اخباربین المللسیاسی

یادبود و درس­‌های آن

یادبود و درس­‌های آن

سفارت جمهوری الجزایر در تهران در مطلبی به مناسبت شصت و هفتمین سالروز انقلاب یکم نوامبر 1954 تحت عنوان “یادبود و درس­‌های آن” بر ادامه راه این انقلاب و حفظ دست‌آوردهای آن تاکید کرد.

 سفارت جمهوری دمکراتیک خلق الجزایر در تهران در مطلبی در این باره می‌نویسد: این روزها بسیاری از ملّت­‌های صلح­ طلب، همراه با کشور الجزایر حال و هوای شصت و هفتمین سالگرد انقلاب شکوهمند یکم نوامبر را با خود مرور می­‌کنند. بسیاری از تاریخ­ شناسان معاصر بر این باورند که انقلاب آزادی­‌بخش الجزایر یکی از مهمترین رخدادهای قرن بیستم در سطح ملّی و بین­ الملل بود. دلیل این اهمیت، از یک سو خیل قربانیانی است که نثار این راه کرد و شمار آن در تاریخ بشر کم نظیر است، از سوی دیگر این انقلاب با بالابردن سطح حقوق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ملّت­‌ها، و حفظ منافع جهان سوم که استعمارگران آن را پایمال کرده بودند، تحولی شگرف در نظام جهانی ایجاد کرد.
یکم نوامبر یادواره­‌ای است که جایگاه و تأثیری خاص در دل مردم الجزایر دارد. و حتی اگر بر سر برخی مسائل داخلی با هم اختلاف داشته باشند، اما این انقلاب و شهدای آن یک میراث ملی مشترک برای همگان است و هیچ بحثی بر سر آن نیست.
بر اساس شواهد تاریخی، پس از ورود استعمار به کشور الجزایر در سال 1830 میلادی و پس از آنکه نیروی استعمار توانست با اتکا به ادوات نظامی وحشیانه خود نهضت­‌ها و انقلاب­‌هایی که در الجزایر برپا می­‌شد را یکی پس از دیگری سرکوب کرده و مرتکب کشتارها و جنایاتی شد که عرق شرم بر پیشانی بشریت می­‌نشاند، با آغاز قرن بیستم فشار نظامی فرانسه در الجزایر فرو نشست، اما مطالبات ملّی مردم همچنان پا برجای بود و در مقابل تلاش سرسختانه فرانسه برای ریشه­ کن نمودن عناصر هویت الجزایر، با تمسک به زبان و دین و فرهنگ خود، شیوه خود را به یک مقاومت خاموش تغییر دادند.
کشور استعمارگر فرانسه گمان می­‌کرد که بر خلاف دیگر کشورهایی که تحت اختیار یا حمایت آن است، الجزایر قانوناً جزئی از فرانسه شده است اما در عین حال، جنبش ملی و اصلاحات در حال تلاش برای بازگرداندن حقوق ملی الجزایر بود، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم، که چشم اندازهای روشنی برای مردم گشود تا از گذر آن حقوق مشروع خود را باز یابند.
کشور فرانسه مطالبات مردم الجزایر را به بی­رحمانه­‌ترین شکل ممکن پاسخ داد، لذا بسیاری از مبارزان اطمینان یافتند که با استعمار نباید جز به زبان آتش و گلوله سخن گفت. پس اینگونه شد که یکم نوامبر 1954 شکل گرفت.
صرف نظر از وقایع تاریخی و حوادث انقلاب که همه آن را می­‌دانند و کتب تاریخ و فیلم­‌های مستند بسیاری راجع به آن تنظیم شده است اما بحث ما در اینجا حول یک سوال اساسی می­‌چرخد و آن اینکه «چگونه ممکن است یک ملت فقیر، امّی و غیر مسلح این چنین الگوی بشری خارق­‌العاده و ما فوق تصوری از برنامه­‌ریزی و فداکاری را بسازند و این چنین حماسه­‌ای مقدس به بار آوردند که اینگونه تحلیل­‌گران و تاریخ­‌شناسان را انگشت به دهان گذاشته است؟»
برای پاسخ به این سؤال باید سه عنصر اصلی -یعنی مردم، رهبران و رزمندگان انقلاب – را که در شکل­‌گیری این رویداد نقش داشته­‌اند، بررسی نمود:
1. اراده مردم: خواست و اراده مردم همان عامل اصلی و صحنه­‌گردان واقعی همه تحولات در تمام سطوح بود و این اراده نیز در ایمان قوی آنها به هدف مورد نظرشان ریشه داشت. مردم الجزایر در این مدت یک حماسه ملّی را تجربه نموده و به مفاهیم ناب و صادقانه­‌ای همچون برادری، اتحاد، همبستگی، صبر، و فداکاری­‌های بزرگ جامه عمل پوشاندند. فداکاری­‌هایی که هرگز مانع از مبارزه ایشان تا روز رسیدن به استقلال نشد. (مردم الجزایر رزمندگان را “الخاوه”، در زبان الجزایری یعنی برادر، می­‌خواندند).
 
