نقد و بررسی فیلم Blonde 2022
دانلود زیرنویس blonde «بلوند» بارها و بارها از مرلین مونرو سوء استفاده می کند، همان کاری که بسیاری از مردان در زندگی غم انگیز و بسیار کوتاه این نماد فرهنگی انجام دادند. شاید موضوع همین باشد، اما یک پارادوکس دیوانه کننده ایجاد می کند: محکوم کردن ظلمی که سوپراستار تا زمان مرگش در 36 سالگی
دانلود زیرنویس blonde «بلوند» بارها و بارها از مرلین مونرو سوء استفاده می کند، همان کاری که بسیاری از مردان در زندگی غم انگیز و بسیار کوتاه این نماد فرهنگی انجام دادند. شاید موضوع همین باشد، اما یک پارادوکس دیوانه کننده ایجاد می کند: محکوم کردن ظلمی که سوپراستار تا زمان مرگش در 36 سالگی متحمل شد و در عین حال از آن لذت می برد.
با این حال، فیلم نویسنده/کارگردان اندرو دومینیک، بر اساس رمان تخیلی جویس کارول اوتس، از نظر فنی بی عیب و نقص باقی می ماند، حتی اگر تقریباً سه ساعت شبیه یک اودیسه طولانی به نظر می رسد. کاردستی نمایش داده شده معمای دیگری را به وجود می آورد: “بلوند” پرچین و حتی مسحورکننده است، اما در نهایت می خواهید چشمان خود را برگردانید زیرا این صفحه نمایش خشن بیش از حد می شود. نقطه شکست شخصی من یک شلیک POV از داخل واژن مرلین بود که او در حال سقط جنین اجباری روی او بود. کلوزآپ طولانی و افراطی از یک مونرو مصرفشده که با پرزیدنت کندی روبهرو میشود در حالی که در اتاق هتل مشغول تلفن است نیز بیمعنی است و احتمالاً به همین دلیل است که این فیلم رتبه نادر NC-17 را کسب کرده است.
آیا واقعاً هیچ کدام از اینها اتفاق افتاده است؟ شاید. شاید نه. چیزی که از ابتدا باید درک کنید این است که “بلوند” کاوشی در مورد ایده مرلین مونرو است. به همان اندازه که «الویس» زندگینامهای از الویس پریسلی است، زندگینامهای از ستاره سینماست. این مجموعهای از رویدادهای واقعی و واقعی را به عنوان یک نقشه راه، از فیلمهای او گرفته تا ازدواجهایش، لمس میکند. اما در نهایت، این یک فانتزی از شهرت است که به طور فزاینده ای به منظره جهنمی تبدیل می شود. این هیجانانگیزتر از بیوگرافی معمولی است که بهترین موفقیتهای زندگی یک سلبریتی را به شکل فرمول اجرا میکند، و «بلوند» به طور مداوم مبتکر است زیرا هم با لحن و هم فرم بازی میکند. با این حال، در پایان، این رویکرد بسیار طاقت فرسا و حتی کمی ترسناک به نظر می رسد.
به عنوان مرلین مونرو – یا نام واقعی او نورما جین، همانطور که بیشتر در فیلم به او گفته می شود – از آنا د آرماس خواسته می شود گریه کند. زیاد. گاهی اوقات زمانی که او از دوران کودکی دردناک خود برای یک تمرین کلاس بازیگری بیرون می آید، یک یا دو پارگی خفیف است. معمولاً، چون وزن تجمعی بیماری روانی و اعتیاد عوارض خود را می گیرد، هق هق گریه می کند. وقتی گریه نمی کند، برهنه است. اغلب، او هر دو، و همچنین خونین است. و تقریباً در هر موقعیتی، او یا یک پیاده یا یک قربانی است، یک فرشته شکننده است که در جستجوی شخصیت پدری برای دوست داشتن و محافظت از او است.
مطمئناً، برخی از اینها درست است – روشی که دلالان قدرت هالیوود او را به عنوان یک چهره زیبا و یک الاغ بزرگ در نظر می گرفتند، زمانی که او می خواست او را یک بازیگر جدی بدانند و او را برای روحش دوست داشته باشند. د آرماس همه چیز را در هر لحظه می دهد. او آنقدر گیرا، آنقدر شگفتانگیز است که آرزو میکنی قسمتی به او فرصتی بدهد تا عمق مرلین را بیشتر نشان دهد، تا عمیقتر از کلیشههای آشنا کاوش کند. او صدای نفسگیر و دخترانهاش را اجرا میکند، اما نه کاملاً – ردپای لهجه کوبایی او غیرقابل انکار است – و این با توجه به رویکرد غیرمتعارف فیلم خوب است. مهمتر از آن، او روح مونرو را تسخیر می کند و اغلب به طرز عجیبی شبیه او است. پس از نوبت های برجسته در فیلم هایی مانند “Knives Out” و “No Time to Die” و همچنین زباله های خوشمزه ای که “Deep Water” بود، در نهایت این نقش اصلی و گوشتی است که تمام آنچه او می تواند انجام دهد را به نمایش می گذارد. او آنقدر خوب است که شما را وادار می کند آرزو کنید آرزو کنید نقش به سطح او برسد.
“بلوند” از همان ابتدا رویای تب بود. دومینیک با همکاری با فیلمبردار Chayse Irivn («BlacKkKlansman»، «Lemonade» بیانسه) و نیک کیو و وارن الیس، همکاران موسیقی مکرر، صحنه را با صداهای امپرسیونیستی بینایی و صدا میسازد. سایهها و تکههای اثیری از موسیقی با خاکستر آتشی در تپههای هالیوود که در آسمان شب میوزد مخلوط میشوند. تلفن با صدای بلند زنگ می زند. چرخش دوربین به سمت چپ. ما بلافاصله در آستانه هستیم. سال 1933 لس آنجلس است و نورما جین جوان (یک لیلی فیشر متین و دلخراش) در حال تحمل آزار جسمی و عاطفی وحشتناک از سوی مادر پرهیجان و بیشکلامیاش (جولین نیکلسون، همیشه عالی) است.
دومینیک («قتل جسی جیمز توسط رابرت فورد بزدل») از همان ابتدا سبک بی قرار خود را اعلام می کند – پریدن نه فقط در زمان، بلکه از سیاه و سفید با کنتراست بالا به رنگارنگ تکنیکی و بین نسبت های مختلف. گاهی اوقات، پالت رنگ محو می شود، گویی ما به مرلین در عکسی قدیمی نگاه می کنیم. گاهی اوقات، طراحی صدا خاموش می شود – مانند اجرای کلاسیک “I Wanna Be Loved by You” از “Some Like It Hot” – تا نشان دهنده آشفتگی حالت درونی او باشد. همه چیز برای مدتی هیجانانگیز است و د آرماس به عنوان مرلین جوان در آسیبپذیری و جاهطلبیاش چهرهای مغناطیسی میبیند.
یک رمان عاشقانه سه طرفه خیالی با چارلی چاپلین جونیور (خاویر ساموئل) و ادوارد جی رابینسون جونیور (ایوان ویلیامز) حال و هوای خوشامدگویی از سرگرمی و شادی را به ارمغان می آورد. آنها هر دو زیبا و معاشقه، دود و فریبنده هستند. و با پیشرفت فیلم مشخص می شود که آنها تنها مردانی هستند که او را به خاطر شخصیت واقعی اش در نقش نورما جین دوست داشتند و در عین حال از هنر فریبنده مرلین قدردانی می کردند. این رابطه همچنین به نورما جین میآموزد که خود را در آینه گم کند تا شخصیت معروفی را که به دنیای بیرون ارائه میکند پیدا کند: «اینجا، دوست جادوی توست»، «کاس» چاپلین در حالی که او را از پشت نوازش میکند خرخر میکند. و دومینیک به تصویری از نورما جین بازخواهد گشت که از انعکاس خود به عنوان وسیله ای برای ایجاد قدرت طلب می کند. دوگانگی شدید شخصیت به د آرماس فضای زیادی برای نشان دادن محدوده چشمگیر و تکنیک دقیق خود می دهد.
