اخبار 1

ماجرای معلمی که با شاگردانش اسیر شد

ماجرای معلمی که با شاگردانش اسیر شد

من وقتی از اسارت برگشتم برای ادامه تحصیل به دانشگاه رفتم. در زمینه زبان‌انگلیسی و زبان عربی در سطح بالاتری نسبت به بقیه دانشجویان بودم و این را مدیون کلاس‌های اسارت می‌دانم. شاید اگر روزی از من بپرسند مهم‌ترین دستاورد شما از اسارت چیست؟ آشنایی با نهج‌البلاغه را بگویم.

به گزارش ایسنا،  محمدجواد اسکافی، در عملیات «خیبر » به اسارت نیروهای رژیم بعث درآمده و بعد از تحمل سال‌های سخت اسارت که در اردوگاه موصل سپری شد، به وطن بازگشت. اسکافی خاطرات خود را در کتاب‌های «سال‌های اسارت» و «ستارگان بهبهو» به چاپ رسانده است.  این رزمنده دوران دفاع مقدس درباره چگونگی اسارتش روایت می کند: ۲۱ ساله بودم که در سال ۶۲ در عملیات خیبر به اسارت درآمدم. آن زمان معلم بودم و در هنگام اسیر شدن چند تن از دانش‌آموزانم به همراه من اسیر شدند. در عملیات خیبر تعداد زیادی از نیروهای ایرانی اسیر شدند. و به دلیل تعداد زیادمان ما را به اردوگاه موصل که اردوگاه بزرگتری نسبت به بقیه بود، بردند و حدود یازده ماه آنجا بودیم و از صلیب سرخ مخفی بودیم.

سال دوم اسارت که حکومت بعث به دلیل شکنجه‌ها و شرایطی که برای ما ایجاد کرده‌ بود در سازمان ملل محکوم شد و وزیر امورخارجه و معاون نخست وزیر مجبور شدند از ایرانی‌ها عذرخواهی کنند. آن‌ها اذعان کردند که افسران ما خودسرانه عمل کرده‌اند. بالاخره اردوگاه ما بعد از یکسال شناسایی شد. در طبیعت اسارت همواره سختی و تلخی وجود دارد اما این ایستادگی و آزادگی‌ است که این راه را مقدس می‌کند. بعد از شناسایی اردوگاه فضای بازتری پیدا شد و توانستیم به فعالیت‌های فرهنگی بپردازیم. کلاس‌های فرهنگی حفظ قرآن، نهج‌البلاغه، زبان‌انگلیسی و… را در بین اسرا ترویج دادیم.

من وقتی از اسارت برگشتم برای ادامه تحصیل به دانشگاه رفتم. در زمینه زبان‌انگلیسی و زبان عربی در سطح بالاتری نسبت به بقیه دانشجویان بودم و این را مدیون کلاس‌های اسارت می‌دانم شاید اگر روزی از من بپرسند مهم‌ترین دستاورد شما از اسارت چیست؟ آشنایی با نهج‌البلاغه را بگویم.

انتهای پیام

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *