پارلمان قلب تپنده دموکراسی
ایسنا/خراسان رضوی پارلمان یا مجلس نمایندگان مردم که مهمترین وظیفهاش قانونگذاری است، قلب تپنده دموکراسی به شمار میرود؛ هر چند در نظامهای غیردموکراتیک نیز فعالیت پارلمان دیده میشود.
پارلمان و پارلمانتاریسم
مهمترین وظیفه پارلمان قانونگذاری است. اندازه پارلمانها از حیث تعداد نمایندگان تناسب آشکاری با شمار جمعیت کشورها ندارد. اعضای پارلمانها به طور متوسط معمولا بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ نفر است. برخی از پارلمانهای قدیمی اروپا بیش از ۶۰۰ نفر عضو دارند. همچنین مجلس نمایندگان در ایالات متحده ۴۳۵ نفر عضو دارد.
اساس مشروعیت نمایندگان پارلمان وکالت و نمایندگی از جانب شهروندانی است که آنها را انتخاب کردهاند. نمایندگان از حیث شان و اعتبار برابرند. پارلمان دست کم محل مباحثه درباره مسائل عمومی است اما به طور عمومی نهاد قانونگذاری و تنظیم و تصویب بودجه کشورها نیز هست.
در نظامهای ریاستی مثل ایالات متحده آمریکا مجلس نمایندگان دارای اختیارات گسترده در خصوص قانونگذاری و تصویب بودجه است. در نظامهای پارلمانی قوه مجریه در این خصوص نقش مهمی دارد؛ به این معنا که اغلب لایحهها را برای قانونگذاری به مجلس پیشنهاد میکند و در امر تصویب آن در پارلمان کم و بیش نقش دارد. همچنین در این نظامها پارلمان در گزینش اعضای قوه مجریه نقش مهمی ایفا میکند. اعضای این قوه عمده به طور عمدا از بین رهبران حزب یا احزاب مسلط در پارلمان انتخاب میشوند. در اغلب نظامها پارلمانها به شیوههای گوناگون بر کار قوه مجریه نظارت میکند و با کاهش توان پارلمانها در امر قانونگذاری و تنظیم بودجه، بر اهمیت این نظارت افزوده شده است.
اساس مشروعیت پارلمانها بر نمایندگی از جانب مردم استوار است. در برخی دموکراسیها مثل انگلستان، مجلس دوم به عنوان بخشی از بقایای اشرافیت قدیم بر اساس نمایندگی از جانب مردم استوار نیست اما در همه دموکراسیها مجلس اصلی، انتخابی است. حدود یکسوم پارلمانها در سطح جهان مرکب از ۲ مجلس هستند. اعضای نیمی از همین مجالس دوم مستقیم از جانب مردم انتخاب میشوند و اعضای نیم دیگر یا منصوب میگردند و یا به طور غیرمستقیم انتخاب میشوند. با این حال حذف مجلس دوم گرایش غالب نیست بلکه تمایل به حفظ آن همچنان نیرومند است؛ به ویژه در کشورهای فدرال مانند آمریکا و آلمان که مجلس دوم نماینده ایالات است.
انتخاب شدن در پارلمان در بیشتر کشورها نیازمند شرایطی است. هدف از وضع این شرایط تضمین توانایی اعضای پارلمان در انجام وظایف و مسئولیتهایشان است. از جمله این شرایط بر حسب کشور معمولا داشتن حداقل ۲۱ سال سن(در مورد آمریکا اعضای مجلس نمایندگان باید حداقل ۲۵ سال و اعضای مجلس سنا حداقل ۳۰ سال داشته باشند) شهروندی و اقامت در کشور به مدتی مشخص، فقدان سوءپیشینه کیفری و عدم اشتغال در برخی مناصب دولتی است.
وظیفه نمایندگان صرفا انعکاس خواستههای انتخابکنندگان نیست بلکه با توجه به اینکه آنان تجربه پارلمانی و سیاسی پیدا میکنند، باید در شکل دادن به خواستههای پراکنده انتخابکنندگان، تنظیم سیاستها و ارائه راهحلها و به طور کلی آگاه ساختن موکلان خود نیز فعال باشند.