اما بیش از حد “بلوند” درباره مردانی است که مرلین را می جوند و او را بیرون تف می کنند. یکی از مدیران استودیویی که تنها با نام «Mr. Z» – احتمالاً مانند زانوک – هنگامی که در مورد بخشی از دفتر او بازدید می کند به او تجاوز می کند. اسطوره نیویورک یانکیز جو دی ماجیو (بابی کاناواله) تا زمانی که تبدیل به کنترل و خشن شود، شوهری شایسته و مهربان به نظر می رسد. شوهر بعدی او، نمایشنامهنویس آرتور میلر (آدرین برودی) صبور و مهربان است و در عین حال از نظر عاطفی بیتفاوت است – اما زمانی که مرلین با او ازدواج میکند، اضطراب، مشروبات الکلی و قرصها او را چنان نابود کرده است که هیچکس نمیتوانست کمک کند.
او این مردان را «بابا» می نامد به این امید که آنها به جای پدری که هرگز او را نمی شناخت اما به شدت هوس می کرد، عمل کنند، اما در نهایت، همه او را ناامید می کنند. و “بلوند” نیز همینطور است، زیرا آرماس را در دریای هیستری در پرده سوم فرو می برد. در مورد بسیاری از لحظات گرافیکی فیلم – از جمله یکی از منظر توالت هواپیما، مثل اینکه مرلین مستقیماً روی ما قرصها و شامپاین میپاشد – میدانیم که هدف چیست. صرفا برای شوکه کردن؟ برای نشان دادن میزانی که ماشین آلات هالیوود او را کالایی کرده است؟ این چیز جدیدی نیست
«بلوند» در واقع در میانآهنگهای ملایمترش قدرتمندتر است – زمانی که مرلین و آرتور میلر در حال تعقیب همدیگر در ساحل هستند، برای مثال، در زیر نور طلایی و درخشان خورشید در آغوش میگیرند و میبوسند. “من دختر خوب تو هستم، بابا؟” او با شیرینی از او می پرسد و به دنبال تایید او است. اما البته، او در اینجا نیز نمی تواند خوشحال باشد. تمام اوقات شادی او با غم و اندوه همراه است زیرا می دانیم این داستان چگونه به پایان می رسد.
بیشتر اوقات، دومینیک به نظر می رسد به صحنه هایی مانند اسلوموشن پر زرق و برق نمایش “بعضی ها داغ را دوست دارند”، که در آن انبوهی از مردان درنده در پیاده روها برای رسیدن مریلین صف می کشند، به نظر می رسد که دیوانه وار نام او را فریاد می زنند، چشم ها و دهان هایشان به شکل غول پیکر و ترسناک منحرف شده است. اثری که انگار می خواهند تمام او را ببلعند. او به طور مشابه در به تصویر کشیدن لحظه معروف رنده مترو از «خارش هفت ساله» با لباس عاج عاج مرلین که در اطراف او میخندد و برای جمعیت و دوربینها میخندد، درنگ میکند. (طراحی صحنه و لباس جنیفر جانسون از لباس های معروف او گرفته تا ژاکت های ساده و شلوارهای کاپری به طرز شگفت انگیزی روی صحنه است). ، دوباره و دوباره.
پس از مدتی، آنقدر تکراری می شود که این لحظه نمادین و فرهنگ پاپ بی حس می شود و ما از تماشای آن خسته می شویم. شاید بالاخره منظور دومینیک همین باشد. اما ما نباید باشیم
فردا در سینماهای محدود اکران می شود. در نتفلیکس در 23 سپتامبر.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0