صداوسیما برای بقا ناچار از تغییر است
تهیهکننده و کارگردان مجموعه «ممیزی» اعلام کرد با اینکه این اثر درباره سانسور در فضای فرهنگ و هنر است، اما تاکنون دچار ممیزی در روند تولید و پخش نشده است.
مجموعه طنز «ممیزی» به تهیهکنندگی و کارگردانی حامد جوادزاده و بازیگری وحید آقاپور در دو فصل ساخته شده است. این مجموعه به صورت آنلاین در یکی از پلتفرمهای شبکه نمایش خانگی هر هفته منتشر میشود و در هر قسمت به سراغ ترانه و موسیقی خاصی میرود و از منظر طنز به فضای سانسور پیرامون آن اثر هنری میپردازد. به مناسبت پخش دو فصل از مجموعه موفق «ممیزی»، به سراغ حامد جوادزاده یکی از کارگردانان و برنامهسازان تلویزیون و نمایش خانگی رفتیم و گفتوگویی با وی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
چطور شد تصمیم گرفتید با یک پلتفرم همکاری داشته باشید و مجموعهای طنز تحت عنوان «ممیزی» را بسازید؟
زمانی که سردبیر یک برنامه رادیویی به نام «جوانی آزاد» بودم، طرحی همانند سریال «ممیزی» را تولید میکردیم. پس از آن وارد تلویزیون شدم و همان طرح را در قالب تصویری در برنامه «شهرآورد» که برای شبکه یک بود، ادامه دادم منتها آنگونه که باید به آن توجهی نشد. چند سال پیش، از گروه آپارات به من پیشنهاد ساخت مجموعهای طنز شد و طی گفتوگوهایی که انجام دادیم به ایدهای از «ممیزی» رسیدیم. در همان زمان، پلتفرم «فیلیمو» درخواست کرد پخش مجموعه «ممیزی» را برعهده گیرد و درنهایت ساخت این مجموعه به چنین مسیری ختم شد.
در برخی از قسمتهای مجموعه «ممیزی» شاهد هستیم که انتقادهای تندی صورت میگیرد. طی مدتی که از پخش این مجموعه میگذرد، اعمال نظر یا سانسوری از سمت ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) یا نهادهای دیگر نظارتی صورت نگرفته است؟
«ممیزی» را برای پخش تحویل «فیلیمو» میدهیم و در جریان نحوه تعامل این پلتفرم با ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر) نیستم که البته ترجیح میدهم که چیزی هم ندانم. جدا از این مسئله، من سالهاست با مشکل «ممیزی» بزرگ شدم و از آن لطمه خوردم. گاهی اوقات نکتههایی از آثار هنری را در معرض سانسور قرار میدهند که باورمان نمیشود. شاید بتوان گفت افرادی که میتوانند اعمال نظر کنند با خالق اثر جهان متفاوتی دارند و نمیتوان گفت که جهان کدام طرف درست و یا نادرست است.
سوژههایی که در مجموعه «ممیزی» به کار بردهاید؛ مابهازای بیرونی هم داشته یا صرفا بر اساس تخیل نویسنده شکل گرفتهاند؟
بله برخی از آنها را میدانیم که اتفاق افتاده و به کار بردیم و برخی از آنها هم مابهازای بیرونی ندارند. در واقع با جریان سانسور و ممیزی در آثار بزرگ شدیم و دیگر دستمان آمده که چه چیزی را در «ممیزی» به تصویر بکشیم.
به سوال قبلی برگردیم. تاکنون پیش آمده که به مجموعه «ممیزی»، ممیزی وارد شود؟
خیر، به هر حال، ما میدانیم که حرفمان را چطور بزنیم. البته این را بگویم که این مجموعه را هیچگاه تلویزیون پخش نمیکند. در تولیدات صداوسیما، اگر برنامهای طنز بسازیم، اجازه استفاده برخی واژهها و کلمات عربی، فارغ از اینکه چه پیامی را بازگو میکند، نمیدهند. برای مثال ما نمیتوانیم کلمه «حدیث» را در برنامه طنز در صداوسیما به کار ببریم. صداوسیما به شکل خودساختهای برای خودش خط قرمزهایی را به وجود آورده که نمیتواند ظاهر را رد کند تا به عمق محتوا برسد. یعنی به باطن تفکر سازنده اهمیتی نمیدهد و روی ظواهر یک اثر مانده است و به همین دلیل است که در حال حاضر نمیشود کار جدی در تلویزیون انجام داد.
در دهههای گذشته، برنامه و مجموعههای طنزی داشتیم که مانند «ممیزی» انتقادی بودند و روی آنتن هم رفتهاند. آیا چنین برنامههایی دیگر اجازه ساخت ندارند یا از همان ابتدا هم همین روند و خط قرمزها وجود داشتند؟
تغییر یک شبه صورت نمیگیرد. مسئولان صداوسیما طی این سالها آرام آرام به بهانههای مختلف با سازندگان و تولیدکنندهها شروع به مخالفت کردند و پس از مدتی متوجه شدیم که چه تغییرات کلانی در تفکر و نگاه به برنامهسازی رخ داده است. همانطور که رئیس جمهور کشورمان میگوید مسبب وضع موجود باید محاکمه شود، من هم معتقد هستم که افرادی که مسبب چنین وضعی در رسانه شدهاند، باید شناسایی شوند. آقای جبلی (رئیس فعلی سازمان صداسیما) به صراحت گفتهاند سازمان صداوسیما افت شدید مخاطب داشته، خب یک نفر باید پاسخ دهد که چرا این اتفاق افتاده است؟ به شخصه ۱۰ سالی میشود که در صداوسیما فعالیتی نمیکنم و در این زمینه سیاستگذار نیستم اما افرادی که سیاستها را اعمال میکنند، باید پاسخگو باشند.
در پارهای موارد و در طول سالها شاهد حذف برخی چهرهها از رسانه ملی هستیم. چنین اتفاقی برای اهالی پشتصحنه نیز رخ میدهد؟
حذف شدنی در کار نیست؛ در واقع فعالیت در صداوسیما از انتخابهای ما نیست و آن را خودخواسته کنار گذاشتهایم. به شخصه؛ ممنوعیتی برای حضور در صداوسیما ندارم و پیشنهادهایی هم میشود اما با شرایطی که وجود دارد، هیچ رغبتی به کار در سازمان ندارم. اتفاقا صداوسیما را خانه خود میدانم و مگر میشود کسی نخواهد برای خانه پدریاش کار کند؟ حتی پیش آمده که درباره تولید برنامهای با شبکه گفتوگو میکنیم، مدیر شبکه هم موافقت خود را اعلام میکند؛ اما باز برخی مسئولان بالادستی جلوی کار را میگیرند. این اتفاق باعث میشود در چنین شرایط اقتصادی ریسک نکنیم و کار در سازمان صداوسیما را از انتخابهایمان کنار بزنیم.
یعنی سازمان در حال سرمایهسوزی است؟
نه تنها در صداوسیما؛ بلکه در بسیاری از بخشهای کشور تا امروز سرمایهسوزیهای بسیاری را شاهد بودهایم. عادل فردوسیپور و فردوسیپورها از جیب صداوسیما به این درجه رسیدهاند پس عقل حکم میکند که کنار گذاشتن آنها یعنی حرام کردن بیتالمال. درنهایت سازمان صداوسیما باید مشخص کند که عادل فردوسیپور بد است یا خوب! اگر بد است چرا ۲۰ سال برای او هزینه کرده تا محبوب مخاطبانش شود؟ اگر خوب است چرا او را کنار میگذارد و دیگری را جایگزینش میکند؟ به عقیده من، این وضعیت که یک سازمان با سرمایههای مردمی، تربیتیافتگانش را از میدان خارج میکند، به نوعی اسراف و هدر رفت بیتالمال است.
