کیکهای چند میلیون تومانی در تهران + تصاویر
خوراکی هستند و با قصه پیوند خوردهاند. یکی هنر نگارگری را نشان داده و دیگری پرترهای از رضا عطاران خلق کرده است؛ مجسمههایی که با انبوهی از کیک، شکلات، گاناش و آبنبات شکل گرفتهاند.
با قرار دادن درخت، چند پرنده و حروف فارسی تابلویی خلق کرده که ریشه آن از یک بیت شعر گرفته شده است: «عاقبت خاک شود حسن جمال من و تو / خوب و بد میگذرد وای به حال من و تو». خالق این اثر سلمان نوروزیان است که پنج سالی میشود وارد حوزه قنادی شده و سعی کرده هنرهای دیگر ایرانی مثل نگارگری را با قنادی تلفیق کند و حتی تاریخ را هم در کارهایش نشان دهد.
او درباره اثری که خلق کرده به ایسنا میگوید: «در این کار پرندهای با بالهای باز میبینید که به زمین نگاه میکند. تعداد پرهای پرنده به سال تولد حضرت مولانا ساخته شده است. درخت کار شده در این اثر ارس است که سالی یک سانت عمر میکند و یک درخت ۱۰ متری انسانهای زیادی در طول عمرش دیده است به همین دلیل هم حدود ۶۰۰ انسان با ادیان مختلف روی درخت کار شده. حضرت مولانا ۶ دفتر دارد که این دفترها را در ریشه درخت کار کردهام که در زمین فرو رفته و نشان میدهد که انسانها به خاک برگشتهاند. حتی در این کیک حضرت شمس را هم در نظر گرفتهام. کل کار از ۲۶ هزار قطعه درست شده و هدف نشاندادن ۲۶ هزار بیت از حضرت مولاناست. ساخت این کیک ۲۱ روز زمان برده است.»
این هنرمند روی کیک را با شکلات ۷۰ درصد بلژیکی کاور کرده که مثل یک عایق عمل میکند و اجازه نمیدهد هوا به داخل کیک نفوذ پیدا کند و موجب فاسدشدن آن شود. زمانی که کیک فاسد شود تراکم آن کم میشود و نشست میکند.
بنا به گفته نوروزیان ارزش مادی کیکی که ساخته حدود ۳۰ میلیون تومان است.
هنرمند دیگری که نبرد اسفندیار و شیر نر را خلق کرده پزشک است و هشت سالی میشود در حوزه طراحی کیک هم فعالیت میکند.
الهام بذرگر خالق این اثر است که حدود ۱۲ روز روی این کیک ۳۵ کیلویی کار کرده است. چهار میلیون تومان برای ساخت اثرش هزینه کرده است و حالا ارزش مادی کارش بالای ۱۰ میلیون تومان است.
«اسفندیار هم مثل رستم چند خان را پشت سر گذاشته است و یکی از این خانها نبرد با شیر نر و ماده بوده است. داخل این اثر با کیک و شکلات و روی کار هم با رنگ و آبنبات و شکلات کار شده است. در واقع سعی کردم اثری خلق کنم که ایرانی باشد و بتوانم درباره فرهنگمان صحبت کنم و اگر عکسش در شبکههای اجتماعی پخش شد مردم را یاد ادبیات فارسی بیندازد.» این توضیحات او درباره اثری است که خلق کرده.
شاید باورش کمی سخت باشد که کودکان کار هم موضوع ساخت یک کیک شوند اما مونا سادات حسینی این ایده را عملی کرده است و به کودک کار بال داده تا فرشتهای ساخته باشد که مجبور است داخل زبالهها مواد بازیافتی جمع کند و آرزوهایش را با دورریختنیهای دیگران باورپذیر کند.
او درباره ایدهاش به ایسنا میگوید: «مدتی است که ذهنم درگیر کودکان کار است و دوست داشتم آنان را به شکلی به تصویر بکشم. کودکان کار از پاککردن شیشه گرفته تا جمعکردن زباله و دستفروشی کار میکنند. سعی کردم فرشتهای را نشان دهم که به کودک کار تشبیه شده باشد و ابزاری که روزی آرزوهای مردم بوده و حالا دور ریختهاند همچنان برای کودکان کار آرزو محسوب میشوند؛ از خوراکیهای نیمهخورده گرفته تا عروسکهای رهاشده در زبالهها یا کیف و کتابهای کهنه.»
حسینی حدود چهار سالی میشود که دکوراتور کیک است و دو هفته برای ساخت این کیک وقت گذاشته است. به گفته این هنرمند ارزش مادی این کار حدود ۱۵ میلیون تومان است و برای ساختش دو میلیون و نیم هزینه شده است. اثرش نهایت تا ۶ ماه دوام میآورد و ممکن است بعد از این زمان فاسد شود به همین دلیل تصمیم دارد آن را به اثر دیگری تبدیل کند.
تمایل سازندگان کیکهای تجسمی به فرهنگ ایرانزمین قابل توجه است. سمیه غفاری هم که پنج سالی میشود دکوراتور کیک است، تهمینه مادر سهراب را با جزئیات و از جنس کیک تراشیده است. کمربندی که برای لباس آن طراحی کرده برگرفته از بازوبندی است که به رستم میدهد تا با آن بتواند پسرش را پیدا کند. او ساز چنگ را در دستان تهمینه طراحی کرده که نشاندهنده اصالت موسیقی ایران باشد. حتی نگین انگشتر کارشده روی دست شخصیت کیک از سنگ فیروزه ساخته شده تا نشاندهنده خاستگاه خراسان، دیاری باشد که فردوسی در آن میزیسته است. او این جزئیات را طی سه هفته ساخته است.
حتی پرترهای از رضا عطاران هم توانسته موضوع ساخت کیکی باشد که به ذهن آرزو مظفری رسیده است. او درباره انتخاب این چهره توضیح میدهد: «آقای عطاران برای نسل دهه ۶۰ نوستالژی است و ساعتهای خوش زیادی با فیلمهای او پشت سر گذاشتهایم. حتی بعد از افطار منتظر سریالهای کمدی با حضور او بودیم. هر کسی که از دور این کیک را میبیند متوجه میشود چهره متعلق به رضا عطاران است و با لبخند نزدیک آن میشود. به نظر من آقای عطاران یک هنرمند مردمی است.»
او برای ساخت این کیک ۴۰ کیلویی سه روز وقت گذاشته است و روی آن را با گاناش و خمیر فوندانت کار کرده است. برای ساخت این اثر دو میلیون تومان هزینه کرده است و حالا ارزش مادی کارش ۹ میلیون تومان است. این هنرمند تصمیم گرفته بعد از مدتی اثرش را تبدیل به پرتره دیگری کند تا باز هم عکس هایی از کارش در شبکه های اجتماعی پخش و دست به دست شوند.
علیرضا جهانشاهلو هنرمند دیگری است که فوق لیسانس حسابداری دارد و ۲۶ سالی میشود در حوزه قنادی فعالیت میکند. با اینکه اهل اراک است اما دست روی فرهنگ گیلان گذاشته است و سازهای از چادرشببافی و لباسهای رنگارنگ قاسمآباد ساخته است.
او به ایسنا میگوید: «لباس قاسمآبادی ۴۸۰۰ سال قدمت دارد اما متاسفانه دیگر هیچ زنی در خطه گیلان این لباس را نمیپوشد مگر در فستیوالها. در واقع سعی کردم با ساخت این کیک نظرها را به یک اثر ملی جلب کنم تا از هنر چادرشببافی و لباس رنگارنگ محلی این خطه حمایت شود. من برای کشورم کار میکنم نه شهرم به همین دلیل سازه اولیه را ساختم و بعد از کیک، شکلات، گاناش، خمیر شکلات و فوندانت استفاده کردم. وزن این کیک حدود ۵۳ کیلوگرم است و تا سالیان سال ماندگاری دارد و به زباله تبدیل نمیشود و قرار است آن را در یکی از شعب فروشگاههایم به نمایش بگذارم.»
ارزش مادی کار برای او مهم نیست و آنچه برایش اهمیت دارد ارزش معنوی و فرهنگسازی است زیرا اعتقاد دارد این تمدن است که یک کشور را نجات می دهد و درهای توسعه همیشه روی کشوری که تمدن دارد باز است.
فهمیه رضوی هنرمند دیگری است که مهندس معمار است و معماری و کیک را با هم تلفیق کرده است. او از مجتمع تجاریای که در آن کار میکند ایده گرفته و زنبورعسلی طراحی کرده که بدنه آن هر طبقه یک ساختمان را نشان میدهد طوری که اگر انسان داخل مجموعه قدم بزند به نظر میرسد که در یک کندو راه میرود. لند اسکیپ یا منظر معماری که این سازه دارد برگرفته از موم زنبور عسل است. تمام سازه، خوراکی و از گاناش و کیک ساخته شده و میتوان آن را در دمای محیط، خشک کرد. او حدود یک روز و نیم روی اثرش کار کرده است.
معرفی جاذبههای گردشگری ایران، نجات زمین و توجه به محیط زیست، کرونا و کادر درمان و مادران مجرد از جمله موضوعات دیگری هستند که در قالب کیک ساخته شده و در چهارمین دوره مسابقات بینالمللی طراحان و سازندگان کیکهای تجسمی به نمایش گذاشته شدند.
البته نقدهایی هم به این نمایشگاه وارد شد. برخی قنادها، شیرینی و کیکپزها معتقدند بزرگترین ویژگی کیک، شیرینی و بیسکوییت، خوشطعمی، تازگی و زیبایی آن است که کیکهای عرضهشده در این نمایشگاه فقط زیبایی و جذابیت بصری داشتند در حالی که کیک باید حس سلامت را به خورنده القا کند و حتیالامکان اثر انگشت خالق آن روی اثر پیدا نباشد. کیکهای عرضهشده در این مسابقات از نظر طعم حرفی برای گفتن ندارند زیرا اصل کار استقامت کیک است نه لطافت. استفاده از فوندانت و اجرای جزئیات با رنگ و قلم حتما از لحاظ بصری زیباییهایی دارد اما طعم آن هم مهم است. اگر قرار به ساخت یک ماکت با جزئیات فراوان باشد داستان متفاوت است و مواد اولیه فرق میکند. اما اگر موضوع کیک و شیرینی باشد کارهای عرضهشده در این نمایشگاه کیک و شیرینی محسوب نمیشوند. این کیکها داستانهای زیبایی دارند و اجرای بسیاری از آنها هم حرفهای است اما به نظر نمیرسد میلی به خوردن آنها باشد چون خیلی زیاد هم دستمالی شدهاند.
اما سازندگان کیکهای تجسمی نظرات دیگری دارند: «گرسنگی را میتوان با کیکی که از سوپرمارکت تهیه میکنیم برطرف کرد. برای مهمان هم میتوان کیکی ساده در عین حال زیبا سرو کرد. اما کیکهایی که در این مسابقه عرضه شده نمایشگاهی است و جذابیت بصری در آن نقش مهمی دارد به همین دلیل برای آنکه نظر افراد مختلف را جلب کنیم سعی میکنیم جذابیت بصری بیشتری به آن بدهیم. ما میتوانیم از هنر استفادههای بسیاری در زندگیهایمان داشته باشیم و افراد را مهمان یک تکه هنر کنیم که طعمش را هم دوست داشته باشد. اما شک نکنید که این هنر سالهای پیش رو در دانشگاهها تدریس میشود.»
«هر هنرمندی دوست دارد دیده شود بویژه هنرمندانی که در خانه کار میکنند و اصلا دیده نمیشوند. این مسابقات و نمایشگاهها به رونق کسب و کار هنرمند و تشویقشدنشان کمک میکند.»
«زمانی که مفهوم هنر مطرح میشود دیگر کاری به اینکه کجا استفاده میشود ندارد. ما میبینیم که حتی با شنهای ساحل مجسمهسازی میکنند. در کیکسازی هم هنر به شکل یک کیک به نمایش گذاشته میشود. ما کاری میکنیم تا زیبایی کیک در مجالس نظر همه را جلب کند.»
«ما قناد نیستم که هر روز یکسری کیک شبیه به هم بسازیم بلکه دکوراتور کیکهای خاصیم و هنرمان را هر روز بروزرسانی میکنیم. مهم خلاقیتی است که با استفاده از ابزار قنادی خلق میشود. هنر، حیطههای متفاوتی دارد و نمیتوان آن را محدود کرد بویژه در حوزه کیکسازی.»
نقدهای دیگری که به این دوره از مسابقات وارد شده غیبت استادان فعال در این حوزه است و شرکتکنندگان این دوره دلیل آن را در نمایشگاه سال گذشته میدانند. همچنین به گفته بسیاری از شرکتکنندگان سطح این دوره از مسابقات نسبت به سالهای گذشته پایینتر آمده است. از طرفی مناسبنبودن دمای محیط موجب آسیب به برخی کارها شد و بعضی از کیکها به دلیل گرما نشست کردند. به همین دلیل عدهای معتقدند این مسابقات باید در فصل پاییز و زمستان برگزار شود.
اما چه بلایی سر کیکهای تجسمی می آید؟ هر قنادی معروفی که قدرت شرکت در مسابقات طراحان و سازندگان کیکهای تجسمی را دارد، گالریهایی دارد که این کیکها را خریداری و به گالری منتقل میکند تا مشتریهایی که برای خرید مراجعه میکنند بتوانند کیکهای طراحیشده را از نزدیک ببینند. برخی از کیکها هم تبدیل به زباله میشوند. کیکهای خامهای هم بین مردم توزیع میشوند. بسیاری از کیکها هم این قابلیت را دارند که تخریب شوند و با آنها اثر دیگری خلق شود.
منبع:ایسنا