«عید را دوست داشت ژیلا»
خواهر ژیلا تقیزاده با یادی از روزهایی که با این هنرمند فقید گذرانده است، از علاقه او به آیینها میگوید: «عید را دوست داشت ژیلا».
سال گذشته در چنین روزی بود که ژینوس تقیزاده، هنرمند نقاش و خواهر ژیلا تقیزاده از کوچ همیشگی این نویسنده و هنرمند نقاش خبر داد و چنین نوشت: «خواهرم ژیلا، پس از ۲۱ سال مبارزه با بیماری، دیگر جانش تاب نیاورد و رفت.»
حالا یک سال میگذرد از آن روز و او به مناسبت نخستین سالروز درگذشت ژیلا تقیزاده نوشته است: «عید را دوست داشت ژیلا؛ رسم و رسوم را کلاً و برای هر آیینی از یلدا و چارشنبهسوری و نوروز و مهرگان و آبپاشان و سیزدهبهدر و … اطلاعات تاریخی و اساطیری داشت و در آن روزها به همه یادآوری میکرد و اگر کسی به دقت گوش نمیداد خلقش تنگ میشد.
حالا دو تا نوروز است که نیست. پارسال بود و نبود؛ از چند ماه قبل نبود، از وقتی حافظه بینقصش رو به زوال رفت و حروف و کلمات را از دست داد و ما را نشناخت و در جهانی فراواقع معلق ماند.
حالا من هم دورم از هفتسین مادر و عیدیهای لای قرآن و حافظ کنار بساط. برای مادرم و آن همه مهر و صبر و امیدش تا دم آخر به نیت ژیلا اما فالی میگیرم:
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش/ بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش»
ژیلا تقیزاده، داستان و نمایشنامهنویس، نقاش و طراح صحنه در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۶۷ در رشته کارشناسی گرافیک از دانشگاه الزهرا فارغالتحصیل شد. تقیزاده از سال ۱۳۶۴ نمایشگاههای نقاشی گوناگونی به صورت انفرادی و گروهی در گالریهای مختلف برگزار کرد. او همچنین با رادیو فرهنگ، رادیو جوان، رادیو نمایش، رادیو سلامت و… نیز در زمینه نمایشنامهنویسی رادیویی همکاری داشت. از دیگر فعالیتهای تقیزاده طراحی و اجرای پوسترهای تئاتر، تصویرگری کتابها و نشریات گوناگون، و طراحی صحنه و لباس و عروسک در نمایشها و تئاترهای مختلف بود. از آثار داستانی این نویسنده میتوان به «جیبی پر از بادام و ماه»، «لباس آبی روی بند رخت»، «کهنه رباط»، «من با یه پریزاد دوستم»، «خودنویسهای بیچاره»، «سهم من از دریا»، «به اندازه یک نقطه» (نامزد دریافت جایزه ادبی «پروین») و… اشاره کرد. ژیلا تقیزاده در روز دوم فروردین سال ۱۳۹۹ پس از سالها مبارزه با بیماری سرطان درگذشت.
منبع:ایسنا
حالا یک سال میگذرد از آن روز و او به مناسبت نخستین سالروز درگذشت ژیلا تقیزاده نوشته است: «عید را دوست داشت ژیلا؛ رسم و رسوم را کلاً و برای هر آیینی از یلدا و چارشنبهسوری و نوروز و مهرگان و آبپاشان و سیزدهبهدر و … اطلاعات تاریخی و اساطیری داشت و در آن روزها به همه یادآوری میکرد و اگر کسی به دقت گوش نمیداد خلقش تنگ میشد.
حالا دو تا نوروز است که نیست. پارسال بود و نبود؛ از چند ماه قبل نبود، از وقتی حافظه بینقصش رو به زوال رفت و حروف و کلمات را از دست داد و ما را نشناخت و در جهانی فراواقع معلق ماند.
حالا من هم دورم از هفتسین مادر و عیدیهای لای قرآن و حافظ کنار بساط. برای مادرم و آن همه مهر و صبر و امیدش تا دم آخر به نیت ژیلا اما فالی میگیرم:
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش/ بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش»
ژیلا تقیزاده، داستان و نمایشنامهنویس، نقاش و طراح صحنه در سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شد. او در سال ۱۳۶۷ در رشته کارشناسی گرافیک از دانشگاه الزهرا فارغالتحصیل شد. تقیزاده از سال ۱۳۶۴ نمایشگاههای نقاشی گوناگونی به صورت انفرادی و گروهی در گالریهای مختلف برگزار کرد. او همچنین با رادیو فرهنگ، رادیو جوان، رادیو نمایش، رادیو سلامت و… نیز در زمینه نمایشنامهنویسی رادیویی همکاری داشت. از دیگر فعالیتهای تقیزاده طراحی و اجرای پوسترهای تئاتر، تصویرگری کتابها و نشریات گوناگون، و طراحی صحنه و لباس و عروسک در نمایشها و تئاترهای مختلف بود. از آثار داستانی این نویسنده میتوان به «جیبی پر از بادام و ماه»، «لباس آبی روی بند رخت»، «کهنه رباط»، «من با یه پریزاد دوستم»، «خودنویسهای بیچاره»، «سهم من از دریا»، «به اندازه یک نقطه» (نامزد دریافت جایزه ادبی «پروین») و… اشاره کرد. ژیلا تقیزاده در روز دوم فروردین سال ۱۳۹۹ پس از سالها مبارزه با بیماری سرطان درگذشت.
منبع:ایسنا