عضویت اجباری هر ایرانی در حزب شاه


عضویت اجباری هر ایرانی در حزب شاه

در اسفند ماه ۱۳۵۳، شاه حزب رستاخیز را بنا به توصیه‌ نظریه‌پردازان غربی مبنی بر اینکه کشورهای جهان سوم با حکومت‌های تک‌حزبی و دولت مقتدر بهتر می‌توانند به رشد و توسعه دست یابند، تاسیس کرد؛ بنابراین حزب «ایران نوین» و «حزب مردم» را منحل و سیستم تک‌حزبی در کشور ایجاد کرد.

به گزارش ایسنا، پایگاه «مرکز انساد انقلاب اسلامی» در ادامه نوشت: حجت‌الاسلام جعفری اصفهانی در کتاب خاطرات خود در این‌باره می‌گوید: «اصولاً شاه از سال ۱۳۴۰ برنامه‌های خود را در چارچوب انقلاب سفید پیاده می‌کرد. با شکست همه‌ آن برنامه‌ها، راه توسعه مملکت را بنا به پیشنهاد آمریکاییان در این سیستم دید. درباره‌ این حزب تبلیغات فراوانی به راه افتاد و آن را راه ورود ایران به دروازه‌ تمدن شمردند.

شاه دستور داد هر ایرانی موظف است در این حزب نام‌نویسی کند. در غیر این صورت با گرفتن گذرنامه از مملکت خارج شود. همزمان با این، مصاحبه‌ای با حضور خبرنگاران داخلی و خارجی انجام داد و سخنان مهیج و تهدیدآمیزی ایراد کرد.

به طور کلی اجرای اصول انقلاب سفید و تأسیس این حزب برای از میدان به در کردن مخالفین سیاسی به‌خصوص روحانیون بود تا در صورت مخالفت، بلافاصله آنها را دستگیر و زندانی کنند. جو بسیار اختناق‌آوری بود و دستگیری‌های متعددی انجام شد. ترس و وحشت سراسر کشور را فرا گرفت و کسی جرأت اعتراض و مخالفت نداشت. بسیاری از روحانیون مبارز سیاسی از جمله آیت‌الله منتظری، آیت‌الله طالقانی و آقای هاشمی رفسنجانی به زندان افتادند. امام در همین رابطه اعلامیه مهمی صادر فرمودند و فتوای تحریم حزب را دادند. امام فرمودند شرکت در این حزب چون مخالف اسلام و مصالح ملت و کشور است، بر عموم ملت حرام است و ایشان این حزب را از مصادیق منکرات شمرد. من با سایر مبارزان، در تکثیر و چاپ این اعلامیه در شرایط اختفای کامل تلاش می‌کردیم. بسیاری از افراد، ما را از این اقدام در این شرایط خفقانی حاکم منع می‌کردند، اما ما با استفاده از رابطینی که داشتیم، آن را به سراسر کشور فرستادیم.»

همچنین حجت‌الاسلام سیدمهدی طاهری خرم‌آبادی در کتاب خاطرات خود درباره‌ ورود حزب رستاخیز به کتب درسی می‌گوید: «حزب رستاخیز که تاسیس شد آن را به کتاب‌های درسی هم وارد کردند. یادم هست در کلاس اول راهنمایی که حزب مزبور موضوع یکی از درس‌های تعلیمات اجتماعی بود، عکسی از امیرعباس هویدا را در حال سخنرانی در کنگره‌ حزب انداخته بودند.

عباس فخاری، رئیس اداره آموزش پرورش قم، به مدارس بخشنامه کرده بود که دانش‌آموزان هم باید عضو حزب شوند. مدیر مدرسه‌ ما، آقای حسین اشراقی، یک روز به کلاس آمد و گفت آقای فخاری صلاح می‌دانند که دانش‌آموزان هم عضو حزب رستاخیز شوند. یک ساعت بعد از او، طارم، ناظم مدرسه، پوشه‌ای آورد که در آن دو ورقه‌ سفید قرار داشت. از تک‌تک دانش‌آموزان امضاء گرفتند. من به فکر رفتم که امضا کنم یا نه زیرا همیشه در خانه ما صحبت از شکنجه و زندان مخالفان رژیم بود. گرچه ممکن بود در نقل آنها مبالغه شود، بالاخره واقعیت داشت؛ بنابراین احتمال می‌دادم که اگر امضا نکنم، مشکلی ایجاد می‌شود و به نوعی می‌ترسیدم. سرانجام جرات کردم و به ناظم گفتم آقا من باید از پدرم اجازه بگیرم و بعد امضا کنم. بالاخره من هم امضا کردم چون صوری بود. چون چیزی بر آن ورقه نوشته نشده بود و فقط اسم می‌نوشتند و امضا می‌گرفتند. بچه‌های مرحوم شهید قدوسی نیز امضا نکردند. یکی از ایشان شهید آقا محمدحسین قدوسی بود که در هویزه به فیض شهادت نائل آمد.»

انتهای پیام

منبع:ایسنا


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *