اخبار 16

مردان وقتی به «آخر خط» می رسند درخواست کمک می کنند/چرایی سکوت مردان در برابر خشونت خانگی

مردان وقتی به «آخر خط» می رسند درخواست کمک می کنند/چرایی سکوت مردان در برابر خشونت خانگی
عکس تزئینی است

دبیر شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور با بیان اینکه به طور کلی تقریبا دو سوم مردان مبتلا به اختلالات روان در سطح جهان هرگز به دنبال معالجه و درمان نیستند، گفت: این مساله به عنوان یک زنگ خطر برای جامعه مردان در سطح جهان محسوب می شود؛ چراکه مردان اغلب فقط زمانی که احساس می‌کنند به آخر خط و آخر راه رسیده‌اند؛ درخواست کمک می‌کنند و در آن زمان شاید دیگر این کمک ها موثر واقع نشود، به طوری که ممکن است مردان در آن هنگام از مکانیسم‌های مقابله کننده مخرب و جبران ناپذیری مانند خودکشی استفاده کنند.

دکتر فریبرز درتاج در گفت‌وگو با ایسنا، همزمان با روز جهانی مردان، با بیان اینکه اغلب مساله سلامت روان مردان در سطح جهان نادیده گرفته شده و کمتر به آن توجه می‌شود، به بیان وضعیت جهانی سلامت روان مردان پرداخت و اظهار کرد: به گمان متخصصان، اصلی ترین دلیلی که نشان می دهد مردان بیش از آنچه گزارش می‌شود از مشکلات سلامت روان رنج می‌برند؛ میزان بالای آمار جهانی خودکشی آنها نسبت به آمار گزارش شده از اختلالات روانی مردان در سطح جهان است.

به گفته وی، الگوی منحصر به فرد سلامت روان و اختلاف بین میزان پایین‌تر افسردگی و نرخ بالاتر خودکشی مردان در سطح جهان نشان دهنده یک بحران خاموش در بین مردان است و در این بین درخواست کمک‌های حرفه‌ای، بهترین و موثر ترین راهکاری است که می‌تواند به سلامت روان مردان کمک کند.

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی با تاکید بر لزوم ارائه راهکارهایی برای افزایش و ارتقای سلامت روان مردان، ادامه داد: نکته مهمی که در رابطه با این راهکارها باید مورد توجه قرار گیرد تفاوت آمار مردان مبتلا به اختلالات روانی و آمار خودکشی مردان در سطح جهان است که نشان می‌دهد مردان از پریشانی روانی بیشتری رنج می برند اما کمک‌های حرفه‌ای و تخصصی لازم را دریافت نمی‌کنند و به طور واضح‌تر باید گفت مردن در این زمینه درخواست کمک نمی‌کنند.

مردان سه برابر بیشتر از زنان در معرض خودکشی هستند

وی با ذکر مثالی افزود: در این راستا شاید جالب ترین و نگران کننده ترین یافته‌ها در سطح جهان این است که در حالی به طور متوسط از میان زنان و مردان، بیشتر مشکلات روحی و روانی زنان  تشخیص داده می‌شوند که آمار خودکشی مردان به میزان قابل توجهی بیشتر از زنان است. یعنی در سطح جهان مردان سه برابر بیشتر از زنان در معرض خودکشی هستند، به طوری که طبق آمار جهانی در شش سال گذشته، خودکشی در مردان ۴۵ تا ۵۹ ساله در سطح جهان به میزان قابل توجهی به ۲۲.۲ مرگ، در ۱۰۰ هزار جمعیت افزایش یافته است.

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران اختلالات تشخیص داده نشده و درمان نشده را شایع ترین اختلالات در مردان دانست و ادامه داد: از جمله این اختلالات می‌توان به اضطراب به ویژه اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال وسواس فکری و عملی، سوء مصرف مواد و الکلیسم، اختلال عاطفی فصلی یا همان SAD و افسردگی اشاره کرد. اگرچه سلامت روان و مشکلات بهداشت روانی بدون در نظر گرفتن سن، جنس، نژاد یا پیشینه اجتماعی می‌تواند بر همه افراد تاثیرات مخربی را بر جای بگذارد؛ اما اغلب اوقات از مردان غافل می‌شویم.

درتاج اختلالات روانی شایع در مردان را ترکیبی از عوامل بیولوژیکی، روانی و محیطی دانست و تاکید کرد که اختلالات یاد شده در هر دو جنس (زن و مرد) وجود دارند و آنچه باید مورد توجه قرار گیرد؛ تاثیرات متفاوت این اختلالت بر مردان و زنان است.

“ننگ” دانستن درخواست کمک

این روانشناس با اشاره به “ننگ” و “عیب” دانستن درخواست کمک مردان برای حل مشکلات خود، درباره ریشه چنین تفکرات و باورهایی توضیح داد: این تفکرات ناشی از کلیشه‌هایی هستند که از طرف جامعه و خانواده، در هر فرهنگی در سطح جهان برای مردان انتظار می‌رود. عبارت جهانی Big boys don’t cry  به این معنا که یک مرد بزرگ گریه نمی‌کند، خود گویای این کلیشه‌ها است. از بدو تولد به طور معمول به پسران آموخته می‌شود که باید “، سخت و محکم باشند، احساسات خود را ابراز نکنند، رهبر شوند و بروز عواطف نشانه‌ ضعف و نه مردانگی است”. این کلیشه‌ها دقیقا همان چیزی است که باعث چنین تفکراتی در مردان شده و به این ننگ کمک می‌کند. از این رو کسانی که به هنجارهای مردانه کلیشه‌ای پایبند هستند ممکن است در دریافت درمان‌های روانی مقاومت کنند و از سوی دیگر چنین تفکراتی در افزایش مشکلات سلامت روان مردان نیز نقش به سزایی دارد.

 دبیر شورای مرکزی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور همچنین معتقد است که سلامت روان مردان از طرف جامعه به اندازه کافی جدی، رسانه‌ای و رایج نشده و در مقایسه با سلامت روان زنان از اولویت کمتری برخوردار است و این امر خود می تواند از جمله دلایلی باشد که مردان کمتر برای حل مشکلات خود به مشاوران مراجعه و درخواست کمک می کنند.

درتاج با بیان اینکه “کمبود توجه” می‌تواند این باور اشتباه را ایجاد کند که “هیچ کس” به سلامت روان مردان اهمیت نمی‌دهد و بیان آن نیز موجب داوری و قضاوت از طرف دوستان و خانواده و اطرافیان خواهد شد و در نهایت نیز منجر به کاهش استفاده مردان از موثرترین راهبرد افزایش سلامت روان می شود، تصریح کرد: بنابراین اولین قدم برای استفاده از راهکارهای سلامت روان مردان، تغییر نگرش جامعه در رابطه با بهداشت روانی مردان به خصوص قضاوت‌های پیرامون درخواست کمک از طرف مردان است. حقیقت این است که همه ما بدون توجه به جنسیت به حمایت حرفه‌ای دیگران در مقطعی از زندگی خود نیاز داریم.

خشونت خانگی علیه مردان عادی‌تر از آن چیزی است که تصور می‌شود

عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در بخش دیگر سخنان خود خشونت خانگی را یکی از انوع خشونت رایج علیه مردان عنوان کرد و با اشاره به تاثیر این خشونت ها بر سلامت روان مردان توضیح داد: درحالیکه این تصور عمومی وجود دارد که درد ناشی از خشونت خانگی چیزی است که فقط زنان تحمل می‌کنند اما خشونت خانگی علیه مردان عادی‌تر از آن چیزی است که اغلب تصور می‌شود. آمارها و نظرسنجی‌های رسمی در برخی نقاط جهان نشان می‌دهد که زنان درصد بالایی از آسیب فیزیکی و همچنین کنترل عاطفی و روانی و اجباری را بر شریک مرد خود وارد می‌کنند.

وی افزود: مجموعه ای ۵۰ ماده‌ای از آخرین آمار موجود گردآوری شده توسط Mankind Initiative  (سازمانی که از قربانیان مرد خشونت خانگی حمایت می‌کند)، نشان می‌دهد یک چهارم از کسانی که در سال ۲۰۱۸ خشونت خانگی را به نیروهای پلیس در انگلستان گزارش کرده‌اند مرد بودند. بر اساس داده‌های اداره ملی آمار ONS انگلیس در همان سال ۱۶ مرد به دست همسر یا شریک قبلی خود جان خود را از دست داده‌اند و همانطور که Mankind اشاره می‌کند به ازای هر سه قربانی خشونت خانگی دو نفر زن و یک نفر مرد خواهند بود. اما نکته قابل توجه این است که ۴۹ درصد از مردان در مقایسه با ۱۹ درصد از زنان به هیچ کس نگفته‌اند که قربانی خشونت خانگی بوده‌اند و درصد مردانی که این خشونت را به Mankind گزارش داده‌اند اظهار داشتند که اگر خط کمک ناشناس نبود هرگز تماس نمی‌گرفتند.

رئیس انجمن روانشناسی تربیتی ایران ادامه داد: این سازمان همچنین گزارش می‌دهد که ۹۵ درصد از تماس گیرندگانش از خشونت عاطفی، ۶۸ درصد جسمی، ۴۱ درصد روانی، ۲۳ درصد مالی، ۱۳ درصد کنترل اجباری و ۳ درصد از خشونت جنسی رنج می‌برند. Mankind در تحقیقات آکادمیک در مورد اینکه چرا مردان در روابط خشونت بار و آزار دهنده باقی می‌مانند اشاره می‌کند که دلایل اصلی این امر به به نگرانی در مورد فرزندان با ۸۹ درصد، عشق با ۷۱ درصد، ترس از ندیدن دوباره فرزندانشان با ۶۸ درصد، نداشتن جایی برای رفتن با ۵۲ درصد، خجالت با ۵۲ درصد، عدم تمایل به دور کردن فرزندان از مادر با ۴۶ درصد و تهدید به خودکشی با ۲۸ درصد باز می‌گردد.

به گفته این روانشناس، مردانی که خشونت را گزارش می‌کنند ممکن است با انگ اجتماعی و سایر تحقیرهای مربوط به مردانگی خود مواجه شوند که می‌تواند به عنوان یک مانع دیگر برای گزارش وضعیت سلامت روان مردان عمل کند.

درتاج با بیان اینکه شیوع نسبی خشونت علیه مردان نسبت به زنان در بین مطالعات مختلف به شدت مورد مناقشه است و از برخی کشورها اصلا داده و آماری وجود ندارد، این را هم گفت که برخی از محققان بر این باورند که در این راستا تعداد واقعی قربانیان مرد ممکن است بیشتر از آن چیزی باشد که آمارها نشان می‌دهند و دلیل آن به تعداد مردانی که خشونت علیه خود را گزارش نمی‌کنند، باز می گردد.

منبع: ايسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *