پویایی و رشد اقتصادی؛ میراث “قدرتمندترین زن جهان”
سیاستمداری عملگرا است، در مدت ۱۶ ساله صدراعظمیاش توانست توانمندیهایش را به رخ بزرگترین سیاستمداران جهان بکشد و در همین راستا طی سال های اخیر از طرف نهادهای مختلف لقب ” قدرتمندترین زن جهان” را از آن خود کرده است.
مجله آمریکایی “فوربز Forbes” برای چندین سال متوالی این سیاستمدار ۶۷ آلمانی را به عنوان قوی ترین زن جهان انتخاب کرده است و به او لقب “قابل اعتمادترین رهبر ” دنیا داده شده است.
“آنگلا مرکل” در روزهای پایانی صدرات خود بر آلمان قرار دارد و بر اساس آنچه که رسانه ها اعلام کرده اند، قرار است مراسم رسمی خداحافظی با وی پنجشنبه دوم دسامبر در محوطه وزارت دفاع در برلین و با حضور سربازان مشعل به دست برگزار شود و شهروندان آلمانی پس از ۱۶ سال با” کتهای رنگارنگ” آنگلا مرکل در مقام رئیس دولت فدرال آلمان وداع می کنند.
مطابق برنامهای که احزاب ائتلاف سه گانه سوسیال دموکرات، سبزها و دموکراتهای لیبرال ارائه کردهاند آنها در هفته دوم ماه دسامبر “اولاف شولتس” را به عنوان صدراعظم جدید آلمان انتخاب میکنند و آنگلا مرکل بنا به گفته خود دیگر فرصت زیادی برای “مطالعه و خواب” خواهد داشت.
در اینکه در این سال ها آنگلا مرکل رهبر اتحادیه اروپا بود و امروزه آلمان یک اقتصاد عظیم و موتور محرکه اروپا است جای شک و شبههای وجود ندارد و اکنون یکی از مباحث مطرح در بین کارشناسان اروپا این است که چه کسی می تواند جایگزین آنگلا مرکل در اتحادیه اروپا باشد و آیا فردی چون امانوئل مکرون پتانسیل ایفای چنین نقشی را دارد یا نه؟
یکی از دستاورهای مهم مرکل در طول این ۱۶ سال گذشته ایجاد شکوفایی و رشد اقتصادی در آلمان بوده است چنان که به نوشته روزنامه نیویورکتایمز، آنگلا مرکل در طول ۱۶ سال فعالیت خود بهعنوان صدراعظم آلمان به الگویی از آرامش، عقلگرایی و باور به ارزشهای دموکراتیک برای مدیریت بحرانها در عرصه بینالملل تبدیل شد که در این زمینه میتوان به موفقیت او در بحران مالی منطقه یورو، ورود بیش از یک میلیون مهاجر و پاندمی کرونا اشاره کرد.
مرکل در ابتدا به خاطر این که به واسطه حمایت های “هلموت کهل” توانست در حزب دموکرات مسیحی آلمان رشد کند و با حضور در کابینه صدر اعظم وقت آلمان به صورت جدی وارد دنیای سیاست شود “دخترک کهل” نامیده می شد، ولی او به سرعت به خاطر توانمندی ها، تلاش ها و ظرفیت هایش توانست از زیر سایه پدر خارج شود و تبدیل به “مادر ملت” و قدرتمندترین زن جهان “شود چنان که او در حال حاضر الهام بخش بسیاری از زنان جوانی است که سودای حضور جدی در قدرت و تاثیر گذاری بر عرصه بینالمللی دارند.
در آستانه واگذاری قدرت از سوی مرکل به عنوان صدر اعظم المان در گفت وگو با علی رضا شیخ عطار سفیر پیشین ایران در آلمان، به صورت اختصار به بررسی عملکرد ۱۶ ساله مرکل به عنوان رییس دولت فدرال آلمان پرداخته ایم.
