قصه پرغصه زایندهرود چطور به اینجا رسید؟
اصل مسأله پیچیده نیست، پیچیده شده است؛ آنچه روشن و قطعی است به هم خوردن تعادل میان منابع و مصارف موجود است و تا وقتی این تعادل برقرار نشود، وضعیت بحرانی رودخانهای که روزگاری به عنوان زندهرود شناخته میشد ادامه دارد.
حشمتالله انتخابی، فعال محیط زیست با بیان این مطلب به مناسبت ۱۸ مهرماه، روز نکوداشت زایندهرود، اظهار کرد: زایندهرود یک رودخانه کوچک و محلی نیست که مشکل آن در اصفهان بهصورت محلی حل شود، بلکه نیازمند عزم ملی است تا این رودخانه احیا شود و جلوی تبعات مخرب خشکی زایندهرود همچون بحران فرونشست زمین گرفته شود.
وی راهکار اصلی احیای زایندهرود را عزم ملی و تشکیل ستاد احیای زایندهرود برای جلب حمایتهای ملی و جهانی دانست و گفت: هنوز برخی به اهمیت موضوع پی نبردهاند و زایندهرود گرفتار اختلافات سیاسی و جناحی و دعواهای پاییندست و بالادست شده، درحالی که به همبستگی ملی، نه فقط برای زایندهرود که بسیاری از رودخانههای دیگر کشور نیاز داریم.
روزی برای نکوداشت زایندهرود
انتخابی دربارۀ نامگذاری روز نکوداشت زایندهرود، گفت: بعد از خشک شدن رودخانه زایندهرود در سال ۱۳۷۹، تشکلهای زیست محیطی در اصفهان و چهارمحال و بختیاری که رودخانه زایندهرود را یک پیکره یکپارچه از سراب تا پایاب میدیدند، با همدیگر قرار گذاشتند روزی را بهعنوان روز زایندهرود معرفی کنند. دو سال بعد از آن یعنی در سال ۱۳۸۲، تجمعی در کنار رودخانه زایندهرود برگزار کردند، با شعار «زایندهرود را زنده، کامل و برای همیشه میخواهیم» و از آن سال به بعد روز ۱۸ مهرماه به عنوان روز نکوداشت زایندهرود شناخته شد.
وی افزود: نامگذاری روز نکوداشت زایندهرود به این معنا نیست که فقط یک روز را به زایندهرود اختصاص داده باشیم، بلکه برای این است که فراموش نکنیم زایندهرود رگ حیات ما است، در عین حال که زایندهرود را یک پیکرۀ یکپارچه از سرچشمه تا پایاب یعنی تالاب بینالمللی گاوخونی بدانیم. چنانکه در طول سال یک روز به نام مادر داریم، اما این نامگذاری به این معنا نیست که فقط در این یک روز باید به یاد مادر بود و در طول سال از این موضوع غافل ماند. زایندهرود هم مادر ماست و به گونهای رگ حیات ما که نمیتوانیم فقط یک روز به آن توجه داشته باشیم. این نامگذاریها برای این است که در این روزها اهمیت بیشتری به موضوع دهیم، همانطور که در سالهای گذشته و پیش از همهگیری کرونا، به مناسبت نکوداشت زایندهرود همایشها و سخنرانیها و برنامههای مختلفی برگزار میشد.
این فعال محیط زیست با تأکید بر اینکه زایندهرود در رگ و پی تمام ما مردم این دیار جریان دارد که سالهای سال از این رودخانه سیراب شدهایم، گفت: نمیتوانیم لحظهای از زایندهرود غافل باشیم که اگر زمانی از زایندهرود غفلت کردیم، امروز داریم ضربۀ آن را میخوریم. قطعاً آن زمان متوجه نبودیم چه نعمت ارزشمندی را از بین میبریم.
وی با بیان اینکه مشکل زایندهرود با اینکه یک مسألۀ پیچیده شده است، در عین حال مسألهای فوقالعاده ساده در پشت این پیچیدگی قرار دارد، توضیح داد: برای یک رودخانه منابع و مصارفی وجود دارد، این مسأله بسیار ساده است که اگر بین آورد یا منابع رودخانه و مصارف آن تعادل وجود نداشته باشد، دچار ورشکستگی میشود. مثل همان اتفاقی که در زمینۀ اقتصاد یک خانواده میافتد و اگر دخل و خرج متعادل نباشد، ورشکستگی ایجاد میشود، در حوضۀ زایندهرود هم این دخل و خرج به هم خورده است.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: حوضۀ زایندهرود منابعی داشته که البته در سالهای مختلف با میزان بارشها تغییراتی داشته است. البته در بالادست و ایستگاه چلگرد بارشها به بالای ۲۰۰۰ میلیمتر در برخی سالها رسیده، اما متوسط بارشها حدود ۱۴۵۰ میلیمتر است و در پاییندست و در شهر ورزنه میزان بارشها ۵۰ تا ۱۰۰ میلیمتر بوده است. کل این بارشها، منابع حوضۀ زایندهرود را تأمین میکند، در حالیکه مصارف آن مربوط به بخش کشاورزی، شرب، صنعت و… است.
وی با بیان اینکه از وقتی مصارف حوضۀ آبریز زایندهرود بیشتر از منابع شده، مشکلات این حوضه نیز تشدید شده است، گفت: در سالهای اخیر زایندهرود منابع نسبتاً ثابتی داشته که آورد طبیعی این رودخانه و تونل اول و دوم کوهرنگ بوده است، در حالی که طی این مدت مصارف جدیدی برای زایندهرود ایجاد کردهاند. اگر به مثال اقتصادی برگردیم، وضعیت زایندهرود مثل فردی است که درآمد و مخارج مشخصی دارد، این فرد با پیشبینی یا وعدۀ پاداش و اضافهکار، درآمدی برای خودش تصور و بر اساس آنها هزینه میکند، اما اگر وعدهها و درآمدهای مازاد محقق نشود، در حالی که هزینه کرده، دچار کمبود منابع و ورشکستگی میشود.
منابع ثابت زایندهرود و تخصیصهایی که روز به روز اضافه شد
این پژوهشگر حوضۀ زایندهرود با یادآوری اینکه، روزگاری تونل اول کوهرنگ اضافه شد چون زایندهرود در برخی مقاطع فصلی دچار کم آبی میشد، توضیح داد: اندکی بعد در اوایل دهۀ ۵۰ سد زایندهرود احداث شد تا در فصلهایی که آورد رودخانه زیاد است، برای مواقع کمبود ذخیره شود. بعد از آن پیشبینی کردند تونل دوم و سوم احداث شود، اما هنوز تونل سوم کوهرنگ و سد بهشتآباد احداث نشده بود که تخصیصهای جدید از آب زایندهرود مثل تخصیص آب به یزد و کاشان اتفاق افتاد. از سوی دیگر از اواسط دهۀ ۶۰ تخصیصهایی برای بخش کشاورزی در بالادست رودخانۀ زایندهرود اتفاق افتاد، درحالی که منابع آب ثابت بود، میزان این تخصیصها روز به روز افزایش یافت.
وی با اشاره به اینکه با اضافه شدن تخصیصهای جدید به حوضۀ زایندهرود عملاً بعد از تصفیهخانۀ آب باباشیخعلی و سد چم آسمان در بیشتر سالها رودخانه خشک شد، ادامه داد: در سالهای ۹۷ـ۹۵ رودخانۀ زایندهرود به مدت ۲۰ ماه خشک بود و در سال آبی جاری (از مهر ۹۹) نیز که بارشها کم بود تنها دو بار به مدت ۱۰ روز آب در زایندهرود جریان داشت و بقیه زمانها، مسیر رودخانه از سد چم آسمان تا تالاب گاوخونی به طول ۲۸۰ کیلومتر خشک بود.
انتخابی به برداشتهای بیضابطه از زایندهرود اشاره و تصریح کرد: در حال حاضر ورودی آب به سد زایندهرود حدود ۵ متر مکعب در ثانیه است و خروجی از سد زایندهرود حدود ۱۹ متر مکعب است، در حالی که ۱۰ متر مکعب برای تصفیهخانۀ بابا شیخعلی و ۲ متر مکعب برای یزد میرود، اما ۷ تا ۸ متر مکعب آب از فاصله سد زایندهرود تا چمآسمان پمپاژ میشود که حدود ۸۰ درصد آن در چهارمحال و بختیاری و ۲۰ درصد در استان اصفهان برداشت میشود و این علاوه بر برداشتهای بالادست سد زایندهرود در زیر حوضههای پلاسگان و چلگردـ قلعه شاهرخ است. در مجموع در بالادست سد چمآسمان بیش از ۱۰۰ هزار هکتار توسعۀ کشت داشتهایم که همین مقدار برداشت باعث خشک شدن رودخانه در زیردست سد چمآسمان است.
وی با بیان اینکه برداشتکنندگان آب در مسیر زایندهرود قبلاً حقابهدار رودخانه زایندهرود نبودهاند، گفت: اینها تخصیصهایی است که براساس وعدههای دولتها برای انتقال آب داده شد، اما وعدهها هنوز عملیاتی نشده و به همین دلیل مدت زیادی رودخانه زایندهرود را خشک میبینیم. بنابراین اصل مسأله پیچیده نیست، بلکه پیچیده شده است.
