوند متعال را «گمان نکنند آنان که کافر گشتهاند این که ما آنها را مهلت میدهیم به نفع و خیر آنان است، بلکه ایشان را مهلت میدهیم تا گناه بیشتر کنند و آنان را عذابی باشد، دردناک»
چه سخت و دشوار است که نجیبانی که لشکر خداوندند، به دست طلقاء (آزادشدگان) که حزب شیطانند، کشته گردند و خون ما از دستهایشان بریزد، و دهان ایشان از گوشت ما بدوشد و آن جسدهای پاک و پاکیزه را گرگهای بیابان سرکشی کنند. ای یزید! اگر امروز ما را غنیمت خود دانستی، زود باشد که این غنیمت موجب غرامت (ضرر) تو گردد، در هنگامی که نیابی مگر آنچه را که از پیش فرستادهای نیست. از بندگان ستمکننده، به خدا شکایت میکنیم و بر او اعتماد مینماییم. (۳)
زینب سخن گفت و یزید و یزیدیان را رسوا کرد. او گفت که در کربلا چیزی جز زیبایی ندیده است. او که پدر و مادر، برادران و پسرانش را در راه خدا از دست داده بود، در برابر ظلم قامت راست کرد، از امام زمان خود، امام سجاد (ع) حمایت کرد و پیام عاشورا را به گوش همگان رساند. او الگویی شد برای هر زن و مرد آزادیخواهی در جهان.
هر ساله، یک روز پس از واقعه جانسوز عاشورا، عاشقان و محبان اهلبیت (ع) برای بزرگداشت رشادتهای بانوی دو عالم، زینب کبری (س) و پاسداشت اثرگذاری این شخصیت بیبدیل پس از واقعه کربلا، با تجمع در مسجد زینبیه در قالب یک دسته هماهنگ و با دستهایی بر سر، در حالی که رجزخوانی میکنند به سمت امامزاده سید ابراهیم (ع) زنجان حرکت میکردند. این روز که در زنجان به یومالزینب معروف و عهد دوباره مردم ولایتمدار زنجان برای تدوام راه عاشوراییان است؛ ولی حال دو سال است که این آیین به علت شیوع بیماری کرونا برگزار نمیشود.
امروز یومالزینب است، روزی که زینب، قهرمان درد نام میگیرد. امروز صبر از دست صبر زینب خسته است. مردانگی در رکاب او، درس جوانمردی میآموزد. زینب جان مگو که در آن جا بر شما چه رفت، مگو که دشمنانتان چه کردند و دوستانتان چه. آری ای پیامبر انقلاب حسین! ما میدانیم، ما همه را شنیدهایم، تو پیام کربلا را، پیام شهیدان را به درستی گذاردهای …
بانوی من، زنان این سرزمین در هنگامه بلا و مصیبت نام تو را بر زبان آورده و از تو مدد میجویند و امروز همه زینبیون زنجانی، هر خانه را یک حسینیه و زینبیه کرده تا نگذارند پرچم عاشورا بر زمین بماند. زینب؛ دختر بانوی آب و آیینه با پیکرهای بیسر وداع کن و بر سرهای روی نیزه صبر. همه ما منتظر منتقم هستیم …
گفتنی است، مسجد زینبیه اعظم زنجان محل تجمع عاشقان خاندان عصمت و طهارت (ع) و مشتاقان حقیقت است. آنانی که همه ساله روز یازدهم محرم در قالب دسته عزاداری زینبیه اعظم زنجان، زیر بیرقهای رنگی این مسجد گردهم میآیند تا بر مصیبت زینب کبری (س)؛ دخت علی مرتضی بگریند و پیام قیام کربلا را که نسل به نسل، سینه به سینه نقل شده را بر خیابانهای این شهر فریاد کنند.
مسجد زینبیه اعظم زنجان که یکی از مهمترین اماکن مذهبی این شهر محسوب میشود، همه ساله در ایام محرم پذیرای خیل عاشقان اباعبداللهالحسین (ع) از سراسر کشور و حتی جهان است و بزرگترین و معروفترین دسته عزاداری این مسجد، روز یازدهم محرم برگزار میشود.
قدمت این مکان مقدس به بیش از ۴۰۰ سال رسیده و از جمله مساجد باستانی در استان زنجان محسوب میشود و بنا به گفته برخی پیشکسوتان و همسایگان محل مسجد زینبیه زنجان، قبلاً به صورت باغی سرشار از گلهای محمدی بوده است و صاحب این ملک که اغلب اوقات متوجه صدای یازینب یازینب، توام با گریه و شیون میشده، تصمیم میگیرد بخشی از باغ را به صورت تکیه که در آن سالها متداول و معمول بوده درآورد و نام آن را زینبیه بگذارد.
از زمان احداث تکیه در این باغ سرشار از گلهای محمدی، همه ساله مردم متدین و دردمند زنجان در ماههای محرم و صفر در آن جمع میشدند و به عزاداری و نوحهسرایی میپرداختند و این در حالی بود که همه هزینههای تکیه نیز تا زمان حیات صاحب باغ، توسط وی تامین و پرداخت میشد.
۱. لهوف، ترجمه کامل با توضیح اصطلاحات و اعلام قتل به ضمیمه فرجام قتلان امام حسین (ع)، سید بنطاووس، مترجم فرجالله الهی، چاپ سوم، ۱۳۸۱، صفحه ۱۷۸
۲. لهوف، ترجمه کامل با توضیح اصطلاحات و اعلام قتل به ضمیمه فرجام قتلان امام حسین (ع)، سید بنطاووس، مترجم فرجالله الهی، چاپ سوم، ۱۳۸۱، صفحه ۲۲۵
۳. ابومخنف، مقتل الحسین (اولین مقتل سالار شهیدان)، مترجم سید علی محمد موسویجزایری، قم، انتشارات امام حسن، چاپ اول، ۸۰، صفحه ۳۹۳.
منبع: ايسنا