باتوجه به اینکه کار هم در صداوسیما و هم پلتفرمها را تجربه کردهاید؛ بگویید وضعیت تولید و فعالیت در پلتفرمها امروز چطور است؟
وجود پلتفرمها برای صنعت رسانه لازم است و اهالی رسانه این نیاز را درک میکنند. اما امروز شاهد هستیم افرادی که جزیی از رسانه نیستند و تخصصی در این زمینه ندارند، وارد این حوزه میشوند و برایش تصمیم میگیرند درحالیکه سرنوشت رسانه و پلتفرم برایشان آنها اهمیتی ندارد. در نتیجه چون این افراد سقف مشترکی با اهالی رسانه ندارند؛ منجر به نابودی آن میشوند. درحالیکه اگر اهل صنعت رسانه باشند، نه تنها برای رشد آن همکاری میکنند بلکه ریسکش را هم میپذیرند. برای مثال ما معتقدیم که دکتر محمد قریب پدر طب اطفال است. چرا ایشان برای ما محترم است؟ زیرا دکتر قریب در دل ماجرای طبابت بود و در آن جهت تلاش میکرد تا علم را تبدیل به صنعت کند. اگر من به حوزهای که اطلاعاتی از آن ندارم، ورود کنم و نظراتم را اعمال کنم؛ چه سرنوشتی در انتظار آن حوزه خواهد بود؟ مسلم است که موجب نابودی آن میشوم.
شما اعتقاد دارید که در رسانه افراد غیرمتخصص، جایگزین افراد ماهر و دارای علم این حوزه شدهاند؟
بله، حتی باید بگویم که بخشهای مختلف رسانه از افراد غیرمتخصص پر شده است. این خروجی نامناسبی که از صنعت رسانه شاهد هستیم نتیجه ناکارآمدی همین افراد غیرمتخصص است. تاکید میکنم که این جمله مرا را پای بیاحترامی و توهین نگذارید، چراکه افراد متخصصان جهان متفاوتی با خالقان اثر دارند و تمایلی هم برای ورود به دنیای خالقان آثار هنری ندارند. در چنین فضایی درک متقابل هنری صورت نمیگیرد.
بهتر است قصهای از سالهای پیش برایتان روایت کنم. در دوران دانشجویی، همایشی برای پیشگیری و مبارزه با بیماری ایدز راه انداختیم و یکی از کارشناسان مربوطه را دعوت کردیم. ایشان برایمان تعریف کرد که به روستایی رفته بودند؛ آنجا به پیرزنی که کنار رودخانهای پرشتاب نشسته بود و ظرفهایش را میشست، گفتند در این روستا بیماری ایدز مشاهده شده و باید ضدعفونی عمومی صورت گیرد تا میکروبها کشته شوند. پیرزن پرسیده بود: «ضدعفونی و میکروب چیه؟» آنها توضیح داده بودند که میکروبها؛ موجودات بسیار کوچکی هستند و ممکن است باعث بیماری شوند. پیرزن باز هم در جواب گفته بود: «این آب، گاو به آن بزرگی را میبرد و آن وقت چگونه میکروب به این کوچکی را نمیبرد؟» ماجرای افراد غیرمتخصص هم همین است. من چطور میتوانم به برخی افراد تصمیمگیر توضیح دهم که پلتفرم نه تنها حیات نظام را تایید میکند؛ بلکه وجود آن ناشی از ضرورتهای امروز جامعه است. چطور باید به برخی از مدیران گفت نمیتوانند همه چیز را زیر نظر خود قرار دهند و آنطور که آنها میخواهند دیگران را به اندیشیدن واداشت.
از نظر شما با تغییر مدیران، امیدی به تحول و حرکت رو به جلویی وجود دارد؟
از نظر من تغییر تنها چند مدیر چندان چاره کار نیست بلکه سیستم امروزی رسانه ملی باید تغییرات زیربنایی در خودش داشته باشد. این سیستم آنقدر گرفتار شعارها و برخی سطحینگریها شده که اگر مدیر خوبی یا حتی «سوپر من» هم به آن وارد شود، نمیتواند کار چندانی انجام دهد و طرحی نو دراندازد. به اعتقاد من؛ صداوسیما نیازمند اصلاحاتیست که آرام آرام در آن اتفاق بیفتد، کمااینکه وضعیت فعلی هم نوید همین تغییرات آرام آرام است. رسانه ملی نیازمند زمان و تحول است تا نگرشهای تصمیمگیر در آن تحولاتی به نفع جامعهی مخاطب داشته باشند.
در پایان آیا تولید و پخش سریال «ممیزی» ادامه خواد داشت؟
بله، فصل دوم تمام شده است و در حال بستن قراردادی برای ساخت فصل سوم «ممیزی» با پلتفرم «فیلیمو» و وحید آقاپور هستیم. اگر مشکل یا مسئلهای در روند مجموعه پیش نیاید، فصل سوم را خواهیم ساخت.
منبع: ايلنا