طرح صیانت و شلیک به آینده دانشبنیانها/معاونت علمی به جایگاهی تشریفاتی بدل میشود؟!
عضو اتاق بازرگانی تهران با اشاره به عملکرد مثبت معاونت علمی ریاستجمهوری در حمایت از اکوسیستم فناوری و آینده مبهم این معاونت در دولت سیزدهم، معتقد است که با حضور افراد جدید در دولت و مجلس و طرح صیانت از کاربران فضای مجازی نگرانیها نسبت به اجرای طرح اینترنت ملی و محتوای آن هر روز بیشتر میشود و این در حالیست که با اجرای این طرح، دانشبنیانها در حاشیه قرار خواهند گرفت و بزرگترین نگرانیها تبدیل شدن معاونت علمی به یک نهاد فرمایشی یا نمایشی است؛ لذا ضروری است که بیشترین مطالبهگری و اجماع نظر نسبت به تعیین تکلیف این معاونت و زیستبوم فناوری از سوی فعالان این حوزه و دانشبنیانها صورت گیرد.
نسیم توکل، عضو اتاق بازرگانی تهران در یادداشتی که در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است: «هماکنون، نزدیک به ۱۱۰ روز از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد و در این مدت اجرای برنامه خاصی به جز تغییر، تحول و جایگزین شدن مدیران را شاهد نبودیم. به قول کارشناسان “دولت جدید همچنان در ماه عسل به سر میبرد.”
آینده مبهم معاونت علمی و فناوری
نباید از یاد برد که این مسئله مختص به دولت فعلی نیست و تمامی دولتهای جمهوری اسلامی در ۱۰۰ روز ابتدایی خود مشغول ادای دین به هم حزبیها و تیمهای همراه بودند و پستهای سیاسی معاونت و وزارت را به آنها اعطا مینمودند. در واقع، کارکنان و معاونان میانی وزارتخانهها همیشه ثابت هستند و از هر دولت به دولت بعدی جابهجا نمیشوند. هر ساختاری در دولتها تغییر میکند این بخش جایگاه خود را دارد و کاری به تحولات ندارد.
از سوی دیگر، میبینیم برخی چهرههای دولت جدید در رسانهها بیشتر فعال بودهاند، نشست خبری یا مصاحبهای داشتند و به اصطلاح نشان دادند که وزارتخانه را در اختیار گرفتهاند، اما دستهای از مدیران جدید آنقدر بیتجربه بودهاند که همچنان در حال آشنایی با اصول پست جدید هستند. این مدیران متأسفانه همچنان در حال درک کارکرد و مأموریت وزارتخانه در اختیار گرفته هستند تا آنجا که به واسطه سوابق خود در دیگر پستها مشغول انجام کارهای غیر مرتبط هستند و میتوان از اظهار نظرها دریافت که تا چه اندازه مأموریت، اساسنامه و چشمانداز نهادی که مدیریت آن را در اختیار دارند، در نیافتهاند.
با این حال، هدف از نگارش این سطور رسیدن به بررسی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری و آینده فعالیت آن است. باید گفت در مجموع آقای ستاری در زمان مدیریت معاونت علمی عملکرد مثبتی داشت و با بهرهگیری از هماهنگی آقایان جهرمی و ناظمی، ساز و کار حمایتی مطلوب از استارتآپها و شرکتهای دانش بنیان ایرانی ایجاد کرده بود.
ما فعالان این حوزه از دکتر ستاری بسیار میشنیدیم و ایشان را به واسطه درکی که از عصر و کسبوکار دیجیتال داشت، قبول داشتیم. به خصوص اکوسیستم استارتآپی به واسطه همراهی و دانستهها آنان را در قالب تصمیم ساز و تسهیل کننده پذیرفته بود.
طرح صیانت شلیک به آینده دانش بنیان
به هر حال، با پایان دوره آنها و حضور افراد جدید در دولت و مجلس با طرح صیانت از کاربران فضای مجازی و به جدیت دنبال شدن آن روبهرو شدیم و از سوی دیگر نگرانیها نسبت به اجرای طرح اینترنت ملی و محتوای آن هر روز بیشتر میشود.
این طرح به میزان زیادی برای اکوسیستم استارتآپی ایران نگرانی ایجاد کرده است و تعداد زیادی از فعالان و سرمایهگذاران کسبوکارهای اینترنتی در ایران مخالفت خود را با این طرح اعلام کرده و با امضاء نامهها و اعلامیههای مختلف نظر خود را ابراز کردهاند.
با این همه، علیرغم تمامی رایزنیها، گمانهها و احتمالات مطرح شده دکتر ستاری باقی مانده و صحبت از ابقاء ایشان در میان هست. هر چند تصمیم نهایی در هالهای از ابهام مانده است، به طوری که بسیاری میاندیشند این حضور موقتی بوده و تا زمانی ادامه خواهد داشت که احتمال همکاری وی با سیاستها و برنامههای جدید مورد ارزیابی قرار گیرد.
هر چند که امیدوارم ستاری در این جایگاه باقی بماند تا بتواند برنامه و مسئولیتی که برای توسعه اکوسیستم فناوری خود آغاز کرده است را به اتمام رسانده و به نتیجهای مطلوب نزدیک کند. هر چند بسیاری از اخبار غیر رسمی نشان میدهد همزمان با مطرح شدن طرح صیانت و در ابهام قرار گرفتن آینده اکوسیستم فناوری ایران بسیاری از مدیران فعالیت مجموعه خود را متوقف و مهاجرت کردند یا به شغلی دیگر مشغول شدند. در واقع، این بخش دریافتند که با دولت و در مجلس جدید کاری از پیش نمیرود و توان فهماندن روند صنعت در دنیای جدید و تبدیل ثروت به فناوری را ندارند. آنها صحنه را ترک کردند و دریافتند بهترین مبارزه استعفا است.
خطر تبدیل شدن به نهاد فرمایشی با امور نمایشی
با این همه، دریافتهام که بزرگترین نگرانی این روزهایم تبدیل شدن معاونت علمی به یک نهاد فرمایشی یا نمایشی است. به این دلیل که در دولتهای مختلف شاهد مطرح شدن اسامی گوناگون و حضور چهرههای جدید با برنامههای متفاوت بودهایم.
به عبارت دیگر، هشت سال صرف ساختن شرکتهای دانش بنیان و زیست بوم فناوری بودند، افراد زیادی هم به میدان آمدند و به یک باره طرح جدیدی مطرح میشود با شرکتهایی متفاوت که مورد موافقت قرار میگیرند. به این ترتیب دانشبنیانها در حاشیه قرار خواهند گرفت، در حالی که ما در این مدت به دنبال تبدیل دانش به فناوری و سپس ثروت بودیم. همواره در پی جای انداختن مفهوم ارزش تولید واقعی و درک اینکه مونتاژ هنر نیست، رفتیم.
خروجی کارخانهداری و برنامهای که در سالیان گذشته وزارتهای صمت آن را اجرا کردهاند، فقط شهرکهای مرده، تجهیزات خاک خورده و رها شده هست که منابع و تسهیلات کشور را بلعیده و ارز حاصل از آن صرف خرید تجهیزات شده است. این صنعت مونتاژ ساخته شده تا اندازهای وابسته به خارج کشور بود که به محض بازگشت تحریمها فلج شد. برنامه ستاری، معاون علمی و فناوری بر این اساس بود که مهم نیست چگونه تولید کنیم. خواه با روش برونسپاری، با کارخانه یا بدون آن مسئله حائز اهمیت داشتن صنعت است. مهم است که دانش فعالیت و صنعت را داشته باشیم.
این چنین ایده و برنامهای را در کشور توسعه دادند. تمامی منابع مالی و تسهیلات موجود را به این سمت هدایت کردند و نقشه جامع تازهای برای صنعت تدوین کردند. به واسطه این برنامه بسیاری از جوانان نخبه و تحصیلکرده کشور کار واقعی پیدا کردند یا توانستند کسبوکار خود را راهاندازی کنند.
با این حال، خبرهای تازه و در گوشی میشنویم مبنی بر اینکه وزارت علوم در نظر دارد در دل خود معاونت نوآوری ایجاد کند. پارکهای علم و فناوری که به وزارت علوم متعلق است و شرکتهای وابسته به دانشگاه که مدعی هستند همان مأموریت دانشبنیانها را دنبال میکنند، زیر مجموعه همان برنامه قرار دارند. با این حال، میشنویم معاونت علمی در آستانه قرار گرفتن در دامنه تغییر و تحولهای بزرگی است و استارتآپها و شرکتهای خلاق دیگر معنایی نخواهند داشت، چون از اساس مورد تأیید قانونگذاران و مجلس جدید نیستند.
مطالبهگری، کلام آخر…
در پایان، ضروری است که بیشترین مطالبه گری و اجماع نظر نسبت به تعیین تکلیف و سرنوشت معاونت علمی و زیست بوم فناوری باید از سوی فعالان این حوزه و شرکتهای دانشبنیان صورت گیرد. همانگونه که در مورد طرح صیانت مجلس از سوی بسیاری فعالان فضای اینترنت با اجرای کمپین سه میلیون امضاء انجام شد.
اگر اطمینان حاصل کردیم که شنیدهها واقعیت دارد و بناست معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری نمایشی باشد و برنامهای که هشت سال افراد، سرمایهگذاران، متخصصان و شرکتهای مختلف برای آن تلاش کرده و وقت گذاشتند به سوی نابودی حرکت میکند، نباید آرام نشست.
باید حرف زد، فشار آورد و اجازه نداد که خواب آشفته برخی به قیمت نابودی کسبوکار و زندگی بسیاری تعبیر شود. باید از دولت سیزدهم بخواهیم نه تنها در مسیر امتداد فعالیتهای صوت گرفته و تقویت آن حرکت کند، بلکه به این حوزه و مأموریت زیر مجموعه آن به شکل یک وزارتخانه نگاه کند. هر چند در قواعد سیاسی جایگاه معاونت از وزارت بالاتر است، اما آنقدری به این حوزه بها داده شود که بتواند نیروهای بیشتری جذب کند و با برونسپاری ارکان بیشتری را بر توسعه وارد کند تا از این طریق هر گونه مسئلهای در راستای تقویت برنامه و فعالیت شرکتهای دانشبنیان سرعت گیرد.»
منبع: ايسنا