یا منابع اضافه شود، یا مصارف جدید قطع شود
نویسندۀ کتاب «پا بهپای زایندهرود»، با بیان اینکه اصل مسأله کمابیش روشن است، توضیح داد: تعادل بین مصارف و منابع زایندهرود به هم خورده و تا وقتی تعادل برقرار نشده این وضعیت ادامه خواهد داشت. یا باید منابع جدیدی به حوضه زایندهرود اضافه و وعدههای داده شده عملی شود و یا مصارف و تخصیصهای بعد از دهۀ ۷۰ قطع شود.
وی به مطرح شدن موضوع خشکسالی و خشکی رودخانه زایندهرود اشاره و تصریح کرد: امسال سال خشکی بود، همانطور که سال آبی ۹۷ـ۹۶ خشک بود و این اتفاق در بسیاری از نقاط کشور افتاد، اما به طور متوسط در طول ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته میزان بارشهای درازمدت بین ۱۱ تا حداکثر ۱۸ درصد کاهش داشته است، درحالی که در سال آبی ۹۸ـ۹۷ بارشهایی بالاتر از نرمال داشتیم، اما باز هم در مقاطعی رودخانه خشک بود.
تا سیاستهای غلط اصلاح نشود، آب به رودخانه بر نمیگردد
این فعال محیط زیست با بیان اینکه قطعاً سیاستهای غلطی داشتهایم که تا اصلاح نشود آب رفته به رودخانه بر نمیگردد، اظهار کرد: این نکته اما به این معنا نیست که بگوییم امکان احیای زایندهرود وجود ندارد. واقعیت این است که این امکان وجود دارد، اما زایندهرود یک رودخانۀ کوچک و محلی نیست که مشکل آن در اصفهان حل شود، زایندهرود مثل دریاچۀ ارومیه نیازمند نگاه و عزم ملی است. در حالی که در همین شرایط گفته میشود زمینهای دیم در سرشاخههای رودخانهها باید زیر کشت برود! با کدام منبع جدید میخواهیم افزایش کشت بدهیم؟
مدیریت حوضۀ آبریز باید یکپارچه باشد
انتخابی به استانی شدن مدیریت حوضۀ یکپارچۀ زایندهرود اشاره و عنوان کرد: از زمانی که در اواسط دهۀ ۸۰ حوضۀ یکپارچۀ زایندهرود مدیریت استانی پیدا کرد، این وضعیت تشدید شد. مدیریت یک حوضۀ آبریز بنا به معیارهای جهانی باید یکپارچه باشد، یعنی از سرچشمه تا پایاب باید مدیریت ِیکپارچه داشته باشد که این موضوع نه فقط در حوضۀ زایندهرود بلکه در بسیاری از حوضههای آبی و رودخانههای کشور اتفاق افتاده و چارهای نداریم جز اینکه دوباره مدیریت یکپارچه به رودخانهها برگردد.
وی همچنین با یادآوری اینکه برنامۀ آمایش سرزمین با این مضمون که برای توسعۀ هر نقطه از کشور چه رویکردی مؤثر است، تقریباً از اواسط دهۀ ۸۰ رها شده و جدی گرفته نشده است، گفت: باید برنامهریزی درستی برای مصارف آب در کشور داشته باشیم که این مهم تاکنون اتفاق نیفتاده است.
چارهای جز احیای زایندهرود نداریم
این فعال محیط زیست با اعتقاد بر اینکه رودخانۀ زایندهرود قابل احیا است، تأکید کرد: ما چارهای جز احیای زایندهرود نداریم. بدون شک امروز بحران فرونشست در اصفهان ناشی از عدم تعادل بین آب و خاک است، چرا که وقتی آب در رودخانۀ زایندهرود جریان داشته فقط تنه اصلی آن نبوده، بلکه از همان سرچشمه بیش از ۱۳۰ مادی اصلی داشته و دهها جوی از آن جدا میشده که امروز بسیاری از آنها از جمله بیش از ۱۳ مادی در شهر اصفهان خشک شده است.
وی با بیان اینکه مادیها و انشعابات آن یعنی جویها و جدولها آب را به تمام پیکره شهر میبردند، گفت: قبل از دهۀ ۴۰ که آب لولهکشی در اصفهان نداشتیم، آب همۀ منازل، مزارع، باغها، کارگاهها، مدارس علمیه، مساجد، حمامها، یخچالها و حتی غسالخانههای اصفهان و… از مادیها تأمین میشد و به این ترتیب آب به تمام سلولهای شهر میرسید و خاک زیرپای ما از این آب بهرهور میشد. ما ۸۰ـ۷۰ سال است پمپ آب در کشور داریم که وقتی مصارف آب زیاد شد، چاه احداث کردند و با این پمپها آب را از سفرههای زیرزمینی بیرون کشیدند و با آن کشاورزی کردند، در حالی که افراط در این کار اشتباه بود و به جای برداشت بیرویۀ منابع آبی، باید مادیها احیا میشدند تا تعادل آب و خاک حفظ شود.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه وقتی سطح آب های زیرزمینی از ۶ متر به ۶۰ متر افت کند، طبیعتاً باعث بحران فرونشست زمین میشود، خاطرنشان کرد: امروز بیشتر بر تخریب آثار تاریخی شهر بر اثر فرونشست زمین تأکید میشود، درحالی که درست است آثار تاریخی اصفهان جواهرهای بینظیر و ارزشمندی هستند، اما فقط آنها در خطر نیستند و تأسیسات خدماتی و زیربنایی شهری، آب و برق و گاز و بناهای بزرگ، ساختمانهای مسکونی و اداری و همۀ سازههای مختلف در معرض خطر فرونشست هستند.
هشدار نسبت به بحران فرونشست زمین از دهۀ ۸۰
وی با بیان اینکه اگر امروز نسبت به بحران فرونشست زمین هشدار میدهیم برای این است که با یک زلزلۀ خاموش روبهرو هستیم، گفت: فرونشست زمین با سرعت تصاعدی در حال افزایش است که بسیار خطرناک است. مسئولانی که نسبت به این موضوع اشراف بیشتری دارند حساس شده و هشدارهای جدی میدهند، اما پیش از آن در دهۀ ۸۰ و ۹۰ هم این هشدارها داده میشد که خشک شدن یا خشکاندن زایندهرود فقط به تنۀ اصلی رودخانه منتهی نمیشود، بلکه تمام شهر دچار خشکی و بحران میشود.
انتخابی با تأکید بر اینکه باید با یک مدیریت علمی و دقیق در سطح کلان فکری برای بحران آب کنیم، گفت: البته نه فقط زایندهرود که بیشتر رودخانهها در سطح کشور دچار مشکل هستند، کما اینکه بسیاری از دشتهای کشور نیز دچار مشکل هستند و دشتهای زیادی در خراسان، فارس، یزد، کرمان، قزوین، همدان و حتی تهران دچار فرونشست شدهاند، اما در میان کلانشهرهای کشور، وضعیت کلانشهر اصفهان از همه بدتر و تهدید فرونشست بسیار بیشتر است.
نیاز اصفهان به عزم ملی و پشتیبانی جهانی
این دوستدار آب و خاک ایران زمین، خواستار تشکیل ستاد احیای زایندهرود مثل آنچه در مورد دریاچۀ ارومیه اتفاق افتاد شد و گفت: اسم و عنوان این ستاد مهم نیست، اما باید کار ستادی انجام شود که نیاز به عزم ملی و حتی نیاز به پشتیبانی جهانی برای شهر اصفهان داریم. اصفهان یکی از ۱۰ شهر برگزیدۀ جهان است و با این خطری که بیخ گوش شهر است میتوانیم حمایت جهانی جذب کنیم.
وی راهکار اصلی حل بحران زایندهرود را عزم ملی و ایجاد ستاد احیای زایندهرود برای جلب حمایتهای ملی و جهانی دانست و گفت: هنوز برخی به اهمیت موضوع و عمق بحران پی نبردهاند و زایندهرود گرفتار اختلافات سیاسی و جناحی و دعواهای پاییندست و بالادست شده است، در حالی که باید همبستگی ملی نه فقط برای زایندهرود که بسیاری از رودخانههای دیگر داشته باشیم.
این فعال محیط زیست همچنین بر اصلاح سیاستهای کشاورزی، توسعه و جانمایی صنعت تأکید کرد و افزود: بعضی از نمایندگان مجلس با تصمیمات خود مسیر این بحران را هموار کردند، از جمله اینکه در اوایل دهۀ ۸۰ مدیریت یکپارچۀ رودخانهها را به مدیریت استانی تبدیل کردند، دولتها هم پیرو آنها بودند. رئیس جمهور اسبق که در اسفند ۱۳۸۴ در استان بالادست اعلام کرد: «من خودم را مدیر آب استان چهارمحال و بختیاری میدانم و هیچ زمینی نباید بدون آب در این استان باقی بماند» بحران خشکانیدن زایندهرود را تشدید کرد.
انتخابی با اشاره به اینکه با استفاده از تمام امکانات و فرصتها باید در جهت احیای زایندهرود تلاش کنیم، خاطرنشان کرد: همانطور که بارها پیش از این نیز گفتهام چارهای جز امید نداریم، چرا که اگر امید نداشته باشیم همه باید این شهر را ترک کنیم، اما باید امیدوار باشیم تصمیمگیرندگان و مجریان کشور با سرعت عمل خیلی بیشتر از این به فکر نجات تمام آبخوانهای کشور و از جمله زایندهرود باشند.
منبع: ايسنا
وی راهکار اصلی احیای زایندهرود را عزم ملی و تشکیل ستاد احیای زایندهرود برای جلب حمایتهای ملی و جهانی دانست و گفت: هنوز برخی به اهمیت موضوع پی نبردهاند و زایندهرود گرفتار اختلافات سیاسی و جناحی و دعواهای پاییندست و بالادست شده، درحالی که به همبستگی ملی، نه فقط برای زایندهرود که بسیاری از رودخانههای دیگر کشور نیاز داریم.
روزی برای نکوداشت زایندهرود
انتخابی دربارۀ نامگذاری روز نکوداشت زایندهرود، گفت: بعد از خشک شدن رودخانه زایندهرود در سال ۱۳۷۹، تشکلهای زیست محیطی در اصفهان و چهارمحال و بختیاری که رودخانه زایندهرود را یک پیکره یکپارچه از سراب تا پایاب میدیدند، با همدیگر قرار گذاشتند روزی را بهعنوان روز زایندهرود معرفی کنند. دو سال بعد از آن یعنی در سال ۱۳۸۲، تجمعی در کنار رودخانه زایندهرود برگزار کردند، با شعار «زایندهرود را زنده، کامل و برای همیشه میخواهیم» و از آن سال به بعد روز ۱۸ مهرماه به عنوان روز نکوداشت زایندهرود شناخته شد.
وی افزود: نامگذاری روز نکوداشت زایندهرود به این معنا نیست که فقط یک روز را به زایندهرود اختصاص داده باشیم، بلکه برای این است که فراموش نکنیم زایندهرود رگ حیات ما است، در عین حال که زایندهرود را یک پیکرۀ یکپارچه از سرچشمه تا پایاب یعنی تالاب بینالمللی گاوخونی بدانیم. چنانکه در طول سال یک روز به نام مادر داریم، اما این نامگذاری به این معنا نیست که فقط در این یک روز باید به یاد مادر بود و در طول سال از این موضوع غافل ماند. زایندهرود هم مادر ماست و به گونهای رگ حیات ما که نمیتوانیم فقط یک روز به آن توجه داشته باشیم. این نامگذاریها برای این است که در این روزها اهمیت بیشتری به موضوع دهیم، همانطور که در سالهای گذشته و پیش از همهگیری کرونا، به مناسبت نکوداشت زایندهرود همایشها و سخنرانیها و برنامههای مختلفی برگزار میشد.
این فعال محیط زیست با تأکید بر اینکه زایندهرود در رگ و پی تمام ما مردم این دیار جریان دارد که سالهای سال از این رودخانه سیراب شدهایم، گفت: نمیتوانیم لحظهای از زایندهرود غافل باشیم که اگر زمانی از زایندهرود غفلت کردیم، امروز داریم ضربۀ آن را میخوریم. قطعاً آن زمان متوجه نبودیم چه نعمت ارزشمندی را از بین میبریم.
وی با بیان اینکه مشکل زایندهرود با اینکه یک مسألۀ پیچیده شده است، در عین حال مسألهای فوقالعاده ساده در پشت این پیچیدگی قرار دارد، توضیح داد: برای یک رودخانه منابع و مصارفی وجود دارد، این مسأله بسیار ساده است که اگر بین آورد یا منابع رودخانه و مصارف آن تعادل وجود نداشته باشد، دچار ورشکستگی میشود. مثل همان اتفاقی که در زمینۀ اقتصاد یک خانواده میافتد و اگر دخل و خرج متعادل نباشد، ورشکستگی ایجاد میشود، در حوضۀ زایندهرود هم این دخل و خرج به هم خورده است.
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: حوضۀ زایندهرود منابعی داشته که البته در سالهای مختلف با میزان بارشها تغییراتی داشته است. البته در بالادست و ایستگاه چلگرد بارشها به بالای ۲۰۰۰ میلیمتر در برخی سالها رسیده، اما متوسط بارشها حدود ۱۴۵۰ میلیمتر است و در پاییندست و در شهر ورزنه میزان بارشها ۵۰ تا ۱۰۰ میلیمتر بوده است. کل این بارشها، منابع حوضۀ زایندهرود را تأمین میکند، در حالیکه مصارف آن مربوط به بخش کشاورزی، شرب، صنعت و… است.
وی با بیان اینکه از وقتی مصارف حوضۀ آبریز زایندهرود بیشتر از منابع شده، مشکلات این حوضه نیز تشدید شده است، گفت: در سالهای اخیر زایندهرود منابع نسبتاً ثابتی داشته که آورد طبیعی این رودخانه و تونل اول و دوم کوهرنگ بوده است، در حالی که طی این مدت مصارف جدیدی برای زایندهرود ایجاد کردهاند. اگر به مثال اقتصادی برگردیم، وضعیت زایندهرود مثل فردی است که درآمد و مخارج مشخصی دارد، این فرد با پیشبینی یا وعدۀ پاداش و اضافهکار، درآمدی برای خودش تصور و بر اساس آنها هزینه میکند، اما اگر وعدهها و درآمدهای مازاد محقق نشود، در حالی که هزینه کرده، دچار کمبود منابع و ورشکستگی میشود.
منابع ثابت زایندهرود و تخصیصهایی که روز به روز اضافه شد
این پژوهشگر حوضۀ زایندهرود با یادآوری اینکه، روزگاری تونل اول کوهرنگ اضافه شد چون زایندهرود در برخی مقاطع فصلی دچار کم آبی میشد، توضیح داد: اندکی بعد در اوایل دهۀ ۵۰ سد زایندهرود احداث شد تا در فصلهایی که آورد رودخانه زیاد است، برای مواقع کمبود ذخیره شود. بعد از آن پیشبینی کردند تونل دوم و سوم احداث شود، اما هنوز تونل سوم کوهرنگ و سد بهشتآباد احداث نشده بود که تخصیصهای جدید از آب زایندهرود مثل تخصیص آب به یزد و کاشان اتفاق افتاد. از سوی دیگر از اواسط دهۀ ۶۰ تخصیصهایی برای بخش کشاورزی در بالادست رودخانۀ زایندهرود اتفاق افتاد، درحالی که منابع آب ثابت بود، میزان این تخصیصها روز به روز افزایش یافت.
وی با اشاره به اینکه با اضافه شدن تخصیصهای جدید به حوضۀ زایندهرود عملاً بعد از تصفیهخانۀ آب باباشیخعلی و سد چم آسمان در بیشتر سالها رودخانه خشک شد، ادامه داد: در سالهای ۹۷ـ۹۵ رودخانۀ زایندهرود به مدت ۲۰ ماه خشک بود و در سال آبی جاری (از مهر ۹۹) نیز که بارشها کم بود تنها دو بار به مدت ۱۰ روز آب در زایندهرود جریان داشت و بقیه زمانها، مسیر رودخانه از سد چم آسمان تا تالاب گاوخونی به طول ۲۸۰ کیلومتر خشک بود.
انتخابی به برداشتهای بیضابطه از زایندهرود اشاره و تصریح کرد: در حال حاضر ورودی آب به سد زایندهرود حدود ۵ متر مکعب در ثانیه است و خروجی از سد زایندهرود حدود ۱۹ متر مکعب است، در حالی که ۱۰ متر مکعب برای تصفیهخانۀ بابا شیخعلی و ۲ متر مکعب برای یزد میرود، اما ۷ تا ۸ متر مکعب آب از فاصله سد زایندهرود تا چمآسمان پمپاژ میشود که حدود ۸۰ درصد آن در چهارمحال و بختیاری و ۲۰ درصد در استان اصفهان برداشت میشود و این علاوه بر برداشتهای بالادست سد زایندهرود در زیر حوضههای پلاسگان و چلگردـ قلعه شاهرخ است. در مجموع در بالادست سد چمآسمان بیش از ۱۰۰ هزار هکتار توسعۀ کشت داشتهایم که همین مقدار برداشت باعث خشک شدن رودخانه در زیردست سد چمآسمان است.
وی با بیان اینکه برداشتکنندگان آب در مسیر زایندهرود قبلاً حقابهدار رودخانه زایندهرود نبودهاند، گفت: اینها تخصیصهایی است که براساس وعدههای دولتها برای انتقال آب داده شد، اما وعدهها هنوز عملیاتی نشده و به همین دلیل مدت زیادی رودخانه زایندهرود را خشک میبینیم. بنابراین اصل مسأله پیچیده نیست، بلکه پیچیده شده است.
یا منابع اضافه شود، یا مصارف جدید قطع شود
نویسندۀ کتاب «پا بهپای زایندهرود»، با بیان اینکه اصل مسأله کمابیش روشن است، توضیح داد: تعادل بین مصارف و منابع زایندهرود به هم خورده و تا وقتی تعادل برقرار نشده این وضعیت ادامه خواهد داشت. یا باید منابع جدیدی به حوضه زایندهرود اضافه و وعدههای داده شده عملی شود و یا مصارف و تخصیصهای بعد از دهۀ ۷۰ قطع شود.