ساختار پارلمان
نمایندگان پارلمان که به لحاظ قانونی با یکدیگر برابرند، در صورتی میتوانند به تصمیم گیریهای دستهجمعی برسند که در درون الگوی از روابط ساختاری و سازمانی قرار گیرند. پارلمانها هر یک در طی تاریخ خود شکل سازمانی خاصی پیدا میکنند و به علاوه برای خود، سازمان و رویههای عملی خاصی وضع مینمایند. در نتیجه در پارلمان که از اعضای برابر تشکیل شده است، تقسیم کار و سلسله مراتب قدرت پیدا میشود که تصمیمگیری را ممکن میسازد.
پارلمانها میباید به مجموعهای از منافع و گروهها پاسخ دهند و از این رو کمیتههای تخصصی برای هر یک ایجاد میکنند. مثلاً مجلس نمایندگان آمریکا دارای ۲۲ کمیته است. در کشورهای اروپایی به طور متوسط بین ۱۰ تا ۲۰ کمیته تخصصی در پارلمان وجود دارد. در پارلمان انگلستان اغلب کمیتهها به طور موقت برای رسیدگی به مسائل خاصی تشکیل و سپس منحل میشود. همین یکی از اسباب ضعف نسبی پارلمان انگلستان در مقابل قوه مجریه و رهبران احزاب و دستگاه دیوانی دولت است. یکی از وظایف کمیتههای پارلمانی به طور کلی اعمال نظارت بر وزارتخانههای مختلف است که تقریبا به همان اندازه وضع قوانین اهمیت دارد. کمیتههای پارلمانی از نظارت مشورتی و تخصصی هیاتهای کارشناسی نیز بهرهمند میشوند. کنگره آمریکا دارای ۳۰۰۰ عضو هیاتهای کارشناسی است که در حوزههای مختلف تخصص دارند.
در نظامهای پارلمانی وقتی دولت از حزب صاحب اکثریت در مجلس باشد؛ انضباط حزبی پارلمان به اقتدار بیشتر دولت میانجامد. بر عکس در نظام ریاستی آمریکا که در آن منصب رئیسجمهوری و کنگره در دست ۲ حزب دموکرات و جمهوریخواه قرار دارد، انسجام حزبی در کنگره به تضعیف دولت میانجامد. در چنین حالتی تنها ابزار نفوذ دولت بر کنگره حق وتوی رئیسجمهور است.
قانونگذاری با تصمیمگیری درباره لوایح آغاز میشود. در اغلب موارد لوایح به کمیتهها ارسال میشود تا پس از بازبینی و تعدیل به پارلمان فرستاده شوند. بر حسب مورد تصمیمگیری درباره لوایح ممکن است با اکثریت ساده اعضای حاضر یا اکثریت مطلق همه اعضا و یا اکثریت سهپنجم یا دوسوم و یا سهچهارم صورت گیرد. بر حسب آییننامههای داخلی رایگیری ممکن است شفاهی یا از طریق بلند کردن دست و یا ایستادن و یا رای کتبی مخفی انجام پذیرد.
وقتی پارلمان مرکب از ۲ مجلس باشد، فرآیند تصمیمگیری پیچیدهتر است و آییننامههای خاصی شیوه ایجاد سازش میان آن ۲ را تعیین میکند. در ایالات متحده آمریکا کمیته مشاوره مشترک ۲ مجلس برای ایجاد چنین سازشی در نظر گرفته شده است. این کمیته ممکن است از بیش از ۱۰۰ تن از اعضای ۲ مجلس تشکیل شود. در کشورهای دیگر مثل کانادا و فرانسه لوایح قانونی آن قدر میان ۲ مجلس رد و بدل میشود تا آنکه متن واحدی مورد پذیرش هر ۲ قرار گیرد. در برخی از کشورها مثل انگلستان و آلمان تصمیم آخر از آن مجلس اول است.
مهمترین انتقاداتی که بر پارلمانها وارد میشود، عبارتند از کیفیت نابرابر اعضا، هواداری نمایندگان از مواضع حزبی به جای منافع حوزه انتخابیه خود، رابطه نزدیک میان نمایندگان و گروههای ذینفوذ، بازتولید شکافهای قومی و اجتماعی در سطح پارلمان، ناتوانی در جلب توجه عامه به طور مستمر به اقدامات و اعمال خود، خصلت بروکراتیک و پیچیدگی فزاینده ساختار پارلمانی، رفتار دوگانه نمایندگان در سازش پنهانی با رقبا از یک سو و رقابت ظاهری با آنها از سوی دیگر و کاهش فزاینده در نقش اصلی پارلمان یعنی قانونگذاری.
منبع: کتاب آموزش دانش سیاسی، دکتر حسین بشیریه
انتهای پیام