علیرضا شیخ عطار، در گفت وگو با ایسنا در مورد میراث آنگلا مرکل صدراعظم آلمان که به مدت ۱۶ سال و از سال ۲۰۰۵ تا سال ۲۰۲۱ مسئولیت این سمت را در آلمان بر عهده گرفته است، اظهار کرد: آلمان کشوری فدرالیسم است که ایالات مختلفی دارد چنانکه برخی از این ایالت ها با هم تفاوت فرهنگی دارند. هر کدام از این ایالت ها برای خود دارای ساختارهایی چون مجلس و دولت هستند و هر حزبی که در انتخابات پارلمان اکثریت را به دست آورده مسئولیت صدراعظمی را بر عهده می گیرد.
وی با بیان اینکه در بسیاری از مواقع احزاب در آلمان با توجه به اینکه اکثریت را در پارلمان به دست نمی آورند، مجبور به ائتلاف می شوند، ادامه داد: صدراعظم آلمان باید به نحوی رفتار کند که نظرات در ایالات مختلف را تأمین کند به نحوی که همه از روند امور راضی باشند و این ایجاد هماهنگی از سخت ترین کارهای صدراعظم آلمان درعرصه سیاست داخلی این کشور است.
شیخ عطار، با بیان این بعد از فروپاشی شوروی شاهد تشکیل “آلمان واحد” بودیم، گفت : بعد از تشکیل آلمان واحد هلموت کهل سیاستمدار محافظه کار آلمانی و دبیرکل حزب “دموکرات مسیحی آلمان، همچنان صدراعظمی این کشور را بر عهده گرفت. در همان ایام کهل از آنگلا مرکل که یک استاد دانشگاه بود و از چهره های آلمان شرقی محسوب می شد با توجه به این سیاست که میخواست در دولت از چهره های آلمان شرقی استفاده کند به عنوان وزیر محیط زیست دعوت به همکاری کرد البته این معرفی و انتخاب تا حدودی باعث تعجب بود چرا که مرکل از چهره های نامدار آلمان شرقی نبود که با رژیم کمونیستی حاکم بر این کشور مبارزه کرده باشد.
وی ادامه داد :بعد از پیروزی حزب سوسیال دموکرات در انتخابات و انتخاب گرهارد شرودر به عنوان صدراعظم این کشور حزب دموکرات مسیحی و خانم مرکل در نقش اوپوزیسیون عمل میکردند البته او چهره ای بود که چندان سروصدا نمی کرد و تلاش داشت که با آرامش کار را به جلو ببرد. وقتی که شرودر به عنوان صدراعظم آلمان انتخاب شد تا حدودی چالش های آلمان و آمریکا افزایش پیدا کرد. آلمان مخالف حمله آمریکا به عراق بود و در همین چارچوب نیرویی نیز به عراق اعزام نکرد. در مقطعی شرودر تصور می کرد با اقداماتی که در اقتصاد آلمان انجام داده بار دیگر می تواند در انتخابات پیروز شود بنابراین اقدام به برگزاری انتخابات زودتر از موعد کرد ولی روزگار براساس خواست وی به پیش نرفت و حزب او نتوانست اکثرت در پارلمان را به دست آورد بنابراین بار دیگر حزب دموکرات مسیحی قدرت را در آلمان به دست آورد و در همین چارچوب از سال ۲۰۰۵ آنگلا مرکل به عنوان صدراعظم آلمان انتخاب شد.
این دیپلمات پیشین کشورمان ادامه داد: میراث اقتصادی باقی مانده از شرودر و خدمات اجتماعی که او ارائه داده بود میراث شاخصی بود. از طرف دیگر باید به این موضوع توجه داشت که آلمان در طول سال های بعد از جنگ جهانی دوم علیرغم مشکلاتی که با آن روبرو بود جزو کشورهایی در اروپا بود که بهترین اقتصاد را داشت و از پتانسیل بالایی نیز برخوردار بود. خانم مرکل پس از انتخاب شدن به عنوان صدراعظم آلمان سعی کرد که از پتانسیل خود برای نقش آفرینی بیشتر در اتحادیه اروپا استفاده کند و نقش آلمان در مدیریت اتحادیه اروپا را ارتقا دهد.
وی تصریح کرد: سیاست خارجی خانم مرکل مبتنی بر سه پایه داشتن نقش موثر و تعیین کننده در اتحادیه اروپا، گسترش رابطه فراآتلانتیکی و گسترش روابط با آمریکا و همچنین راضی و خشنود نگه داشتن رژیم صهیونیستی از این کشور بود. رفتار مرکل در خاورمیانه از جمله در بحث تعامل با ایران متفاوت از صدراعظم های قبلی آلمان بود. صدراعظم های پیشین آلمان با توجه به حجم بالای روابط اقتصادی دو کشور سعی می کردند ایران را درک کنند و تعامل با ایران را جلو ببرند ولی مرکل چنین اعتقادی نداشت چنانکه در دوره اول تحریم های هسته ای با تحریم کنندگان ایران همکاری و همراهی خوبی داشت.
شیخ عطار در ادامه افزود: وقتی اوباما مسئولیت امور را در آمریکا به عهده گرفت مرکل احساس کرد که از این ظرفیت می تواند برای ارتقای روابط دو کشور استفاده کند چنان که تا زمانی که اوباما مسئولیت امور در آمریکا را بر عهده داشت شاهد یک هماهنگی کامل بین دو کشور بودیم و روابط آلمان با اسرائیل نیز خیلی گرم بود ولی در دوران ترامپ بعضا چالش هایی بین دو کشور پیش آمد. چنانکه در سفر اولی که مرکل به واشنگتن داشت ترامپ برخورد متکبرانه ای با مرکل داشت و مرکل آشکارا دلخور شد. البته در آن زمان که آمریکایی ها اقدام به شنود مرکل کرده اند باعث عصبانیت و ناراحتی آلمانی ها نیز شده بود. در آن زمان خانم مرکل انتقاداتی به سیاست های ترامپ داشت و بعد از رفتن ترامپ از رفتن بایدن استقبال کرد چرا که تصور داشت می تواند روابطی که در دوران اوباما داشت را بار دیگر در دوران بایدن تکرار کند.
وی با بیان اینکه در سال ۲۰۰۸ وقتی اقتصادهای کشورهای اروپایی دچار بحران شد آلمان توانست به خوبی از این بحران عبور کند وحتی به دیگر کشورهایی که دچار بحران شدید اقتصادی بودند کمک کرد، خاطرنشان کرد: خانم مرکل خود اقتصاددان نبود ولی از افراد لایق و کارشناسان خبره برای برنامه های اقتصادی خود استفاده می کرد، او سعی می کرد افراد خبره و کارشناس را جذب خود کند و با آن ها تعامل مناسبی داشته باشد. با توجه به ویژگی های اخلاقی و رفتاری او به ندرت پیش می آمد که اختلافاتی در درون کابینه آلمان به وجود بیاید یا این اختلافات رسانه ای شود و این یکی از دلایل موفقیت مرکل بود. او در دوران مسئولیت اش با بحران هایی روبرو بود که از جمله مهمترین این بحران ها در عرصه سیاسی و اقتصادی ظهور افزایش قدرت نئونازی ها و تلاش آن ها برای برخورد با مهاجران بود.
سفیر پیشین ایران در آلمان با بیان اینکه خانم مرکل از دو سال پیش اعلام کرده بود که دیگر نمیخواهد در سیاست باشد و اکنون مسئولیت امور به عهده حزب رقیب او خواهد بود، گفت: با مثبت اندیشی می توان گفت ایجاد ثبات اقتصادی و همچنین ایجاد نوعی ثبات برای حزب دموکرات مسیحی از جمله میراث های قابل توجه خانم مرکل است. او اعتباری برای آلمان کسب کرد و تلاش کرد که نقش آلمان را در اتحادیه اروپا افزایش دهد.
شیخ عطار گفت :خانم مرکل کاریزما نداشت ولی با توجه به خصوصیات و ویژگی های اخلاقی و رفتاری اش و همچنین ظرفیت هایی که از آن برخوردار بود به خوبی توانست کشتی آلمان را هدایت کند.
منبع: ايسنا