وی به مطرح شدن موضوع خشکسالی و خشکی رودخانه زایندهرود اشاره و تصریح کرد: امسال سال خشکی بود، همانطور که سال آبی ۹۷ـ۹۶ خشک بود و این اتفاق در بسیاری از نقاط کشور افتاد، اما به طور متوسط در طول ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته میزان بارشهای درازمدت بین ۱۱ تا حداکثر ۱۸ درصد کاهش داشته است، درحالی که در سال آبی ۹۸ـ۹۷ بارشهایی بالاتر از نرمال داشتیم، اما باز هم در مقاطعی رودخانه خشک بود.
تا سیاستهای غلط اصلاح نشود، آب به رودخانه بر نمیگردد
این فعال محیط زیست با بیان اینکه قطعاً سیاستهای غلطی داشتهایم که تا اصلاح نشود آب رفته به رودخانه بر نمیگردد، اظهار کرد: این نکته اما به این معنا نیست که بگوییم امکان احیای زایندهرود وجود ندارد. واقعیت این است که این امکان وجود دارد، اما زایندهرود یک رودخانۀ کوچک و محلی نیست که مشکل آن در اصفهان حل شود، زایندهرود مثل دریاچۀ ارومیه نیازمند نگاه و عزم ملی است. در حالی که در همین شرایط گفته میشود زمینهای دیم در سرشاخههای رودخانهها باید زیر کشت برود! با کدام منبع جدید میخواهیم افزایش کشت بدهیم؟
مدیریت حوضۀ آبریز باید یکپارچه باشد
انتخابی به استانی شدن مدیریت حوضۀ یکپارچۀ زایندهرود اشاره و عنوان کرد: از زمانی که در اواسط دهۀ ۸۰ حوضۀ یکپارچۀ زایندهرود مدیریت استانی پیدا کرد، این وضعیت تشدید شد. مدیریت یک حوضۀ آبریز بنا به معیارهای جهانی باید یکپارچه باشد، یعنی از سرچشمه تا پایاب باید مدیریت ِیکپارچه داشته باشد که این موضوع نه فقط در حوضۀ زایندهرود بلکه در بسیاری از حوضههای آبی و رودخانههای کشور اتفاق افتاده و چارهای نداریم جز اینکه دوباره مدیریت یکپارچه به رودخانهها برگردد.
وی همچنین با یادآوری اینکه برنامۀ آمایش سرزمین با این مضمون که برای توسعۀ هر نقطه از کشور چه رویکردی مؤثر است، تقریباً از اواسط دهۀ ۸۰ رها شده و جدی گرفته نشده است، گفت: باید برنامهریزی درستی برای مصارف آب در کشور داشته باشیم که این مهم تاکنون اتفاق نیفتاده است.
چارهای جز احیای زایندهرود نداریم
این فعال محیط زیست با اعتقاد بر اینکه رودخانۀ زایندهرود قابل احیا است، تأکید کرد: ما چارهای جز احیای زایندهرود نداریم. بدون شک امروز بحران فرونشست در اصفهان ناشی از عدم تعادل بین آب و خاک است، چرا که وقتی آب در رودخانۀ زایندهرود جریان داشته فقط تنه اصلی آن نبوده، بلکه از همان سرچشمه بیش از ۱۳۰ مادی اصلی داشته و دهها جوی از آن جدا میشده که امروز بسیاری از آنها از جمله بیش از ۱۳ مادی در شهر اصفهان خشک شده است.
وی با بیان اینکه مادیها و انشعابات آن یعنی جویها و جدولها آب را به تمام پیکره شهر میبردند، گفت: قبل از دهۀ ۴۰ که آب لولهکشی در اصفهان نداشتیم، آب همۀ منازل، مزارع، باغها، کارگاهها، مدارس علمیه، مساجد، حمامها، یخچالها و حتی غسالخانههای اصفهان و… از مادیها تأمین میشد و به این ترتیب آب به تمام سلولهای شهر میرسید و خاک زیرپای ما از این آب بهرهور میشد. ما ۸۰ـ۷۰ سال است پمپ آب در کشور داریم که وقتی مصارف آب زیاد شد، چاه احداث کردند و با این پمپها آب را از سفرههای زیرزمینی بیرون کشیدند و با آن کشاورزی کردند، در حالی که افراط در این کار اشتباه بود و به جای برداشت بیرویۀ منابع آبی، باید مادیها احیا میشدند تا تعادل آب و خاک حفظ شود.
این نویسنده و پژوهشگر با بیان اینکه وقتی سطح آب های زیرزمینی از ۶ متر به ۶۰ متر افت کند، طبیعتاً باعث بحران فرونشست زمین میشود، خاطرنشان کرد: امروز بیشتر بر تخریب آثار تاریخی شهر بر اثر فرونشست زمین تأکید میشود، درحالی که درست است آثار تاریخی اصفهان جواهرهای بینظیر و ارزشمندی هستند، اما فقط آنها در خطر نیستند و تأسیسات خدماتی و زیربنایی شهری، آب و برق و گاز و بناهای بزرگ، ساختمانهای مسکونی و اداری و همۀ سازههای مختلف در معرض خطر فرونشست هستند.
هشدار نسبت به بحران فرونشست زمین از دهۀ ۸۰
وی با بیان اینکه اگر امروز نسبت به بحران فرونشست زمین هشدار میدهیم برای این است که با یک زلزلۀ خاموش روبهرو هستیم، گفت: فرونشست زمین با سرعت تصاعدی در حال افزایش است که بسیار خطرناک است. مسئولانی که نسبت به این موضوع اشراف بیشتری دارند حساس شده و هشدارهای جدی میدهند، اما پیش از آن در دهۀ ۸۰ و ۹۰ هم این هشدارها داده میشد که خشک شدن یا خشکاندن زایندهرود فقط به تنۀ اصلی رودخانه منتهی نمیشود، بلکه تمام شهر دچار خشکی و بحران میشود.
انتخابی با تأکید بر اینکه باید با یک مدیریت علمی و دقیق در سطح کلان فکری برای بحران آب کنیم، گفت: البته نه فقط زایندهرود که بیشتر رودخانهها در سطح کشور دچار مشکل هستند، کما اینکه بسیاری از دشتهای کشور نیز دچار مشکل هستند و دشتهای زیادی در خراسان، فارس، یزد، کرمان، قزوین، همدان و حتی تهران دچار فرونشست شدهاند، اما در میان کلانشهرهای کشور، وضعیت کلانشهر اصفهان از همه بدتر و تهدید فرونشست بسیار بیشتر است.
نیاز اصفهان به عزم ملی و پشتیبانی جهانی
این دوستدار آب و خاک ایران زمین، خواستار تشکیل ستاد احیای زایندهرود مثل آنچه در مورد دریاچۀ ارومیه اتفاق افتاد شد و گفت: اسم و عنوان این ستاد مهم نیست، اما باید کار ستادی انجام شود که نیاز به عزم ملی و حتی نیاز به پشتیبانی جهانی برای شهر اصفهان داریم. اصفهان یکی از ۱۰ شهر برگزیدۀ جهان است و با این خطری که بیخ گوش شهر است میتوانیم حمایت جهانی جذب کنیم.
وی راهکار اصلی حل بحران زایندهرود را عزم ملی و ایجاد ستاد احیای زایندهرود برای جلب حمایتهای ملی و جهانی دانست و گفت: هنوز برخی به اهمیت موضوع و عمق بحران پی نبردهاند و زایندهرود گرفتار اختلافات سیاسی و جناحی و دعواهای پاییندست و بالادست شده است، در حالی که باید همبستگی ملی نه فقط برای زایندهرود که بسیاری از رودخانههای دیگر داشته باشیم.
این فعال محیط زیست همچنین بر اصلاح سیاستهای کشاورزی، توسعه و جانمایی صنعت تأکید کرد و افزود: بعضی از نمایندگان مجلس با تصمیمات خود مسیر این بحران را هموار کردند، از جمله اینکه در اوایل دهۀ ۸۰ مدیریت یکپارچۀ رودخانهها را به مدیریت استانی تبدیل کردند، دولتها هم پیرو آنها بودند. رئیس جمهور اسبق که در اسفند ۱۳۸۴ در استان بالادست اعلام کرد: «من خودم را مدیر آب استان چهارمحال و بختیاری میدانم و هیچ زمینی نباید بدون آب در این استان باقی بماند» بحران خشکانیدن زایندهرود را تشدید کرد.
انتخابی با اشاره به اینکه با استفاده از تمام امکانات و فرصتها باید در جهت احیای زایندهرود تلاش کنیم، خاطرنشان کرد: همانطور که بارها پیش از این نیز گفتهام چارهای جز امید نداریم، چرا که اگر امید نداشته باشیم همه باید این شهر را ترک کنیم، اما باید امیدوار باشیم تصمیمگیرندگان و مجریان کشور با سرعت عمل خیلی بیشتر از این به فکر نجات تمام آبخوانهای کشور و از جمله زایندهرود باشند.
منبع: ايسنا