اخبار 41

نشست مجازی بررسی پدیده تروریسم و خشونت سیاسی برگزار شد

نشست مجازی بررسی پدیده تروریسم و خشونت سیاسی برگزار شد

نشست مجازی بررسی پدیده تروریسم و خشونت سیاسی به میزبانی انجمن علمی روابط بین الملل دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی و با حضور دکتر عبدالله مرادی، عضو هیئت علمی دانشگاه دفاع ملی و با شرکت دانشجویان دانشگاه های مختلف داخلی و خارجی برگزار شد.

به گزارش باشگاه دانشجویان ایسنا، در این نشست محورهای مبانی نظری، تاریخچه افراطی گری و تروریسم در جهان اسلام، تروریسم در افغانستان و ایران و پدیده تروریسم مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

دکتر مرادی با تقسیم بندی نحله‌های فکری تروریسم در جهان اسلام به سه حوزه‌ی دیوبندی در شبه قاره هند، وهابی در عربستان سعودی و اخوانی در مصر و بیان تاریخچه‌ی حرکت‌های افراطی اسلامی عنوان کرد: پدیده ترور و حذف فیزیکی مخالفان سیاسی به طور تاریخی به قرن‌های میانه‌ی تمدن اسلامی و دوران اسماعیلیان بازمی‌گردد اما تا دهه‌ی هفتاد میلادی به عنوان یک نقش در عرصه‌ی روابط بین الملل مورد بررسی قرار نمی‌گیرد.

وی ادامه داد: شروع اندیشه‌ی ترور در دوران معاصر با افکار سید قطب به عنوان یکی از رهبران اخوان المسلمین مصر بود. اخوان المسلمین به عنوان یک جنبش مترقی و روشنفکری اسلامی با وجود همکاری و همراهی با انقلاب مصر و به قدرت رسانیدن جمال عبدالناصر و مبارزه با اسرائیل به عنوان دشمن اعراب و دشمن مصر توسط نظامیون حاکم بر مصر سرکوب شد. این نقطه ای بود که اخوانی ها از مدرنیسم رویگردان شدند و با وجود اینکه اساس یک جنبش مدرن و مبتنی بر روشنگری بودند، مدرنیته را سد راه اهداف آرمانی خویش مشاهده کردند. از این پس افکار رادیکال سید قطب به جای افکار ترقی خواهانه و اسلامی موسس اخوان حسن البنا و جانشین آن هطیبی چراغ راه جوانان و نسل های بعدی اخوان المسلمین شد که باعث تولد گروه های چون جهاد اسلامی مصر و جماعت اسلامی مصر شد.

عضو هیئت علمی دانشگاه دفاع ملی افزود: محوریت اندیشه های سید قطب را مفهومی به نام جامعه جاهلی تشکیل می‌داد. از دیدگاه وی تمام حوزه‌ی تمدنی غرب و حتی خود مسلمانان که سرسپردگی آنان را می‌کردند و مفاهیمی مانند سکولاریسم را از آنان به عاریه گرفته بودند ذیل همین مفهوم قرار می‌گرفتند و جاهل محسوب می‌شدند. این گروه ها خود را از این جامعه‌ی جاهلی دور کردند و جهاد را به عنوان چاره کار در دستورکارشان قرار دادند. در این میان یک سوال بنیادین برای این گروه‌ها پیش آمد که بحث  بر سر آن تا به امروز ادامه دارد و بخش عمده ای از هویت این گروه‌ها را مشخص می‌کند؛ اینکه در چنین جامعه‌ی جاهلی‌ای که شمولیت آن از مسیحیان و یهودیان و حتی سایر مذاهب اسلامی مانند تشیع تا حکومت خودشان و غرب به رهبری آمریکا را در برمی‌گیرد، اولویت مبارزه با کدام است؟ به قرار دیگر اول باید با دشمن در خانه جنگید یا اول با دشمنی که باعث بسط این جاهلیت به خانه آن‌ها شده است یعنی آمریکا جنگید؟

مرادی همچنین اشاره کرد: جهاد اسلامی و جماعت اسلامی مصر با توجه به تجربه تاریخی خودشان در مصر و ضربه خوردن از ناصر و سادات، جهاد با دشمن نزدیک را انتخاب کردند. از آن پس دوره‌ای از ترور و ناآرامی در مصر شروع شد و منجر به ترور انور سادات جانشین ناصر توسط جهاد اسلامی مصر شد.

وی اظهار کرد که این نحله فکری تکفیری هر کدام در زیست بوم خود به زندگی فکری خود ادامه می‌دادند و التقاطی تا قبل از اشغال افغانستان توسط شوروری نداشتند. اما زمانی که عبدالله عزام که عضو اخوان المسلمین اردن بود و مدتی در عربستان سعودی زندگی کرده بود وارد حوزه سومین نحله ی فکری تکفیری یعنی پاکستان شد، اوضاع تغییر کرد. عزام که با همه‌ی نحله‌ها نشست و برخاست کرده بود به عنوان نقطه‌ی اتصال سه خط فکری تکفیری دیوبندی، وهابی و اخوانی عمل کرد. وی از تمام گروه‌های تکفیری در جهان دعوت کرد تا در برابر شوروی در افغانستان جهاد کنند و در برابر کمونیست‌های کافر که به سرزمین برادران مسلمانشان یورش برده بودند بایستند. این دعوت باعث شد تا تکفیری‌ها  از سراسر جهان اسلام از مصر و عربستان سعودی گرفته تا کشور های جنوب شرق آسیا مانند اندونزی و مالزی به افغانستان سرازیر شوند. این نسل از جنگجویان که در افغانستان با هم در برابر شوروی جنگیدند بعدها به مبارزان عرب ـ افغان مشهور شدند.

مرادی ادامه داد: اسامه بن لادن به عنوان یکی از تامین کنندگان مالی عرب افغان ها در کنار سایر جنگجویان ایستاد. دولت ریگان هم در چهارچوب رقابت های دوران جنگ سرد بین آمریکا و شوروی اقدام به حمایت از این جنگجویان کرد، امری که نهایتا شکست ارتش سرخ در افغانستان را در پی داشت. با تمام شدن وظیفه ی جهادی عرب-افغان ها در جنگ افغانستان، گروهی از آن ها در افغانستان ماندند و طالبان را به عنوان یک گروه در سودای تسلط سرزمینی تشکیل دادند. بقیه جنگجویان هم رهسپار خانه هایشان در مصر و سودان و عربستان سعودی و… شدند.

وی عنوان کرد: نقطه‌ی عطف بعدی جنگ اول خلیج فارس و حمله‌ی آمریکا به عراق بود که باعث شد تا آمریکا برای محافظت از عربستان سعودی و خاندان حاکم بر آن در برابر تهدیدهای صدام حسین، سربازان خود را در عربستان سعودی پیاده کند. این مسئله با اعتراض شدید اسامه بن لادن مواجه شد. او در نامه نگاری هایی که با آل سعود داشت از آن ها می‌خواست تا به جای کمک خواستن از آمریکا، به او اجازه دهند تا با صدام بجنگد و اجازه ندهند تا سربازان کافر غربی پای خود را در سرزمین وحی بگذارند. مسئله‌ای که با بی توجهی خاندان آل سعود مواجه شد. این بی توجهی باعث پایه ریزی تشکیلات القاعده شد. بن لادن با تشکیل القاعده پاسخی جدید به سوال بنیادین «با چه کسی باید بجنگیم؟» داد؛ آمریکا!

انتهای پیام

منبع:ایسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *