کتاب تدارکاتچی با موضوع سیاسی در شیراز منتشر شد
ایسنا/فارس در آستانه دو انتخابات خردادماه جاری، کتابی تحت عنوان تدارکاتچی با موضوع سیاسی و در قالب داستان توسط نویسنده ساکن شیراز که اصالتی آبادانی دارد، منتشر شد.
«تدارکاتچی» عنوان کتابی است که موضوع آن مناسب با حال و هوای این روزهای انتخاباتی است، این کتاب داستان مردی از رجال سیاسی است که نامزد ریاست جمهوری شده و در جریان تبلیغات انتخاباتی خود کاملا غافلگیرانه با مرگ خود روبه رو میشود.
او اما روح خود را تسلیم مرگ نمیکند و سعی میکند با جسمی که در حال تجزیه شدن است به جبران اشتباهات چندین ساله خود در سیاست بپردازد و بازیهای سیاسی را برهم بزند و تعریفی جدید از سیاست و مملکتداری ارائه دهد.
نویسنده این کتاب عبدالرضا کمال نادیان است که میگوید: داستان این کتاب به طرز شگرفی و به شیوهای جذاب نوشته شده که خواننده را درگیر میکند و مخاطب آن در وهله نخست برخی افراد دست اندرکار هستند و ماجرای آن میتواند تلنگری به برخی سیاسیون باشد و از طرفی نیز مردم دیگر مخاطب اصلی این کتاب هستند تا تفکر کنند و با توجه به تاثیرگذاری چند بُعدی هر برنامه، اقدام به انتخاب صحیح افراد کنند.
این نویسنده درباره ایده کتاب گفت: زمانیکه مناظرههای تلویزیونی انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم را نگاه میکردم، فکر و تخیلم را به کار بردم که اگر یک نفر قرار باشد از جنس مردم در این مناظرات شرکت کند و بخواهد از توده و ایران حرف بزند این کشمکشها به چه صورتی در میآیند و بحثها به کجا میرسد و این شد که تدارکاتچی را نوشتم.
نادیان پرسیدیم در پاسخ به این سوال که آیا نوشتن در ژانر سیاسی محدودیتهایی هم دارد؟ گفت: جدای از مسائلی که در نویسندگی خلاق وجود دارد که در تمام ژانرها مشترک است. در ژانر سیاسی با دو کنش و واکنش رو به رو هستیم. یکی در خود داستان و اینکه چه نقدی به روالی که در حال ارزیابی آن هستی وارد است و احیانا چه پیشنهادی میتوانی برای بهبود شرایط داشته باشی که این مورد یا دانسته فرض شده مثلا در کتابهای که در این ژانر نوشته میشود غالبا الگویی از تمدن غربی مد نظر است و یا اصلا صحبتی از جامعه ایدهآل نمیشود.
او ادامه داد: کنش دوم داستان مربوط به مخاطب کتاب و واکنشی است که از آنها دریافت میشود. باید این واقعیت را پذیرفت که گروههایی در جامعه درست برخلاف داستان ما فکر میکنند و اولویتهای سیاسی دیگر دارند و ممکن است مطالب کتاب را بر نتابند.
این نویسنده با اشاره به هدف از نوشتن این کتاب، عنوان کرد: هر خلق محتوا و کتابی لزوما برای آموزش یا اندرز نیست.بسیاری از داستانها جنبه سرگرم کننده دارند هرچند ممکن است موضوعات مختلفی را شامل شوند. کتاب تدارکاتچی در واقع سعی دارد نشان دهد که جور دیگری هم میتوان زندگی کرد و گاهی لازم است بازیهای سیاست را کناز بزنیم و با رودرویی با ملت به سوی پیشرفت حرکت کنیم، طوری که هم اخلاق لحاظ شده باشد و هم مردم نقش مهمتری در جامعه ایفا کنند.
او اضافه کرد: در بین نویسندگان مرسوم است که شخصیت داستانها را از اشخاص واقعی اقتباس میکنند مثلا سیمین دانشور میگفت که شخصیت داستانهای آل احمد را از نزدیک میشناختم.
نادیان در پاسخ به سوال که از شما هم دکتر خاکسار یا همان قهرمان داستان را از شخصیت خاصی الگو برداری کردید؟گفت: این تیپ شخصیتی را در بیشتر عرصههای سیاسی داریم. کسانی که سابقه خوب دارند و سپس تحصیل کرده و در پستهای مختلف قرار گرفتهاند. شاید برخی مسئولان از این قشر باشند. شخصیت خاصی مد نظرم نبوده و فکر میکنم در صورت مطالعه کتاب، بسیاری از شخصیتهای سیاسی بتوانند با شخصیت دکتر خاکسار همذات پنداری داشته باشند.
او افزود: شخصیت اصلی داستان، دکتر خاکسار در همان ابتدای داستان میمیرد و مرگ در این کتاب در واقع بهانهای شده تا فرصتی به انسان طماع بدهد که فارغ از هیجانات مرگ، در جهانبینی خود و نوع اجرا و به فعلیت رساندن اندیشه تغییر ایجاد کند و این همان چیزی است که مدنظر بنده در این کتاب است و البته از بازخوردهای هم که از برخی مخاطبان داشتهام انتهای داستان، هیجانانگیز و غافلگیرکننده بوده است.
نادیان همچنین درباره رویاهایش گفت: در این کتاب به جای تاکید روی افراد، جریانات و برنامهها مورد ارزیابی قرار گرفته است. یک کاندیدای برآمده از تفکرات یک جناح و یا یک حزب است که هر کدام شیوهای برای حکمرانی برگزیدهاند. در این داستان تاکید میشود که یک فرد به پشتوانه جناح متبوع و کارنامه عملکردی آن و با باور به تواناییهای خود میتواند تاثیر بسیار زیادی در توسعه کشور داشته باشد.
او درباره انتخابات گفت:یک نامزد باید مشخص کند که میخواهد کاری برای مردم انجام بدهد یا دل به اداره دستگاه عریض و طویل اداری خوش کند. دوم اینکه برنامههایش بر چه پایهای استوار است؛ آیا به دنبال بالندگی کشور و شکوفایی استعدادهای مردم است یا به دنبال مصلحتاندیشی و حفظ وضع موجود است؛ سوم آیا حاضر است مسئولیت اداره کشور و اقداماتی که انجام میدهد را بر عهده بگیرد و یا اینکه در نهایت خواهد گفت میخواستم ولی نگذاشتند و به نوعی به دنبال پیدا کردن مقصر برای کاستیهای مدیریتی خود است.
انتهای پیام
منبع:ایسنا