2. رهبری انقلاب: شاید مهمترین عنصر در موفقیت انقلاب گروه جوانی بود که آتش انقلاب را روشن کردند. ایشان در هر دو زمینه نظامی و سیاسی از ویژگی­‌های یک رهبری روشنفکر و صادق برخوردار بودند، چنان که طبق بیانیه یکم نوامبر از همان ابتدا با آگاهی و خردمندی خود دریافتند که انقلاب باید همگانی و همه­‌جانبه باشد. یعنی همه طبقات جامعه در هر سطح و هر گروهی که هستند از هر سو به این نهضت بپیوندند. همچنانکه برای بسته شدن راه استعمار، نباید مقابله مسلحانه مانع از تداوم آ­گاه­‌سازی و مبارزه سیاسی در داخل و خارج از کشور شود. این رهبری که خود از بطن مردم روئیده بود، برای ایجاد تغییر تنها به قدرت مردم تکیه داشت و آن را تنها شرط پیروزی در جنگ می­‌دانست.
رهبران و فرماندهان در سطح بالایی از صداقت و الگوی اجتناب از هرگونه رفاه و فساد بودند. یک رهبر پیش از سربازان خود نه می­‌خورد و نه می­‌خوابید و نه می­‌پوشید، الگویی بود که دوست بدان می­‌بالد و دشمن از آن می­‌هراسد. نمونه این ویژگی­‌ها را در منش کسانی چون “العربی بن مهیدی”، “عمیروش” و “بن بولعید” می­‌توان دید.
 
3. رزمندگان: این گروه که وظیفه مبارزه نظامی علیه استعمار را بر عهده داشت، با شعار «یا پیروزی یا شهادت» در این مسیر قدم گذاشتند و هزینه سنگینی پرداختند. ایشان محور اصلی این انقلاب و اوج بخشش و ایثار در تاریخ ملی معاصر به حساب می­‌آیند، و در صداقت و امانت­‌داری‌شان هیچ شکی نیست. گفته می­‌شود که یکی از ایشان مسؤول جابجایی مبالغ هنگفتی از هزینه­‌های انقلاب بود که آن را پس از طی مسافت­‌های طولانی به مقصد می­‌رساند، بی­‌آنکه یک ریال از آن کم شده باشد. با وجود حس برادری، همبستگی و اتحاد میان رزمندگان، اما قانون انقلاب قاطع بود و مبتنی بر اصولی چون: عدم سازش بر سر عقاید و مبانی، تلاش بی وقفه برای تحقق اهداف، و عدم تسامح با خیانت پیشگانی که به صفوف دشمن پیوستند.
سران استعمار که هر نوع سرکوب وحشیانه را به کار برده و حتی برای خاموش کردن آتش انقلاب دست به دامان اتحادیه ناتو شده بودند، در مواجهه با این هماهنگی نظامی و سیاسی و اجتماعی انگشت حیرت گزیدند، و در نهایت فرانسه چاره­‌ای ندید جز پذیرفتن اراده ملت الجزایر که در روز 05 ژولای 1962 استقلال خود را باز پس گرفتند. همان ملتی که انقلاب از دل آن و رزمندگان و رهبرانش از دامن آن برخاستند، ملّتی که همه طبقات آن از انقلاب دفاع کرد و از هیچ کمک و حمایتی برای رزمندگان و رهبران آن دریغ نکرد. حتی کودکان با کمال خرسندی و افتخار وظایفی چون جابجایی سلاح­‌ها و نامه­‌ها را در میان ادا می­‌کردند. زنان نیز علاوه بر این کارها، با فراهم نمودن غذا و لباس و دیگر ضروریات، در تدارکات جنگ یاور رزمندگان بودند.
پایان سخن اینکه، نظامی که انقلاب بنا کرد و بر پایه آن شکل گرفت، همچون نشانه‌­ای مهم برای الجزایر و دیگر کشورهای خواستار آزادی و آزادگی باقی خواهد ماند، و لازمه پشت سر گذاشتن چالش­‌ها و مشکلات، حفاظت از این نظام است.
منبع: ايسنا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *